اخبار ویژه
نسبت سیب زمینی و دموکراسی در تحلیل کانال حزب اصلاحطلب
رسانه وابسته به حزب اصلاحطلب «اتحاد ملت» با اشاره به ماجرای جهش قیمت سیب زمینی نتیجه گرفت که دموکراسی و دولت مهم است.
کانال امتداد در نوشتهای با عنوان «سیب زمینی و دموکراسی» آورده است: «تقریبا بعد از آبان 98 برخی معتقد بودند از آنجاکه دولت کارهای نیست، بهتر این است که در انتخابات مشارکت نکنیم. اما یک مثال ساده قدرت دولت، این روزها بحث سیب زمینی و قیمت آن است. دولت در هر کشوری به مانند پدری است که تشخیص میدهد با توجه به پولی که دارد (در اینجا ارز) از مغازه (بیرون از کشور) کدام جنس را بخرد (وارد کند).
حداقل باید قبول کنیم که این دولتها هستند که تصمیم میگیرند مقدار محدود ارز را به واردات آیفون اختصاص دهند، یا سیب زمینی. حتی بالاتر از آن به واردات برنج اختصاص دهند یا سیب زمینی. این بحث را میتوان حتی دامنهدار و عمیقتر کرد. دولت است که باید تصیم بگیرد چگونه مراقبت کند از اینکه مبادا همه کشاورزان به خاطر افزایش قیمت سیب زمینی همه سطح زیر کشت خود را به این محصول اختصاص دهند و مشکل کمبود در بخش دیگر از جمله پیاز ایجاد شود.
این درست است که همواره در ایران مسئله «آزادی» حتی بر «نان» برای مردم ارجحیت داشته است. این درست است که مردم ایران نشان دادند که به آزادی حتی بیشتر از نان اهمیت میدهند، اما با این حال نباید فراموش کنیم که این دولت است که با تصمیمات زیرمجموعه خود مشخص میکند زندگی مردم چگونه باید اداره شود.
اینجا حتی نمیتوان کلیت دولت را هم مدنظر قرار دارد. چهبسا حتی یک بخش کوچک از دولت در حد یک معاونت در یک وزارتخانه است که میتواند زندگی تکتک ما را تحتالشعاع قرار دهد. به عنوان مثال حتی یک بخش از دولت است که تصمیم میگیرد به فلان دارو بیمه تعلق بگیرد و یا تعلق بیمه به آن دارو را قطع کند. در اینجا ما با دو انتخاب روبهرو هستیم. یک انتخاب این است که هیچ کدام از اینها تا زمانی که آزادی و دموکراسی برقرار شود اهمیتی ندارد. پس در نتیجه هرکاری که اولویت را از دموکراسی بر روی سیب زمینی تغییر دهد، خیانت کرده است. انتخاب دوم این است که دموکراسی و آزادی را مهم بدانیم در عین حال تصمیم بگیریم در همین شرایط موجود هم کمی بهتر زندگی کنیم. از این رو اصل وجود دولت و تصمیمات آن بر زندگی تکتک مردم تاثیرگذار است و نباید نادیده انگاشته شود.».
تحلیل کانال حزب اتحاد ملت البته به مورد مهمتر اشاره نمیکند و آن اینکه درس ماجرای جهش عجیب قیمت سیب زمینی، اهمیت انتخاب درست و سپردن کار به افراد کاردان است؛ تا کار به جایی نرسد که دولت به جایی نرسد که برای اولین بار در اثر سوءتدبیر خود مجبور به اختصاص منابع ارزی برای واردات سیب زمینی و کاهش قیمت
شود.
این سوءمدیریت چنان فاحش است که دکتر فرشاد مؤمنی کارشناس حامی دولت، زبان به اعتراض گشوده و گفت: «چرا هیئت وزیران آقای پزشکیان باید یک مصوبه بگذارد و ببینید این مصوبه چقدر تهی از اندیشه، تهی از آرمان و تهی از سازمان مناسب برای اعتلابخشی به ایران است که با دستپاچگی میگویند سازمانهای بیمهای کشور، داراییهای سرمایهای خود را بفروشند. بدون اینکه هیچ کدام از تمهیداتی که حداقل فقط جلو گیرنده فساد باشد درنظر گرفته شده باشد و البته اینکه چه نسبتی با عدالت و توسعه برقرار میکند، پیشکش!»
وی با انتقاد از اظهارات اخیر وزیر اقتصاد گفت: غمانگیز است که یک مدیرکلیدی اقتصادی، بگوید تورم به من ربط ندارد اما وقتی موضوع آزادسازی واردات خودروی لوکس میشود، از رقبای خود سبقت میگیرد که بگوید من بیشتر در این زمینه نقشآفرینی کردم. یعنی ما این قدر معیارها را از دست دادهایم! ببینید عزیزان چقدر از نظر کیفیت پشتیبانی کارشناسی و بنیه یادگیری از تجربیات سقوط کردهاند که از یکسو با عنوان صادرات سیب زمینی، غارت سفره فقرا اتفاق میافتد و چون جهش نرخ ارز داشتیم، به قیمت به غارت بردن سفرههای مردم، جیبهای کوچکی، هیولاییتر بزرگ میشوند و این قدر این کار جنونآمیز انجام میشود که به فاصله کوتاهی، همانها که آن میزان جنونآمیز و مشکوک، اسم رهاسازی را صادرات گذاشته بودند، اکنون به واردات افتادهاند.
استاد دانشگاه علامه خاطرنشان کرد: اینکه شما متوجه نشوید که این کار چقدر قبیح است که کشوری که چندین برابر نیاز مصرفیاش قابلیت تولید سیب زمینی دارد، به خاطر بحرانسازیهای ناشی از شوک درمانی، مهمترین ذخایر استراتژیک ارزیتان را باید صرف واردات سیب زمینی کنید که همزمان هم کمر تولیدکنندههایتان را شکستید و هم دولت را دچار اضطرار کردید و هم زمینههای شغلی را از شاغلان بخش کشاورزی و صنایع مربوطه دریغ کردید. صد نمونه دیگر هم میتوان اینگونه ذکر کرد... مطالعهای که انجام شده، نشان میدهد در همین شوک ارزی که از حدود کمتر از ۶۰ هزارتومان دلار را به بالای ۸۰ هزار تومان رساندند، شوک تقاضای ۸۰۰ هزار میلیارد تومانی برای سرمایه در گردش برای تولیدکنندهها اضافهتر شده است. یعنی اینها با این کار، بیسابقهترین رونقها را برای رباخوارها ایجاد کردند. مگر میشود شما شعار عدالت دهید!؟
تواضع بیخودی نکنید! حلقه انحرافی، دنبالهرو شما هستند
محکوم پرونده فروش اطلاعات به بیگانگان مدعی فعالیت «فرقه انحرافی دوم» شد.
«عباس- ع» در روزنامه هممیهن نوشت: «هرچه میگذرد، بیشتر متوجه میشویم که شعار وفاق و تعیین محدوده برای آن چقدر مهم است و اتفاقاً تندروها که همان بقایای فرقه انحرافی اول هستند، چرا بیش از هر چیزی با این شعار مخالف هستند و میکوشند که آن را زمینگیر سازند.
سیاست فرقههای سیاسی مبتنی بر خواب و اوهام است. تندروها خوابهای زیادی برای کشور دیدهاند. بهشدت میانشان شایع بود که خواب و رویای صادقهای دیدهاند که دولت پیش از ۱۲بهمن تاب تحمل ندارد و به سود تندروها جاخالی خواهد داد. این خواب را مراد مطمئنی دیده و از اسرار غیب بود که البته تعبیر نشد و نخواهد شد.
آنان چنان در پریشانی فکر غرق هستند که حتی در فضای مجازی پا را از گلیم خود فراتر گذاشتهاند و نسبت به افراد بالاتر هم تندخویی و جسارت میکنند و دیر یا زود بهمثابه یک فرقه، باطن خطرناک خود را آشکار خواهند کرد.
جای تأسف است که گفته شود مشابه همین هشدارها و انذارها درباره «فرقه انحرافی اول» داده شد؛ ولی گوش شنوا و چشم بینایی نبود تا نشانههای آشکار این انحراف را ببیند و فقط هنگامی بیدار شدند که کار از کار گذشته بود و بحران بزرگی را در کشور ایجاد کردند و به کناری خزیدند و منتظر فرصت ماندهاند تا زمانی دیگر از آب گلآلود سیاست ایران ماهی قدرت بگیرند.
تا اینجا خیلی مسئلهای نیست. مشکل در همراهی نسبی بخشی از نهادهای رسمی با این جریان است. همان اتفاقی که با جریان یا «فرقه انحرافی اول» هم رخ داد و بعداً از آن پشیمان شدند. سیاست وفاق آقای پزشکیان باید بتواند این بخش از اصولگرایان را که یک بار در دام فرقه انحرافی افتادند، از افتادن در دامن «فرقه انحرافی دوم» باز دارد و صفوف آنان را از یکدیگر جدا کند و اجازه ندهد که برخی از نهادهای رسمی آگاهانه یا ناآگاهانه بلندگوی این فرقه شوند... راهی جز اتحاد و همبستگی ملی علیه تندروهای انحرافی وجود ندارد. ایران فرصت زیادی ندارد. دنیا در حال تغییرات عمیق و اساسی است. باید هرچه زودتر تصمیم گرفت. نمیتوان ماجرا را به آینده موهوم، موکول کرد. جهان و دیگران به انتظار ما نخواهند نشست.
امیدواریم که آقای رئیسجمهور گامی جدیتر بردارد و محدوده وفاق را به کسانی گسترش ندهد که هویتی ضد وفاق دارند. این کار آب درهاون کوبیدن است. وفاق را با اکثریت کنشگران سیاسی و مردم پیش ببرید و خود و منافع مردم را معطل این فرقه نکنید».
درباره این نوشته گفتنی است که اولاً فرقه انحرافی را باید تعریف کرد، انحراف از چه چیز؟ با معیار ارزشهای اسلامی و قانون اساسی و مکتب امام و رهبری است که میتوان مسیر درست را از انحراف تشخیص داد و به این معنا، برخی منافقین سابقاً مدعی خط امام و اکنون طرفدار استحاله در نظام، همان قدر منحرفند که برخی دستاندرکاران حلقه انحرافی. بلکه حتی میتوان گفت دستاندرکاران حلقه انحرافی از این منافقین قدیمیتر تقلید کرده و در معارضه جویی و تردیدافکنی و شبهافکنی کنار همین منافقین مدعی اصلاحطلبی ایستادند. مواضع این منافقین یا آن حلقه انحرافی، در زمینه قانونشکنی و یاغیگری، عبور از احکام اسلامی و قرائتهای بدعت آلود از آن، اختلافافکنی در میان ملت و روزنهگشایی برای دشمنان خارجی عیناً مثل هم است و هر دو از یک سرچشمه آلوده تغذیه میکنند.