kayhan.ir

کد خبر: ۳۰۴۷۸۹
تاریخ انتشار : ۱۰ بهمن ۱۴۰۳ - ۲۰:۲۴

قساوت قلب و راه درمان آن(شبهه ها و پاسخ ها)

 
 
شبهه: منظور از قلب در آموزه‌های دینی چیست؟ چه عواملی باعث قساوتش می‌شود و راهکار درمان چیست؟ آیا ‌گریه نکردن در نماز نشانه قساوت قلب است؟
پاسخ: قلب یکی از پرکاربردترین واژه‌های استفاده‌شده در منابع دینی است که در مورد آن زیاد مطلب وجود دارد. یکی از مفاهیمی که در این مورد مطرح است واژه قساوت قلب است که به معنای سختی و تاریکی دل است. درادامه توضیحاتی در مورد چیستی قلب و راه‌های رفع قساوت قلب بیان می‌شود.
1. قلب در زبان عربی و فارسی یکسان بوده و به دو معنا به کار می‌رود، قلب صنوبری که خون را به تمام بدن پمپاژ می‌کند و قلب به معنای روح، جان، نفس و غیره، اما فقط توسط قرائن قطعی متمایز می‌شوند. قلب در قرآن فقط به یک معنا به‌کاررفته است که با توجه به قرائن قطعی به همان معنای جان، دل، روح و... می‌باشد. برخی موارد استفاده قلب در قرآن عبارت است از: اطمینان قلب، امتحان قلوب، انکار قلب، باور قلب، تألیف قلوب (1) و موارد متعدد دیگری که در قرآن آمده حکایت از همین معناست.
چیستی قساوت قلب
2. قساوت قلب یعنی سخت‌دل شدن که مهربانی و رقت قلب متضاد آن است. احادیث و روایات بسیارى رقت قلب را ستوده است. از سوی دیگر‌گریه نکردن را ناشی از قساوت قلب دانسته است یعنی یکی از مهم‌ترین نشانه‌های قساوت قلب، خشکی چشم و عدم توانایی در‌گریه است. مولاى متّقیان امیر مؤمنان على‌(ع) فرمود: «چون‌گریه‌ات نیاید، تظاهر در‌گریستن کن. پس اگر از چشمانت به‌اندازه سر پشّه‌ای اشک خارج شود، خوش به حالت»(2)  از روایات برمی‌آید گناه یکى از عوامل مهم قساوت قلب و خشکى چشم است. انسان وقتى گناه می‌کند، قلبش تیره‌وتار شده و رقّت و نرمى از آن دور می‌شود. قلب سخت و تیره نمی‌تواند در چشم اثر بگذارد و آن را‌گریان کند. انسان‌های غافل نمی‌توانند‌گریه کنند، چون فکر و دلشان به دنیا مشغول است. چشمانشان مجذوب جلوه‌های دنیا و قلبشان از عاطفه خالى است. چنین چشمى نمی‌تواند اشک بریزد. اشک به خارج از این عالم تعلق دارد، چون از محبت ریشه می‌گیرد و محبت جایگاه ملکوتى دارد. شهید بزرگوار مرحوم دستغیب شیرازى درباره قساوت قلب و درمان آن مطالب مبسوط و ارزنده‌ای دارند(3)  سفارش درباره یاد مرگ در خطبه‌ها و مکتوب‌های امیرالمؤمنین‌(ع) در نهج‌البلاغه و غیر آن زیاد به چشم می‏خورد. بالاتر از همه، سفارش‏ها و سخنان زیادی است که در قرآن مجید راجع به مرگ و جهان آخرت شده است. ضمن اینکه یاد خدا و نیز مهربانی با یتیم، دل را نرم می‏کند.  البته تذکر این نکته لازم است که انسان‌ها در استعدادها، عواطف و روحیات متفاوتند. بیشتر تفاوت‌ها ناشی از شرایط و زمینه‌ها و امکانات متفاوتی است که افراد در آن پرورش‌یافته‌اند. بعضى به خاطر عامل ارثی، کمتر می‌توانند‌گریه کنند. بارها دیده ‌شده است این‌گونه افراد حتى در فوت عزیزانشان آن‌گونه که بعضى واکنش نشان می‌دهند، متأثر نمی‌شوند. بعضی هم راحت‌گریه می‌کنند و هم راحت می‌خندند. بعضی، نمی‌توانند به‌آسانی بخندند و به‌سختی‌گریه می‌کنند.
اسباب رقت قلب
3. برای به دست آوردن رقت قلب باید اسباب و عللی را با دل آمیخت. پاره‌ای از اسباب رقت قلب عبارتند از:
الف: اجتناب از گناه: حضرت علی‌(ع) می‌فرمایند: «اشک‌ها خشکیده نشد مگر به خاطر قساوت قلب‌ها. قلوب با قساوت نشد مگر به خاطر زیادی گناهان»(4) بنابراین یکی از ریشه‌های اشک نداشتن، قساوت قلب است. ریشه قساوت قلب گناه است. پس ریشه اشک داشتن رقت قلب است. ریشه رقت قلب پرهیز از گناه است.
ب: زهد در دنیا: امام علی‌(ع) می‌فرمایند: زهد ورزان در دنیا قلب‌هایشان می‌گرید، گرچه به‌ظاهر بخندند (5) ‌گریه قلب همان رقت قلب است و با زهد در دنیا حاصل می‌شود. زهد یعنی دل را درگرو مال و آمال نگذاشتن.
ج: ترک آرزوهای دراز: خداوند به حضرت موسی‌(ع) می‌فرمایند: «آرزویت را در دنیا طولانی مکن تا قلبت با قساوت نشود. کسی که قساوت قلب دارد، از من دور است.»(6)
د: اندازه خوری: براساس روایاتی‌، پرخوری دل را قساوت می‏بخشد. پس می‌توان نتیجه گرفت که اندازه خوری مانع قساوت قلب و روح می‌شود. مراد از اندازه‌خوری آن است که انسان به حدی بخورد که از پرخوری مریض نشود. ملاک این است که از پرخوری بدنش بیمار نشود؛ پس اگر از افراط در کم خوری هم کسی مریض شود، نکوهیده است. بدن چون مرکب روح است، باید قوی و چالاک باشد.
علاوه‌بر آنچه گذشت اموری مانند:
- مهربانی کردن به یتیم.
- خوردن بعضی غذاها و میوه‌ها، البته با رعایت مزاج و سنجش دیگر شرط‌ها مانند انجیر، انگور و زیتون.
- یاد و ذکر خدا.
- قرائت قرآن.
- شرکت در تشییع‌جنازه.
- پرداخت بدهی‏ها.
- شستشوی لباس‏ها.
- رفتن به بیمارستان‏ها و سرکشی به بیماران و مستضعفان، در رقت قلب مؤثر است. (7)
- و نیز زیارت اهل قبور.
 راهکار ایجاد حضور قلب در نماز
4. توجه و حضور قلب در نماز بسیار خوب است، ولی لازمه‌اش داشتن‌گریه و اشک در نماز نیست. شما می‌توانید در نماز حضور قلب داشته باشید، ولی‌گریه هم نکنید. اساس حضور قلب و توجه در نماز آن است که انسان مقدمات و تعقیبات نماز را طوری رعایت کند که در وسط نماز بداند چه می‌گوید و معانی الفاظی که استعمال می‌کند را بفهمد. برای این منظور راهکارهایی وجود دارد که به‌صورت مختصر عبارت است از: انجام مقدمات نماز مانند نافله‌ها، اذان و اقامه و سجاده و...، انجام تعقیبات نماز از دعا و ذکر و...، خواندن نماز به صورت شمرده و با ذکر رکوع و سجود و قنوت طولانی و دقت در معانی الفاظی که استفاده می‌کند. این کارها باعث می‌شود کم‌کم توجه و حضور قلب در نماز زیادتر شود و آثار نماز را بهتر احساس کند و بتدریج لذت بیشتری از نماز برده و اشتیاق به نماز نیز بیشتر می‌شود.
نتیجه: 
گریه نکردن در نماز نشانه قساوت قلب نیست. اساساً چنین چیزی در نماز لازم نیست بلکه مهم حضور و توجه قلبی به معنویت و عالم بالاست. منظور از قلب همان روح آدمی است که بر اساس عواملی دچار سختی و سفتی می‌شود و نرمی و انعطاف‌پذیری لازم را ندارد ازاین‌رو باید راه‌هایی را به کاربرد تا بتوان مجدد آن را از این حالت خارج کرد.
منابع برای مطالعه بیشتر:
- قلب سلیم، عبدالحسین دستغیب
- حضور قلب در نماز،‌هادی قطبی
- کتاب مهارت حضور قلب در نماز، منصوره شایسته
پی‌نوشت‌ها:
1. بقره، آیه 260؛ آل‌عمران، آیه 154؛ توبه، آیه 8؛ آل‌عمران، آیه 167؛ انفال، آیه 167.
2. حسن بن فضل طبرسی، مکارم الاخلاق، دار الشریف الرضی، قم، 1412 ه ق، ص 317.
3. دستغیب، عبدالحسین، قلب سلیم، انتشارات دارالکتاب، صص 301 تا 357.
4. حر عاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعه، مؤسسه آل البیت، قم، 1409 ه. ق، ج 11، ص 337.
5. سید رضی، نهج‌البلاغه؛ انتشارات دار الهجره، قم، خطبه 113.
6. ثقه الاسلام کلینی، کافی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1365 ش، ج 3، ص 329.
7. قلب سلیم، ص 232. 
* مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی