پس از 469 روز جنایت آمریکا و اسرائیل مقابل حماس زانو زدند
پس از ۴۶9 روز مقاومت قهرمانانه و مظلومانه ملت فلسطین در مقابل آمریکا و رژیم صهیونیستی، سرانجام بایدن و نتانیاهو که برای پیروزی در جنگ از هیچ جنایتی فروگذار نکردند، بدون اینکه به هیچیک از اهداف اعلامی خود در جنگ برسند با خواری و سرافکندگی مقابل حماس زانو زده و تن به آتشبس دادند.
نتایج یک جنگ را کشتار زنان و کودکان یا بمباران مدارس و بیمارستانها و ترور فرماندهان رقم نمیزند، بلکه دستاوردهای سیاسی در پایان جنگ است که برنده و بازنده جنگ را مشخص میکند. نتانیاهو جنگ غزه را 469 روز پیش با اهدافی کاملاً مشخص شامل نابودی حماس، آزادی اسرای صهیونیست، از بین بردن تونلها و از بین بردن حاکمیت حماس بر غزه آغاز کرد. در راه رسیدن به این اهدف رژیم صهیونیستی جنایتی نمانده که نکرده باشد؛ بسیاری از رسانهها و خبرگزاریهای بینالمللی در توصیف این جنایتها واژه کم آوردهاند. 47هزار شهید، 110هزار مجروح، دهها هزار مفقودی و نزدیک به 2میلیون نفر در این جنگ آواره شدند.
13 خط قرمزی که اسرائیل زیر پا گذاشت
اسرائیل در این جنگ برای دستیابی به اهدف خود و با کمکهای مالی، نظامی، اطلاعاتی و سیاسی آمریکا تمامی خطوط قرمز حقوقی و قواعد آمره بینالمللی را زیر پا گذاشت؛ 1- حملات هدفمند و کاملاً عامدانه به غیرنظامیان (به گفته پزشکان غربی شماری از کودکان کشتهشده نه در اثر بمبارانها بلکه با شلیک مستقیم گلوله به سرشان و حین بازی به شهادت رسیدهاند) 2- حمله به مناطق مسکونی 3- حمله به بیمارستانها و مراکز بهداشتی و درمانی (بیش از 1000 تن از اعضای کادر درمانی اعم از پزشک و پرستار در طول جنگ شهید شدهاند و بسیاری از بیمارستانها و مراکز درمانی غزه به دلیل این حملات و محاصره اعمال شده و نبود دارو و امکانات پزشکی تعطیل شدهاند).
4- حمله به کاروانهای کمکرسانی، امدادرسانی و کارکنان نهادهای بینالمللی (آنتونیو گوترش دبیرکل سازمان ملل متحد شهریورماه گذشته اعلام کرد نزدیک به ۳۰۰ تن از کارکنان نهادهای کمکرسان بشردوستانه که بیش از دوسوم آنان کارمند سازمان ملل متحد بودهاند، از آغاز جنگ توسط اسرائیل کشته شدهاند). 5- حمله به اردوگاههای آوارگان و چادرهای پناهندگان 6- حمله به مدارس، مساجد و کلیساها 7- حمله به خبرنگاران (نزدیک به 200 خبرنگار، عکاس و فیلمبردار طی 14 ماه گذشته به شهادت رسیدهاند). 8- کوچ اجباری مردم (نزدیک به 2میلیون نفر از ساکنان غزه در طول جنگ آواره شدهاند). 9- حمله به تأسیسات زیربنایی مانند نیروگاههای برق و تاسیسات آبرسانی
10- استفاده از قحطی و گرسنگی به عنوان سلاح علیه مردم غزه (بزالل اسموتریچ، وزیر دارایی رژیم صهیونیستی اعلام کرده است که مرگ ۲میلیون فلسطینی در نوار محاصره شده غزه بر اثر گرسنگی ممکن است موجه و اخلاقی باشد). 11- استفاده از سلاحهای ممنوعه مثل فسفر سفید علیه غیرنظامیان. 12- شکنجه اسرا و مجروحین در زندانها و تجاوز به آنها (هاآرتص اعلام کرده است که نتایج یک تحقیق امنیتی داخلی احتمال میدهد که تجاوز جنسی به اسرای فلسطینی بسیار بیشتر از آن چیزی باشد که سازمانهای حقوقی مستندسازی کردهاند و این مسئله تنها به بازداشتگاه «سدی تیمان» محدود نمیشود). 13- بیاحترامی به اجساد شهدا (سازمانهای بهداشتی در غزه اعلام کردهاند اشغالگران اسرائیلی شهروندان را در نوار غزه میکشند و اجساد آنها را در خیابانها رها میکنند و مانع جمعآوری این اجساد میشوند تا تا سگهای ولگرد آنها را بدرند).
9 عامل پذیرش آتشبس
نتانیاهو اما علیرغم همه این جنایتها، سرانجام در مقابل ملت مقاوم فلسطین به زانو درآمد و درست با همان گروهی که قرار بود آن را نابود کند، مجبور به امضای آتشبس شد. ملت فلسطین با ایستادگی تاریخی خود نشان دادند که حاضر به رقم زدن روز نکبت دیگری نیستند. مقاومت فلسطین بار دیگر نشان داد که اراده مردم این سرزمین برای آزادی و مقابله با اشغالگری، قویتر از تجهیزات نظامی پیشرفته و طرحهای سرکوبگرانه رژیم صهیونیستی است. مهمترین عواملی که در نتیجه آن نتانیاهو و بایدن مجبور به پذیرش آتشبس شدند را میتوان در موارد زیر خلاصه کرد؛
1- عملیاتهای مؤثر و مقتدرانه نیروهای مقاومت فلسطین از درون غزه علیه نظامیان رژیم صهیونیستی و حمایت و پشتیابی محور مقاومت در منطقه روحیه ارتش اشغالگر را بهشدت تضعیف کرد. سربازان و افسران و ژنرالهای صهیونیست در مصاحبهها و پیامهای منتشرشده اعلام کردند این جنگ فایده ندارد. این موضوع، پایههای ارتش رژیم را متزلزل کرد و آنها را از دستیابی به اهداف نظامیشان بازداشت. در همین روزهای منتهی به آتشبس نیروهای حماس چندین عملیات ترکیبی علیه صهیونیستها انجام و دهها نظامی صهیونیست را کشته و زخمی کردند تا عملاً نشان دهند که مقاومت برخلاف ادعاهای نتانیاهو زنده و پویا است.
2- طولانی شدن جنگ، فشار اقتصادی زیادی بر رژیم صهیونیستی وارد کرد تا جایی که بانک مرکزی رژیم صهیونیستی هزینههای این رژیم در جنگ علیه نوار غزه از هفتم اکتبر ۲۰۲۳ میلادی تاکنون را حدود ۲۵۰میلیارد شِکِل (معادل ۶۷.۵۷میلیارد دلار) اعلام کرد. این بحران اقتصادی به اعتراضات گسترده در مناطق اشغالی منجر شد. بسیاری از شهروندان رژیم، خواستار پایان جنگ و پذیرش توافق شدند. فرار شرکتهای بزرگ از رژیم صهیونیستی، فرار سرمایهداران بزرگ یهودی از سرزمینهای اشغالی، نابودی صنعت گردشگری رژیم صهیونیستی، تعطیلی بنادر به دلیل حملات مقاومت و تعطیلی دههاهزار شرکت صهیونیستی تنها بخشی از فشار اقتصادی بود که صهیونیستها متحمل شدند.
3- بسیاری سازمانهای بینالمللی ازجمله دیوان بینالمللی کیفری (لاهه) حکم دستگیری و محاکمه «نتانیاهو» و «یوآف گالانت» وزیر مستعفی جنگ رژیم صهیونیستی را صادر کردند. این اقدام به شکلگیری فضای حقوقی و دیپلماتیک علیه رژیم صهیونیستی منجر شد. همچنین در دهها کشور، صهیونیستها تحت پیگرد قانونی قرار گرفتند و مقامات رژیم مجبور شدند محدودیتهایی برای خروج صهیونیستها از فلسطین اشغالی اعمال کنند. ادامه جنگ میتوانست فشارهای بینالمللی در نهادها و محاکم قضائی بینالمللی علیه رژیم صهیونیستی را بیش از پیش تشدید کند.
4- در این جنگ صهیونیستها برخلاف جنگهای قبلی در جنگ روایتها شکست سختی خوردند و به گفته جان مرشایمر نظریهپرداز برجسته روابط بینالملل، 95درصد افکار عمومی جهانی در حمایت از ملت مظلوم فلسطین بسیج شد. فشار افکار عمومی به قدری بود که حتی مقامات آمریکایی از این رژیم خواستند شیوه ارتکاب جنایات خود را تغییر دهد تا رسانههای آمریکایی بتوانند نسلکشی آن را پنهان کنند. در همین حال، اعتراضات گسترده جهانی در حمایت از فلسطین شکل گرفت و در دهها کشور، از جمله کشورهای غربی، بهویژه آمریکا، مردم به دلیل حمایتهای همهجانبه از یک رژیم کودککش به خشم آمدند. این اعتراضات فراگیر فشار بیسابقهای بر مقامات واشنگتن وارد کرد و آنها را مجبور کرد تا فشارها به نتانیاهو را برای پایان جنگ تشدید کنند.
5- ادامه جنگ فشار روانی بسیار شدیدی نیز بر سربازان صهیونیست وارد کرد. آمارها نشان میدهد که میزان بیماریهای روحی و روانی در میان نظامیان افزایش چشمگیری داشت تا جایی که دهها صهیونیست به دلیل فشارهای روانی خودکشی کردند. فرار گسترده از سربازی نیز باعث شد ارتش رژیم با کمبود نیروی انسانی مواجه شود. تداوم جنگ با تلفات گسترده، تشدید بیماریهای روانی بین سربازان و افسران و فرار گسترده نیروها از میدان جنگ امکانپذیر نبود.
6- صهیونیستها و متحدانشان به این نتیجه رسیدند که ایده مقاومت در جان و دل مردم فلسطین ریشه دارد. حماس به عنوان نماد این مقاومت، از میان مردم برآمده است و نابودی آن غیرممکن است. این واقعیت، اثبات کرد که تلاشهای رژیم برای نابودی مقاومت بینتیجه خواهد بود. بایدن و رسانههای صهیونیستی به صراحت اعتراف کردند که نابودی حماس ممکن نیست و این گروه مقاومتی بیش از آن که نیرو از دست داده، نیرو جذب کرده است.
7- طولانی شدن جنگ، اختلافات میان مقامات سیاسی و نظامی رژیم صهیونیستی را تشدید کرد. این اختلافات به بحران در تصمیمگیریها و کاهش انسجام داخلی رژیم منجر شد. بارها کابینه رژیم صهیونیستی تا آستانه فروپاشی رفت. این اختلافات در روزهای اخیر نیز تشدید شده بود.
8- اهدافی که دولت «نتانیاهو» در آغاز جنگ برای خود ترسیم کرده بود، یکی پس از دیگری با شکست مواجه شد. این ناکامیها، نارضایتی گسترده در میان ساکنان اراضی اشغالی ایجاد کرد و اکثریت آنها خواستار پایان جنگ شدند.نظرسنجیها نشان میداد که اکثر ساکنان سرزمینهای اشغالی مخالف تداوم جنگ بودند و نتانیاهو را مسئول شکست دانسته و خواستار پایان جنگ میبودند. فشارهای داخلی برای پایان جنگ به گونهای بود که نتانیاهو قادر به تداوم جنگ نبود.
9- جنگ باعث شد که روند مهاجرت از فلسطین اشغالی سرعت بگیرد. این موضوع نگرانی شدیدی در میان مقامات رژیم ایجاد کرد، چرا که مهاجرت بیشتر صهیونیستها، توازن جمعیتی را به نفع فلسطینیها تغییر میدهد.تداوم جنگ باعث میشد مهاجرت معکوس ابعاد بسیار بحرانیتری به خود بگیرد.
صهیونیستها به جان هم افتادند
با پذیرش آتشبس صهیونیستها به جان هم افتاده و دنبال مقصریابی این شکست هستند. احزاب افراطی حاضر در کابینه «نتانیاهو» بهشدت با پذیرش آتشبس مخالفت هستند و حتی برخی از آنها تهدید به استعفا از دولت کردهاند. این وضعیت تا جایی پیش رفت که «جو بایدن»، رئیسجمهور آمریکا، در گفتوگویی با شبکه «MSNBC» اظهار داشت: «نتانیاهو این شجاعت را ندارد که در برابر ائتلاف کابینهاش بایستد، زیرا ممکن است کابینه، او را فردا سرنگون کند.» از سوی دیگر، «بزالل اسموتریچ»، وزیر دارایی، و «ایتمار بنگویر»، وزیر امنیت داخلی رژیم، تهدید کردهاند که در صورت تصویب آتشبس از کابینه کنارهگیری خواهند کرد. «بنگویر» تاکید کرد: «توافق فعلی با حماس به معنای شکستی مفتضحانه برای اسرائیل در جنگ است.»
بسیاری از کارشناسان صهیونیست این توافق را بدترین شکست تاریخ رژیم دانستهاند. بهعنوان نمونه، «آرئیل اوسران»، کارشناس امنیتی و سیاسی رژیم صهیونیستی، در واکنش به توافق آتشبس در نوار غزه گفت: «اسرائیل ناچار به پذیرش این توافق بود، زیرا بازگرداندن اسرا از طریق عملیات نظامی امکانپذیر نبود.» وی افزود: «از دیگر دلایل موافقت اسرائیل با آتشبس، کشتهشدن شمار زیادی از نظامیان در جنگ غزه، انزوای بینالمللی رژیم و نیز تخریب گسترده در نوار غزه بود. با این حال، مزایای این توافق برای اسرائیل بسیار محدود است.»
در همین راستا، «عوزی رفی»، پژوهشگر ارشد مرکز مطالعات خاورمیانه «دیّان»، اظهار داشت: «رژیم اشغالگر با امضای توافق آتشبس در غزه وارد سراشیبی خطرناکی شده است.» وی افزود: «بازگشت به جنگ پس از مرحله اول این توافق که شش هفته طول خواهد کشید، بسیار دشوار خواهد بود. حماس همچنان استراتژی مشخصی برای توقف جنگ دارد و قدرت خود را حفظ کرده است.» همچنین، «موشه ویگلین»، عضو سابق کنست، توافق آتشبس را بهمثابه تسلیمشدن دانست و گفت: «این توافق برای اسرائیل شرمآور است و شهرکنشینان باید واکنش نشان دهند.»
رسانههای صهیونیستی نیز واکنشهای منفی و تلخی به این آتشبس نشان دادند و آن را شکستی سخت برای رژیم تعبیر کردند. پایگاه خبری صهیونیستی «i24news» در گزارشی نوشت: «رژیم صهیونیستی در تحقق اهداف خود در غزه شکست خورد. حماس اجازه نداد اسرائیل جای پایی در غزه پیدا کند و همچنان کنترل اداره نوار غزه را در دست دارد. بنابراین، اسرائیل نتوانست به اهداف جنگی خود دست یابد و واقعیت میدانی تغییری نکرد.»