kayhan.ir

کد خبر: ۳۰۳۹۴۶
تاریخ انتشار : ۲۶ دی ۱۴۰۳ - ۲۱:۱۲

اخبار ویژه

 
 
آتش‌سوزی لس‌آنجلس و رفوزگی سلبریتی‌های غربگرا
 
«کسی از کشته‌شدن و سوختن دارایی مردم خوشحال نمی‌شود. کسی برای مردم عادی در هیچ ‌جای دنیا آرزوی مرگ نمی‌کند. هلال احمر ایران به‌درستی برای کمک به مردم آمریکا اعلام آمادگی کرده است، اما نمی‌شود به سوختن اقتدار توهمی و هیبت پوشالین آمریکا بی‌توجه بود.»
روزنامه همشهری نوشت: فرض کنید خدای‌ناکرده آتش‌سوزی مهیب آمریکا در ایران بود؛ آنگاه واکنش رسانه‌های وابسته به آمریکا و جارچی‌های وطنی و جماعت غرب‌پرست داخلی را حدس بزنید. هزاران هکتار در آتش سوخته و چندده میلیارد دلار تا امروز خاکستر و ده‌ها نفر کشته و زخمی و دارایی مردم دود شده و در شهر سوخته‌ها حکومت نظامی شده است و گارد ویژه ماموریت گرفته ‌تا اموال مردم غارت نشود و عکس و فیلم‌هایی از ناکارآمدی مدیریت بحران در اطفای حریق منتشر می‌شود، اما رسانه‌ها و سلبریتی‌ها زبان به کام گرفته‌اند.
برای اینکه رفتار کاریکاتوری رسانه‌های دشمن را ببینید، فرض کنید این ماجرا خدای‌ناکرده در ایران بود... تمام رسانه‌هایشان به‌خط می‌شدند تا شب و روز عکس‌ها و تصاویر را با جزئیات بازنشر کنند. اگر هم تصویری پیدا نمی‌کردند، از عکس‌های گذشته یا ساختگی یا هوش مصنوعی استفاده می‌کردند. حالا حجم اخبار همین حادثه را در رسانه‌های مدعی آزادی ببینید.
ترامپ اعتراف کرده که میزان مهار آتش صفر است. بایدن شهر سوخته را به منطقه جنگی توصیف کرده‌ و نگران غارت اموال مردم شده است، اما هیچ رسانه آمریکایی مسئولان کشور را تحقیر و متهم به ناکارآمدی و تهدید به استعفا نمی‌کند. دارایی بخش قابل‌توجهی از سلبریتی‌های آمریکایی در آتش سوخته است، اما کام از کام باز نمی‌کنند. ‌اگر این‌جا بود، تمام سلبریتی‌ها باید به‌صف می‌شدند. هر میزان هم لازم بود پول خرج می‌کردند. از صفحات آشپزی و آرایشگری و پیج‌های پرورش‌اندام و صفحات رقص و جادوگری و شومنی گرفته تا همه اینفلوئنسرها را به‌خط می‌کردند و سکه می‌دادند تا مطالب آنها را بازنشر کنند تا این احساس ایجاد شود که حاکمیت در کنترل بحران وامانده ‌و این واماندگی نیز ناشی از ناکارآمدی ساختاری ۴۰سال گذشته است. عده‌ای ساده‌لوح و خودحقیرپندار را هم تحریک می‌کردند تا دوزانو مقابل غرب بنشینند و آب از دهانشان بریزد و انگشت حسرت و حیرت به دهان بگیرند و در مقابل، کشور را متهم به ناکارآمدی و فساد و تباهی کنند.
به‌گفته جرالد سلنته، کارشناس آمریکایی میلیاردها دلار بودجه مردم آمریکا خرج نسل‌کشی در غزه می‌شود اما کسی در خیابان راه نمی‌افتد که شعار بدهد نه غزه نه اوکراین، جانم فدای سوختگان.... ۴۵هزار نفر در غزه سلاخی شوند و کودکان و زنان را به آتش بکشند و طفلان معصوم در سرمای شهر و نبود غذا و دارو یخ بزنند اما در مقابل یک نفر در آتش لس‌آنجلس صدمه نبیند که عده‌ای شمع روشن می‌کنند و شام غریبان می‌گیرند.
اگر در ایران باشد، می‌شود یک نماد و نشانه از ضعف و ناکارآمدی ساختاری و اصلا کارخودشان است، اما اگر در آمریکا باشد می‌شود حوادث طبیعی ناشی از آب و باد و خاک و جنگل.
 
 
خودفریبی نکنید! FATF ذاتاً بحثی سیاسی است نه فنی
 
 روزنامه ایران می‌گوید باید از بحث FATF سیاست‌زدایی، و بحث کارشناسی مستند درباره آن انجام شود.
این روزنامه نوشت: «مخالفان و موافقان FATF مسیری را دنبال می‌کنند که در آن از سیاست‌گذاری شواهدمحور خبری نیست. درست از وقتی که اولین اخبار بررسی دوباره FATF منتشر شد، دوقطبی‌سازی هم شروع شد. یک جریان سیاسی و رسانه‌ای تلاش می‌کند FATF را به حوزه‌های ایدئولوژیک و ارزش‌های کلان و مقدس مرتبط کند و آن را با مفاهیمی چون وادادگی نسبت به دشمن، غربزدگی، تسلیم مقابل دشمنان و مانند اینها تفسیر کند. گروه مقابل تلاش می‌کند در همین چارچوب، اما با ادبیاتی متضاد و متفاوت از FATF دفاع کند. این دوقطبی‌سازی سیاسی و انتقال FATF از حوزه فنی و سیاست‌گذارانه به حوزه پرتنش سیاسی در دوره قبل هم رخ داد. در 10 سال گذشته مخالفان FATF همان حرف‌هایی را زدند که امروز می‌زنند. مثلاً می‌گویند پیوستن به FATF باعث دسترسی دشمن به اطلاعات اقتصادی ما یا محور مقاومت می‌شود، یا که FATF به معنی عقب‌نشینی از ارزش‌ها و دست شستن از استقلال اقتصادی است. طرف مقابل هم در همین قالب با ادبیات متضاد به آن پاسخ داده است. نتیجه این رویکرد بسته ماندن گره FATF، دوقطبی‌شدن حول موافق و مخالف و ایجاد نگرانی در سیاست‌گذار است. زیرا در این شرایط دوقطبی حاد و سیاسی‌شدن سیاست‌گذاری فنی، با هر تصمیم سیاست‌گذار عده‌ای او را به خیانت متهم می‌کنند، عده دیگر هم به وادادگی. نتیجه، تنزل جایگاه نهاد تصمیم‌گیر است که باید براساس تشخیص مصلحت نظام تصمیم بگیرد.
امروز فراتر از اینکه FATF تصویب شود یا نه، مسئله این است که دوقطبی‌سازی و داغ‌کردن تنور سیاسی درباره یک مسئله فنی، باعث قفل‌شدن نظام تصمیم‌سازی می‌شود. مطلقاً نمی‌توان انتظار داشت که از دل این رویکردها یک راه‌حل استخراج شود. این برخورد با FATF که به معنای قطبی‌سازی جامعه و تلاش برای ایجاد تاثیرات منفی بر سیاست‌گذار است، یک بازی سیاسی باخت- باخت است. چون اگر FATF تصویب شود، یک عده احساس برد می‌کنند و دیگران احساس باخت و اگر تصویب نشود، باز هم عده‌ای احساس پیروزی می‌کنند و عده دیگر شکست.
راه‌حل دولت چهاردهم که با عنوان «وفاق ملی» شناخته می‌شود، مخالف این بازی برد-باخت است. در رویکرد دولت چهاردهم بازی سیاسی برد- برد است. تصویب یک طرح یا اجرای یک قانون، به معنای پیروزی و شکست و انزوای طرف مقابل نیست. هر موضوعی، یک مسئله ملی و مربوط به همه ایرانیان است و هر برد و باختی، برد و باخت ملی است. راه‌حل و مسیر دستیابی به یک سیاست برد- برد روشن است: سخن گفتن و استدلال کردن بر پایه شواهد و یافته‌های علمی. اگر نهادهای دخیل و مسئول، مانند وزارتخانه‌های اطلاعات و اقتصاد یا بانک مرکزی و بانک‌های مرتبط با نظام بانکی جهان شواهدی ارائه دادند که پیوستن به FATF را ضروری می‌داند، باید به آن تمکین کرد. اگر همین حالا بانک‌های چین به بهانه FATF به دانشجویان و اساتید ایرانی خدمات نمی‌دهند، باید نظرات آنان در مجمع تشخیص مصلحت نظام شنیده شود. در این صورت دیگر نیازی به توسل جستن به بازی‌های دوقطبی گذشته نیست. زیرا این یک بحث فنی و مرتبط با مصالح کشور است که نباید با فضاسازی‌های سیاسی آن را تحت‌الشعاع قرار داد».
درباره تحلیل روزنامه دولت گفتنی است که پنهانکاری، دور زدن مجلس، و سپس سیاسی‌کردن بحث و برچسب‌زنی و دوقطبی‌سازی، اتفاقاً کارویژه اصلی برخی حامیان FATF بوده است. واقعیت این است که دولت روحانی در موضوع همکاری و سپردن تعهد برای اجرای برنامه اقدام FATF‌، پنهانکاری پیشه کرد و در حالی که قبول تعهدات خارجی مشروط به بررسی و تصویب مجلس شورای اسلامی است، اقدام به دور زدن مجلس کرد. ماجرا هنگامی لو رفت که از یک‌سو (پس از اجرای پنهانی 37 بند از 41 بند برنامه اقدام) FATF از ایران خواست چهار بند دیگر را به تصویب مجلس برساند و تعهد را قانونی کند! از سوی دیگر با اجرای خرده‌فرمایشات پایان‌ناپذیر FATF (بخوانید آمریکا و انگلیس و فرانسه و...)، تدریجاً به برخی بانک‌ها بخشنامه شد که با افراد مورد تحریم شورای امنیت سازمان ملل و همچنین وزارت خارجه و خزانه‌داری آمریکا همکاری نکنند!
روزنامه ایران چگونه می‌تواند ادعا کند روندی چنین منحوس و شرم‌آور، رفتاری فنی و کارشناسی و نه سیاسی بوده و ربطی به آرمان‌ها و ارزش‌ها ندارد؟! 
ثانیاً FATF تعهد پشت قباله برجام است، بی‌آنکه قبلاً با مردم در میان گذاشته شده باشد! پس از آن که معلوم شد برجام به بن‌بست خورده و در دست‌انداز افتاده است، حضرات دولت وقت ادعا کردند برای اینکه تحریم‌ها برداشته شود، باید با FATF  هم همکاری بکنیم و این علاوه ‌بر توقعات پایان‌ناپذیر غرب در قالب پذیرش توافق آب و هوائی پاریس (کاهش مصرف سوخت فسیلی در نیروگاه‌ها) و همچنین زیاده‌خواهی‌های بعدی درباره مهار برنامه دفاع موشکی و اقتدار منطقه‌ای ایران بود. روزنامه دولت چگونه می‌تواند خود را به ندیدن و نفهمیدن این واقعیت مهم بزند و FATF را موضوعی فنی مستقل و محدود وانمود کند.
ثالثاً اگر موضوع FATF یک بحث کاملاً فنی و حقوقی- و نه سیاست‌زده و ابزاری- است، چگونه است که بزرگ‌ترین دولت‌های متولی پولشویی و تامین مالی تروریسم در دنیا، حاکمان بر FATF و مصون از مجازات‌های تحریم آن هستند و هرگز در فهرست اقدامات مقابله‌ای قرار نمی‌گیرند؟ چه اصراری هست که واقعیت‌های انکارناپذیر درباره FATF فهمیده نشود؟ چرا FATF، آمریکا را به خاطر تامین تروریسم دولتی رژیم صهیونیستی و رژیم صهیونیستی را به خاطر جنایات گسترده تحت تعقیب قرار نمی‌دهد بلکه تحت نفوذ همین رژیم‌هاست؟ چرا FATF  از دیدن حضور نماینده ترامپ در نشست گروهک تروریستی منافقین که متهم به پولشویی هم هست، نابیناست؟!
و نهایتاً اینکه چرا در مقابل تعهدات نقد به FATF  و خسارت‌های اقتصادی و امنیتی ناشی از آن، نه مقامات دولت روحانی و نه مقامات دولت فعلی حاضر نیستند تضمین بدهند که در صورت پذیرش دو کنوانسیون باقی مانده، تحریم‌ها لغو خواهد شد؟ جز این است که یقین دارند تحریم‌ها دو برابر شده در چرخه معیوب برجام، با این همکاری برداشته نخواهد شد؟ بنابراین دقیقاً از کدام شاهد و سند درباره دفاع از همکاری با FATF حرف می‌زنند؟
 
 
مهارت ایران در دور زدن تحریم‌ها آمریکا را ناتوان کرده است
 
روش‌های ایران برای دور زدن تحریم‌های آمریکا و صادرات نفت خود آن‌قدر پیچیده است که آمریکا نتوانسته و نمی‌تواند مسیر آن را مسدود کند.
این خبر را نیویورک‌تایمز به نقل از کارشناسان جهانی صادرات نفت منتشر کرد و نوشت: نیکلاس برنز، سفیر ایالات‌متحده در چین گفت که دولت بایدن آخرین فشار را با هدف متقاعد کردن چین به توقف انتقال تجهیزات به روسیه برای جنگ در اوکراین انجام می‌دهد. او گفت که نزدیک به ۴۰۰ شرکت چینی به روسیه محصولات دومنظوره، آنهائی که کاربردهای نظامی و تجاری دارند، عرضه کرده‌اند. 
در حالی ‌که به‌زودی دونالد ترامپ در آمریکا بر سر کار می‌آید، برنز نگرانی‌های دولت آمریکا درباره روسیه و همچنین همسویی چین با ایران و کره‌شمالی را با وزرای چینی در سلسله جلساتی مطرح کرده است. برنز گفت که این سیاست‌های چین، با تمایل پکن برای ایفای نقش پیشرو در طرح‌های بین‌المللی نظم جهانی، مانند سازمان تجارت جهانی و توافق پاریس درباره تغییرات آب و هوایی، همخوانی ندارد و چینی‌ها نمی‌توانند هر دوطرف را داشته باشند. آنها باید در این‌جا تصمیم بگیرند. برنز همچنین گفت از آنجا که چین مقادیر زیادی نفت از ایران می‌خرد، باید از نفوذ خود استفاده کند تا ایران را متقاعد سازد که مانع از حمله یمنی‌های مورد حمایت تهران به کشتی‌های تجاری در دریای سرخ شود. 
وزارت خارجه چین به این اظهارات واکنش نشان نداد؛ اما مقامات چینی ارائه هرگونه محصول دومنظوره مانند پهپادهای نظامی به روسیه یا اوکراین را رد کرده‌اند. مقامات چینی همچنین گفته‌اند در حالی ‌که غرب به‌دلیل برنامه هسته‌ای ایران، فروش نفت این کشور را تحریم کرده، سازمان این کار را انجام نداده است. بنابراین چین هیچ تعهد قانونی برای اجتناب از خرید نفت ایران احساس نمی‌کند.
به گزارش شرکت کپلر در وین که متخصص در ردیابی محموله‌های نفتی است، چین واردات نفت ایران را طی دو سال گذشته چهار برابر کرده است و سال گذشته بیش از ۹۰درصد از صادرات نفت ایران را خریداری کرد.
طی چند ماه گذشته ایران تحولات زیادی را تجربه کرد؛ از جمله حملات نظامی مستقیم بین ایران و اسرائیل و ترور برخی مقامات ارشد حزب‌الله که از متحدان نزدیک تهران است. چین در واکنش به این اقدام، یکی از چهار معاون نخست‌وزیر خود را برای دیدار با رئیس‌جمهور ایران در ماه گذشته به تهران فرستاد و ژانگ در تهران گفت: «چین از ایران در حفاظت از حاکمیت ملی، امنیت، تمامیت ارضی و حقوق و منافع مشروعش حمایت می‌کند.»
آندون پاولوف، تحلیلگر ارشد کپلر، گفت که انتظار می‌رود دولت بایدن لیست سیاه نفتکش‌های حامل نفت روسیه یا ایران را گسترش دهد و چین احتمالاً این کشتی‌ها را از ورود به بنادر خود منع خواهد کرد. رویترز گزارش داد که مقامات استان شاندونگ، اصلی‌ترین نقطه ورود چین برای نفت ایران، ممنوعیت ورود نفتکش‌های در لیست سیاه را از بنادر این کشور آغاز کرده‌اند. اما پاولوف گفت روش‌های ایران برای ارسال نفت به چین آن‌قدر مبهم است که پیش‌بینی اثربخشی چنین اقداماتی دشوار است.
 
 
پالس دادن تیم پزشکیان و بی‌اعتنایی آمریکا خدمت به منافع ملی نیست
 
یک نماینده سابق مجلس و از حامیان دولت گفت: وقتی اطرافیان آقای پزشکیان به واشنگتن چراغ سبز نشان می‌دهند اما آمریکایی‌ها به این چراغ سبزها بی‌اعتنایی می‌کنند، کار آنها هیچ کمکی به منافع ملی نمی‌کند.
نامه نیوز در این باره نوشت: پیام مسعود پزشکیان در گفت‌و‌گو با شبکه آمریکایی NBC این است که «آماده مذاکره شرافتمندانه هستیم». مهم‌ترین سؤال این است که ترامپ در قبال ایران چه رویکردی را در پیش می‌گیرد؟ آیا می‌توان به مذاکره با او اعتماد کرد یا خیر؟
حشمت‌الله فلاحت‌پیشه از طیف مدعیان اعتدال در این باره به نامه نیوز گفت: قطعا ترامپ درباره برخورد با ایران به نتانیاهو چک سفید امضا نخواهد داد. البته او به موازات احیای فشار حداکثری، یک طرح مذاکره‌ای را به تهران پیشنهاد می‌دهد و در عین حال سعی می‌کند از طرح‌های بحران‌ساز نتانیاهو در منطقه دوری کند.
وی افزود: اگر اقتصاد دنیا را به 3 اقلیم تقسیم کنیم، یکی در شرق آسیا در اختیار چینی‌ها و دومی در غرب به محوریت آمریکا است و این دو اقلیم با هم در رقابت جدی هستند. اقلیم سوم در منطقه غرب آسیاست؛ هرچه تنش در منطقه غرب آسیا بیشتر شود چینی‌ها بیشترین سود را می‌برند. به عنوان مثال هیچ گاه تاکنون یمنی‌ها به کشتی‌های چینی حمله نکرده‌اند چون پکن نوع کار با کشورهای منطقه بحرانی خاورمیانه را یاد گرفته‌اند حال آنکه آمریکایی‌ها همواره در این منطقه یک هدف محسوب می‌شدند.
فلاحت‌پیشه یادآور شد: ترامپ می‌داند باید در خاورمیانه دنبال آرامش باشد. اگر او بخواهد در راستای سیاست بحران‌سازی نتانیاهو حرکت کند، نه تنها منافع آمریکا به خطر می‌افتد بلکه چینی‌ها و مخالفان غرب بهتر می‌توانند برنامه‌ها و اهداف‌شان را در منطقه غرب آسیا پیش ببرند.
وی در عین حال گفت: آینده روابط با آمریکا بستگی به ایران دارد. چراغ سبزهای بدون پاسخ دولت پزشکیان به آمریکا خدمت به منافع ملی نیست. وقتی اطرافیان آقای پزشکیان به واشنگتن چراغ سبز نشان می‌دهند اما آمریکایی‌ها به این چراغ سبزها بی‌اعتنایی می‌کنند، کار آنها هیچ کمکی به منافع ملی نمی‌کند.