آتشسوزی لسآنجلس و رفوزگی سلبریتیهای غربگرا (خبر ویژه)
«کسی از کشتهشدن و سوختن دارایی مردم خوشحال نمیشود. کسی برای مردم عادی در هیچ جای دنیا آرزوی مرگ نمیکند. هلال احمر ایران بهدرستی برای کمک به مردم آمریکا اعلام آمادگی کرده است، اما نمیشود به سوختن اقتدار توهمی و هیبت پوشالین آمریکا بیتوجه بود.»
روزنامه همشهری نوشت: فرض کنید خدایناکرده آتشسوزی مهیب آمریکا در ایران بود؛ آنگاه واکنش رسانههای وابسته به آمریکا و جارچیهای وطنی و جماعت غربپرست داخلی را حدس بزنید. هزاران هکتار در آتش سوخته و چندده میلیارد دلار تا امروز خاکستر و دهها نفر کشته و زخمی و دارایی مردم دود شده و در شهر سوختهها حکومت نظامی شده است و گارد ویژه ماموریت گرفته تا اموال مردم غارت نشود و عکس و فیلمهایی از ناکارآمدی مدیریت بحران در اطفای حریق منتشر میشود، اما رسانهها و سلبریتیها زبان به کام گرفتهاند.
برای اینکه رفتار کاریکاتوری رسانههای دشمن را ببینید، فرض کنید این ماجرا خدایناکرده در ایران بود... تمام رسانههایشان بهخط میشدند تا شب و روز عکسها و تصاویر را با جزئیات بازنشر کنند. اگر هم تصویری پیدا نمیکردند، از عکسهای گذشته یا ساختگی یا هوش مصنوعی استفاده میکردند. حالا حجم اخبار همین حادثه را در رسانههای مدعی آزادی ببینید.
ترامپ اعتراف کرده که میزان مهار آتش صفر است. بایدن شهر سوخته را به منطقه جنگی توصیف کرده و نگران غارت اموال مردم شده است، اما هیچ رسانه آمریکایی مسئولان کشور را تحقیر و متهم به ناکارآمدی و تهدید به استعفا نمیکند. دارایی بخش قابلتوجهی از سلبریتیهای آمریکایی در آتش سوخته است، اما کام از کام باز نمیکنند. اگر اینجا بود، تمام سلبریتیها باید بهصف میشدند. هر میزان هم لازم بود پول خرج میکردند. از صفحات آشپزی و آرایشگری و پیجهای پرورشاندام و صفحات رقص و جادوگری و شومنی گرفته تا همه اینفلوئنسرها را بهخط میکردند و سکه میدادند تا مطالب آنها را بازنشر کنند تا این احساس ایجاد شود که حاکمیت در کنترل بحران وامانده و این واماندگی نیز ناشی از ناکارآمدی ساختاری ۴۰سال گذشته است. عدهای سادهلوح و خودحقیرپندار را هم تحریک میکردند تا دوزانو مقابل غرب بنشینند و آب از دهانشان بریزد و انگشت حسرت و حیرت به دهان بگیرند و در مقابل، کشور را متهم به ناکارآمدی و فساد و تباهی کنند.
بهگفته جرالد سلنته، کارشناس آمریکایی میلیاردها دلار بودجه مردم آمریکا خرج نسلکشی در غزه میشود اما کسی در خیابان راه نمیافتد که شعار بدهد نه غزه نه اوکراین، جانم فدای سوختگان.... ۴۵هزار نفر در غزه سلاخی شوند و کودکان و زنان را به آتش بکشند و طفلان معصوم در سرمای شهر و نبود غذا و دارو یخ بزنند اما در مقابل یک نفر در آتش لسآنجلس صدمه نبیند که عدهای شمع روشن میکنند و شام غریبان میگیرند.
اگر در ایران باشد، میشود یک نماد و نشانه از ضعف و ناکارآمدی ساختاری و اصلا کارخودشان است، اما اگر در آمریکا باشد میشود حوادث طبیعی ناشی از آب و باد و خاک و جنگل.