اخبار ویژه
مذاکره با ترامپ؛ بنویسید شجاعانه، بخوانید احمقانه!
روزنامه اعتماد، در تیتر برجسته خود، مذاکره با ترامپ را «تصمیمی شجاعانه» خواند.
منظور روزنامه آقای حضرتی (رئیس شورای اطلاعرسانی دولت) از شجاعت، همان چیزی است که آقای روحانی آن را دیوانگی خوانده و گفته بود: «داستان مضحکی اتفاق افتاده؛ میگویند تعهدی که قبلاً بستیم، فعلاً محکم نباشد، درباره موضوع دیگری حرف بزنیم! آمریکا با زبان و عمل میگوید اهل مذاکره و تعهد نیست، اما به برخی کشورها میگوید بیا با ما مذاکره کن؛ مگر ديوانهاند كه با شما مذاكره كنند؟ شما به مذاكرهاي كه به تأييد سازمان ملل رسيده، پايبند نيستيد».
روزنامه اعتماد از محمد جواد حقشناس (مدیرکل سیاسی وزارت کشور و معاون وزارت ارشاد در دولت خاتمی) پرسید: « ایران چگونه میتواند منافع ملی خود را در دوران ترامپ و از دل روابط با آمریکا تأمین کند؟» و او در جوابی مغلوط و نامربوط گفته است: در رابطه با حوزه سیاست خارجی، باید به یک عنصر و شاخص اصلی توجه داشت که منافع ملی ایران و ایرانی است. یکی از مشکلات ایران در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی مرتبط با روندها و تصمیماتی است که در تعارض میان منافع ملی و رویکردهای ایدئولوژیک قرار دارند. در این بخش مسئولان اجرائی و دیپلماتهای ایرانی دچار تنگنا و تعارض در حوزه تصمیمسازی بودند. اساساً مشخص نبود (و شاید هنوز هم نباشد) چه مسیر و رویکردی باید در پیش گرفته شود و با چه طرف و قدرتی باید مذاکره کرد و با چه قدرتی نه؟ کار به وضعیت فعلی کشور رسید و نتیجه آن ایجاد اختلالات جدی در حوزه منافع کشور و خساراتهای وارده بسیار به منافع ملی و پرستیژ کشور در سطح مناسبات منطقهای و جهانی است. از سوی دیگر در سند چشمانداز 1404 قرار بود ایران در حوزههای منطقهای، اقتصادی، ترازهای توسعهای و تجاری و... در رتبه نخست منطقه قرار داشته باشد، اما نه تنها نتوانسته به این جایگاه برسد، بلکه از بسیاری از رتبههای قبلی نزول کرده است. وی میافزاید: تا زمانی که مسئولان حوزه سیاست خارجی کشور و مسئولان کلان کشور نتوانند در راستای منافع ملی، با فراغ بال تصمیمات لازم را اتخاذ کنند، ایران به دور خود چرخیده و باز هم به نقطه اولیه باز میگردد. به عبارت روشنتر، نمیتواند در راستای رشد و توسعه و پیشرفت حرکت کند. یکی از تصمیمات مهم در دورنمای آینده، نحوه مواجهه با حضور دونالد ترامپ است. البته ایران تجربه تقابل با دولت ترامپ طی سالهای 2016 تا 2020 را دارد. حتی رودررویی آشکاری در عراق به خاطر شهادت شهید سلیمانی، پاسخ ایران به آمریکا در عین الاسد و سقوط هواپیمای اوکراینی و... را تجربه کرده؛ روندی که ضایعات بسیاری را به کشور وارد ساخت.
حق شناس همچنین گفت: «اصولی که ایران سالیان سال درباره آن صحبت میکرد یعنی عزت، مصلحت و حکمت باید در دستور کار دوباره مسئولان قرار گیرد. مردم ایران با سختیهای بسیاری مواجهند، مهاجرتهای بسیاری صورت میگیرد و گذرنامه ایران تضعیف شده. ایران این روزها نیازمند یک شجاعت ویژه در تصمیمگیری است. رویکردی که چند سال قبل در بیانات رهبری به آن اشاره و ذیل عنوان نرمش قهرمانانه از آن یاد شد. حتی در صحبتهای اخیر رهبری هم ماجرای شکست اُحُد به عنوان یک مثال تاریخی مطرح شد. همچنین زمانی که مصلحت عامه مسلمین ایجاب میکرد امام حسن(ع) صلح را انتخاب کردند تا منافع مردم محقق شود. این روند از سوی ایران مدل 1403هم باید در دستور کار قرار بگیرد. ایران نباید منفعلانه منتظر باشد تا دشمنان فشار را به اندازهای تنگ کنند که دیگر چارهای جز پذیرش مذاکره از سر استیصال نباشد. ایران قبل از اینکه دیر شود باید به یک کُنش فعال در عرصه سیاست خارجی دست بزند».
اظهارات حق شناس در حالی است که توافق عبرتآموز برجام نه با نگاه ایدئولوژیک و انقلابی بلکه با لاف گزاف تأمین منافع ملی از سوی جماعت پرادعا اما ناتوانی مدعی دیپلماسیدانی منعقد شد و به جای اینکه موجب لغو تحریمها طبق تعهد تیم روحانی و ظریف شود، موجب دو برابر شدن آن شد و اقتصاد کشور را به سمت رشد منفی و تورم بالا سوق داد. در حقیقت آقای حق شناس نه از سر نابلدی بلکه عمداً سُرنا را از سر گشاد آن مینوازد و در حالی که میداند برجام و خسارتهای نوبهنو آن نتیجه بیمبالاتی نسبت به اصل عزت و حکمت و مصلحت است، پسرفت اقتصادی را به نگرش ایدئولوژیک و انقلابی نسبت میدهد.
او حتی به یاد نمیآورد که صادرات نفت در دولت برجام قفل شد و این توقف اعتماد به غرب بود که موجب شد صادرات نفت مجدداً به رغم میل آمریکا احیا شود. در ادبیات امثال آقای حق شناس، نه کمترین غیرتی نسبت به خون شهید سلیمانی و شهدای هستهای ترور شده از سوی آمریکا و اسرائیل دیده میشود، و نه حتی غیرت نسبت به برجام کذایی که تظاهر میشد ناموس مدعیان اعتدال و اصلاحات است و حتی اگر سرشان برود نمیگذارند تعرضی به برجام بشود. اما بعد از آن که ترامپ بیچشم و رویی را به نهایت رساند و تعهدات آمریکا را زیر پا گذاشت، غربگدایان واقعیت پنهان شخصیت خود را کنار گذاشتند و صراحتاً در نشریاتی مانند صدا نوشتند که حتی اگر شده مثل رئیسجمهور صربستان «مانند برهای در مذبح و بردهای در مسلخ و مانند متهمی در اتاق بازجویی» با ترامپ مذاکره کرد، نباید از مذاکره با او گذشت(!)
در موضوع استناد به تاریخ اسلام هم باید یادآوری کرد که ناکامیهایی مانند تحمیل صلح به امام حسن(ع) و یا جنگ اُحُد، نتیجه خیانت و غنیمتطلبی برخی مدعیان همراهی با سپاه خودی بود که یا با اردوگاه شیطان زد و بند کرده بودند و یا به خاطر غنیمتی ناچیز حاضر بودند، میدان جنگ را برای شبیخون زدن به دشمن بسپارند. از نگاه برخی عناصر ورشکسته سیاسی هم فقط باید به نقاط ناکامی در تاریخ اسلام مراجعه کرد و به جای عبرت گرفتن و پرهیز کردن، آن را تکرار کرد!
فرشاد مؤمنی: دولت از حامیان شکستخورده شوکدرمانی تضمین بگیرد
یک کارشناس حامی پزشکیان که منتقد سیاستهای اقتصادی دولت است، از رئیسجمهور خواست از آنها که سیاست شکست خورده شوک نرخ ارز را تکرار میکنند، تضمین مکتوب بگیرد.
فرشاد مؤمنی، در نشست حزب جمهوریت گفت: یکی از عارضههای بزرگ کوتهنگری، این است که نظام تصمیمگیریهای اساسی، به رویههای مبتنی بر شوک درمانی متمایل میشود. میخواهند نقایص مزمن و ریشهدار را با جراحی و دیگر تعابیری که ما میشنویم، حل و فصل کنند و بعد هم خشونتآفرینی و بحرانزایی شوک درمانی را با استعارههای بسیار خطرناک، به عمل جراحی که خونریزی دارد تشبیه میکنند!
استاد دانشگاه علامه طباطبایی افزود: اگر ما از دریچه تحلیلهای سطح توسعه به مسائل اقتصادیمان نگاه کنیم، چند شاقول وجود دارد و هر جهتگیری سیاستی که معرفی میشود باید با این متغیرهای کنترلی محک زده شود. متغیر کنترلی شماره یک در تحلیلهای سطح توسعه، رابطه میان مردم و حکومت است. یک سیاستگذار، وقتی میخواهد هر سیاستی را اتخاذ کند، در چارچوب ملاحظات سطح توسعه باید گزارش دهد که اگر این سیاست را اجرا کنیم، در رابطه میان مردم و حکومت چه تغییری ایجاد میشود. در اقتصاد سیاسی توسعه، به این وضعیت الگوی ناتوانسازی دو سویه مردم و حکومت گفته میشود.
وی با تاکید بر اینکه رابطه میان مردم و حکومت، اکسیری است که در دفاع مقدس با همدلی به نمایش درآمد، گفت: یک بار نمیبینیم که شوک درمانگرها گزارشی بدهند و بگویند اگر در سال 1398 یک باره نرخ بنزین را بالا آوردند، انتظار داشتند مردم به حکومت خوشبین شوند!؟ وقتی در شوکهای ارزی بیسابقه دهه 1390، بیسابقهترین فشارها را به مردم آوردند، هیچکس در نهادهای نظارتی از آنها نپرسید که قبل از اینکه متوسل به چنین اقدامی شوید، گزارشی به ما بدهید که انتظار دارید چه تغییری در اثر این اقدام در رابطه میان مردم و حکومت ایجاد شود؟
مؤمنی با بیان اینکه هر کس که دل در گروه اسلام، ایران و جمهوری اسلامی دارد باید بررسی کند که چرا وارد کردن شوک در اندیشه توسعه، این میزان مورد توجه قرار گرفته است، گفت: طی همین 3 ماهه گذشته، یازده بار به دولت محترم و عزیز گفتم شما که میگویید باید به بنزین و ارز شوک وارد کنیم و در لایحه بودجه 1404 هم این شوکها را چند لایه پیشبینی کردید تا این وضعیت را بدتر کنید، به ما بگویید انتظار دارید با همه این کارهایی که کردید شش ماه دیگر چه دستاوردی حاصل شود؟ یک نفر پیدا شود و شرافتمندانه تعهد دهد، اگر میگویید این کار را میکنید که مثلا اوضاع مالی دولت بهتر شود این را به ما بگویید. بعد ما به شما میگوییم همان گزارشهایی که در سازمان برنامه و بانک مرکزی منتشر شده را بخوانید تا متوجه شوید که در اثر شوک درمانی، درماندگی، افلاس و ورشکستگی مالی تشدید میشود. این مسئله از 1373 که گزارش اقتصادی آن سال تهیه شده، قابل ردگیری است. در آنجا خود سازمان برنامه میگوید که برآیند 5 ساله تجربه شوک درمانی که به نیت رفع کسری مالی دولت صورت گرفته، این است که به ازای هر یک واحد اضافه درآمد از ناحیه گرانفروشی ارز، هزینههای مصرفی دولت 3.5 برابر شده است. این بیانیه حزب معارض نیست و گزارش رسمی است که بنا به تعریف، خوشبینانهترین و محافظهکارانهترین برآوردها را ارائه میدهند و احتمالا واقعیت از این ارقام هم پرماجراتر است.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی گفت: چرا دوباره پروژه شوک درمانی در دستور کار قرار میگیرد!؟ مگر آقای پزشکیان که ما او را به راستگویی، عدالتخواهی و سلامت مالی میشناسیم شرافتش را گرو نگذاشت که تحت هیچ شرایطی به شوکدرمانی متوسل نمیشود!؟ چرا هنوز مرکب حکمش خشک نشده، اولین حرفی که به زبان میآورد، ضرورت شوک وارد کردن به قیمت بنزین میشود!؟ اینها از کجا میآیند!؟
فرشاد مؤمنی افزود: به آقای پزشکیان به عنوان یک هدیه میگویم که از هر کس از این کارهای ناشایست و بارها شکست خورده دفاع میکند، یک متن مکتوب بگیرید که بگوید انتظار میرود در اثر این کاری که میکند چه دستاوردی حاصل شود و خودش بگوید اگر نشد چه!؟ همه اینها از بیاعتنایی به نگرش سطح توسعه بیرون میآید! در نگرش سطح توسعه، گفته میشود اولین شاقول این است که هر سیاستی که اجرا میکنید رابطه میان مردم و حکومت را چه میکند!؟ اگر تتمه اعتماد موجود را هم از بین میبرد، نباید این کار را کرد.
شرق: شکاف قیمتی بازار و کارخانه با گران کردن خودرو رفع نشد
دو ماه پس از بخشنامه گرانسازی قیمت خودرو به بهانه اصلاح قیمت، روزنامه حامی دولت نوشت، این اقدام نافرجام بوده و با وجود گرانتر کردن قیمت برای مردم، تاثیری در حذف شکاف قیمت کارخانه و بازار نداشته است!
روزنامه شرق در گزارشی با عنوان «اصلاح نافرجام قیمت خودرو» نوشت: دولت 20 آبان 1403 به بهانه کاهش فاصله قیمت با بازار آزاد، دستور افزایش 30درصدی قیمت محصولات خودروی کارخانهای را داد.
بلافاصله پس از این دستور قیمتها در بازار آزاد جهش کرد و حالا با گذشت حدود دو ماه از این مصوبه نهتنها فاصله قیمت خودروهای کارخانهای و بازار آزاد به قوت خود باقی مانده، بلکه بهای خودرو جهش داشته و از سبد خرید بسیاری از خانوار خارج شده است و از آنسو بازار خودرو را به رکود سنگین نشانده است.
حدود دو ماه از مصوبه دولت برای افزایش 30درصدی قیمت خودروی کارخانهای و بازار آزاد میگذرد؛ مصوبهای که باعث شد نرخها در بازار آزاد جهش کند اما بسیاری این مسئله را هیجانی توصیف کرده و گفتند که با افت هیجان بازار خودرو، قیمتها به تعدیل میرسد. بااینحال، نگاهی به بازار خودرو نشان میدهد که نرخها به تعدیل نرسیده و بازار پس از آن ماجرا گاهی با روند صعودی قیمتها مواجه بوده است.
قبل از افزایش30درصدی، پژو 207 دندهای هیدرولیک در بازار آزاد به قیمت 750میلیون تومان به فروش میرسید و با جهش قیمت به نرخ 790میلیون تومان رسید و حالا با گذشت حدود دو ماه قیمت این خودرو در بازار تهران بین 800 تا 805میلیون تومان است. 207 دنده اتومات هم در ابتدا با قیمت 935میلیون تومان و بعد از جهش قیمت با نرخ 975میلیون تومان و الان به نرخ 983میلیون تومان معامله میشود. تارا دندهای قبل از اصلاح قیمت خودروی کارخانهای، با قیمت 800میلیون تومان و با جهش نرخ بعد از اصلاحات به قیمت 856میلیون تومان و در بازار امروز به نرخ 873میلیون تومان معامله میشود. تارا اتومات قبل از افزایش 30درصدی قیمت به نرخ یکمیلیارد و 50 میلیون تومان رسید و بعد از جهش قیمت به نرخ یکمیلیارد و 55میلیون تومان رسید و درحالحاضر با نرخ یکمیلیارد و 58میلیون تومان در بازار معامله میشود. در گروه محصولات سایپا، کوئیک دندهای قبل از افزایش30درصدی قیمت خودرو به نرخ 420میلیون تومان در بازار معامله میشد و بعد از جهش قیمت به نرخ 459میلیون تومان رسید و درحالحاضر با قیمت 470میلیون تومان در بازار خرید و فروش میشود. قیمت خودروی ساینا S در ابتدا 430میلیون تومان و با جهش قیمت به نرخ 469میلیون تومان رسید و این روزها در بازار به قیمت 470میلیون تومان معامله میشود.
بسیاری از اقتصاددانان این پدیده را مصداق شکست اصلاح قیمت در بازار خودرو میدانند. کامران ندری، اقتصاددان، درباره شکست اصلاح قیمت در بازار خودرو، به «شرق» میگوید که علت اصلی این شکست، انحصار در بازار خودروی داخلی است. در شرایط فعلی که در واقع به خودروسازان قدرت انحصاری دادهایم و آنها میتوانند جلوی هرگونه رقابتی را بگیرند، هر اصلاح قیمتی شکست میخورد و باید بازار را رقابتی کنیم تا بتوانیم تورم را در این بازار مهار کنیم و تا وقتی این شرایط حاکم است و در بازار رقابتی وجود ندارد، این انحصار باعث شوکهای قیمتی خودرو میشود.
سهراب دلانگیزان، دیگر اقتصاددان هم در همین زمینه به «شرق» گفت: «با توجه به نامتعادلی و تورمی که در صنعت خودروسازان وجود دارد، با یک شوک اقتصادی و افزایش 30درصدی قیمت خودروی کارخانهای نمیتوانیم به تعادل برسیم، بلکه از نامتعادلی به یک نامتعادلی جدید میرسیم. همچنین افزایش قیمت خودرو به دلیل عرضه کم در مقایسه با تقاضا و به دلیل اینکه عرضه مستقیم وارد بازار نمیشود و قطرهچکانی است، بازار به سمت فرآیند رانت و نبود قاعدهگذاری صحیح پیش میرود و نبود تناسب در بازار به وجود میآید. در طی یک دوره، دخالت در سیستم خودروسازان باید کم شود تا بتوانیم به قیمت واقعی دست پیدا کنیم».
شرق در پایان نوشت: البته باید گفت که این اولین تجربه شکست در اصلاح قیمت نیست و دولت در دیگر بازارها ازجمله در بازار ارز هم این شکست را تجربه کرده است و انتظار میرود شکاف قیمت خودروی کارخانهای و بازار آزاد ادامهدار باشد.