از کودکان فلسطین چه خبر؟
وقتی عروسک تنها ماند
نادیا درخشان فرد
- عروسک قشنگ من قرمز پوشیده/ توی بغل آبجی جونش آروم خوابیده؛ عروسک من، چشماتو بازکن/ وقتی که جشن شد اون وقت لالا کن...
روی زمین خاکی برای عروسکش میخواند!
خواست به سمت خانهای برود که چند تکه آجر از آن مانده بود.
صدای مهیبی به گوش رسید!
عروسک تنها ماند.
دخترک با دو بال فرشته، به سمت قصر ابریاش پرواز کرد.