kayhan.ir

کد خبر: ۲۹۹۴۲۵
تاریخ انتشار : ۲۰ آبان ۱۴۰۳ - ۲۲:۰۹
مدیریت اقتصاد خانوار چطور محقق می‌شود؟

مـادران سـربازان گمنام مقاومت اقتصـادی

 
 
 
تارا وحیدی
بخش نخست
با نوشتن گزارش مدیریت اقتصاد خانوار بیش از همه به مادرم، مادربزرگم، به خواهرم و همه زنان سرزمینم اندیشیدم که چطور ایستاده در دل کویر زندگی سایه‌گستر و تداوم‌دهنده زیستی شجاعانه هستند؟ داستان ایستادگی مادران ما در برابر ناملایمات و اداره‌ خانواده است که به گمان من سبب می‌شود آنان را وطن بخوانیم.
از این‌روست که یکی از نویسندگان ایرانی چنین می‌نویسد: «هنوز به چشم می‌توانیم ببینیم که زنان ما در جاهای مختلف ایران پابه‌پای مردان وظایفشان را انجام می‌دهند؛ در امر دامداری، کشاورزی... و در سهمی که از رنج زندگی می‌برند و نیرویی که در مقاومت و سخت‌کوشی در برابر این زندگی مصرف می‌کنند، هیچ کم از مردها ندارند.»
بر این باورم که مدیریت اقتصاد خانوار در کشورمان همواره بر پایه استواری زنان سرزمینم محقق شده و بعد از این هم خواهد شد. آنها در این مجاهدت گاه سرباز مقاومت اقتصادی و گاه فرمانده‌اند.
یکی از مهم‌ترین شاخص‌های مدیریت اقتصادی صحیح خانواده اعتدال و میانه‌روی و عدم اسراف در اقتصاد است که این سبک زندگی انسان را به حد غنا و توانگری می‌رساند. 
پیامبر اکرم (ص) می‌فرماید: «هر کس میانه‌روی پیشه کند، خداوند توانگرش گرداند و هر کس ریخت‌وپاش کند، خداوند فقیرش گرداند.»
در واقع میانه‌روی در اقتصاد باعث می‌شود تا داشته‌های انسان هرچند کم در مسیر رشد و تکامل قرار گرفته و فزونی یابد و بی‌توجهی به این نکته باعث می‌شود تا سرمایه‌های زیاد با همه زیادی‌شان در مسیر نابودی قرار گیرند.
 امام علی‌(ع) می‌فرمایند: «میانه‌روی مال اندک را رشد می‌دهد و اسراف مال زیاد را نابود می‌کند.»
مفهوم اقتصاد خانواده 
ارسطو اقتصاد را علم خانه‌داری می‌دانست؛ اما هنر اقتصاد خانواده به معنی برقراری تعادل میان منابع محدود درآمدی و مخارج است و تأمین اقتصادی یکی از رموز بقای خانواده‌هاست.
اقتصاد خانواده عبارت است از: تخصیص منابع محدود قابل‌ دسترس به مهم‌ترین نیازها و خواسته‌های خانواده.
منظور از منابع همان مبادی و راه‌های درآمدی خانواده است که طبیعتاً محدود اما قابل حصول است. نیازها همان مسائل متعددی است که بقا و شالوده خانواده به ارضای آنها بستگی دارد. آنچه به‌راستی اقتصاد خانواده را منحصربه‌فرد می‌کند، وجود ارتباطات درونی بین نقش‌های شغلی و خانوادگی است، یعنی رابطه‌ای که به طور معمول و در غیر از مباحث اقتصادی خانواده یافت نمی‌شود، درک این ارتباطات درونی را می‌توان شاه‌کلید سالم‌سازی اقتصاد خانواده دانست.
جمشید حکیمی، مشاور می‌گوید: «مدیریت اقتصادی خانواده در شرایط عادی باید بر اساس میزان درآمدهای هر یک از اعضای خانواده و هزینه‌ها تنظیم شود، اما نکته حائز اهمیت آن است که پایه‌های اولیه علم اقتصاد نیز همانند اصول اقتصاد خانواده، توسط والدین ساخته می‌شود. والدین باید توجه داشته باشند که هدف از آموزش اقتصاد خانواده صرفاً در مورد پول نیست. شاید این میزان خیلی کم باشد، اما والدین مطمئن باشند با اختصاص این مبلغ ناچیز می‌توانند فرزندشان را به یکی از مهم‌ترین مهارت‌های مورد نیاز برای زندگی مجهز کنند.»
زن و جهت ‌دادن خریدهای خانه
یکی از مهم‌ترین ابزار و برنامه‌ها جهت صرفه‌جویی و جلوگیری از اسراف، آموزش است. آموزشی که منجر به تغییر نگرش و اصلاح باور و کردار نادرست شود. در همین راستا تهیه برنامه‌های آموزشی و استفاده از ابزار رسانه بسیار مفید فایده است.
بازیابی هویت زن ایرانی و پرهیز از تجمل‌گرایی و 
چشم و هم‌چشمی‌های نامناسب و توجه زنان به این نکته که باید روی تولید ملی کار شود و از خرید محصولات خارجی حتی‌المقدور خودداری کنند و اینکه با خرید محصولات تولید داخل به توسعه و پیشرفت اقتصادی کشورمان کمک کنیم سبب می‌شود تا زنان ما در این جهاد اقتصادی موفق باشند.
حسنا ذاکری، عضو فعال بسیج زنان به گزارشگر کیهان می‌گوید: «حضرت زهرا (س) همان‌گونه که در تمام شئون الگویی حسنه است، در این مورد نیز برای بانوان بهترین الگو در مدیریت و سازماندهی اقتصاد خانواده است و جالب است که در زندگی حضرت زهرا (س) نقش منابع غیرمادی در اقتصاد خانواده مهم‌تر از منابع اقتصادی است. ارسطو علم اقتصاد را علم خانه‌داری می‌دانست، اما هنر اقتصاد خانواده به معنی برقراری تعادل میان منابع محدود درآمد و مخارج است و تأمین اقتصادی رمز بقای خانواده است.
نقش منابع آنقدر اهمیت دارد که کارشناسان مدیریت اقتصاد خانواده آن را به‌ عنوان یکی از ارکان تحقق رؤیای خوشبختی و موفقیت مطرح می‌کنند. انتخاب، قلب اقتصاد خانواده است و چون اکثر انتخاب‌های خانواده‌ها در خرید از سوی زن صورت می‌گیرد، به‌ نوعی زن را می‌توان قلب اقتصاد خانواده لقب داد.»
وی در تکمیل صحبت‌هایش می‌افزاید: «اعضای خانواده‌دوست دارند بهترین نوع غذا را مصرف کنند، زیباترین لباس‌ها را برای خود تهیه کنند. در بهترین نقطه شهر و در بهترین منزل زندگی کنند و بهترین وسایل و امکانات را در اختیار داشته باشند. به طور مکرر سفر بروند، بهترین آموزش‌ها را برای خود فراهم کنند و... واقعیت این است که اگر چه این درخواست‌ها به‌وسیله همه خانواده‌ها مطرح می‌شود؛ اما واضح است که فقط درصد کمی از خانواده‌ها قادر به تأمین این خواسته‌ها هستند. از این‌رو زن می‌تواند با مدیریت درست و انتخاب‌هایی بهینه، علاوه‌بر ایجاد رضایت در اعضای خانواده، محیطی را فراهم آورد که اقتصاد خانواده نیز پویا و مولد شود.»
زن، خانواده و مدیریت اقتصادی خانوار
اعضای خانواده هم باید با همدلی و هماهنگی با مدیر خانواده با میانه‌روی در مصرف، هزینه‌های زندگی را کاهش دهند. چنانچه مدیریت اقتصادی در خانواده به شکل معقول و حکیمانه و منطقی اعمال شود یکی دیگر از آثارش این است که برای خانواده با درنظر گرفتن واقعیت‌های اقتصادی هزینه می‌کند و به ورطه فقر سقوط نمی‌کند. اگر از جهت اقتصادی در تنگنا قرار گرفت، هزینه‌های زندگی را متناسب با درآمدش کاهش می‌دهد و از اسراف و تبذیر خودداری می‌کند و از مسیر اعتدال و قناعت خارج نمی‌شود.
میترا زرگنده، کارشناس زن و خانواده به گزارشگر کیهان می‌گوید: «مدیریت اقتصادی خانواده درواقع یک مهارت است که در تعریف آن گفته‌اند: مهارت و توانمندی در اداره درست دخل‌وخرج خانواده که دو جنبه اساسی دارد: 1- مدیریت درآمد از طریق کسب روزی حلال 2- مدیریت هزینه‌ها از طریق دستیابی به الگوی مصرف صحیح.»
وی در ادامه می‌افزاید: «با مدیریت و تدبیر درست اقتصاد خانواده، می‌توان به بسیاری از نیازهای طبیعی خانواده پاسخ داد و درعین‌حال مشکل مالی و فقر هم پیدا نکرد. وقتی مدیر خانواده تلاش فراوان در جهت درآمد و کسب روزی حلال داشته باشد و از طرف دیگر مدیریت هزینه‌ها را از طریق دستیابی به الگوی مصرف صحیح و قناعت و اعتدال اعمال کند، به طور طبیعی از پدیده شوم فقر و آثار سلبی آن در امان می‌ماند.»
نقش مادران در اقتصاد مقاومتی
از دیرباز تاکنون خانواده اولین و مهم‌ترین پایگاه تربیتی هر جامعه‌ای محسوب می‌شود که مادران در این میان دارای جایگاه ویژه‌ای بوده و نقش اساسی را در پرورش تفکر و رفتار فرزندانشان ایفا می‌کنند. سهم مادران در فرهنگ‌سازی و انتقال ارزش‌ها از نسلی به نسل دیگر، در یک جامعه از همه‌ عوامل دیگر بیشتر است.
نگرش زنان جامعه به دنیای پیرامون خود و مسائل تربیتی، تأثیر مستقیم بر نگرش خانواده به‌خصوص در فرزندان داشته و موجب رشد و تعالی آنها می‌شود. همچنین تأثیر غیرمستقیم بر پیشرفت و توسعه و رشد اقتصادی جامعه نیز خواهد داشت؛ بنابراین آگاهی و توجه مادران به نقش بسیار حساس خود در خانواده و تربیت فرزندان دارای اهمیت ویژه است.
رباب رحمتی، فرهنگی می‌گوید: «یکی از نقش‌های مهم مادران در خانواده که از دیرباز به ایشان محول شده، مدیریت داخلی منزل است. ساماندهی و مدیریت خرید و مصرف کالا و ایجاد توازن بین درآمد و مخارج خانواده، رکنی اساسی در این مدیریت است. مادران در شکل‌دهی و اصلاح الگوی مصرف خانواده نقش بسزایی دارند و در این مورد از جانب فرزندانشان به‌ عنوان الگوی عملی پیوسته مورد توجه بوده و تحت‌نظر هستند. اما متأسفانه امروزه یکی از مشکلات جامعه‌ ما عدم توجه و غفلت مادران گرامی، از نقش کلیدی خود در ارائه‌ سبک صحیح زندگی و مدیریت اقتصادی خانواده به فرزندانشان است.»
 وی ادامه می‌دهد: «مادران جامعه‌ ما تمام تلاش خود را برای رشد، موفقیت و ساختن آینده‌ فرزندانشان به‌کار می‌گیرند و در این مسیر از هیچ کاری دریغ نمی‌کنند و با تهیه‌ امکانات مختلف، ثبت‌نام ایشان در کلاس‌های مختلف و غيره سعی دارند آینده‌ای روشن را برای آنها مهیا کنند، غافل از اینکه بخش عمده‌ نگرش کودکان نسبت به توانمندی خود و جایگاه آنها در رشد و توسعه‌ کشور، در سال‌های کودکی و با مشاهده‌ رفتار و نگرش مادرانشان به امور مختلف شکل می‌گیرد. مادران نقشی حساس را در این زمینه به عهده ‌دارند که در اکثر اوقات از آن بی‌خبر بوده و یا نسبت به آن بی‌توجه هستند.
در بسیاری از موارد رفتارهای روزمره و ساده‌ مادران می‌تواند تأثیری بیشتر از ده‌ها کلاس بر فرزندانشان داشته باشد؛ رفتارهای ساده‌ای که گاهی مورد غفلت واقع می‌شوند. از جمله‌ این رفتارهای ساده می‌توان به رفتار خرید و الگو و فرهنگ مصرف مادران اشاره نمود که در بسیاری از موارد این رفتارها بر اساس چشم‌ و هم‌چشمی، تجمل‌گرایی و خریدهای تصادفی و مصرف‌گرایی انجام می‌گیرد.
بر اساس شواهد این رفتارها تا حدود زیادی تحت تأثیر شبکه‌ها و تبلیغات ماهواره‌ای است که برای زن ایرانی سلیقه و ذائقه طراحی می‌کنند و در اکثر موارد به‌صورت ناخودآگاه آنها را تحت تاثیر قرار می‌دهند.»
حال سؤال این است که مادران ایرانی باید در این شرایط چه کنند؟ و چگونه می‌توانند ایفای نقش كنند؟ این کارشناس مسائل فرهنگی پاسخ می‌دهد: «مادران باارزش قائل‌ شدن برای کشور و اعتماد به قابلیت‌های آن، روحیه‌ ملی‌گرایی، اعتمادبه‌نفس و استقلال‌طلبی و سازندگی را در کودکانشان رشد می‌دهند و ذهن آنها را برای ساختن آینده‌ای روشن و ایرانی آباد آماده می‌کنند، چرا که اگر خلاف این رفتار صورت گیرد و مادران در گفتار و عمل خود نشان دهند که به قابلیت‌های کشور بی‌اعتماد هستند، کالاهای ایرانی را تحقیر کنند و یا دیدگاه منفی نسبت به تولیدات داخلی داشته باشند، به خرید و مصرف کالاهای خارجی ارزش قائل شوند، درواقع خودباوری، میل به سازندگی و وطن‌دوستی آنها را زیر سؤال برده و در نتیجه، زمینه‌های رشد و اعتلای کشور را نیز می‌خشکانند؛ لذا مادران عزیز با تأمل بیشتر در نقش خود و با ارائه‌ الگوی صحیح مصرف و سبک زندگی سالم، می‌توانند زمینه‌ رشد و شکوفایی فرزندانشان را تامین كنند و با ارائه نگرش مثبت به کشور و ترجیح تولیدات باکیفیت داخلی، به‌تدریج خودباوری و ملی‌گرایی را در فرزندانشان رشد دهند.
با این شیوه به فرزندانشان یاد می‌دهند که برای دستیابی به کیفیت بالاتر زندگی باید به توانمندی‌های خود و قابلیت‌های کشورشان متکی باشند.»
با این روش به‌تدریج انگیزهی سازندگی در آنها درونی شده و تبدیل به عادت می‌شود که این عادت نیز در جامعه کم‌کم به صورت هنجار در خواهد آمد و می‌تواند تضمین بهتری برای آینده‌ فرزندان و رشد اقتصادی جامعه باشد.