روایت صدثانیهای
لذت مناجات
ابوالقاسم محمدزاده
دکتر حمید حبشی میگفت؛ غرق خواب بودیم که با صدای اذان بیدار شدیم. دیدم مجید افقهی با استفاده از بلندگو دستی اذان میگوید. با خودم گفتم: «چقدر زود صبح شد» که بچهها یکییکی، از خواب بیدار شدند.
چشمهایم از شدت بیخوابی میسوخت و وقتی همه از چادرها بیرون آمدند، وضو گرفتند و آماده نماز شدند که مجید توی بلندگو گفت:
- برادرها، هنوز وقت اذان نشده، الان ساعت دو و نیمه، اذان صبح ساعت چهاره، برید بخوابید. یکی از بچهها گفت:
- مجید، چرا این قدر مردم آزاری میکنی؟
بچهها به سمت چادرها رفتند تا دوباره بخوابند که مجید افقهی دوباره با بلندگو اعلام کرد؛
- برادرها کجا میرید؟ وضو که دارید، اگه میخواهید ریا نشه، برید توی این بیابون، نماز شبتونو بخونید.
روز بعد، عدهای از بچهها گفتند:
- دیشب اولین شبی بوده که لذت مناجات با خدا را چشیدهاند.
موضوع: بیسیمچی شهید مجید افقهی