جان گرفتن جهاد و مقاومت در مساجد
آفرینش شکوه حماسه از دل بحرانها - بخش نخست
فائقه بزاز
این روزها ظلم باز هم خودی نشان داده است. روزهای سخت در حال تکرار است؛ جنون صهیونیسم برای نسلکشی تمامی ندارد، خانهها با بمبهای چندین تنی ویران میشود و نوزادان و کودکان به خاک و خون کشیده میشوند. از سویی دیگر ترورها، نورچشمیهای مقاومت را در اوج اقتدار، مظلومانه پرپر میکند. فرماندهان بر خاک میافتند اما پرچم حریت و آزادگی از دستی به دست دیگر میرسد و در اهتزاز باقی میماند
و دلها به فراز دیگری از سخنان مولا امیرالمؤمنین روشن میشود؛ جملاتی که در این شرایط تکلیف ما را روشن میکند.
مولا امیرالمؤمنین وقتی در جنگ جمل پرچم را به دست فرزندش محمّد حنفيه داد، کوبنده فرمود: «اگر كوهها از جاى بجنبند تو ثابت باش. دندان بر دندان بفشار. سر خود را به خداوند بسپار. قدمهايت را بر زمين ميخكوب كن. ديده به آخر لشگر دشمن بينداز. به وقت حمله چشم فروگير و آگاه باش كه پيروزى از جانب خداى سبحان است.» (نهجالبلاغه، خطبه ۱۱۱)
این آیه از کلامالله نیز فصلالخطاب احوالاتمان است، مشتاقانه چشم به راه مولایمان، ولی امرمان و امام عصر و زمانمان میمانیم و جوانههای انتظار را به مقاومت و مبارزه پیوند میزنیم که؛ « وَ مِنَ اللَّيْلِ فَسَبِّحْهُ وَ إِدْبارَ النُّجُومِ»؛ در آستانه طلوع خورشید، ستارگان یک به یک غروب میکنند.
ریشههای فرهنگ مقاومت
برخیها فراموش کردهاند ریشههای فرهنگ مقاومت کجاست، از کجا سربرآورده و شکوفا شده است. دفاع مقدس که به پایان رسید و در دل آسایش روزمرگیهای زندگی جا خوش کردیم، یادمان رفت کدام خاک ریشههای نهال زندگی ما را دربر گرفته، یادمان رفت چگونه و زیر سایه کدام رحمت الهی شاخههایمان را رو به آسمان گستراندیم. و امروز ضرورت دارد فرهنگ ایثار و مقاومت که یادگار هشت سال دفاع مقدس است را یادآور شویم و از رشادتها و از خودگذشتگیها بگوییم.
روزهای سخت و بحرانی، انگیزه و جوشش به ارمغان میآورد و آسایش و راحتی، عافیتطلبی و فراموشی ارزشها. اینها مرا پرتاب میکند به روزگار شیرین دوران دفاع مقدس، روزهای آخر شهریور و آغاز مهرماه سال 1358؛ هنوز بدن زخمی و خسته انقلابمان از سرکوب مرارتها و شکنجههای ساواک و کشتارهای بیرحمانه پهلوی التیام نگرفته بود که دشمن بعثی با پشتیبانی دهها کشور قدرتمند، جنگ تحمیلی را رقم زد. اما بحران و سختی همدلی آورد و مردم از دل رنجها و مرارتها، حماسه آفریدند.
پشتیبانی جانانه در سنگر مساجد
روزهای سخت دفاع مقدس، مساجد و پایگاههای بسیج که تازه از خستگی سنگربندی روزهای انقلاب درآمده بودند به پایگاهی برای حکمرانی تبدیل شدند. مساجد خانه دوم مردم شده بود و روح حاکم بر آن، جنگ را در پشت جبههها مدیریت میکرد.
صدای قرقر چرخهای خیاطی ردیف شده در شبستانش، گوش دشمن را کر میکرد. حضور معنوی آحاد مختلف مردم در کمکرسانی به جبههها شگفتآور بود. پیرمردی انگشتر یادگاری پدرش را به عنوان با ارزشترین یادگار خود تقدیم رزمندگان میکرد، پیرزنی با اهدای چند تخممرغ محلی، خود را در دفاع مقدس سهیم میدانست، کودکی خردسال قلک خود را به همراه نامهای برای رزمندگان به مسجد میآورد و نوعروسان طلا و جواهرات یا جهیزیه خود را در شب اول عروسی به ستاد کمکهای مردمی تحویل میدادند. مسجد پایگاه مقدسی برای حماسهها بود؛ جعبههای دارو، اسباب، وسایل و رختخوابهای اهدایی مردم، وسایل درمان و پانسمان و زنانی که از صبح تا شب برای ساماندهی این امور در مسجد پای کار بودند، همه و همه نشان از پشتیبانی تمامعیار مردم از جبهه حق داشت.
مساجد علاوهبر قدرت رسانهای خود که کار تبیین و پیشبرد مفاهیم و ارزشهای انقلاب اسلامی را در هر منطقه و محله برای مردم انجام میدادند، تبدیل به مقر فرماندهی و نامنویسی گروههای مردمی برای اعزام رزمندگان اسلام به جبهههای جنگ شدند. بسیج مردمی در مساجد شکل گرفت. آموزشهای دفاعی استفاده از اسلحه و آموزش کمکهای اولیه در مساجد برپا شد. حتی برخی مساجد به مراکز درمانی و درمانگاهها مجهز شدند و بعدتر و پس از پایان جنگ به صورت خیریه به فعالیت خود ادامه دادند.
اتفاقی که آن را مدیون عاقبتاندیشی امام راحل بودیم، همانگونه که رهبر معظم انقلاب نیز در این باره فرمودهاند: «یکی از ابتکارات مهم امام بزرگوار ما که از هنرهای بزرگ این مرد بزرگ همین بود که از اوّل انقلاب مساجد را محور قرار داد. آن روزهای اول انقلاب... مرکز تشکل لازم بود، هسته مرکزی لازم بود؛ این هسته مرکزی را امام بلافاصله همان روز اول حتی قبل از اینکه اعلام پیروزی بشود معین کردند: مساجد. بعد هم یک سازماندهی عظیم مسجدی تشکیل شد و بهوجود آمد که همان کمیتههای انقلاب بودند که تا مدتهای طولانی همه کارهای انقلاب را اینها انجام میدادند» (بیانات در دیدار ائمه جماعات مساجد استان تهران، ۳۱ مرداد، ۱۳۹۵)
مردم پای کار انقلاب
منصوری از رزمندگان دفاع مقدس در این زمینه میگوید: «مسجد پایگاه اصلی انقلاب است. انس رزمندهها با مسجد، از زمان ثبتنام و آموزش شروع میشد. مسجدیها نقش مهمی در بصیرتافزایی مردم در روزهای دفاع مقدس داشتند علاوهبر این برای لزوم تبعیت از ولیفقیه روشنگری میکردند. مساجد نقش مهمی در تربیت و جذب رزمندگان و آمادگی آنان برای اعزام به جبههها داشتند و حتی مراسم عروسی برخی مردم و همچنین رزمندهها در مساجدی که فضای کافی داشتند برگزار میشد تا فرهنگ سادهزیستی میان مردم ترویج شود.»
معصومه نهاوندی، دبیر بازنشسته نیز در این باره میگوید: «مساجد نقش مهمی در پشتیبانی از جبههها و تقویت خودباوری میان مردم داشتند. آن روزها بیشتر اوقات بسیاری از مردم در مساجد میگذشت. علاوهبر برگزاری کلاسهای خیاطی و بافتنی، دوخت و دوز و رفوی لباس رزمندهها در مساجد انجام میشد. خود من کلاس کمکهای اولیه را در مساجد گذراندم. حتی زمان موشکباران در مسجد محل ما پناهگاه ساخته بودند که مردم موقع احساس خطر به آنجا میرفتند. علاوهبر این زمان موشکباران شهرها توسط بعثیها، به خاطر نبود امکانات کافی در برخی مدارس برخی از کلاسهای درسی دانشآموزان را به صورت شیفتی در مسجد محل برگزار میکردیم.»
گوهر مسعودی، کارشناس علوم حوزوی معتقد است: «هنوز هم مساجد نقش مهمی در تاثیرگذاری بر مردم دارند. هنوز خیلی از مردم پامنبریهای روحانیون در مساجد هستند. اگرچه که دیگر مساجد به سبک زمان جنگ، نقشآفرین تحولات اجتماعی نیستند اما با برگزاری مجالس تبلیغی بهخصوص با زنده نگه داشتن شعائر مذهبی و برگزاری مجالس روضه و عزای اهل بیت، حلقه انس مردم با ائمه اطهار و آشنایی با سیره علوی هستند. در بسیاری از مناطق محروم و کمبرخوردار برخی مساجد یک تنه بار مشکلات مردم را در زمینههای مختلف بر دوش میکشند و با برگزاری دورههای مختلف تبلیغی، مشاوره، آموزش رسانه، برگزاری اردوهای خانوادگی و دورههای ورزشی برای کودکان و نوجوانان نقش مهمی در ترویج ارزشهای انسانی، دینی و فرهنگ عفاف و حجاب دارند. تعلیم و تربیت، قضاوت و رفع کدورتهای صنفی و محلی، حل مشکلات مردم، بسیج نیرو و... همه در مساجد رنگ عبادى به خود مىگیرند و انجام وظیفه در این امور با کمترین حاشیهها و تخلفات همراه است.»
جایگاه مسجد در حکمرانی اسلامی
مسجد به سبب ویژگی ماهوی خود، حلقه وصل یاران هماندیش است. اصالتی که میتواند قدرت فرد را به قدرت بزرگ جمعی تبدیل کند و سبب تقویت آرمانهای نظام اسلامیشود. مسجد پایگاهی فرهنگی است که بر پایه تقوا نهاده شده است و از آنجا که در عرف و سبک زندگی ما عجین شده و برای بسیاری از افراد حکم خانه دوم را دارد، میتواند نقشی راهبردی داشته باشد.
بر همین اساس بود که در دوران دفاع مقدس تعبیر حضرت امام خمینی(ره) از مسجد به عنوان سنگر توانست بار معنایی مضاعفی به مسجد ببخشد و تکلیف مردم را در این زمینه روشنتر کند، آنجا که فرمودند: «مسجد سنگر است، سنگرها را پر کنید.» و همین سنگر توانست زمینهساز حرکتهای خودجوش مردمی در مساجد و حرکتهای جهادی عظیم شود.مؤلفهای که بهترین دلیل بر جامعیت دین و ارتباط ناگسستنى آن با سیاست و حکومت است و امتداد این جریان به امروز و تقویت نیروهای مقاومت در خاورمیانه رسیده است.
مقاومت در غزه ماحصل نقش تربیتی مساجد
«امروز مقاومتی را که در فلسطین و غزه اشغالی شاهد هستیم، ثمره و ماحصل تربیت مساجد و قرآن است که اینگونه در مقابل ظلم و دشمنان خبیث ایستادگی و مقاومت میکنند.»
به نقل از ایسنا، رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه معتقد است: «به مساجد باید نگاه انسانسازی داشته باشیم چرا که مأمن و پایگاه تدین، اعتقاد، مجاهدت، تربیت و پرورشدهنده مجاهدان راه حق و انسانهای مؤمن و تأثیرگذار است.»
رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه کشور با تصریح بر اینکه ایجاد محلات اسلامی در سطح کشور و سازماندهی آنها اقدام برجسته و شایستهای است، تصریح میکند: «نمونه بارز اینکه گفته میشود تربیت انسانهای مجاهد تراز از دل مسجد پرورش پیدا میکنند و مساجد یک پایگاه انسانسازی هستند، در تمام نقاط دنیا و چه بسا از زمانهای دیرین تاکنون کاملا مشهود است.»
وی تصریح میکند: «امروز مقاومتی را که در فلسطین و غزه اشغالی شاهد هستیم، ثمره و ماحصل تربیت مساجد و قرآن است که اینگونه در مقابل ظلم و دشمنان خبیث ایستادگی و مقاومت میکنند؛ مقاومت و ایستادگی بینظیر مردمان مظلوم غزه و فلسطین و جبهه مقاومت مثالزدنی است و این امر نشان از تعمیق و تعلق آنان به تعالیم قرآن و مسجد دارد.»
لبنان در خاک و خون
تاریخ در حال تکرار شدن است، درست در روزهای هفته دفاع مقدس و یک سال پس از طوفان الاقصی، لبنان به خاک و خون کشید شده است. حالوهوای این روزهای ما مثل کوچه پسکوچههای بیروت است. پر از فریاد، پر از بغض با ذکر یا حسین، یا زهرا و برایمان شهادت اسوه پرصلابتی مثل سیدحسن نصرالله باورپذیر نیست.
تصور لبنان و حزبالله بدون نطقهای کوبنده و طوفانی سیدحسن قابل تصور نیست؛ بدون آن دستهای پرصلابت و کوبنده که برای سران اسرائیل خط و نشان میکشید. شخصیتی نامیرا که انگار قرار بود برای همیشه تاریخ زنده بماند و طوفان به پا کند. اما روایت تلخ است، باید آن را بپذیریم. همان روایتی که دلمان را به ظهور حضرت حجت خوش میکند. اینکه وقتی ظلم و ستم عالم را فرا میگیرد، وقتی ستارهها یک به یک میروند یعنی طلوع خورشید نزدیک است.
غم عمیق مصیبتهای این روزگار دوباره همان روزهای بحرانی دفاع مقدس را برایمان تداعی میکند و حالا این ما هستیم و دستهای یاریگری که باید به کمک خواهرانمان و برادرانمان در سوی دیگر خاورمیانه دراز شوند.
تهدیدها و بحرانها فرصتهایی طلایی است
برای نو شدن، برای ترمیم دوباره زخمها، برای آغاز دیگر یک حماسه. اما اینبار حماسهای از جنس غزه و لبنان. دوباره همان محبتهای همدلانه در حال جوشیدن است. دوباره مساجد به سنگر پشتیبانی تبدیل شده و مردم نیز دوباره مشحون از روح ایثار و فداکاری. آغازی که قرار است در میادین و کوچه پسکوچهها و از دل مردم کوچه و بازار و در فضای امن و امان مساجد رقم بخورد؛ حضوری که نسل به نسل از اجدادمان و از دل تاریخی به وسعت تشیع به ما هدیه شده است. پیوندی جاودانه بین نسل امروز و فردا و ارزشهای والای تشیع سرخ علوی.