kayhan.ir

کد خبر: ۲۹۷۵۹۶
تاریخ انتشار : ۲۴ مهر ۱۴۰۳ - ۲۰:۲۷
جنگ سرد فرهنگی؛ سازمان سیا در عرصه فرهنگ و هنر- ۵۰

تهاجمِ آزادی!

 
 
 
فرانسیس استونر ساندرس
ترجمه حسین باکند
برای جلوگیری از شایعات پیرامون کنگره چیزی بیش از حذف لاسکی لازم بود. برای برخی نمایندگان سؤال بود که چه کسی هزینه مالی [کنگره] را تامین می‌کند. به نظر می‌رسید حجم عظیمی از افرادی که در آن زمان شاکله کنگره را تشکیل می‌دادند، یعنی زمانی که اروپا شکست خورده بود، تایید می‌کردند که این رویداد آن گونه که متولیان آن ادعا می‌کردند، به طور کامل خودجوش و مستقل نبوده. لورِنس دو نوفویل به‌قدری پول داشت که نمی‌دانست با آنچه کار کند: «من نمی‌دانم پول از کجا آمده. من هرگز چک یا چیز دیگری نداشتم.[اما] اکنون به نظر [کلی] پول نقد به مارک1 دارم. همه ما همین طور بودیم». این به گفته‌های ترور-روپر بی‌ربط نبود، شخصی که بوی توطئه را خوب حس کرده بود. «به محض اینکه رسیدم، متوجه شدم همه چیز در حد اعلی است، متوجه شدم که باید توسط یک سازمان دولتی قدرتمند تامین مالی شده باشد این موضوع از همان ابتدا برایم واضح بود.  بنابراین من از همان ابتدا برایم بدیهی بود که این کنفرانس به شکلی توسط دولت آمریکا سازماندهی شده باشد». سال‌ها بعد، تام برِیدن از اعضای سیا گفت که یک عقل سلیم ساده کافی بود تا بفهمید چه کسی پشت کنگره قرار دارد. باید به یاد داشته باشیم ما از سال‌هایی صحبت می‌کنیم که در آن زمان اروپا از هم پاشیده بود. اگر در جایی سکه‌ای وجود داشت، احتمالا آنجا یک سازمان کیفری می‌بود. هیچ پولی وجود نداشت. بنابراین در مسئله پول آن‌ها به طور طبیعی نگاهشان به آمریکا بود.
کنفرانس در 29 ژوئن با سخنرانی دراماتیک آرتور کاستلر به پایان رسید. شخصی که پیروزمندانه خطاب به جمعیت 15 هزار نفری که زیر آفتاب سوزان در سالن ورزشی فونکتورم جمع شده بودند فریاد برآورد: دوستان! آزادی تهاجم خود را آغاز کرده است. او سپس اعلامیه آزادی را خواند، اعلامیه‌ای چهارده‌بندی که به عنوان قانون اساسی جدید برای آزادی فرهنگی ارائه شد. پیش‌نویس این اعلامیه توسط کاستلر بعد از یک جلسه تمام شبانه در پایگاه لاسکی در هتل اشتاین‌پلاتز واقع در شارلوتنبرگ تهیه شد، و به گفته مامین کستر «توسط او، برنهام، براون، هوک و لاسکی با روش‌های تهاجمی و قاطعانه اجرا می‌شد، بنابراین با هیچ مخالفتی مواجه نمی‌نگشت». 
اما یکی از مواد اعلامیه که مربوط به عدم تحمل ایده‌های مارکسیست بود به شدت مورد اعتراض هیئت بریتانیایی قرار گرفت. آن‌ها خواستار حذف [این] بند توهین‌آمیز شدند. اساسا بریتانیایی‌ها با این فرض که نوشته‌های مارکس و لنین «نسبت به کتاب راهنمای مکتب شوروی» فلسفه سیاسی کمتری دارند، مخالف بودند. این فرض چراغ راه بسیاری از مبارزان ضد کمونیستی در کنفرانس- درست مثل بسیاری از سیاستگذاران آمریکایی- شده بود.
بعد از گنجاندن اصلاحات بریتانیا، اعلامیه [آزادی] به عنوان یک سنگ بنای اخلاقی و فلسفی کنگره آزادی فرهنگی پذیرفته شد. خطاب به «همه مردانی که مصمم به بازپس‌گیری آزادی از دست رفته خود و حفظ و گسترش داشته‌های خود هستند»، سند اعلام می‌دارد: «ما این را بدیهی می‌دانیم که آزادی فکری یکی از حقوق مسلم بشر است. این آزادی قبل از هر چیز با حق او به اظهار نظرات شخصی و به ویژه نظراتی که با حاکمان او متفاوت است تعریف می‌شود. محروم شدن از حق نه گفتن، انسان را به یک برده تبدیل می‌کند». این بیانیه آزادی و صلح را [دو اصل] جدایی‌ناپذیر می‌داند، و هشدار می‌دهد: «صلح تنها زمانی می‌تواند پایدار بماند که دولت‌ها به کنترل و نظارت فعالیت‌های خود توسط مردمی که بر آن حکم می‌رانند تن دهند». بخش‌های بعدی تاکید می‌کند که پیش‌نیاز آزادی «تحمل نظرات مختلف است. اصل تحمل، منطقا اجازه اعمال عدم تحمل را نمی‌دهد». هیچ نژاد و ملیت و طبقه یا مذهبی نمی‌تواند ادعا کند که ایده آزادی انحصارا فقط برای او تعریف شده و تحت نام آرمان نهائی و هدف والا حق سلب آزادی از گروه‌ها و عقاید دیگر را دارد. ما معتقدیم سهم تاریخی هر جامعه‌ای باید بر اساس میزان و کیفیت برخورداری واقعی اعضای آن از آزادی مورد قضاوت قرار گیرد».
 اعلامیه در ادامه محدودیت‌های آزادی در دولت‌های تمامیت خواه را محکوم می‌کند، دولت‌هایی که «ابزارهای تحمیلی آن‌ها بسیار فراتر از استبداد‌های سابق در تاریخ بشریت است». بیانیه ادامه می‌دهد: «بی‌تفاوتی یا بیطرفی در مواجه با چنین چالشی به منزله خیانت به بشر و کنار گذاشتن ذهن آزاد است». و خود را «به دفاع از آزادی‌های موجود، تسخیر مجدد آزادی‌های از دست رفته» و (با فشار هیو ترور-روپر) ایجاد آزادی‌های جدید برای پاسخ‌های سازنده و جدید به مسائل زمان ما متعهد می‌داند.
این اعلامیه در واقع حکم یک قیام عمومی را داشت. کاستلر، مانند روبِسپیر زمان (از سران انقلاب فرانسه) گرچه دو محافظ آمریکایی او با دلواپسی در همان اطراف منتظر بودند، از این رویداد به وجد آمده بود.  این چارچوبی برای قضاوت تعهد افراد و نهاد‌ها نسبت به آزادی بیان کامل و ارائه بدون محدودیت ایده‌ها و نظرات بود. در حالی که کمونیست‌ها و فاشیست‌ها به طور سازمان یافته اصول امنیت قضائی را نقض می‌کردند، [اما] این‌جا تعهدی وجود داشت که در برابر هر گونه حمله به حقوق حیوانات[هم] ایستادگی می‌کرد. (در حالی که در واقع به کمترین حقوق انسان‌ها هم پایبند نبودند!) می‌توان گفت این سند، آزمونی برای آزادی بود که آینده کنگره آزادی فرهنگی به آن بستگی خواهد داشت.
پانوشت‌ها:
1- واحد پولی