سالگرد به آتش کشیدن مسجد کرمان توسط مزدوران شاه
جنایات جنونآمیز شاه در نفسهای آخر
دفتر پژوهشهای مؤسسه کیهان
برخلاف آنچه اینک در برخی رسانههای زنجیرهای داخلی و خارجی تبلیغ شده و از موجودی به نام محمدرضا پهلوی، انسانی رقیقالقلب و مهربان ساخته که برای پرهیز از کشتن مردم، ایران را ترک کرد و دوران وی را روزگار طلایی ایران جلوه میدهند، بر اساس اسناد معتبر منابع خود رژیم شاه و همچنین اربابان غربیاش بهخصوص آمریکاییها، محمدرضا دیکتاتوری خونخوار و دژخیم بود که از هیچ جنایتی در حق مردم ایران کوتاهی نکرد.
البته به دلیل ترس از اربابانش، همواره جنایات خود را با مهر و اجازه آنها انجام میداد و جلادیاش در آن حد از درجه بود که در طی سالهای حکومتش چه در 30 تیرماه 1331 و چه در مرداد 1332 و یا در 15 خرداد 1342 و بهخصوص در زمان اوجگیری نهضت امام، با کوچکترین تظاهرات و تجمع و اعتراض مردمی، تانکها و زرهپوشها و مسلسلهایش را به کوچه و خیابانها آورده، هلیکوپترهای جنگیاش را به پرواز درمیآورد و مردم را بیمحابا به رگبار گلوله میبست.
در یکی از اسناد ژاندارمری زمان شاه که قرهباغی ریاستش را برعهده داشت و طی نامهای از شاه سؤال میکند که با گروهها و دستهجات تظاهرکننده چگونه برخورد نماید، محمدرضا توصیه میکند که از هرگونه تیراندازی هوائی خودداری ورزیده و به سرهای تظاهرکنندگان شلیک نمایند.
محمدرضا برای به نمایش گذاردن درندهخویی خود در مقابل اربابانش، هیچ محلی را از یورش مزدورانش مصون نگاه نداشت، او قبلا و در سالهای پیشین به مسجد و مدرسه و دانشگاه حمله کرده بود، اما در جریان مبارزات مردم و نهضت امام، به بیمارستان هم یورش برد و حتی مسجد را با همه اشیا و کتب مقدس آن، به آتش کشید که از آن جمله مسجد جامع کرمان در چهلم شهدای جمعه خونین تهران بود.
هدف همیشگی حمله چکمهپوشان شاه
پهلوی اول و دوم بارها و بارها با چکمهپوشان خود به مساجد، این اماکن مقدس و بیدفاع هجوم برده و صحن آنها را به خون مردم مسلمان رنگین ساخته بودند، چه در 21 تیرماه 1314 که مسجد گوهرشاد مشهد را با تانک و توپ محاصره کرده، با لشکر نظامی به مردم پناه آورده و به صحن مسجد حمله کردند، آنها را به رگبار مسلسل بسته و هزاران نفر را به شهادت رساندند، چه زمانی که در اسفند سال 1342 و بهمن 1343 به مسجد جامع تهران هجوم برده، شبستان این مسجد را بارها تیول چکمهپوشان خود کرده و مردم مسلمان را شهید و زخمی کردند و چه سالهایی که به دلیل حمایت از نهضت امام خمینی (رحمهالله علیه)، مساجد مختلف را آماج حملات خود نمودند و به تعطیلی کشاندند.
چرا که اساسا پایگاه و کانون اصلی نهضت امام همین «مساجد» بودند، چنانکه حضرت امام درباره نقش مساجد در پیروزی انقلاب اسلامی فرمودند:
«... این مساجد است که نهضت را درست کرد. در عهد رسولالله هم و بعد از آن هم تا مدتها، مسجد مرکز اجتماع سیاسی بود؛ مرکز تجییش جیوش بود. «محراب» یعنی مکان حرب؛ مکان جنگ: هم جنگ با شیطان، و هم جنگ با طاغوت. از محرابها باید جنگ پیدا بشود؛ چنانکه پیشتر از محرابها پیدا میشد از مسجدها پیدا میشد...»
در اسناد ساواک حدود 135 مسجد در تهران و بیش از 30 مسجد در شهرستانها به عنوان «مراکز روحانیون متعصب و هواداران خمینی» ذکر شده که اغلب آنها بارها مورد یورش و بازرسی ماموران ساواک و شهربانی قرار گرفتند و به دفعات امامان جماعت و سخنرانان آنها دستگیر و شکنجه شدند. اما هرگز تبلیغ و تعلیم اندیشههای اسلام و آرمانهای حضرت امام در این پایگاههای اصلی نهضت و انقلاب متوقف نگشت و از همین پایگاهها و کانونهای انقلاب بود که سیل خروشان ملت، پایههای ظلم و ستم شاه و اربابان خارجیاش را فروریخت.
کانون اصلی مبارزه در منطقه جنوب شرقی ایران
مسجد جامع کرمان نیز تقریبا از روزهای آغازین نهضت امام به یکی از کانونهای مبارزه و پایگاههای نهضت تبدیل شده بود و توسط آیتالله شیخ علیاصغر صالحی کرمانی (امام جماعت مسجد)، بارها علما و وعاظ انقلابی به این مسجد دعوت شده و مردم را با اندیشهها و تفکرات انقلابی اسلام و امام آشنا نموده و نسبت به توطئهها و نقشههای استعمار علیه ملتهای مسلمان آگاهی دادند.
از جمله این افراد مرحوم محمدتقی فلسفی بود که در مرداد 1343 در مسجد جامع سخنرانی کرد. طی مدت حضور و سخنرانی وی، برخی از جوانان پرشور و مبارز، تصویر بزرگی از امام خمینی را تهیه و در بالای منبر مسجد نصب کرده بودند که خشم ساواک را به همراه داشت. مرحوم فلسفی یک بار دیگر هم در تیر 1349 به دعوت آیتالله صالحی به مدت 10 شب در مسجد جامع کرمان سخنرانی کرد که مورد استقبال فراوان قرار گرفت.
دیگر واعظ مشهور که برای سخنرانی دعوت شد، آیتالله شهید دکتر مفتح بود که ماه رمضان سال 1345 را به دعوت آیتالله صالحی کرمانی در مسجد جامع کرمان سخنرانی کرد و در تمام آن مدت تحت مراقبت ماموران ساواک قرار داشت. آیتالله صالحی کرمانی همچنین قصد داشت از آیتالله مشکینی که به ماهان کرمان تبعید شده بود هم برای سخنرانی یک ماه رمضان در مسجد جامع دعوت نماید که با ممانعت ساواک مواجه شد.
مسجد جامع کرمان در تمام روزهای اوجگیری نهضت امام، کانون تجمع و مبارزه جوانان انقلابی پیرو امام خمینی بود. جلسات سخنرانی و تفسیر قرآن و نمازهای جمعه و جماعت به طور علنی و محافل و تجمعات مخفی برای نشر و توزیع اعلامیهها و نوارهای سخنرانی امام و همچنین پخش کتابهای انقلابی و اسلامی از جمله فعالیتهای این مسجد بود.
برگزاری مراسم چهلم و اربعین شهدای قیام شهرهای مختلف از دیگر فعالیتهای انقلابی مسجد جامع کرمان در طول سالهای 56 و 57 بود. از جمله در 9 شهریور 1357 برای شهدای اصفهان، رفسنجان، شیراز و یزد مراسمی در این مسجد برپا شد که حدود شش هزار نفر از طبقات مختلف مردم در آن شرکت کرده بودند.
بعد از فاجعه خونین میدان شهدای تهران، برای گرامیداشت هفتم شهدای آن، در 23 شهریور 1357 مراسمی در مسجد جامع کرمان شد و روز بعد هم حدود سه هزار نفر از طبقات مختلف مردم برای برگزاری نماز جمعه در این مسجد حاضر شدند. که این آغازی دیگر برای فعالیتهای انقلابی مردم کرمان به شمار آمد.
چهلم شهدای میدان شهدای تهران
روزها و هفتههای بعد نیز تجمعات و تظاهرات ادامه داشت تا روز 24 مهرماه که جامعه روحانیت کرمان به تبعیت از مراجع عظام، برای بزرگداشت سالگرد شهادت آیتالله حاج مصطفی خمینی و چهلم شهدای 17 شهریور، برپایی مراسمی را در مسجد جامع کرمان اعلام کرد.
مغازهها و خیابانهای شهر تعطیل شدند، حدود 20 هزار نفر از ساعت ۱۱:۳۰در مسجد تجمع کردند و یکی از روحانیون مبارز کرمان به نام حجتالاسلام صمدانی شروع به سخنرانی برای جمعیت کرد. در همین حال ناگهان مردم با هجوم حدود 300 نفر از مزدوران شاه مواجه شدند. مزدورانی که با حمایت مامورین مسلح شهربانی به مسجد یورش آوردند. آنها ابتدا اقدام به آتش زدن موتور و وسایل نقلیه مردم کردند و وقتی مردم به داخل مسجد پناه بردند، به همراه گروهی از اراذل و اوباش با چوب و چماق و چاقو و قمه به مردم پناهنده در صحن مسجد حمله کرده و به ضرب و جرح آنها پرداختند، در حالی که ماموران شهربانی نیز به پرتاب گاز اشکآور و شلیک گلوله مشغول بودند و گروهی نیز از پشتبام مسجد اقدام به پرتاب سنگ و قطعات فلزی به سمت مردم کردند. وقاحت مزدوران شاه به آنجا رسید که بخشهایی از مسجد به آتش کشیده شد و در این آتشافروزی، دهها مصحف قرآن کریم سوخت.
طی این هجوم وحشیانه، گروهی از مردم بیدفاع به شهادت رسیدند که تنها دو نفر آنها به نامهای «محمد باقدرت جوپاری» و «غلامرضا یزدانشناس» شناسایی شدند و بقیه مجهولالهویه باقی ماندند.
مزدوران شاه به همین وحشیگری و دنائت بسنده ننموده و پس از قتل و غارت در مسجد جامع، به خیابانهای کرمان ریخته و مغازهها و دکاکین بسیاری را به آتش کشیده و یا غارت نمودند.
حادثه به قدری تکاندهنده بود که حتی کانون توجه رسانههای خارجی نیز قرار گرفت. پس از حادثه دو خبرنگار فرانسوی به نام کیلر و میشل، اقدام به تهیه فیلم از ویرانیهای مسجد جامع کرمان و نیز ازمجروحین حادثه در بیمارستان کردند.
مسجد کرمان را، کتاب قرآن را شاه به آتش کشید
اسناد ساواک حکایت از آن دارد که حمله به مسجد جامع کرمان قبلاً از طرف کمیسیونی مرکب از رؤسای شهربانی، ژاندارمری، ساواک و معاون استانداری طرحریزی شده بود و با ریاست آرشام، رئیس ساواک کرمان، که عامل اقدامات وحشیانه و قساوتبار بود، انجام گرفت. از این پس بود که شعار «مسجد کرمان را، خلق مسلمان را، کتاب قرآن را، شاه به آتش کشید» در جریان نهضت امام مطرح شد و در تظاهرات شهرهای مختلف در فریادها و پلاکاردهای مردم نقش بست.
حضرت امام به مناسبت این جنایت وحشیانه رژیم شاه پیامی فرستادند که در بخشی از آن آمده بود:
«... اوضاع جاری در ایران موجب نگرانی شدید اینجانب است. خوف آن دارم که شدت فشار عصبی بر شاه و بستگانش حملههای جنونآمیز آنان را تشدید کرده و ملت ایران را بیش از پیش به خاک و خون بکشد. کشتار دستهجمعی کرمان و آتش زدن مسجد و مقدسات مسلمین و ضرب و شتم مرد و زن بیدفاع در آن نمونهای از این جنون است. این نحو جنایات از کسانی که از ادامه حکومت ظالمانه خود مأیوس هستند و نفسهای آخر خود را میکشند، امری است که قبلا پيشبینی آن را کرده بودم. ملت عزیز ما با قیام دلاورانه خود و نثار خون فرزندان خود نام ارجمند خود را در تاریخ و صف اول مجاهدان اسلام ثبت نمود...»
اما پس از این واقعه نیز مسجد جامع کرمان فعالتر و خروشانتر از پیش، کانون گرم مبارزه و پایگاه مبارزان و انقلابیون نهضت امام گردید. در واقع جنایت شاه در مسجد جامع کرمان، گردش چرخهای انقلاب اسلامی را سرعت بخشیده بود.