آخرین جنگ اسرائیل علیه حزب‌الله به بن‌بست ختم شده و فقط ظرف چند روز اول، بیش از صد زخمی از نظامیان اسرائیل فقط به بیمارستان زیو در صفد منتقل شده‌اند.

وبسایت شبکه سی‌ان‌ان در یادداشتی تحلیلی نوشت: تعداد نظامیان کشته شده و مجروح اسرائیل در جنگ با لبنان کم نیست. حداقل 14 سرباز ارتش اسرائیل کشته شده‌اند. از زمان شروع عملیات زمینی، روند ثابت انتقال سربازان مجروح به بیمارستان در جریان است و فقط یک بیمارستان تنها در چند روز اول، بیش از 100 نفر مجروح را دریافت کرده است. هم ارتش اسرائیل و هم حزب‌الله گفتند که در هفته گذشته درگیری‌های شدید و چندین حمله برون مرزی رخ داده است.

سطح مقاومت حزب‌الله بسیاری از ناظران را شگفت‌زده کرده است، زیرا اسرائیل اخیراً تقریباً کل رهبران گروه مورد حمایت ایران، از جمله سید حسن نصرالله را کشته است. همزمان، حزب‌الله به شلیک موشک به اسرائیل به طور منظم ادامه می‌دهد. چند سرباز اسرائیلی که در حال حاضر در لبنان می‌جنگند به سی‌ان‌ان گفتند که زمین‌های باز و کوهستانی که دشمن آنها در خانه است، عملیات را دشوار می‌کند. یکی از سربازان گفت که جنگ در امتداد مرز شمالی با آنچه او در غزه تجربه کرد بسیار متفاوت است. چالش اصلی تغییر ماه‌ها جنگ در یک قلمرو شهری در مقابل جنگ در یک منطقه باز است.

بر روی کاغذ، ارتش اسرائیل بسیار برتر از جنگجویان شبه نظامی حزب‌الله است. این کشور دارای سلاح‌های پیشرفته‌تر و پیچیده‌تر، تعداد قابل توجهی نیروها، اطلاعات بهتر و متحدان قوی‌تر است. اما سربازی که با سی‌ان‌ان صحبت می‌کرد، گفت که این مزیت‌ها در نوع جنگی که در تپه‌های جنوب لبنان در جریان است، جایی که تسلیحات برتر اهمیت کمتری دارد، اهمیت چندانی ندارد.

حزب‌الله در سال 2006 در مقابل قوی‌ترین ارتش خاورمیانه قرار داشت؛ روزانه صدها حمله هوائی اسرائیل و توپخانه و تمام توانایی‌هایی که یک ارتش مدرن و پیشرفته ارائه می‌دهد وجود داشت و شکست نخورد. آنها زنده ماندند و در طول کل تهاجم اسرائیل، حزب‌الله می‌توانست هر روز صدها موشک به اسرائیل شلیک کند. 

اسرائیل در سرزمینی می‌جنگد که حزب‌الله آن را خیلی بهتر می‌شناسد و حریفش مصمم است تا حد ممکن تلفات بیشتری به ارتش اسرائیل وارد کند. مبارزان حزب در تأسیسات زیرزمینی مستقر هستند و یک بازی دفاعی انجام می‌دهند؛ مهم نیست که چند نفر از آنها را بکشید، باز هم (در یک جنگ چریکی) طرف ضعیف‌تر در نهایت با تحمیل انباشت مداوم هزینه‌ها برنده می‌شود. این دقیقاً همان چیزی است که در سال 2006 اتفاق افتاد، زمانی که اسرائیل با وجود توانایی‌های برتر خود نتوانست به پیروزی دست یابد. در حالی که ارتش اسرائیل جزئیاتی در مورد چگونگی کشته شدن نیروهای خود در لبنان ارائه نکرده است، حزب‌الله مدعی شده است که در چندین نوبت با موفقیت به سربازان اسرائیلی کمین کرده و تعدادی از آنها را کشته و زخمی کرده است.

برخی در جامعه اسرائیل چندان مطمئن نیستند که رفتن به لبنان ایده خوبی است. چندین غیرنظامی ساکن در بخش‌های شمالی اسرائیل هفته گذشته به سی‌ان‌ان گفتند که می‌ترسند جنگ زمینی بسیار مرگبار شود و برخی مانند ایتامار‌گرینبرگ برای اعتراض به جنگ آماده رفتن به زندان هستند. این جوان 18 ساله یک مخالف خدمت وظیفه اجباری یا «refusenik» است. خدمت اجباری برای اکثر شهروندان اسرائیلی اعم از زن و مرد اجباری است و تنها تعداد کمی از جوانان جرأت می‌کنند از آن سر باز بزنند.‌ گرینبرگ تاکنون 60 روز را در زندان گذرانده است. او در سال 2006، سال جنگ دوم لبنان به دنیا آمد- اتفاقی که برای او فراموش نمی‌شود. وی گفت: اولین سربازان (اسرائیل) اکنون در جنگ سوم لبنان کشته شده‌اند و کودکانی که در جنگ چهارم لبنان خواهند جنگید اکنون متولد می‌شوند. این جنگ در حال ایجاد جنگ بعدی است. بچه‌هایی که می‌بینند خانواده‌شان می‌میرند، متوقف نمی‌شوند. من کاملاً مطمئن هستم که بر اساس تاریخ، آنها مقاومت و خشونت را انتخاب خواهند کرد. غم‌انگیز است، اما واقعیت است.

 

 

نقطه‌زنی قدرتمندانه انواع موشک‌های جبهه مقاومت به رژیم صهیونیستی، به ویژه ضربات کاری ایران، محافل صهیونیستی را به آشفته‌گویی و دوباره خرج کردن خبرهای سوخته وادار کرده است.

چند رسانه صهیونیستی از جمله «کانال ۱۲» و روزنامه «هاآرتص»، طی روزهای گذشته ادعا کردند: «آمریکا سامانه دفاع ضد موشک‌های بالستیک تاد (THAAD) را در اسرائیل مستقر می‌کند. استقرار این سامانه، بخشی از آماده‌سازی‌ها برای حمله احتمالی تلافی‌جویانه اسرائیل در پاسخ به حمله موشکی اخیر ایران به حساب می‌آید». 

یدیعوت آحارانوت هم نوشت که استقرار این سامانه‌ها، توان دفاعی اسرائیل در برابر موشک‌های بالستیک ایران را تقویت می‌کند. اما روزنامه «تایمز آو اسرائیل» به نقل از یک مقام آمریکایی نوشته که ایالات متحده فعلا موضوع را بررسی می‌کند و درباره استقرار این سامانه در اسرائیل هنوز تصمیم قطعی نگرفته است.

یوسی میلمَن روزنامه‌نگار صهیونیست هم در شبکه ایکس نوشت: حمله برنامه‌ریزی شده اسرائیل به ایران تا رسیدن پدافند هوائی تاد علیه موشک‌های بالستیک به اسرائیل، مجدداً به تعویق افتاده است.

کانال عبری کان نیز می‌نویسد: ایالات متحده به طور اصولی با انتقال سامانه دفاع هوائی تاد برای رهگیری موشک‌های بالستیک و تهدیدات هوائی موافقت کرده است. این موضوع به درخواست اسرائیل برای برجسته کردن قدرت و اتحاد دو کشور صورت گرفت.

خبرگزاری رویترز هم به نقل از ارتش اسرائیل نوشت: ایالات متحده، سامانه دفاع موشکی تاد را در اسرائیل مستقر کرده است. 

سامانه ضد موشکی «تاد» در آژانس دفاع موشکی آمریکا (MDA) طراحی شده تا بتواند موشک‌های بالستیک کوتاه، میانه و دوربرد را در مرحله آخر پرواز هدف‌گیری کند. لاکهید مارتین، پیمانکار اصلی سیستم ضد موشکی «تاد» گفته است که این سیستم می‌تواند موشک‌های وارد شده در داخل و خارج از جو زمین را هدف قرار بدهد.

فضاسازی اخیر رسانه‌های صهیونیستی و بعضا غربی درباره واگذاری سامانه تاد به اسرائیل، از چند جهت، قابل تامل و موجب تحقیر و سرشکستگی مضاعف رژیم صهیونیستی است.

نخست این که اذعان می‌کند اسرائیل در برابر حملات موشکی ایران ناتوان بوده و موشک‌ها -برخلاف دعاوی قبلی صهیونیست‌ها- از پدافند چند لایه عبری- غربی عبور کرده و به هدف خورده است.

ثانیا نتانیاهو ۲ ماه (۱۸ مردادماه) مدعی شده بود که اسرائیل نیازی به کمک کسی ندارد و خودش می‌تواند از خود در برابر حماس، حزب‌الله، انصارالله و ایران دفاع کند! در همین باره، باراک راوید، تحلیلگر صهیونیست شبکۀ سی‌ان‌ان در ایکس نوشت: «اگر آمریکا در اسرائیل سامانه‌های پدافندی مستقر کند، این اقدام با اساس سخنان نتانیاهو که گفته بود اسرائیل می‌تواند از خودش دفاع کند در تناقض است».

ثالثا پیش از این و در فاصله چند سال، چند نوبت اعلام شده که آمریکا سامانه تاد را به اسرائیل داده و بر همین اساس، خبرسازی اخیر، بازنشر خبری سوخته و بی‌خاصیت است؛ هرچند که رژیم صهیونیستی با همین خبر سوخته سعی می‌کند تعلل و ناتوانی در حمله به ایران را توجیه کند.

یوناتان تووال، خبرنگار نشریه تایم، ‌هاآرتص، واشنگتن‌پست، نیویورک‌تایمز و نیوزویک، سوم آبان سال گذشته در توئیتی نوشته بود: «مقامات آمریکایی در گفت‌وگو با من تایید کردند که دلیل به تعویق افتادن عملیات زمینی ارتش اسرائیل درخواست آمریکا برای آماده شدن برای یک نبرد گسترده‌تر است. این آماده‌سازی‌ها شامل استقرار سامانه دفاع موشکی تاد THAAD در خلیج (فارس) و همچنین در اردن و شمال عراق و رسیدن دو ناو جنگی به همراه دو هزار سرباز است».

رسانه‌هایی مانند نیوزویک، دیفنس نیوز، آرمی میل و...، هم سال گذشته و هم سال 1397، اخباری مبنی بر استقرار سامانه موشکی و پدافندی تاد را در اسرائیل منتشر کرده بودند. به بیان دیگر، این سامانه قبلا به اسرائیل واگذار شده، اما هیچ تاثیری در مهار موشک‌های متنوع و نقطه‌زن ایرانی و موشک‌های جبهه مقاومت نداشته است.

پیش از این، در جریان عملیات وعده صادق 1، لری جانسون، تحلیلگر سابق سازمان جاسوسی آمریکا نوشت: «علی‌رغم اصرار غرب مبنی بر شکست عملیات ایران، ایران آنچه را که قصد انجام آن را داشت در اسرائیل انجام داد. ایران دقیقاً به آمریکا و چند کشور همسایه گفت که قرار است چه کاری انجام دهد. هدف ایران این بود که نشان دهد اگر بخواهد می‌تواند به اسرائیل ضربه بزند، ایران تلاشی برای گرفتن تلفات گسترده نداشت. ایران با استفاده از ۳ سیستم تسلیحاتی مختلف- پهپادها، موشک‌های کروز و موشک‌های بالستیک، یک حمله فوق‌العاده پیچیده را به نمایش گذاشت. آنها از پیشرفته‌ترین سلاح‌های خود استفاده نکردند. آنچه ما به درستی می‌دانیم این است که بیشتر موشک‌های بالستیک به اهداف خود در اسرائیل اصابت کرده‌اند. آمریکا یک رادار پیشرفته «AN/TPY-2 X-band» مستقر در صحرای نقب دارد. ماموریت این رادار شناسایی موشک ایرانی و دادن اطلاعات هدف‌گیری به سامانه‌های دفاعی ارو و دیوید اسرائیل «Arrow & David» و باتری‌های تاد آمریکا «THAAD ABM» برای محافظت از سایت‌های حساس اسرائیل از جمله دیمونا و پایگاه‌های هوائی نواتیم و رامون است. اما موشک‌های ایران هر دو پایگاه هوائی نواتیم و رامون را هدف قرار دادند. یعنی بهترین رادار جاسوسی دنیا که در هماهنگی با پیشرفته‌ترین پدافند ضدموشکی دنیا کار می‌کرد، در مقابل حمله ایران ناتوان بود. چه کسی برتری بازدارندگی دارد؟ نه اسرائیل».

رادیو فردا هم در تاریخ سوم اسفند 1397 گزارش داده بود: «سامانه ضد بالستیک تاد در کنار فلاخن داوود، آرو (پیکان) و تامیر (گنبد آهنین) از سال ۱۳۹۷ در اسرائیل مستقر بوده و در رینگ پدافندی فعال است».

رویترز هم چندی پیش نوشت: «ارتش ایالات متحده آمریکا در سال ۲۰۱۹، سامانه موشکی تاد را به اسرائیل منتقل کرده است».

به بیان دیگر، از اخبار متعدد رسانه‌های غربی روشن است که رژیم صهیونیستی سال‌ها پیش از این، سامانه تاد را از آمریکا دریافت کرده و این علاوه‌ بر سامانه‌های تاد دیگری است که آمریکا در کشورهای مجاور در منطقه مستقر کرده است. با این همه، پهپاد‌ها و موشک‌های متنوع ایران و جبهه مقاومت طی چند ماه گذشته بارها توانستند آن پدافندهای پیچیده و تو در تو را بشکافند و به اهداف راهبردی در ‌ام‌الرشراش (ایلات)، حیفا، تل‌آویو و بئرالسبع (نظیر پایگاه نظامی نواتیم/ و منطقه گالیلوت، جایی که مقر موساد در آن قرار دارد) اصابت کنند. در عملیات وعده صادق 2، بنابر اذعان محافل عبری و غربی، فقط 32 موشک به پایگاه حفاظت شده نواتیم اصابت کرد.

نکته مهم‌تر این که جبهه مقاومت به ویژه جمهوری اسلامی ایران، از برخی توانمندی‌های نظامی و موشکی رده بالاتر خود استفاده نکرده‌اند و در صورت نیاز، از آنها در میدان استفاده خواهند کرد.

 

 

روزنامه شرق به استناد اظهارات وزیر اقتصاد پرسید اگر می‌شد سال‌ها قبل به واسطه همکاری با FATF مشکلات اقتصادی را حل کرد، چرا این همکاری انجام نشده است؟

شرق در یادداشتی نوشت: «وزیر اقتصاد، چند روز پیش در نوشته‌ای کوتاه از گزارشی که درباره پرونده FATF برای رئیس‌جمهوری ارائه کرده و دستور ایشان به پیگیری خبر داد. از تأکید جناب وزیر بر این نکته که با همکاری و وفاق می‌توان محدودیت‌های مالی را کاهش داد، می‌توان برداشت کرد که نبود روحیه همکاری و وفاق در سال‌های گذشته موجب شده کشورمان فرصت لغو یا حداقل کاهش محدودیت‌های مالی را از دست بدهد و زیان هنگفتی نصیب کشور شود. ایشان مانند هر ایران‌دوست دیگری به‌درستی از احتمال کاستن از محدودیت‌های مالی ابراز شادمانی می‌کند؛ زیرا با این کار بار سنگینی از دوش فعالان اقتصادی کشورمان و در اصل فرد فرد ملت ایران برداشته‌ می‌شود.

اما صرف بیان همین نکته به‌ظاهر ساده، این پرسش مهم را مطرح می‌کند که اگر با انجام اقداماتی در داخل کشور در سطح تعامل جریان‌های سیاسی و بدون نیاز به تعامل با تصمیم‌گیرندگان خارج از کشور می‌شد بار سنگین محدودیت‌ها کاهش یابد و ملتمان از رنج این بار گران لختی بیاساید، چرا در سال‌های گذشته و همزمان با اوج‌گرفتن بی‌پناهی و استیصال اقشار کم‌درآمد و حتی طبقه متوسط کشور و رانده‌شدن خیل عظیمی از مردم به زیر خط فقر این تعامل داخلی اتفاق نیفتاد؟ چرا سیاستمداران ما زودتر از این به فکر چنین اقدام کم‌هزینه و پرسودی نیفتادند و صبر کردند تا دولتی با شعار وفاق ملی روی کار بیاید؟».

درباره این نوشته آرزواندیشانه و تحریف‌آمیز شرق، گفتنی است که اتفاقاً زمانی که دولت روحانی، بی‌‌سر و صدا با FATF بر سر برنامه اقدام آن کارگروه توافق می‌کرد و یکایک بندهای آن را به اجرا می‌گذاشت، وزیر اقتصاد فعلی رئیس بانک مرکزی بود. وی هم می‌داند که 39 بند از اکشن پلن FATF اجرا شد، و هم مطلع است که در آن دوره همکاری (و حتی وفاق و همراهی مجلس با دولت) نه تنها شمار تحریم‌ها و فشار مالی کم نشد بلکه تحریم‌ها دو برابر شد و بدترین دوره صادرات نفت و تجارت خارجی و رشد اقتصادی منفی رقم خورد.

بنابراین امروز نمی‌توان ادعا کرد که اگر با FATF کنار می‌آمدیم و همکاری می‌کردیم، تحریم‌ها برداشته می‌شد و صادرات و تجارت خارجی رونق می‌گرفت و قس علی هذا. برخلاف وعده‌های برجامی و سپس گروکشی‌های انجام شده درباره FATF، اکنون معلوم شده که مشکل ما نه با معیارهای حقوقی جهانی، بلکه با رژیم مستکبر آمریکاست که به خود اجازه می‌دهد توافق تأیید شده با قطعنامه 2231 شورای امنیت را یکطرفه و به سادگی آب خوردن زیر پا بگذارد و در عین حال، هم رژیم اشغالگر صهیونیست را مسلح به سلاح اتمی کند و هم به پولشویی و تأمین مالی تروریسم در جهان (موضوع ادعایی درباره دستور کار اقدام FATF) بپردازد و ضمناً از نهادهایی مثل FATF به عنوان ابزار فشار بر کشورهای مستقل استفاده کند.

این نکته هم گفتنی است که چند سال قبل، وقتی اعضای مجمع تشخیص مصلحت از آقایان ظریف و روحانی سؤال کردند که پس از اجرای دو بند باقی‌مانده FATF، چه تضمینی هست که تحریم‌ها مانند دوره برجام افزون‌تر نشود بلکه لغو گردد، پاسخ شنیدند: هیچ تضمینی وجود ندارد(!) آیا آقای همتی پاسخ و تضمین دیگری دارد؟

متأسفانه اطلاعات اقتصادی محرمانه کشور در زمینه دور زدن تحریم‌های ظالمانه آمریکا، به واسطه چند سال همکاری با FATF در اختیار بانیان تحریم قرار گرفت تا راحت‌تر بتوانند مسیر دور زدن تحریم‌ها را مسدود کنند و فشار مضاعفی بر ملت ایران بیاورند! 

یادآور می‌شود گردانندگان غربی FATF‌، از هیچ حمایتی در زمینه تأمین همه‌جانبه تروریسم دولتی اسرائیل دریغ نمی‌کنند و برعکس، جنبش‌های مقاومت ضد صهیونیستی و ضد اشغالگری مثل حماس و حزب‌الله و جهاد اسلامی را تروریسم تلقی می‌کنند و حمایت از آنها را جرم می‌انگارند؟! آیا در چنین فرآیندی اصرار بر تمکین در برابر FATF (غرب)، چیزی جز حمایت نیابتی از رژیم صهیونیستی و حامیان آمریکایی آن است؟!

دغلبازی جدید روزنامه شرق در بزک‌کاری FATF در حالی است که مدیر این روزنامه پس از نهائی شدن برجام به برخی خلاف‌گویی‌ها درباره توافق اذعان کرد و گفت: «من مبالغه درباره برجام رو قبول دارم. این مبالغه‌ها باید می‌شد به این خاطر که فضا خیلی فضای تنگ و تُرشی بود، دولت باید در حقیقت این موضوع رو قدری بزک می‌کرد که بتونه حرفش رو به کرسی بنشونه... بالاخره این بازی با تیتر هست

دیگه»!