روشهای مقابله با سیلاب و مدیریت آن-بخش دوم
رام کردن خروش آبها و هدایت به زراعـت سـیلابی
زمانی که شیراز و شیرازیها در حال میزبانی از خیل عظیم میهمانان نوروزی در سال ۹۸ بودند به یکباره آسمان و زمین در پنجم فروردین همان سال دستبهدست هم دادند تا خشم طبیعت را به دلیل دستدرازی انسان در محیطزیست، در شیراز خالی کنند.
آب از بالادست شیراز از سمت روستای آبزنگی طغیان کرد و به سمت دروازهقرآن که تقریباً ورودی اصلی شیراز از سمت استانهای شمالی کشور است روانه شد و در محلی که قبلاً مسیل و گذر آب بوده و در چند دهه گذشته به خیابان تبدیل شده بود و اتفاقاً شیب تندی هم دارد خشم طبیعت صف خودروهای ورودی و خروجی به شیراز را در هم کوبید و جان ۲۱ نفر از هموطنان از زن و مرد، کودک و خردسال را گرفت.
خشم طبیعت به این رخداد تلخ رضایت نداد و روز بعد ششم فروردینماه سیل روانه خانههای مردم در محله سعدی شد که در این منطقه نیز ساختوسازهای عجیبوغریبی در مسیل گذر آب ساخته شده و بیشترین خسارت نیز در مسیل پوشیده شده از خانههای غیراستاندارد در این منطقه رخ داد و آب خانه و کاشانه هزاران خانوار را در این محله با خود برد.
هرچند که بازسازی واحدهای خسارتدیده در سیل ششم فروردینماه ۹۸ شهرک سعدی شیراز پس از انجام مراحل امدادرسانی به مردم و تدارک برای بازگشت زندگی طبیعی به این محله قدیمی پایان یافته اما ضروری است نقشه راهی را برای این منطقه در نظر گرفته شود.
محله سعدی شیراز در این سیلاب بیشترین آسیب را دید و کارشناسان امر نیز دلیل آن را ایجاد خانه و کاشانه در مسیری دانستند که در گذشته مسیر رودخانه و انتقال سیلاب بوده است. در مسیری که در گذشته رودخانه بوده اکنون خانههایی ساخته شده و کانالی با طول و عرض حدود دو در دو متر از زیر محله سعدی کشیده شده که کار انتقال سیلاب احتمالی را انجام دهد که در سیل فروردین ۹۸، این کانال ظرفیت انتقال آن حجم از آب را نداشته و برخی دیگر نیز افتادن خودرویی در این مسیر و مسدودسازی کانال را عاملی برای هدایت سیلاب به روی زمین و خانه و کاشانه مردم دانستهاند.
روشهای سازهای و غیرسازهای مهار سیلاب
در هنگام بارش باران و برف، مقداری از آب جذب خاک و گیاهان میشود، درصدی تبخیر میشود و باقیمانده جاری شده و رواناب نامیده میشود. سیلاب زمانی روی میدهد كه خاک و گیاهان نتوانند بارش را جذب کرده و در نتیجه كانال طبیعی رودخانه كشش گذردهی رواناب ایجاد شده را نداشته باشد. به طور متوسط تقریباً 30 درصد بارش به رواناب تبدیل میشود كه این میزان با ذوب برف افزایش مییابد.
سیلابهایی كه بهصورت متفاوت روی میدهد منطقهای به نام سیلابدشت را در اطراف رودخانه بهوجود میآورند. سیلابهای رودخانه اغلب ناشی از بارشهای شدید است كه در برخی موارد همراه با ذوب برف است. سیلابی كه بدون پیش هشدار یا پیش هشدار كمی در رودخانه جاری شود تند سیل نامیده میشود. تلفات جانی این تند سیلابها كه در حوزههای كوچک به وقوع میپیوندند عموماً بیشتر از تلفات جانی سیلابهای رودخانههای بزرگاند. از اینرو مهار این سیلابها حائز اهمیت است.
روشهای اصلی مهار سیلاب از زمانهای دور به كار گرفته میشوند. اینها شامل احیای جنگلها، احداث سیلبندها، سدها، مخازن و کانالهای سیلاب بر هستند.
مهدی نیکسرشت، مهندس سازه درباره روشهای سازهای کنترل سیلاب برایمان توضیح میدهد: «در روشهای سازهای هدف تعدیل و کاهش سیلاب است و بر مبنای حفاظت فیزیکی بهوسیله سازهها است. این روشها قبل از وقوع سیلاب اعمال میشوند، ماهیت عمدتاً سازهای دارند و به منظور دور کردن سیلاب از مردم بهکار گرفته میشوند. اقدامات سازهای در جهت کنترل سیل به دستههای زیر تقسیمبندی میشوند: سدهای لاستیکی، سدهای مخــزنی، سدهای تأخیری، کنترل سیلاب به روش تغذیه مصنوعی، دیوارههای عرضی، دیوارههای طولی.»
وی در ادامه به تبیین روشهای غیرسازهای کنترل سیلاب پرداخته و میگوید: «روش غیرسازهای به روشی گفته میشود که نحوه برخورد با مسئله سیل و کاهش خسارات آن بیشتر جنبه نرمافزاری و مدیریتی دارد و برای رفع یا تسکین اثرات تخریبی سیلاب سازههای فیزیکی احداث نمیشود. به این روش مدیریت سیلاب نیز گفته میشود.
این روشها نسبت به روشهای سازهای بسیار ارزان بوده و بنابراین نسبت به آنها در اولویت قرار دارد. ضمن اینکه به علت ماهیت اینگونه روشها، انعطافپذیری بیشتری در نوع تصمیم و اقدام در مقایسه با روشهای سازهای وجود دارد بهنحوی که میتوان نحوه مدیریت در مقابله با سیل را مطابق با دانش روز بهبود داد. درحالیکه در روشهای سازهای، اتخاذ یک تصمیم نادرست و ساخت یک سازه کنترل سیل غیرمؤثر ممکن است بسیار گران تمام شود.
روشهای غیرسازهای جهت کنترل سیل به منظور پیشگیری از وقوع و کاهش خسارات ناشی از آن در سه دسته زیر تعریف میشود: اقدامات قبل از وقوع سیل، اقدامات حین وقوع سیل، اقدامات پس از وقوع سیل.»
و اما این مهندس سازه درباره روشهای ترکیبی که کارآمدترین شیوه مهار سیلابها محسوب میشوند، توضیح میدهد: «در روشهای ترکیبی کلیه روشها اعم از سازهای و غیرسازهای در منطقه موردنظر بهصورت تلفیقی در نظر گرفته میشود. امروزه در بسیاری از کشورهای توسعهیافته عقیده بر این است که تلفیق روشهای سازهای و غیرسازهای کمهزینهتر و مؤثرتر از هر کدام یک از روشها بهتنهائی است، اما درهرصورت ارزیابی روشهای مختلف کنترل سیلاب و انتخاب یک طرح بهینه به لحاظ اقتصادی مستلزم درنظر گرفتن سودهای ناشی از آن و هزینههای مربوطه خواهد بود.»
دانش بومی مدیریت و مهار سیلاب
در مناطق خشک و نیمهخشک جهان از جمله ایران، بهرهبرداری از سیلاب، یکی از راههای متداول تأمین آب برای کشاورزی بوده و نقش مؤثری در تغذیه آبهای زیرزمینی، تثبیت خاک آبرفتی و احیا و تقویت پوشش گیاهی دارد. باغستان سنتی قزوین نمونهای از سامانههای پخش سیلاب با قدمتی بیش از هزار سال است. شهر قزوین در دامنه کوهپایههای البرز و به روی مخروطافکنه رودخانههای فصلی واقع شده و باغات بدون حصار باغستان بهعنوان بزرگترین آبخوان منطقه و سامانه کارآمد پخش سیلاب بهصورت حلقه سبزی برای حفاظت از شهر در برابر سیلاب این رودخانهها احداث شده است. این باغات علیرغم تخریب و کاهش سطح قابلتوجه، همچنان در سه طرف شهر به وسعت 2500 هکتار وجود دارد.
جمعی از دانشجویان دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان ضمن بیان مطالب بالا به گزارشگر کیهان میگویند: «آبیاری سیلابی منحصربهفرد باغستان، موجب تثبیت مرتب و مداوم خاکهای حاصلخیز آبرفتی و نیز تغذیه سفرههای آب زیرزمینی میشود. باغهای بهصورت حوضچههایی در کنار هم قرار گرفته و با مرزهایی به ارتفاع حدود یک متر از هم جدا میشوند. در فصل بارندگی، باغها بهنوبت تا ارتفاع کرتها پر آب شده که این آب بهمرور در خاک نفوذ میکند. درختان بادام و پسته باغستان و بوتههای انگور با یک و حداکثر دو بار آبیاری در ماههای با میزان تبخیر بسیار پایین، به حیات خود ادامه داده و بهرهوری اقتصادی دارند. سیستم بومی مدیریت آب باغستان سنتی قزوین در فهرست آثار ناملموس ملی به ثبت رسیده است. امید است آبخوانداری و روش آبیاری باغستان سنتی قزوین به جایگاه درخور خویش در اولویتهای راهبردی مدیریت آب استان دست یابد.»
زراعت سیلابی
سیل حیاتبخش است و برای مدیریت مناطق خشک و نیمهخشک که بیشتر پهنه ایران را تشکیل میدهد باید بهسوی مهار کردن و بهرهوری از سیل، حرکت کرد.
وقتی باران رخ میدهد، بخشی از آن در خاک نفوذ میکند و وارد لایههای زمین میشود. بخشی از آن نیز بهوسیله پوشش گیاهی، گودالهای سطح زمین و آبگیرها به تله میافتد. بخشی دیگر در بین راه و در سطح زمین اگر دما بالا باشد، تبخیر میشود. آن چیزی که باقی میماند در سطح زمین جاری میشود که به آن روانآب یا هرزآب گفته میشود.
وقتی روانآبهای کوچک در دامنهها و یا سطوح صاف به هم میپیوندند، تشکیل جریان بزرگتری میدهند، اگر این جریان از شرایط عادی و معمولی خارج باشد و بیشتر از ظرفیت آبراههها، کانالها و رودخانهها باشد و حرکتی تلاطمی داشته باشد، اصطلاحاً میگوییم سیل رخ داده و سیلاب جاری شده است. یعنی پس از بارندگی به هر جریان آبی حتی اگر کوچک باشد میتوان سیل گفت، اما در اذهان عمومی سیلاب با خسارت و ترس همراه است.
سید حمید مصباح، کارشناس حوزه آبخیزداری میگوید: «ما باید ابتدا ببینیم از نظر جغرافیایی در چه منطقهای زندگی میکنیم. اصطلاحی را مرتب شنیدهایم و معمولاً مردم از کنارش رد میشوند بدون اینکه به جزئیات درون آن فکر کنند؛ 90 درصد خاک ایران در منطقه خشک و نیمهخشک واقع است. ویژگیهای این منطقه خشک و نیمهخشک چیست؟ ما اگر معتقد هستیم که در این سرزمین زندگی میکنیم و پدیدههای طبیعی مثل سیل و... را میبینیم که باید برایمان فایدهای داشته باشد، باید خودمان را با این ویژگیها سازگار کنیم. یکی از ویژگیهای منطقه خشک و نیمهخشک وقوع سیلاب، خشکی و خشکسالی است. اینها در کنار هم هستند و هر سه در کنار هم اتفاق میافتند.»
وی در ادامه میافزاید: «یکی از ویژگیهای دیگر این منطقه این است که ممکن است میزان بارشی که قرار است در طول یک سال در این منطقه اتفاق بیفتد در یک یا دو رخداد اتفاق بیفتد. این چه معنی میدهد؟ یعنی شما از یکطرف به آب باران نیازمند هستید و از یکطرف هم ممکن است یک یا دو رخداد را که اتفاق میافتد، از دست بدهید. وقتی ما متوجه این وضعیت شدیم که ایران کشور سیل و خشکسالی است، این درک و فهم در ما به وجود میآید که سیل در این منطقه حیاتی است. زمانی این نگرش اهمیت پیدا میکند که درک مفهوم سیل در اذهان عامه مردم را نیز بدانیم که آنها سیل را برابر با خسارت میدانند. درحالی که ما باید به این مفهوم واحد برسیم که زندگی در ایران بهوقوع سیلاب وابسته است. این در بخشهای مرکزی و جنوبی ایران کاملاً روشن است و در میان مردم کاملاً رواج دارد.»
وی در تکمیل صحبتهایش میافزاید: «در ذهن مردم این مناطق اگر بارانی منجر به سیل نشود آن باران اصلاً باران نیست! چرا؟ چون سیل برای زندگی مردم مهم است. در مرکز و جنوب ایران که مناطق همواری هستند، آبخوانهای بزرگی وجود دارد. این سیلابها بهصورت طبیعی در این آبخوانها وارد میشوند و بهاصطلاح آبخوان تغذیه میشود. اصولاً منابع آب زیرزمینی که این مناطق به آن وابستهاند از تغذیه آبخوان به وجود میآیند؛ بنابراین زندگی مردم به منابع آب زیرزمینی وابسته است. پس سیل خیلی برای مردم اهمیت دارد. در این مناطق اگر سیلاب خیلی بزرگ و شدید نباشد مردم از آب سیل برای «زراعت سیلابی» استفاده میکنند. زراعت سیلابی که در مناطق مرکزی و جنوبی ایران مرسوم است به این شیوه انجام میشود که زمین را شخم میزنند، بذر را میکارند و منتظر میمانند تا سیل اتفاق بیفتد. بخش زیادی از درختان دیم در این مناطق به سیلاب وابسته هستند. معروفترین منطقه با مدل آبیاری سیلابی در استهبان فارس است که 25 هزار هکتار باغ انجیر به این شیوه سیراب میشوند. این انجیر دیم به روانآب، سیل و بارش مستقیم وابسته است. اگر این سه برای این درختان اتفاق بیفتد، هم از نظر کمیت و هم از نظر کیفیت، محصول انجیر محصول خوبی میشود. پس سیل برای زیستن در مناطق خشک و نیمهخشک یک پدیده حیاتی است و تأمین آب و غذای مردم در این مناطق با سیل گره خورده است به شرطی که خوب از آن استفاده کنند. انسانهای هوشمندی که در دورههای باستان در سرزمینهایی مثل ایران و یا آفریقا یا صحراها زندگی میکردند، یاد گرفته بودند چطور از این پدیده بهره ببرند و با کاهش خسارت از مزایای آن استفاده کنند؛ بنابراین ما هیچوقت از اصطلاح مهار کردن سیل نباید استفاده کنیم؛ بلکه مهار و بهرهوری از سیل درست است.»