kayhan.ir

کد خبر: ۲۹۷۲۱۹
تاریخ انتشار : ۱۸ مهر ۱۴۰۳ - ۲۱:۳۸

چیـن، آماده نبـرد با آمریـکا

 
 
مترجم: سیدمحمد امین‌آبادی
 
اشاره: قطب نمای سیاست خارجی آمریکا بر روی «چین» به عنوان 
« خطرناک‌ترین تهدید» برای امنیت این کشور تنظیم شده است. در آمریکا  بین دموکرات‌ها‌، جمهوری خواهان و البته اندیشکده‌های این کشور نوعی اجماع وجود دارد که چین مهم‌ترین تهدید وجودی برای این کشور در دهه‌های آینده خواهد بود. نگرانی‌ها در آمریکا از رشد چین و خطراتی که این رشد برای نظم لیبرال آمریکایی دارد، بی‌دلیل نیست چرا که چین تمامی ظرفیت‌ها و ابزارهای لازم را برای تبدیل شدن به یک قدرت هژمون جهانی دارا می‌باشد. سرزمین وسیع، جمعیت زیاد، تاریخ چندهزار ساله، قدرت نظامی و صد البته اقتصاد رو به رشد به چینی‌ها این امکان و قابلیت را می‌دهد که گوشه چشمی به جایگاه راس هرم توزیع قدرت جهانی داشته باشند و البته این منطق قدرت است که میل به گسترش و تحمیل اراده خود را دارد. معروف است که ناپلئون بناپارت امپراتور فرانسه در قرن نوزدهم در مورد چين گفته بود: «چین یک اژدهای خفته است، بگذارید این اژدها بخوابد، چون اگر بیدار شود جهان را متحیر خواهد کرد».. رئالیست‌های تهاجمی مثل «جان مرشایمر» بر این باور هستند که چین یک قدرت حافظ وضع موجود نبوده و یک قدرت انقلابی و تجدید نظر طلب است و به محض این که به راس هرم قدرت جهانی به‌ویژه در حوزه اقتصاد صعود کند این انباشت ثروت در حوزه اقتصادی را به توان نظامی تبدیل کرده و با تکیه بر توان نظامی خود سلطه خود را بر شرق آسیا تثبیت خواهد کرد. پکن ادعای مالکیت ارضی بر 90 درصد از مساحت دریای چین جنوبی را دارد و همچنین تایوان را نیز بخشی از خاک خود می‌داند و صراحتاً نیز اعلام کرده است حتی شده با توسل به زور تایوان را به خاک چین ملحق خواهد کرد. بنابراین بر اساس این منطق دورنمای روابط دو کشور آمریکا و چین به سمت تقابل پیش می‌رود تا همکاری و لذا درگیری بین آمریکا و چین طی سال‌های آینده بر اساس منطق رئالیسم اجتناب ناپذیر خواهد بود.
«فارن افرز» هم در تحلیلی به قلم« ست جی جونز» رئیس بخش دفاع و امنیت در مرکز مطالعات استراتژیک و بین‌المللی(CSIS) هشدار می‌دهد که آمریکا در حوزه‌های مختلف صنعت دفاعی از چین عقب افتاده است و در صورت بروز یک درگیری ارتش آمریکا با وضعیت کنونی نمی‌تواند در جنگ به پیروزی برسد.ترجمه کامل این مقاله را در ادامه با هم مرور می‌کنیم؛
سرویس خارجی کیهان
 
عقب‌ماندگی آمریکا 
از چین در توان راهبردی نظامی
در میان اجماع فزاینده دو حزبی مبنی بر اینکه آمریکا باید اقدامات بیشتری برای مهار چین انجام دهد، بسیاری از بحث‌های سیاستی در واشنگتن بر قدرت اقتصادی و فناوری چین متمرکز شده است. اکنون، با توجه به مشکلات اقتصادی چین- بیکاری زیاد جوانان، بازار آشفته املاک و مستغلات، افزایش بدهی‌های دولتی، جامعه پیر و رشد کمتر از حد انتظار- برخی از محققان و سیاست‌گذاران امیدوارند که پکن مجبور شود هزینه‌های دفاعی خود را محدود کند. برخی دیگر تا آنجا پیش می‌روند که می‌گویند در ارزیابی قدرت چین بیش از حد اغراق شده است و ادعا می‌کنند که به این زودی‌ها چین نمی‌تواند سلطه ایالات متحده را به چالش بکشد.
اما این ارزیابی‌ها  مغایر با رشد پایه صنعتی دفاعی چین است. با وجود چالش‌های اقتصادی کنونی کشور، هزینه‌های دفاعی چین به شدت در حال افزایش است و صنعت دفاعی‌اش در وضعیت جنگی قرار دارد. در واقع، چین به سرعت در حال توسعه و تولید سیستم‌های تسلیحاتی است که به منظور بازدارندگی ایالات متحده طراحی شده‌اند و در صورتی که این بازدارندگی موفق نباشد چینی‌ها برای پیروزی در یک جنگ قدرت‌های بزرگ آماده می‌شوند. 
چین در حال حاضر در توانایی تولید تسلیحات به صورت انبوه و در مقیاس بزرگ به آمریکا رسید‌ه است. در برخی زمینه‌ها، چین اکنون پیشرو است: چین به طور قابل‌توجهی به بزرگ‌ترین سازنده کشتی در جهان تبدیل شده است، با ظرفیتی تقریباً ۲۳۰ برابر بزرگ‌تر از آمریکا. بین سال‌های 2021 تا اوایل سال 2024، پایگاه صنعت دفاعی چین بیش از 400 هواپیمای جنگنده مدرن و 20 کشتی جنگی بزرگ تولید کرده است. موجودی کلاهک هسته‌ای این کشور را دو برابر کرده و موجودی موشک‌های بالستیک و کروز خود را بیش از دو برابر کرده است و یک بمب‌افکن رادارگریز جدید نیز توسعه داده است در همین مدت، چین تعداد پرتاب ماهواره‌های خود را 50 درصد افزایش داده است. چین اکنون سیستم‌های تسلیحاتی را با سرعتی پنج تا شش برابر سریع‌تر از آمریکا به دست می‌آورد. دریادار «جان آکیلینو»، فرمانده سابق مرکز فرماندهی هند-پاسیفیک آمریکا، این توسعه توان نظامی را به عنوان «وسیع‌ترین و سریع‌ترین افزایش نیرو از زمان جنگ جهانی دوم» توصیف کرده است.
چین اکنون یک قدرت نظامی بزرگ است و پایه صنعت دفاعی آمریکا نمی‌تواند با آن رقابت کند. وقتی که قدرت‌های محور در اروپا و آسیا پیشروی می‌کردند، رئیس‌جمهور آمریکا «فرانکلین روزولت: آن پایه را بسیج کرد و آن را «زرادخانه دموکراسی: نامید. تلاش مشابه آمریکا امروز ضروری است. تولید دفاعی آمریکا تحلیل رفته و سیستم فاقد ظرفیت و انعطافی است که به نیروی نظامی ایالات متحده اجازه دهد مقابل چین بازدارندگی ایجاد کرده و در صورتی که یک درگیری آغاز شود، بتواند در جنگی طولانی‌مدت در منطقه هند-پاسیفیک یا جنگی در دو جبهه در آسیا و اروپا به مبارزه و پیروزی برسد. واشنگتن باید تنگناهای حیاتی را برطرف کند و باید سریعاً اقدام کند اگر بخواهد با وضعیت موجود همگام بماند. به طور خلاصه، آمریکا باید توجه و منابع بیشتری را به آمادگی نظامی اختصاص دهد اگر می‌خواهد در ایجاد یک زرادخانه جدید نظامی موفق باشد.
توسعه نظامی سریع چین
رئیس‌جمهور چین، «شی جین پینگ»، به صراحت اعلام کرده است که توسعه نظامی در کلاس جهانی برای هدف او برای پیگیری «تجدید حیات و چابک سازی بزرگ ملت چین در همه جبهه‌ها» ضروری است. یک بخش کلیدی از این فرآیند، ایجاد یک پایه صنعتی دفاعی است که بتواند سخت‌افزار (مانند کشتی‌ها، هواپیماها،‌تانک‌ها و موشک‌ها) و نرم‌افزار (مانند فناوری و سیستم‌های فرمان، کنترل، ارتباطات و اطلاعات) مورد نیاز نیروهای نظامی را تولید کند. در دهه گذشته، تولید شناورهای سطحی و زیرسطحی، هواپیماها، سیستم‌های دفاع هوایی، موشک‌ها، سیستم‌های زمینی، فضاپیماها و سلاح‌های سایبری چین، این کشور را به رقیب جدی آمریکا تبدیل کرده است. 
محرک اصلی این تولید، شرکت‌های بزرگ دولتی چین هستند که مسئولیت توسعه و ساخت سیستم‌های تسلیحاتی کشور را بر عهده‌دارند. امروز، چهار مورد از 10 شرکت بزرگ جهان از نظر درآمد ترکیبی دفاعی و غیر دفاعی، چینی هستند که شامل دو شرکت بزرگ‌ترین نیز می‌شود: «شرکت صنعت هوانوردی چین» و « شرکت کشتی سازی دولتی چین». این یک تغییر اساسی در مقایسه با یک دهه قبل است، زمانی که هیچ شرکتی از چین به جمع 100 شرکت برتر دفاعی جهان راه پیدا نکرده بود. با نگاهی به درآمد دفاعی به تنهائی، چین اکنون دارای پنج شرکت در جمع 12 شرکت برتر جهانی است، که این نیز از صفر در 10 سال پیش افزایش یافته است. شرکت‌های دفاعی چینی اکنون از نظر اندازه و ظرفیت تولید با غول‌های آمریکایی مانند لاکهید مارتین، بوئینگ، و جنرال داینامیکس رقابت می‌کنند.
فقط حجم تولید دفاعی نیست که به افزایش قدرت نظامی چین کمک می‌کند. پکن همچنین فرآیند تحقیق، توسعه و تأمین تجهیزات نظامی را بهبود بخشیده است که به ارتش آزادی‌بخش خلق اجازه می‌دهد تا پلتفرم‌های پیشرفته‌ای را در زمینه‌های پیچیده‌ای همچون هوانوردی مبتنی بر ناو، ‌هایپر سونیک و سیستم‌های پیشران تولید کند. علاوه ‌بر سخت‌افزار نظامی، ارتش آزادی‌بخش خلق چین زیرساخت دیجیتالی را توسعه داده است که در صورت وقوع جنگ، به ارتش کمک می‌کند تا شبکه‌های فرماندهی، کنترل، ارتباطات، رایانه‌ها، فضای سایبری، اطلاعات، نظارت و شناسایی را هماهنگ کرده و با استفاده از هوش مصنوعی، داده‌های کلان و سایر فناوری‌های نوظهور، آتش‌بار را به کار گیرد. 
بارزترین نمونه تسلط نظامی چین، نیروهای دریایی 
این کشور است. با ظرفیت عظیم کشتی‌سازی کشور، نیروی دریایی چین به بزرگ‌ترین نیروی دریایی در جهان تبدیل شده است. نیروی دریایی ایالات متحده تخمین می‌زند که یک کارخانه کشتی سازی چینی- مانند کارخانه‌ای در جزیره «چانگ شینگ» که در امتداد سواحل شرقی چین قرار دارد- از مجموع همه کارخانه‌های کشتی‌سازی ایالات متحده ظرفیت بیشتری دارد. تولیدات دریایی چین در حال حاضر شامل همه چیز از توربین گازی و موتورهای دیزلی گرفته تا سلاح‌های کشتی، سیستم‌های الکترونیکی، زیردریایی‌ها، جنگنده‌های سطحی و سیستم‌های بدون سرنشین است.
در دهه گذشته، نیروی دریایی ارتش چین همچنین پیشرفت‌های عمده‌ای در ساخت ناوچه‌های سبک داشته است، هشت ناوشکن ساخته و ناوهای هواپیمابر شاندونگ و فوجیان را تکمیل کرده است. طراحی فوجیان دارای سیستم پرتاب منجنیق الکترومغناطیسی برای هواپیما است که امکان عملیات هوائی جامع تری را فراهم می‌کند و این ناو را نسبت به مدل‌های قبلی چینی توانمندتر می‌کند. این ناو هواپیمابر 
می‌تواند تا 70 هواپیما از جمله هواپیماهای جنگنده و هلیکوپترهای ضد زیردریایی را در خود مستقر کند.
نیروی دریایی چین هنوز هم در چندین حوزه از نیروی دریایی آمریکا عقب است. چین تعداد کشتی‌های بیشتری نسبت به آمریکا دارد، اما کشتی‌هایی که دارد کوچک‌تر هستند. چین در قدرت آتش نقطه ضعف دارد. ناوگان آن می‌تواند تقریباً نیمی از موشک‌های همتای آمریکایی خود را حمل کند. ایالات متحده همچنین زیردریایی‌های هسته‌ای پیشرفته‌تری نسبت به چین تولید می‌کند. اما تولید کشتی‌سازی چین احتمالاً در یک جنگ طولانی‌مدت به آن مزیتی نسبت به آمریکا خواهد داد و انتظار می‌رود این فاصله و شکاف بیشتر شود. نه تنها کارخانه‌های کشتی‌سازی تجاری چین به طور قابل توجهی بزرگ‌تر از همتایان آمریکایی خود هستند، بلکه بسیاری از آن‌ها نیز برای ساخت و ساز نظامی و غیرنظامی استفاده می‌شوند، به این معنی که چین می‌تواند ظرفیت ساخت کشتی‌های نظامی خود را سریع‌تر از آمریکا افزایش دهد.
صنعت دفاعی چین نیز در حال تولید هواپیماهای پیشرفته است. آمریکا همچنان بزرگ‌ترین و پیشرفته‌ترین ناوگان هواپیماهای جنگنده نسل پنجم جهان از جمله F-22 و F-35 را در اختیار دارد. اما چین در حال کم کردن فاصله خود با آمریکا در این زمینه است. بزرگ‌ترین شرکت هواپیماسازی نظامی چین، «شرکت صنعت هوانوردی چین»، تقریباً تمام جنگنده‌ها، هواپیماهای حمل‌ونقل و آموزشی، بمب‌افکن‌ها، هواپیماهای شناسایی، پهپادها و هلی‌کوپترهای این کشور را تولید می‌کند. این شرکت نظارت بر 86 آزمایشگاه و مرکز تحقیق و توسعه کاربردی را 
بر عهده ‌دارد و دارای صدها زیرمجموعه و بیش از 100 نهاد خارجی است. در سال 2023، شرکت‌های چینی بیش از 2000 هواپیمای جنگی از نسل چهارم و پنجم تولید کردند که بیش از دو برابر 800 هواپیمای ساخته شده در سال 2017 است. اگرچه آمریکا با تولید بیش از 3350 جنگنده نسل چهارم و پنجم در سال 2023 همچنان پیشتاز است، چین در حال نزدیک شدن به آن است. چین همچنین در حال افزایش تولید پهپادهای خود است که در تمرینات اطراف تایوان از آنها استفاده کرده است. گروه صنایع شمال چین، یا «نورینکو»، به‌تازگی یک پهپاد انتحاری جدید را معرفی کرده است که دارای برد 124 مایل و سرعت کروز 90 مایل در ساعت می‌باشد.
علاوه‌بر این، چین در حال مدرن سازی زرادخانه موشکی استراتژیک خود است. این کشور در مسیر دستیابی به بیش از 1,000 کلاهک هسته‌ای عملیاتی تا سال 2030 قرار دارد که این عدد از 200 کلاهک در سال 2019 افزایش یافته است. دو شرکت اصلی تولید‌کننده موشک‌های چین، «شرکت علوم و فناوری هوافضای چین» و «شرکت علوم و صنعت هوافضای چین»، در چند سال گذشته امکانات خود را گسترش داده و کارگران بیشتری را استخدام کرده‌اند. با این ظرفیت افزایش یافته، چین در حال ساخت زرادخانه موشک‌های بالستیک، کروز و مافوق صوت 
است. تنها در سال 2021، چین موشک‌های بالستیک بیشتری را برای آزمایش و آموزش نسبت به همه کشورهای دیگر پرتاب کرد. در سال 2020، چین همچنین نخستین موشک خود با سیستم پرتاب‌هایپرسونیک، به نام DF-17، را عملیاتی کرد که قادر است به پایگاه‌ها و ناوگان‌های آمریکا و سایر کشورها در اقیانوس آرام غربی حمله کند. از سوی دیگر، آمریکا با چالش‌های مربوط به موشک‌های‌هایپرسونیک مواجه بوده است و هیچ‌یک از نمونه‌های اولیه‌ای که قرار بود در سال 2024 به میدان بیاید، در دسترس نیستند. 
علاوه ‌بر این توانایی‌های رو به رشد در هوا و دریای چین در زمینه فضا نیز پیشرفت‌های قابل توجهی داشته است. در سال 2023، چین 67 پرتاب فضائی انجام داد که بیشترین پرتاب در طول یک سال در تاریخ این کشور بود. راکت‌های پرتاب چین، قابلیت‌های سیستم ماهواره‌ای ناوبری جهانی، ارتباطات ماهواره‌ای، سیستم‌های هشدار موشکی و اطلاعات، نظارت و شناسایی همچنان در حال بهبود هستند. فن‌آوری‌های آن برای مقابله با قابلیت‌های فضائی دشمن، از جمله ایجاد اختلال و سیستم‌های انرژی هدایت‌شونده و سلاح‌های ضدماهواره نیز در حال پیشرفت است. چین به تازگی ماهواره جدیدی به نام «یاوگان-۴۱ » را پرتاب کرده است که می‌تواند اشیاء به اندازه خودرو را بر روی سطح زمین شناسایی و ردیابی کند و بدین ترتیب دارایی‌های دریایی، زمینی و هوائی آمریکا و متحدانش را در سرتاسر منطقه اقیانوس هند و آرام در خطر قرار می‌دهد. در نهایت، ارتش چین بزرگ‌ترین نیروی زمینی جهان است. این کشور‌تانک‌های جنگی و قطعات توپخانه بیشتری نسبت به ارتش آمریکا دارد. شرکت‌های دفاعی چین تولید را در تقریباً همه دسته‌ها افزایش داده‌اند:‌تانک‌های اصلی و سبک جنگی، خودروی حامل پرسنل زرهی، وسیله‌های حمله، سیستم‌های دفاع هوائی و سیستم‌های توپخانه‌ای.
تهدیدی جدی برای آمریکا و متحدان آن
تقویت دفاعی چین تهدیدی جدی برای آمریکا و متحدان و شرکای آن از جمله استرالیا، ژاپن، فیلیپین، کره جنوبی و تایوان است. چین هزاران موشک در اختیار دارد که برخی از آنها می‌توانند سرزمین آمریکا را هدف قرار دهند. موشک‌های چین می‌توانند پایگاه‌های خارج از کشور آمریکا را که میزبان هواپیماها، باندها، کشتی‌ها، انبارهای سوخت، سایت‌های ذخیره مهمات، بنادر، تأسیسات فرماندهی و کنترل و سایر زیرساخت‌ها هستند، مورد حمله قرار دهند.
 مجموعه موشک‌های بالستیک ضد کشتی چین، کشتی‌های سطحی آمریکا را که در دریاهای چین جنوبی و شرق چین و فراتر از آن فعالیت می‌کنند، تهدید می‌کند. «فرانک کندال سوم»، وزیر نیروی هوائی آمریکا، با نگاهی به این مجموعه از قابلیت‌های نظامی چین، به صراحت خاطرنشان کرد: «چین برای جنگ و به‌ویژه برای جنگ با ایالات متحده آماده می‌شود» با چنین ارزیابی روشنی از تهدید، عجیب است که آمریکا پایگاه صنعتی دفاعی خود را برای همگام شدن با اوضاع بسیج نکرده است. نیروی نظامی آمریکا تجهیزات و مهمات کافی برای یک جنگ طولانی‌مدت علیه چین در تنگه تایوان، دریای چین جنوبی یا دریای چین شرقی ندارد؛ تمامی مناطقی که در آن‌ها اختلافات سرزمینی بین چین و شرکای آمریکایی و متحدانش، نظیر ژاپن، فیلیپین و تایوان، می‌تواند به خشونت تبدیل شود. 
در بازی‌های جنگی که یک درگیری در تنگه تایوان را شبیه‌سازی می‌کنند، به‌عنوان مثال، آمریکا معمولاً موجودی موشک‌های ضدکشتی دوربرد خود را در طول هفته اول تمام می‌کند. این سلاح‌ها در یک جنگ واقعی حیاتی خواهند بود، زیرا می‌توانند نیروهای دریایی چین را از فاصله‌ای دورتر از دامنه دفاع هوائی چین هدف قرار دهند. 
اما پایگاه صنعتی دفاعی آمریکا فاقد انعطاف پذیری 
و قابلیت افزایش برای جبران این کمبود و سایر کمبودها است.آمریکا یک سیستم قرارداد و تأمین کالا دارد که به شدت قدیمی است و بیشتر برای سرعت آرام زمان صلح مناسب است تا برای فوریت‌های زمان جنگ. 
همان‌طور که یک مطالعه وزارت دفاع ایالات متحده در سال ۲۰۰۹ به‌صراحت بیان کرده است، «برنامه‌های دفاعی عمده آمریکا همچنان پرهزینه و با قابلیت‌های کمتر هستند.»
شکنندگی زنجیره‌های تامین صنایع دفاعی مشکل دیگری را ایجاد می‌کند. شرکت‌های دفاعی آمریکا مقادیر محدودی از اجزای کلیدی، مانند موتورهای موشک جامد، مجموعه‌های پردازنده، ساچمه‌، میکروالکترونیک و جست‌وجوگرهای مهمات را تولید می‌کنند. برخی از انواع تجهیزات، مانند موتورها و ژنراتورها، به زمان طولانی نیاز دارند. مسئله‌ای که وضعیت را پیچیده‌تر می‌کند این است که چین بر زنجیره‌های تأمین باتری‌های پیشرفته در جهان مسلط است و بر بازار جهانی چند نوع مواد اولیه مورد استفاده در بخش دفاع، مانند برخی فلزات آهنی و آلیاژها‌، فلزات غیرآهنی و مواد معدنی صنعتی، انحصار دارد. اگر تنش‌ها تشدید شود یا جنگ شروع شود، چین می‌تواند دسترسی آمریکا به این مواد را قطع کند و تولید عینک‌های دید در شب،‌تانک‌ها و سایر تجهیزات دفاعی آمریکا را تضعیف کند.
چالش نهائی نیروی کار است. بازار کار آمریکا قادر به ارائه کارگران کافی با مهارت‌های مناسب برای پاسخگویی به نیازهای تولید دفاعی نیست. این مشکل به‌ویژه در کارخانه‌های کشتی‌سازی که از کمبود مهندس برق، لوله‌ساز، کشتی‌ساز و فلزکار رنج می‌برند، حاد است. در سال ۲۰۲۴، نیروی دریایی ایالات متحده اعلام کرد که نخستین ناوچه موشک‌های هدایت شونده کلاس « Constellation » 
حداقل یک سال دیرتر به دست خواهد آمد زیرا شرکت سازنده با کمبود چند صد کارگر، از جمله جوشکاران، در کارخانه کشتی‌سازی در ویسکانسین مواجه بود.
ناوچه‌ها به عنوان کشتی‌های اسکورت که از خطوط ارتباطی دریایی محافظت می‌کنند، نقش کلیدی را در گروه‌های حمله ناوها ایفا می‌کنند. ساخت نسخه« Block V » از زیردریایی تندرو کلاس ویرجینیا، که برای حمله به کشتی‌های آبی- خاکی چینی در صورت وقوع جنگ حیاتی خواهد بود، به دلایل مشابه حداقل دو سال از برنامه زمان‌بندی عقب است. برخی از ناوشکن‌های جدید موشک‌های هدایت‌شونده که قابلیت‌های ضدهوایی را ارائه می‌کنند، تا سه سال از برنامه عقب‌تر هستند.
چالش‌های صنعت دفاعی چین
پایگاه صنعتی دفاعی چین بدون مشکل نیست. این سازمان به شرکت‌های بزرگ دولتی با ساختارهای سازمانی پیچیده و گسترده متکی است که کارایی، رقابت و نوآوری را تضعیف می‌کند. همچنین ارتش چین با فساد قابل توجهی مواجه است. اواخر سال گذشته، پکن سه مقام عالی رتبه صنعت دفاعی را در یک پاکسازی ظاهراً مرتبط با فساد در فرآیند ارزیابی مناقصه‌ها برکنار کرد. چین نیز با برخی آسیب‌پذیری‌های زنجیره تامین، به‌ویژه در مورد موتورها، تراشه‌های پیشرفته، مدارهای مجتمع و تجهیزات تولیدی دست و پنجه نرم می‌کند. غرق شدن یک زیردریایی هسته‌ای چینی در کارخانه کشتی‌سازی ووچانگ در اوایل سال جاری نشان می‌دهد که چین هنوز راه درازی برای تولید برخی سیستم‌های پیچیده دارد. و حتی با وجود اینکه ارتش چین بزرگ و مجهز است، از زمان جنگ چین و ویتنام در سال 1979 هیچ تجربه رزمی مهمی نداشته است. اما این چالش‌ها مانع از پیشی گرفتن پایگاه صنعتی دفاعی چین از همتای آمریکایی خود در برخی زمینه‌های کلیدی نشده است.
چه باید کرد؟
آمریکا اکنون باید فاصله موجود را کاهش دهد. نخستین گام، شناسایی فوریت این مشکل و مقیاس راه‌حلی است که نیاز است. ابتکار ریاست جمهوری برای احیای پایگاه صنعتی دفاعی آمریکا می‌تواند با الهام از مدل‌های تاریخی مانند «هیئت تولیدات جنگی» روزولت، «دفتر بسیج دفاعی» هری ترومن و «هیئت آمادگی بسیج اضطراری» رونالد ریگان به این مهم دست یابد. به جای اینکه مسئولیت تدارکات و تولید را به تنهائی بر دوش وزارت دفاع بگذارد،ساختار جدید باید جهت گیری در سطح بالا را ارائه کند، اولویت‌ها را تعیین کند و بر سیاست‌ها، برنامه‌ها و رویه‌های ادارات فدرال درگیر در تولید دفاعی نظارت کند. چنین ساختاری همچنین به ادغام شورای امنیت ملی، دفتر مدیریت و بودجه، وزارتخانه ‌های خارجه و بازرگانی، کنگره، بخش خصوصی و سایر سازمان‌هایی که نقش‌های مهمی در پایه صنعتی دفاعی ایفا می‌کنند، کمک خواهد کرد.
واشنگتن همچنین باید به ضعف‌های آشکار در سیستم صنعتی دفاعی فعلی خود رسیدگی کند. وزارت دفاع- از جمله خدمات نظامی- به فرآیند قرارداد و خرید سریع‌تر، انعطاف‌پذیرتر و کمتر ریسک‌گریز نیاز دارد. برای شروع، این امر باید زمان‌های لازم برای اعطای قراردادها را کوتاه کند و به شرکت‌های نوآور کمک کند تا به سرعت از نمونه‌های اولیه به قراردادها منتقل شوند. همچنین کنگره باید تأمین مالی خرید چندساله برای مهمات کلیدی را انجام دهد. برای رسیدگی به کمبود نیروی کار، پنتاگون باید مشوق‌های مالی را به شرکت‌های دفاعی برای ارتقای مهارت و مهارت مجدد کارگران ارائه دهد. وزارت دفاع و کنگره همچنین باید در دبیرستان‌ها، مدارس 
فنی حرفه ای، دانشگاه‌ها و سایر مؤسساتی که افراد را برای مشاغل پایه صنعتی دفاعی آموزش می‌دهند، سرمایه‌گذاری بیشتری کنند.
آمریکا باید بخش کشتی سازی خود را احیا کند. بازگرداندن یارانه‌های طولانی مدت می‌تواند سرمایه‌گذاری در کارخانه‌های کشتی‌سازی تجاری کشور را تقویت کند، صنعت را مدرن و توسعه دهد و نیروی کار توانمندتر و رقابتی‌تر در این زمینه ایجاد کند. یک سال قبل از حمله ژاپن به «پرل‌هاربر» که آمریکا را به جنگ جهانی دوم کشاند، روزولت از کشور درخواست کرد تا «اکنون با تمام سرعت ممکن، هر ماشین، هر زرادخانه و هر کارخانه‌ای که برای تولید مواد دفاعی‌مان نیاز داریم، بسازیم»تسلیح مجدد سریع چین و جنگ‌های جاری در اوکراین و خاورمیانه نشانه‌هایی از فضای تیره و تار جهانی دارد. برای آماده شدن برای یک محیط زمان جنگ، آمریکا، باید یک بار دیگر از توصیه روزولت پیروی کند.