نگذاریم «ایران عزیزمان» پیر شود!
۱۰ باور غلط درباره فرزندآوری
افزایش جمعیت سالمندان در کنار کاهش نرخ زاد و ولد،
باعث شده کارشناسان از پیر شدن جمعیت ایران در آینده نزدیک به عنوان یک ابربحران یاد کنند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، طی چند دهه اخیر، نرخ زاد و ولد در ایران عزیزمان به طور قابل توجهی کاهش یافته است. عوامل فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی مانند تغییر نگرشها نسبت به خانواده و فرزندآوری در این کاهش نقش داشتهاند. در عین حال به دلیل بهبود شرایط بهداشتی و درمانی کشور و پیشرفتهایی که در زمینه درمان بیماریها حاصل شده، میزان امید به زندگی در بین مردم نیز افزایش یافته و همین باعث شده که افراد بیشتری به سنین سالمندی برسند.
افزایش جمعیت سالمندان در کنار کاهش نرخ زاد و ولد،
باعث شده کارشناسان از پیر شدن جمعیت ایران در آینده نزدیک به عنوان یک ابربحران یاد کنند.
بررسی روند تغییرات جمعیتی کشور، نشان میدهد که از سالهای ابتدائی دهه هفتاد و همزمان با ابلاغ قانون تنظیم خانواده، تعداد زاد و ولدها رو به کاهش رفته است و این روند کاهشی تا سال 1400 نیز با شیب بسیار تندی ادامه داشته است و پس از اجرای قانون جوانی جمعیت در کشور در سال 1400، روند شدید نزولی نرخ باروری در کشور متوقف شده است. این آمارها نشان میدهد که سیاستها و تصمیماتی که در سطوح کلان اتخاذ میشود، به شدت روی اذهان عمومی جامعه و روند باروری و فرزندآوری خانوادهها تأثیر میگذارد.
رئیس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت نیز با تأیید این موضوع میگوید: «مسائل فرهنگی بسیار بیشتر از مشکلات اقتصادی در افزایش تمایل به فرزندآوری دخیل است. به عبارت دیگر میتوان گفت انگارههای ذهنی زوجین در این باره دچار اشکال است که دچار کاهش جمعیت شدهایم. برای مثال باور به لزوم ازدواج در سن بالا، تصور کافی بودن داشتن یک یا دو فرزند، تأخیر در فرزندآوری پس از ازدواج، عدم ازدواج مجدد افرادی که طلاق گرفته یا همسر خود را از دست دادهاند، زیاد بودن فاصله بین موالید و تأخیر در بارداری از جمله باورهای نادرستی هستند که باعث کاهش فرزندآوری در سالهای اخیر شدهاند.»
وی با بیان این که حتی سقط جنینهایی که در کشور انجام میشود نیز متأثر از مسائل فرهنگی بوده است، میافزاید: «نخواستن فرزند بیشتر یکی از دلایل سقط جنین در کشور است و نتایج بررسیها نشان میدهد که نخواستن فرزند بیشتر تحتتأثیر شعارهای تنظیم خانواده طی سالهای گذشته بوده است.»
20میلیون نفری که هرگز متولد نشدند!
فاطمه محمدبیگی، رئیس فراکسیون خانواده مجلس شورای اسلامی درباره تأثیر این سیاستها بر میزان فرزندآوری خانوارها میگوید: «براساس سیاستهای تنظیم خانواده قرار بود از سال 1365 تا 1395 از 6.3 فرزندی به چهار فرزندی برسیم که البته این شیب سقوط بسیار تندتر بود. در این مدت، تعداد عقیمسازی دائمی در کشورمان چنان بالا گرفت که 20 میلیون نفر جمعیت بالقوهای که باید تولد مییافتند، هرگز متولد نشدند!»
در حال حاضر نرخ باروری کل یعنی تعداد فرزندانی که هر زن در سن باروری به طور متوسط به دنیا میآورد، 1.6 است یعنی هر زن ایرانی که در سنین 15 تا 49 سالگی قرار دارد کمتر از دو فرزند
به دنیا میآورد. این در حالی است که رئیس فراکسیون جمعیت مجلس میگوید برای جبران کاهش شدید جمعیت و خروج ایران از بحران پیری، هر خانواده باید 3 تا 5 فرزند به دنیا بیاورد.
توقعی که طبیعتاً با روند فعلی نرخ باروری، بسیار دور از انتظار به نظر میرسد، زیرا از سویی نرخ باروری 1.6 اختلاف فاحشی با نرخ باروری ایده آل برای کشور دارد و از سوی دیگر، قوانینی که قرار بود مشوق خانوادهها برای افزایش فرزندآوری باشند؛ به طور کامل اجرا نشده است. به طوری که رئیس فراکسیون خانواده مجلس دو سال
پس از اجرای قانون جوانی جمعیت، از اجرای صرفاً 30 تا 35 درصد مفاد این قانون خبر داد و 70 درصد از مواد قانونی در نظرگرفته شده برای تشویق زوجین به فرزندآوری، هنوز اجرائی نشده بود.
کشورهای دیگر چه میکنند؟
وقتی صحبت از پیری جمعیت میشود یکی از کشورهایی که نامش به میان میآید ژاپن است. جمعیت ژاپن در سال 2022 بیش از 800 هزار نفر کاهش یافت. این کاهش جمعیت باعث شد دولت مشوقهایی را برای فرزندآوری در نظر گیرد که از جمله آنها میتوان به افزایش کمکهزینه خانوادهها اشاره کرد. دولت ژاپن مقابله با کاهش نرخ زاد و ولد
را اولویت اصلی خود قرار داده است و در این راستا سعی کرده با راهاندازی اپلیکیشنهایی برای همسریابی و حتی مشوقهایی مانند تاکسی زایمان، جوانان را تشویق به ازدواج و فرزندآوری را به تجربه شیرینی برای زوجین تبدیل کند. ایده راهاندازی چنین تاکسیهایی، فراهم کردن آرامش برای مادران تا هنگام رسیدن به مرحله زایمان است. همچنین در برخی از شهرهای ژاپن، میزان هزینههای مهدکودک بسیار پایین تعیین شده تا خانوادهها دغدغهای برای نگهداری از فرزندان خود در طول روز و هنگام حضور در محل کار، نداشته باشند. بلغارستان نیز یکی از کشورها با بیشترین میزان حمایت از پدر و مادرهایی است که تازه صاحب فرزند شدهاند. در این کشور دستمزد زنانی که به مرخصی زایمان رفتهاند تا 58 هفته پرداخت میشود و پدران نیز برای مدتی بیش از دو هفته میتوانند در خانه بمانند و در حالی که دستمزد دریافت میکنند به همسرشان در نگهداری نوزاد کمک کنند.
در فنلاند، بستهای از کالاهای اساسیِ مورد نیاز نوزاد به والدین اهدا میشود؛ تمام خانوادههای فنلاندی پس از تولد فرزندشان جعبهای شامل لباس کودک و دیگر تجهیزات مورد نیاز او دریافت کردهاند. با وجود کاهش شدید نرخ تولد در اروپا در سال 2016 میلادی، فرانسه توانست به نرخ متوسط تولد 1.92 کودک به ازای هر زن دست یابد. در این کشور برای خانوادههای دارای فرزند مشوقهایی از جمله تخفیف مالیاتی، کمک هزینه سفر و حتی یارانه برای مراقبت از کودکان در نظر گرفته میشود.
باورهای غلط، مانع از فرزندآوری
چند گزاره غلط در حوزه سلامت در سالهای اخیر و تحت تأثیر شعارهای تنظیم خانواده ایجاد شده که باید ذهنیت جامعه نسبت به این مسائل اصلاح شود تا فرهنگسازی درستی در زمینه فرزندآوری شکل بگیرد و مشکل پیری جمعیت برطرف شود. در ادامه به بیان عمده باورهای غلطی که مانع فرزندآوری شدهاند و دلایل رد آنها از منظر علمی، اشاره میکنیم:
تصور غلط: بارداری حتماً باید با برنامهریزی قبلی باشد و برخی بچهها ناخواسته هستند.
واقعیت: واقعیت این است که 30 درصد بارداریها در دنیا بدون برنامهریزی قبلی هستند و در بسیاری از این موارد نیز هیچ مشکلی برای مادر و جنین پیش نیامده است.
تصور غلط: روشهای پیشگیری از بارداری خطری ندارد.
واقعیت: بسیاری از روشهای پیشگیری از بارداری از جمله مصرف قرصهای ضدبارداری توسط زنان، بسیار پرعارضه هستند و میتوانند باعث ایجاد لختههای خونی شوند.
تصور غلط: تأخیر در بارداری بدون مشکل است.
واقعیت: تأخیر در باردار شدن باعث افزایش احتمال ناباروری و تشخیص دیرهنگام آن میشود که این امر باعث دشوارتر شدن درمان ناباروری خواهد شد.
تصور غلط: فاصله موالید باید 3 تا 5 سال باشد.
واقعیت: اگر مادری در فاصله کمتر از سه سال نیز مجدداً باردار شود هیچ مشکلی ندارد.
تصور غلط: بارداری زیر 18 و بالای 35 سال پرخطر است.
واقعیت: بارداری در سنین زیر 18 و بالای 35 خطری ندارد فقط برخی از مادران در این سنین نیاز به مراقبت ویژه دارند ولی رسیدن به این سن مانع بارداری نمیشود.
تصور غلط: زنانی که طلاق گرفته و یا همسر خود را از
دست دادهاند نباید ازدواج کنند.
واقعیت: این گزاره نیز نادرست است زیرا در چنین باوری، توجهی به بعد عاطفی و روانی نیاز این زنان نمیشود.
تصور غلط: فاصله بین ازدواج و فرزندآوری نباید کم باشد.
واقعیت: هرچه در سالهای اول زندگی فرزندآوری رخ بدهد شانس تشخیص ناباروری و درمان بهنگام آن افزایش مییابد.
تصور غلط: ازدواج در سن پایین ایراد دارد.
واقعیت: سن طلایی ازدواج زیر 23 سال است. روانشناسان میگویند تا قبل از 25 سالگی مرحله شور عاطفی است به این معنا که دختر و پسر خیلی حسابگر نیستند و سختگیری بیحد و اندازه در انتخاب شریک زندگی ندارند درحالی که در سنین بالاتر سختگیری افراد افزایش مییابد و ازدواج سختتر میشود.
تصور غلط: یک یا دو بچه کافی است.
واقعیت: در این دیدگاه به فرزند به عنوان یک مسئله اقتصادی و فردی نگاه شده است درحالی که فرزند سرمایه است و هرچه تعداد فرزندان خانواده بیشتر باشد سرمایه آن خانواده بیشتر و کانون خانواده گرمتر است.
تصور غلط: افراد بعد از ازدواج نیاز به فرزند ندارند و میتوانند
به جای فرزند، حیوانات خانگی داشته باشند.
واقعیت: هیچ موجودی جای فرزند را نمیگیرد؛ حتی افرادی که سگ و گربه و حیوانات خانگی نگهداری میکنند علتش این است که در فطرت خود این حس را دارند که باید به یک موجود محبت کنند اما مصداق محبت آنها اشتباه است.