kayhan.ir

کد خبر: ۲۹۶۰۹۵
تاریخ انتشار : ۰۲ مهر ۱۴۰۳ - ۲۱:۳۰
 نقشه استعمار برای زنان- بخش هفدهم

ترویج افکار سکولار و ضداسلامِ فمینیسم در لبنان

 
 
 
سیدمحمدحسین راجی
در ادامه یادداشت قبل، در این یادداشت به موضوع مداخله در لبنان می‌پردازیم.
«کنگره آزادی فرهنگی» در سال 1950 به صورت مخفیانه توسط سیا تأسیس شد و مورد حمایت مالی و سیاسی این سازمان قرار گرفت. این کنگره در طول جنگ سرد به گسترش ارزش‌های آمریکایی در برابر نفوذِ اید‌ه‌های سوسیالیستی درسراسر جهان مشغول بود. در راستای کنترل سیاسی و اجتماعی مردم کشور لبنان، این کمیته به تأسیس یک مجله به نام «الحِوار» مبادرت ورزید و از رویداد‌های هنری، فکری، خیریه‌ای و... با موضوعات سکولاریسم، فمینیسم و آزادی جنسی حمایت کرد و به انتشار مقالاتی در زمینه‌ انتقاد به چارچوب‌های سنتی و بنیاد‌گرای اسلامی در حوزه‌های آزادی زنان، آزادی جنسی و... می‌پرداخت. در این مجله نویسندگانِ فمینیستِ ضداسلامِ معروفی به نگارش مقالات متعدد مشغول بودند.
یکی از محورهای محتواییِ این جریان فمینیستی استفاده از مفاهیم مبتنی بر آزادی جنسی مسئله قانونی کردن فروش و استفاده از تجهیزات پیشگیری از بارداری در لبنان بود. 
همچنین ترویج افکار سکولار و ضداسلامِ فمینیسم توسط کنگره‌ آزادی فرهنگی در لبنان در برهه‌های متعددِ تاریخی برای مقابله با جریان محور مقاومت در لبنان و فلسطین مورد استفاده‌ قرار گرفت؛ به عنوان مثال یکی از اصلی‌ترین مشارکت‌کنندگان در جنگ داخلی 1975-1990 و انقلاب سرو 2005 جریان فمینیسم لبنان بود که از انگیزه‌های مهم آنان در سرنگون کردن حکومت وقت لبنان در هر دو دوره گرایش دولت به جریان مقاومت و حزب‌الله و سوریه بود. علت این موضوع هم این بود که پس از اینکه اسرائیل در سال 1982 برای حمایت از تروریست‌های فالانژ (که نه تنها ضد مسلمان، بلکه ضد مسیحیان نیز بودند) در لبنان مداخله نظامی کرد. یکی از اثرات مداخله مذکور این بود که حجاب در نزد زنان لبنانی به نماد مقاومت تبدیل شد. همچنین تحت تاثیر تجاوز اسرائیل، غالب مردم لبنان به یک وحدت و همدردی جمعی رسیدند و شکاف‌های اجتماعی که تحت تأثیر جنگ داخلی توسط تروریست‌های اسرائیلی و فالانژ ایجاد شده بود، از بین رفت. لذا ایالات متحده به دنبال این بود که با ترویج این‌گونه اندیشه‌های فمینیستی در جریانات داخلی این کشور، شکاف ایجاد کند.
در جریان جنگ‌های داخلی لبنان حضور قدرت‌های غربی به بهانه مسائل فمینیستی به وقوع پیوست. پس از اشغال فلسطين توسط رژيم صهيونيستي در سال 1948، هزاران آواره فلسطيني به لبنان سرازير شدند. بخشی از لبناني‌ها معتقد بودند كه جنبش‌هاي فلسطيني از لبنان عليه دشمن صهيونيستي عمليات انجام مي‌دهند و كشور ما بايد تاوان آن را پس بدهد. همین موضوع عامل درگیری فلسطینیان و لبنانی‌ها می‌گردید. از طرفی جنگ داخلی لبنان در دوره جنگ سرد اتفاق افتاد و سوسیالیسم در لبنان چه در میان مسیحیان و چه در میان مسلمانان بسیار محبوب بود. سوسیالیست‌ها مشی ضداسرائیلی داشته و طرفدار آزادی فلسطین بودند. لذا آمریکا و اسرائیل، چه به خاطر شوروی و نفوذ سوسیالیسم و چه به خاطر سرکوب فلسطینیان، سعی در تداخل در امور داخلی کشور لبنان داشتند. در همین راستا رژیم صهیونیستی به حمایت از فالانژ‌ها که در میان مسیحیان یک اقلیت محسوب می‌شدند، پرداخت. این گروه از مسئله مخالفت اسلام با حقوق زنان برای بسیج کردن زنان مسیحی، علیه جریان اسلامی و فلسطین استفاده کردند.
انقلاب سرو در سال 2005 در کشور لبنان، پس از ترور رفیق حریری، نخست‌وزیر وقت این کشور، به وقوع پیوست. دلیل ترور، نزدیک شدن او به حزب‌الله برخلاف منافع آمریکا و اسرائیل بود. زنان هم رهبر و هم شرکت‌کننده در این تظاهرات بودند. تظاهرکنندگان خواستار تحقیقات بین‌المللی درباره شرایط قتل حریری، دستگیری افسران ارشد امنیتی در دولت لبنان و خروج کامل نیروهای سوری از خاک لبنان شدند. این در حالی بود که 15 سال بعد، در سال 2020 دادگاه ویژه لبنان، که با قطعنامه 1664 و 1757 شورای امنیت سازمان ملل متحد در سال 2009 رسماً ایجاد شده بود، به این نتیجه رسید که حزب‌الله و سوریه در این ترور نقشی نداشتند.
انقلاب سرو دو رهبر زن به نام‌های «نورا جنبلاط» و دیگری «اَسما ماریا انداروس» داشت. نورا جنبلاط به مدت سه ماه بخش زیادی از اعتراضات را مدیریت و سازماندهی کرد! اسما ماریا آندراوس، دقیقا روز بعد از ترور دادخواستی مبنی بر اینکه دولت حامی حضور نظامی سوریه در لبنان باید استعفا کند، نوشت! و در عرض 4 روز یک جنبش شکل گرفت.
انقلاب سرو فضای مناسبی برای پیشبرد اهداف فمینیسم آمریکایی فراهم کرده بود و زنان نقش قابل ملاحظه‌ای در شعله‌ورتر کردن انقلاب داشتند. فردای انقلاب سرو کمپین‌هایی برای افزایش آگاهی در مورد خشونت خانگی و همچنین وضعیت کارگران مهاجر و اقلیت‌های جنسی(منظور همجنس‌بازان) شکل گرفت. برای نمونه می‌توان به سازمان‌هایی مانند النسویه و کافا اشاره کرد که به مسائلی مانند محیط زیست، هنر زنان و تنوع جنسی اشاره کرد. اغلب این سازمان‌ها خواهان خدمات بهداشت جنسی و آموزش جنسی بدون قضاوت و تضمین دسترسی ایمن به سقط جنین بودند و از حذف برخی قوانین تنبیهی علیه زنان (منع زنا و سقط جنین) و عادی‌سازی قوانین برای مجازات جنایات ناموسی حمایت می‌کردند.
اکتبر 2019 نیز نقطه آغاز مهم‌ترین تحولات لبنان در دهه اخیر محسوب می‌شود. در این تاریخ مردم لبنان در سایه شرایط وخیم اقتصادی که در نتیجه فساد مقامات دولتی این کشور از دوره‌های گذشته تاکنون در لبنان به وجود آمده اقدام به برگزاری تظاهراتی گسترده به‌منظور مقابله با این شرایط و محاکمه فاسدان کردند. در این میان آمریکا از همان روزهای آغازین اعتراضات مردمی لبنان، شروع به موج‌سواری بر این تظاهرات‌ها کرده و از طریق سفارت واشنگتن در بیروت و مهره‌های خود و به‌ویژه بازی‌های رسانه‌ای در تلاش برای تحریف روند اعتراضات در جهت منافع خود بود. برجسته‌سازی زنان دوباره شروع شد. برای نمونه ملک العلویه با لگد به بادیگارد وزیر آموزش لبنان حمله می‌کند و به «ملکه لگد» معروف می‌شود.
سازمان همجنس‌بازی الحلم‌، نیز در اعتراضات اکتبر 2019 بسیار فعال بود. حلم اولین سازمان همجنس‌بازی ثبت شده در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا است. تا پیش از این اعتراضات همجنس‌بازان در لبنان در این حد اعلام حضور نکرده بودند و حضور آن‌ها بی‌سابقه بود. شعار آنها این بود که اصلاحات برای همه مردم لبنان باید انجام شود. آن‌ها در وسط میدان انقلاب لبنان خیمه‌ای برپا کردند و با شعار «همه ما یعنی همه ماست»، افراد همجنس‌باز را به شرکت فعال در تظاهرات، ایجاد فضای امن برای بسیج و سازماندهی آن‌ها و همچنین اعلام صریح به معترضان در مورد مشارکت و دخالت افراد همجنس‌باز در انقلاب، تشویق کردند.