kayhan.ir

کد خبر: ۲۹۵۹۵۷
تاریخ انتشار : ۰۱ مهر ۱۴۰۳ - ۲۰:۳۸
بایسته‌های تبلیغ ارزش‌های ایثار و شهادت-بخش نخست

چرایی و چگونگی انتقال فرهـنگ دفاع مقدس به نسل جدید

 
 
 
گروه گزارش
«دفاع مقدس را باید درست بشناسیم و به نسل‎‌های آینده معرفی کنیم؛ اگر نسل‌های پی‌در‌پی ما دفاع مقدس را بشناسند که در این واقعه مهم ملت ایران چگونه توانستند خود را به سکوی پیروزی برساند، درس‌های بزرگی خواهند گرفت.» این بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی که سال گذشته در آستانه هفته دفاع مقدس مطرح شدند، یادآور اهمیت انتقال فرهنگ و ارزش‌ها و سبک زندگی مقاومت و پایداری به نسل امروز و نسل‌های آینده است. 
نسلی که امروز توسط رسانه‌ها و ابزارهای فرهنگی جدیدی محاصره شده‌اند و کار فرهنگی برای آنها با پیچیدگی‌های بیشتری همراه است، اما تجربه نشان داده که مخاطب قراردادن فطرت پاک و رهایی‌طلب انسان‌ها، می‌تواند کارساز و تحول‌آفرین باشد. همچنان که بسیاری از جوانان بعد از آشنایی و ارتباط با برخی از شهدا، دچار انقلاب روحی و شخصیتی شدند و مسیری تازه و بالنده را در زندگی‌شان در پیش گرفتند. به طور مثال، شهید ابراهیم‌هادی یکی از شهدای زندگی‌ساز است.
هویت و ماهیت فرهنگ ایرانی
بسیاری از آثار فرهنگی و ادبی درگذشته، در بازسازی هویت ملی و مذهبی ایرانیان تأثیرگذار بوده‌اند. مثل شاهنامه فردوسی که چنین کارکردی را در طول تاریخ داشته است. اما همه فرازهای فرهنگ اسلامی، شیعی و ایرانی در هشت سال دفاع مقدس متبلور شد و هویت ما در جبهه‌ها جلا یافت. فرهنگی که خودش ریشه در فرهنگ و تاریخی والاتر یعنی عاشورای حسینی‌(ع) داشت و موجد خلق حماسه‌های بی‌بدیلی در آن هشت سال و جبهه‌های بعدی شد.
علیرضا حجت ایثارگر و از همرزمان سردار شهید حاج‌قاسم سلیمانی در جبهه‌های جنگ تحمیلی به گزارشگر کیهان می‌گوید: «آمریکا و اسرائیل الان جلوی حماس نمی‌توانند بایستند، جلوی یمن نمی‌توانند بایستند، اینها هیچ غلطی نمی‌توانند کنند جز بچه‌کشی، زن‌کشی، کشتن آدم بی‌گناه بدون اسلحه. این هنر نیست؛ وگرنه اگر قرار است بجنگند، اسلحه‌شان را بردارند رو‌به‌رو بیایند. هر سلاحی هم می‌خواهند بیاورند، از گنبد آهنینشان گرفته تا موشک‌هایشان بیاورند؛ اگر توانستند جلوی یک گردان از نیروهای جمهوری اسلامی بمانند، آن موقع ادعا کنند. اینها در عملیات اروند- عذرخواهی می‌کنم- لباس‌هایشان را خراب کرده بودند. اینها نظامی‌های آنها هستند، ولی یک نظامی ما دستش قطع شده بود و می‌گفت: «دست من را پنهان کنید تا گردان روحیه‌اش ضعیف نشود.» بله محور خدا، محور نترسیدن است. محور شیطان محور ترسو بودن و زن‌کشی و بچه‌کشی است.»
محسن اسلام‌زاده، مستندساز و فعال رسانه‌ای در حوزه مقاومت درباره اهمیت فرهنگ دفاع مقدس در گفت‌وگو با گزارشگر کیهان می‌گوید: «ما در دورانی به سر می‌بریم که اوج هجمه فرهنگ غربی و غیربومی است. البته این مشکل در سایر جوامع نیز وجود دارد و مردم در آمریکای لاتین، آفریقا، آسیا، روسیه و حتی در اروپا هم از نظر فرهنگی و ذهنی با چالش حمله از سوی آمریکا و فرهنگ لیبرالی مواجه هستند. اما سؤال این است که در این شرایط چه باید بکنیم. به‌عنوان یک پدر دارای سه فرزند کودک و نوجوان برایم سؤال است چگونه بچه‌هایم را از نظر فرهنگی و اخلاقی محافظت کنم! به نظرم یکی از جاهایی که می‌تواند در این زمینه به ما کمک کند، فرهنگ دفاع مقدس است. چون در دفاع مقدس، هم دین، هم زیبایی، هم عشق، هم عقل، هم هیجان، هم حماسه، هم اسطوره... همه چیز هست. در واقع دفاع مقدس، یک کپی کوچک از کربلاست! دفاع مقدس یک گنجینه است؛ خون در رگ‌های جامعه است. خیلی از جوان‌ها را دیده‌ام خودشان را در مقابل هجوم‌های زمانه حفظ کرده‌اند؛ دلیلش هم ارتباط نزدیک با فرهنگ دفاع مقدس است.»
وی ادامه می‌دهد: «من خودم وقتی از دفاع مقدس و جبهه مقاومت برای فرزندانم می‌گویم، دنیا را بهتر می‌فهمند؛ خیر و شر، کفر و دین، خدا، ایثار و ازخودگذشتگی برای آن‌ها در دفاع مقدس بهتر قابل‌درک است. پسرم علی آقا با اینکه در سنین کودکی است؛ اما به شدت طرفدار فلسطین و متنفر از آمریکا و اسرائیل است. یکی از اقوام به او گفت که ما نباید علیه هیچ کشوری «مرگ بر...» بگوییم. اما این پسر با اینکه 6-7 سال بیشتر ندارد، با منطق و ادب به مخاطبش یاد داد که چرا باید مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل بگوییم. این به‌خاطر بهره این کودک از فرهنگ دفاع مقدس است. صحبت کردن درباره این‌گونه مسائل باعث مردانه شدن بچه‌های ما می‌شود.»
این مستندساز بیان می‌کند: «اما متأسفانه نتوانسته‌ایم از این گنج به‌اندازه کافی استفاده کنیم؛ من که دوربین به دست دارم، شما که قلم در دست دارید، شاعران و سینماگران و مسئولین، ده‌ها کار درباره دفاع مقدس انجام داده‌ایم اما نتوانسته‌ایم به طور یکپارچه و منسجم حق مطلب را ادا کنیم. مشکلاتی مثل عدم مدیریت تولید آثار، تناقض‌های رفتاری برخی مسئولین، نگاه موزه‌ای و نوستالژیک به شهدا از عوامل عدم استفاده کامل و تمام از ظرفیت فرهنگ دفاع مقدس است.»
اسلام‌زاده بیان می‌کند: «من مدت‌ها در سیستان و بلوچستان کار مستندسازی کرده‌ام؛ آدم‌هایی را آنجا دیده‌ام، خانواده شهدایی که ما آنها را نادیده گرفته‌ایم و این یک خیانت است. 
شهدایی که برخی از آنها نخبه بودند، هر کدام یک قهرمان بودند و در دوران دفاع مقدس گل کاشتند. ما با نادیده‌گرفتن چنین قهرمانانی در حال اسطوره‌زدایی هستیم. در کشورهای دیگر، برای یک سرباز که جانش را فدای نجات کشورش کرده برنامه‌های مختلف اجرا می‌کنند، ما در ایران در هر نقطه صدها جوان داشتیم که خود را فدای این سرزمین کردند که هر کدام می‌توانند قهرمان یک روایت یا اثر هنری باشند.»
وی یادآور می‌شود: «کم‌توجهی به فرهنگ دفاع مقدس گاهی این فکر را در من ایجاد می‌کند که نکند برخی از این فرهنگ می‌ترسند و آن را مخالف منافعشان می‌دانند! چون در این فرهنگ، باکری را داریم که وقتی شهردار شد آن گونه با مردم رفتار می‌کرد، کاوه را داریم که خودش جلوتر از همه نیروهایش حرکت می‌کرد، بروجردی را داریم که رفتارش با مخالفانش شهره است، چمران را داریم که وزیر بود اما ببینید کجا شهید شد، بابایی را داریم که هر چه درجه‌اش بالاتر می‌رفت خانه‌اش پایین‌تر می‌رفت. اینها الگوهای فرهنگ اسلامی هستند و شاید برخی نخواهند این الگوها مطرح بشوند. یمنی‌ها این فرهنگ را الگو قرار دادند و امروز عزیز شده‌اند؛ اما متأسفانه برخی از ما در حال فراموش‌کردن این فرهنگ هستیم.»
این فیلمساز درباره چگونگی ترویج و تبلیغ فرهنگ دفاع مقدس به نسل جدید هم می‌گوید: «شناخت از هر چیزی از کانال هنر و روایت صورت می‌گیرد. ما باید قصه خلق کنیم. به طور مثال اخیراً یک کار خوب در تلویزیون دیدم که سراغ مادران شهدا در نقاطی مثل کردستان و آذربایجان و بلوچستان و در بین ترکمن‌ها و... رفته است و حرف آنها را بیان می‌کند.»
اسلام‌زاده در پایان تصریح می‌کند: «جامعه ما امروز بیش از هر زمان دیگری به اعتمادبه‌نفس نیاز دارد و این مهم از طریق دفاع مقدس تأمین می‌شود. به همین دلیل هم رهبر انقلاب از دفاع مقدس با عنوان «گنج» یاد کرده‌اند. بدون تردید گنج دانستن دفاع مقدس یک واقعیت است؛ اما به شرطی که بتوان روایت‌های خوب و هنرمندانه و با فرم قوی و جدید و به‌دور از ریا و شعارزدگی فراهم کرد.»
فرهنگ اقتدار آفرین
بدون تردید قدرت امروز ما مدیون شهدا و فرهنگ دفاع مقدس است. هر جا این فرهنگ عمق بیشتری یافت، ما به پیروزی‌های بیشتری رسیدیم و هر لحظه که از پایداری و مقاومت دور شدیم، دچار پسرفت و خسارت شدیم.
جانباز محمدعلی طاهری سرهنگ بازنشسته پدافند هوائی ارتش در گفت‌وگو با کیهان می‌گوید: «اگر جمهوری اسلامی قدرت نظامی نداشت قدرت‌های مستکبر عالم هرگز پای میز مذاکره با ما نمی‌نشستند. این‌که آنها حاضر شدند با ما سر یک میز بنشینند تنها دلیلش قدرت نظامی ایران است، آنها از حمله‌کردن به ایران ترس و واهمه دارند، به‌خاطر همین ترس است که دشمنی خود را از راه‌های دیگر مانند اقتصاد و مبارزه فرهنگی و غیره دنبال می‌کنند. اگر نمی‌ترسیدند لحظه‌ای در حمله‌کردن به ایران درنگ نمی‌کردند. ما در حوزه‌های نظامی ازهرجهت پیشرفت‌های چشمگیری داشتیم. من تقریباً ده سال است که بازنشسته شدم؛ اما چون در مراکزی مانند اصفهان خدمت کردم از آخرین اطلاعات و پیشرفت‌ها تا حدودی اطلاع دارم. قطعاتی که در تهران و جاهای دیگر ساخته می‌شد را برای چک‌کردن به اصفهان می‌فرستادند، به همین دلیل من تا حدودی از پیشرفت‌ها در قطعه‌‌سازی و این‌گونه امور اطلاع دارم و می‌توانم بگویم ما در وضعیت بسیار خوبی به لحاظ پیشرفت نظامی هستیم.»
وی تأکید می‌کند: «به نظر من اکثر مردم ایران ناخودآگاه از روحیه مقاومت و پایداری برخوردارند. در دوران دفاع مقدس همه مردم در حال تلاش بودند، هر کس با توجه ‌به توانی که داشت در جبهه یا پشت ‌جبهه کاری انجام می‌داد، امروز هم همان‌طور است؛ اگر موقعیتی پیش بیاید معلوم می‌شود که جوان‌های ما مانند جوان‌های دوران دفاع مقدس همین روحیه ایثار و فداکاری و شهادت را دارند.»
جنگ امروز پیچیده‌تر است
رزمنده دوران دفاع مقدس حاج‌محمد حاجی‌زاده که همشهری دلیران تنگستان است و در روستای دلوار بوشهر زندگی می‌کند، جنگ امروز را جنگ فرهنگی می‌داند و به کیهان می‌گوید: «امروز جبهه ما سخت‌تر از جبهه د‌وران دفاع مقدس است. در جبهه‌های هشت سال دوران دفاع مقدس دشمن روبه‌رو بود، شلیک می‌کرد و مشخص بود. صدای تیر و تفنگ بود و جواب می‌دادیم و با دشمن درگیر می‌شدیم، اما امروز جنگ، جنگ نرم است و دشمنان از طریق فضای مجازی و از طریق بمباران‌های تبلیغاتی فکر و ذهن جوانان ما را تخریب می‌کنند و به سمت دیگر سوق می‌دهند و هدایت می‌کنند.»
وی می‌افزاید: «امروز جهاد فرهنگی باید در رأس امور باشد. مسئولان امر در ارتباط با فرهنگ و جوانان در مدارس و دانشگاه‌ها همت بگمارند و با بصیرت‌افزایی و آگاهی دادن به نسل جوان و نوجوان در این عرصه از میدان جنگ با پیروزی خارج شوند. دشمن از نظر اقتصادی نظامی و... حریف ما نشد، اما اگر بیدار نباشیم، در عرصه فرهنگی ضربه می‌خوریم. اکنون متأسفانه در این عرصه ضربه‌هایی خورده‌ایم، تعدادی از این‌ ضربه‌ها به‌خاطر عدم آگاهی بعضی از مسئولین ماست و برخی به دلیل غفلت و بی‌توجهی جوانان و نوجوانان و خانواده‌هاست که کم ‌و بیش بی‌بندو‌باری از طریق شبکه‌های مختلف در حال رواج است. ما در کنار مرز هستیم و بدون دیش ماهواره از طریق آنتن معمولی می‌توانیم چندین شبکه خارجی را بگیریم که سم‌پاشی علیه اسلام و نظام و سم‌پاشی علیه حجاب است و این زمینه در استان‌های مرزی آماده است. باید توجه بیشتری به استان‌های مرزی صورت گیرد تا در این زمینه موفقیت حاصل شود».
مثل حاج‌قاسم
بسیاری به ‌اشتباه تصور می‌کردند که بعد از جنگ تحمیلی و با پشت سر گذاشتن دوران سازندگی و نوسازی و پیشرفت‌های اقتصادی و علمی و صنعتی در کشورمان، فرهنگ مقاومت خاموش می‌شود؛ حتی در برخی از دولت‌ها تلاش شد تا این فرهنگ حذف شود، اما نه‌تنها فرهنگ مقاومت خاموش نشد؛ بلکه جریان دفاع از حرم نشان داد که مقاومت در نسل جدید هم می‌درخشد و ستاره‌های جاودانی رخ نمودند. اما چطور می‌توان چون شهیدان محسن حججی، حاج‌قاسم و... ستاره شد؟ علیرضا حجت همرزم حاج‌قاسم پاسخ می‌دهد: «اگر کسی می‌خواهد مثل حاج‌قاسم شود، باید ببیند آقا چه می‌گوید. فقط گوش ‌به ‌فرمان باشد. شما ببینید حاج‌قاسم عصبانی می‌شد؛ اَخم می‌کرد نمی‌دانم تَشَر می‌زد؛ فرماندهی می‌کرد همه کارها را می‌کرد؛ اما مهم‌ترین حُسنی که داشت، این‌ بود که مطیع محض بود. اطاعت محض می‌دانید چیست؟ یعنی دیگر نگویی آقا چرا این‌جوری به من گفت؟ باید هر چه که گفت، بگویی چشم. حاج‌قاسم همین بود. می‌گویند: «آقا اطاعت فقط از خدا است.» پس چرا خدا گفته است: «بعد از من پدر و مادر؟» تو اگر از پدرت اطاعت نکنی، از خدا هم اطاعت نمی‌کنی. اطاعت این است. از سلسله ‌مراتب خانواده شروع می‌شود تا به رهبر جامعه تا به امام‌زمان (ارواحنافداه) تا پیامبران تا خدا. این اطاعت محض خدایی می‌شود. حاج‌قاسم همین بود. هر کسی خواست حاج‌قاسم بشود، باید این مثال را دنبال کند.»