kayhan.ir

کد خبر: ۲۹۳۷۰۲
تاریخ انتشار : ۲۲ مرداد ۱۴۰۳ - ۲۱:۲۳

اخبار ویژه

 
 
آبروی ما رو بردی ولی باز هم حداقل 60 درصد کابینه مال ماست(!)
 
نشریات و محافل منسوب به اصلاح‌طلبان واکنش‌های متفاوتی نسبت به ترکیب کابینه پیشنهادی رئیس‌جمهور به مجلس نشان دادند. برخی آقای پزشکیان را سرزنش و ملامت کرده‌اند و برخی دیگر می‌گویند دست‌کم 60 درصد لیست کابینه را خود اصلاح‌طلبان بسته‌اند و با محاسبه معاونان رئیس‌جمهور این درصد بیشتر هم می‌شود.
در این زمینه محسن رنانی عضو تندرو «شورای راهبری دولت چهاردهم» با حمله به رئیس‌جمهور نوشت: «آقای پزشکیان، آبروی ما را بردی! امید ما را ناامید کردی! رئیس‌جمهورِ فقط یک ماه عزیز، انگار تو ایرانی نیستی!؟ تو نمی‌دانی که برای مردم ایران تراز سیاستمدار صادق و پاک و قدرتمند، فقط امیرکبیر است و مصدق و موسوی؟؟ پس برای چه نشسته‌ای و دم فروبسته‌ای؟ نکند در پشت‌صحنه با اصحاب قدرت بسته‌ای؟ آقای پزشکیان آبروی ما را بردی! امید ما را ناامید کردی! هنوز رئیس‌جمهور نشده رفوزه شدی! ای‌کاش می‌دانستی که در ایران رئیس‌الوزرای عاقبت‌به‌خیر فقط کسی است که یا در حمام رگش را بگشایند یا با تبعید به روستا دق‌مرگش کنند و یا در حصر، گرد مرگ بر سر و رویش بپاشند.»
در همین حال حمیدرضا جلایی‌پور، در روزنامه سازندگی نوشت: در اولین نگاه، لیست پیشنهادی هیئت وزیران، هفت وزیر عالی و اصلاح‌طلب دارد اما ممکن است که مجلس به این افراد رای ندهد و آنها را بیندازد و در عوض وزرای پیشنهادی کشور، اطلاعات و آموزش‌وپرورش را که ضعیف هستند، تایید کند... در همین ابتدا که لیست اعلام شد، عده‌ای راضی و عده‌ای ناراضی بودند. این دو گروه از دو زاویه به لیست نگاه کردند. آنهائی که می‌گویند لیست وزرا خوب است به وزاری ارشاد، خارجه، اقتصاد، رفاه، میراث فرهنگی، بهداشت اشاره می‌کنند که واقعاً هم عالی هستند و آنهائی که می‌گویند، کابینه پاس گل به قالیباف است به وزرای اطلاعات، کشور و آموزش‌وپرورش و جوانان نگاه می‌کنند که بله نظر درستی است. به نظرم آن اصلاح‌طلبانی که در انتخابات فعال بودند از حدود ۱۴ وزیر اصلاح‌طلب راضی‌اند و بیشتر نگران آن هستند که مجلس وزرای خوب را تایید نکند؛ لذا باید منتظر روزهای رای اعتماد ماند و دید مجلس چه تصمیمی می‌گیرد و با این لیست چه خواهد کرد. نکته آخر نیز لازم است یادآوری کنم که آقای ظریف کمیته‌ها و شورای راهبری را مدیریت کرد و ۶۰درصد لیست وزرای پزشکیان که امروز می‌بینیم، حاصل کار شورای راهبری و کمیته‌هاست».
اما روزنامه آرمان در تحلیلی با عنوان «آقای رئیس‌جمهور این تذهبون؟!» می‌نویسد: بالاخره انتظارها به سر رسید و پس از گمانه‌زنی‌های بسیار طی یک‌ماه گذشته رئیس‌جمهور در نهایت وزرای پیشنهادی خود را به مجلس معرفی کرد. کابینه‌ای که چندان قرابتی با صحبت‌ها، نگرش‌ها و شعارهای مسعود پزشکیان نداشت و سنخیتی نیز با پایگاه رای و انتظاراتی که مردم رای‌دهنده به او از کابینه وی داشتند، نداشت. بسیاری از فعالان سیاسی و کاربران مجازی انتقادات تندی را نسبت به رئیس‌جمهور درخصوص کابینه معرفی‌شده وارد کردند. پزشکیان آن‌قدر که حد و حدودی برای دولت خود تعیین نکرد و همه را دربر گرفت. همه افراد و جریانات به خود اجازه دادند که برای او و دولتش تعیین تکلیف کنند و حتی برای چینش کابینه نفراتی را پیشنهاد دهند. اصلا چرا باید رئیس‌جمهور بخواهد که به عبارتی هوای همه جریانات سیاسی یا مجلس و... را داشته باشد که به قول خودش در نهایت نخواهد با آنها دعوا کند؟ این حق رئیس‌جمهور است آن‌طور که دوست دارد افرادی را در کابینه بچیند که می‌تواند با آنها کار کند و بر طبق گرایشات سیاسی و نوع نگاه‌های خود وزرایش را انتخاب کند. اما پرسش از رئیس‌جمهور محترم این است که کابینه پیشنهادی شما آیا حتی رنگ و بویی از دولت خاتمی دارد یا اینکه امتداد دولت سیزدهم یا به عبارتی دولت دوم رئیسی است. بسیار گفتند که مردانی از دولت رئیسی در دولت پزشکیان باقی خواهند ماند؛ اما گفتیم شایعه است و پزشکیان با کارشناسان پیش می‌رود، اما معرفی حجت‌الاسلام خطیب به‌عنوان وزیر اطلاعات، عباس علی‌آبادی به‌عنوان وزیر نیرو و امین‌ حسین رحیمی به‌عنوان وزیر دادگستری نشان‌دهنده این است که دولت قرار است به اسم وفاق ملی ملغمه‌ای از دولت رئیسی، برخی مردان دولت روحانی و نفرات تازه‌وارد باشد. آقای پزشکیان أین تذهبون؟ به کجا چنین شتابان؟
روزنامه هم‌میهن نیز با اشاره به شوکه شدن اصلاح‌طلبان نوشت: انگار تشتی آب سرد بر روی آنان ریخته باشند. انتظارشان بسیار بود و آنچه حاصل شد، بسیار اندک. پرسش اصلی این است که بسیاری از انتظارات نادرست بود؛ یا آنچه حاصل آمده و متناسب با آن انتظار نمی‌نماید، باید به چالش کشید؟ به نظر می‌رسد هر دو سوی این معادله، نیازمند تجدیدنظر و نقد است. از یک‌سو، می‌توان و لازم است پزشکیان را بابت تعدادی از گزینه‌های پیشنهادی‌اش به نقد کشید و یا دست‌کم از او خواست چنان‌که وعده داده بود، به‌صراحت با حامیان و رای‌دهندگان سخن گوید و توضیح دهد این گزینه‌های نامتناسب با انتظارات از کجا و چگونه آمده‌اند و منطق رئیس‌جمهور برای پذیرش آنان چه بوده است؟ اما در عین ‌حال، سکه کابینه چهاردهم روی دیگری هم دارد. روی دیگر سکه و نیمه‌پر لیوان این است که حدود ۶۰درصد وزرای پیشنهادی برآمده از سازوکار نسبتاً شفاف و دموکراتیکی است که این‌بار با مشارکت گسترده نخبگان سیاسی و فرهنگی و کارشناسان و متخصصان حوزه‌های مختلف شکل گرفت و اغلب گزینه‌های خروجی این سازوکار هستند. 
محمد فاضلی نیز می‌گوید: مسعود پزشکیان که اعضای کابینه‌اش را معرفی کرد، سیلی از انتقاد به ایشان راه افتاد. اصلاح‌طلبان، بالأخص جبهه اصلاحات، تمام‌قد در کمیته‌های مشورتی انتخاب وزرا حاضر شده‌اند و برای نامزد کردن گزینه‌های خودشان از هیچ تلاشی دریغ نکرده‌اند. آنها حتماً در جریان جزئیات مذاکرات منجر به انتخاب کابینه هستند، می‌دانند چه تلاش‌هایی شده و چه گزینه‌هایی رد شده‌اند و امکانی برای قرار دادن آنها در فهرست نبوده است. اما حالا شاکی فهرست وزرای پیشنهادی هستند. حداقل ۱۰ وزیر پیشنهادی کاملاً قابل دفاع در فهرست پیشنهادی را نمی‌بینند، و کلیت کابینه را زیر سؤال می‌برند و مسعود پزشکیان را در همین ابتدای کار تنها می‌گذارند و سودای بی‌اعتبار کردنش را دارند.
 
 
اعتماد به نفس اسرائیل با طوفان الاقصی و حمله موشکی ایران ضربه خورد
 
نشریه آمریکایی می‌گوید اعتماد به نفس اسرائیل پس از عملیات طوفان‌الاقصای حماس در ماه اکتبر و عملیات غیرقابل پیش‌بینی ایران در ماه ‌آوریل و حمله موشکی به اسرائیل ضربه خورده و اسرائیل به همین دلیل مرتکب برخی ترورها شده است. فارن افرز در یادداشتی نوشت: دامنه جنگ میان اسرائیل و حماس در غزه که ده ماه از زمان آغاز آن می‌گذرد، مدت‌هاست که از محدوده جغرافیایی محلی خود خارج شده و موجب افزایش تنش‌های نظامی خطرناکی در منطقه خاورمیانه شده است. این تنش‌ها در درگیری‌های مرگبار در مرز بین اسرائیل و لبنان، حملات حوثی‌ها در دریای سرخ و علیه تل‌آویو، حملات نیرو‌های شبه‌نظامی وابسته به ایران علیه نیرو‌های آمریکایی در عراق و سوریه و حتی رویارویی مستقیم بین ایران و اسرائیل نمود یافته است. اما اخیرا در یک بازه زمانی ۲۴ ساعته، اسرائیل مسئولیت ترور فواد شکر، یکی از فرماندهان ارشد حزب‌الله لبنان در بیروت را برعهده گرفت و بدون پذیرش رسمی مسئولیت، اقدام به ترور اسماعیل هنیه، رئیس شاخه سیاسی حماس در جریان سفرش به تهران کرد.
این دو اقدام موجب شده تا بسیاری از ناظران نگرانی خود را از وقوع یک جنگ منطقه‌ای ابراز نمایند. سؤال اینجاست که چرا اسرائیل اکنون در حال افزایش تنش آن هم به این شکل پرریسک و خطرناک است؟ مطمئناً حملات اخیر به خودی خود بی‌سابقه تلقی نمی‌شوند. اسرائیل سابقه‌ای طولانی در ترور رهبران فلسطینی در کارنامه دارد و صد‌ها نیروی رزمی حزب‌الله را در لبنان و سوریه هدف قرار داده است.
دور‌های قبلی افزایش تنش در طی ده ماه گذشته منجر به وقوع یک جنگ تمام‌عیار نشده است. اما هرگز تضمینی برای کاهش تنش و مهار اقدامات تنش‌زا وجود ندارد. محاسبات عقلانی هر دولتی برای خویشتنداری می‌تواند به یکباره تحت‌الشعاع تحولات میدانی قرار گرفته و منجر به اشتباهات محاسباتی و یا حتی تصمیمات استراتژیک آگاهانه برای تحریک یک جنگ گسترده شود. 
برای درک محاسبات فعلی اسرائیل، باید نحوه تغییر روحیات حاکم آن پس از حادثه ۷ اکتبر را درک کرد. قبل از حمله حماس، اعتماد به نفس اسرائیل به اوج خود رسیده بود. تل‌آویو معتقد بود که دولت‌های عربی حتی اگر اختلافات خود با فلسطینیان را نیز حل نکرده باشند، باز هم ناگزیر از پذیرش اسرائیل خواهند بود و اینکه بدون متحمل شدن تبعات جدی یا به خطر افتادن حمایتی که از ایالات متحده دریافت می‌کند می‌تواند ایران و متحدانش را هدف قرار دهد. اما یکباره آن اعتماد به نفس بالا تبدیل به احساس عمیق آسیب‌پذیری شد. حمله حماس موجب از هم پاشیدن اکثر مفروض‌های بنیادین اسرائیل شده است: اینکه برتری نظامی و تکنولوژیک آن‌ها می‌تواند موجب بازدارندگی در برابر دشمنان‌شان شود و اینکه آن‌ها می‌توانند بدون حرکت به سمت صلح با فلسطینیان، پشت دیوار‌ها به شکلی امن به حیات خود ادامه دهند. 
آن‌گونه که یکی از مقام‌های ارشد امنیت ملی اسرائیل صراحتاً گفت، اکنون بسیاری در دستگاه امنیتی اسرائیل متوجه شده‌اند که «اسرائیل آن‌قدر‌ها هم قدرتمند نیست.» به علاوه، تاثیری که حمله ماه‌آوریل ایران به اسرائیل داشته، در خارج از اسرائیل دست‌کم گرفته شده است. اسرائیل در حمله به ساختمان سفارت ایران در دمشق مرتکب اشتباه محاسباتی واضحی شد. تل‌آویو انتظار چنین پاسخ بی‌سابقه، گسترده و مستقیمی را که طی آن صد‌ها موشک و پهپاد مستقیماً از خاک ایران به سمت اسرائیل شلیک شد نداشت. اگرچه اسرائیلی‌ها دفاع پیچیده و هماهنگ شکل‌گرفته به رهبری آمریکا را که موجب دفع حمله ایران شد را تحسین کردند، اما این شکل از دفع حمله به تصویر آن‌ها به‌عنوان یک دولت متکی به خود لطمه زد.
 
 
10 سناریوی محتمل درباره نحوه مجازات اسرائیل از سوی ایران
 
در حالی که مقامات آمریکایی و صهیونیستی هر روز از قریب‌الوقوع بودن عملیات انتقامی ایران و متحدانش علیه اسرائیل سخن می‌گویند، رسانه‌های غربی، عبری و عربی گمانه‌های گوناگونی را درباره این عملیات انتقام و خونخواهی مطرح کرده‌اند.
وب‌سایت صدای آمریکا به بررسی دست‌کم ١۰ گزارش منتشرشده در رسانه‌های مختلف پرداخت و نوشت: غالب کارشناسان بر این باور هستند که کشته‌شدن فواد شکر و اسماعیل هنیه بی‌پاسخ نخواهد ماند و اختلاف‌نظر آنها درباره شرکت‌کنندگان، نحوه، گستره، و اهداف مورد حمله و همچنین عکس‌العمل اسرائیل به آن است. حمله به اماکن دیپلماتیک اسرائیل و مراکز آنها در سراسر جهان، حمله به «مراکز مخفی» اسرائیل در کشورهای همسایه ایران، حمله مستقیم از خاک ایران به اسرائیل، حمله مستقیم گروه‌های نیابتی به‌ویژه حزب‌الله به اسرائیل، و حمله هماهنگ‌شده ایران و گروه‌های نیابتی‌اش به اسرائیل از جمله عمده‌ترین سناریوهای مطرح‌شده هستند.
پایگاه اینترنتی المانیتور در این‌باره در گزارشی نوشت: از جمله گزینه‌های احتمالی مدنظر جمهوری اسلامی برای پاسخ به اسرائیل، حمله به مراکز دیپلماتیک اسرائیل است. یک سناریوی دیگر، حمله به «مراکز مخفی» اسرائیل در کشورهای همسایه و به‌ویژه کردستان عراق و آذربایجان است.
روزنامه انگلیسی تلگراف در گزارشی مدعی شد: مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهوری جدید ایران، از حمله با اخطار قبلی به «مراکز مخفی» اسرائیل در کشورهای همسایه به‌ویژه آذربایجان و کردستان عراق حمایت می‌کند.
صدای آمریکا می‌افزاید: یکی دیگر از اصلی‌ترین سناریوها، حمله مستقیم به اسرائیل همانند حمله‌ای است که در نیمه‌شب ۲۵ فروردین است که طی آن بیش از ۳۰۰ فروند موشک و پهپاد به سوی اسرائیل شلیک شد. نشریه پولیتیکو به نقل از یک کارشناس مسائل نظامی نوشت: ایران ممکن است با استفاده از موشک‌های بالستیک میان‌بُرد و موشک‌های کروز از خاک ایران به اسرائیل حمله کند.
گمانه‌زنی‌های زیادی درباره اهداف احتمالی مورد حمله ایران و یا گروه‌های نیابتی‌اش وجود دارد. روزنامه گاردین به نقل از برخی «مقامات» گزارش داد: حمله احتمالاً به تعویق نخواهد افتاد و ایران به جای حمله به غیرنظامیان، مسئولان حمله مرگبار به اسماعیل هنیه به‌ویژه موساد و سازمان‌های وابسته به آن را هدف قرار خواهد داد.
شبکه خبری الجزیره هم در گزارشی به نقل از کارشناسان، حمله احتمالی ایران به اسرائیل را «قریب‌الوقوع» و «حساب‌شده» دانست. 
اما یک سناریوی دیگر، مبتنی بر اقدام مستقل و بدون هماهنگی گروه‌های نیابتی ایران به‌ویژه حزب‌الله علیه اسرائیل است. شبکه خبری سی‌ان‌ان به نقل از «دو منبع آگاه از مسائل اطلاعاتی» گزارش داد که ممکن است حزب‌الله مستقل از ایران، به اسرائیل حمله کند. 
یک مقام نظامی آمریکایی به سی‌ان‌ان گفت: با توجه به قرابت جغرافیایی لبنان و اسرائیل، ممکن است حزب‌الله برخلاف جمهوری اسلامی بدون اخطار اولیه به اسرائیل حمله کند. در حال حاضر مشخص نیست که آیا جمهوری اسلامی و حزب‌الله حمله احتمالی به اسرائیل را به صورت هماهنگ انجام خواهند داد یا خیر.
بر اساس یک سناریوی دیگر، جمهوری اسلامی و گروه‌های نیابتی‌اش به طور هماهنگ به اسرائیل حمله می‌کنند. العربیه در گزارشی نوشت: لزوم هماهنگی میان گروه‌های نیابتی ایران موجب تاخیر در حمله به اسرائیل شده است.
روزنامه تایمز اسرائیل هم به نقل از یک کارشناس نوشت: محتمل‌ترین سناریو، حمله مستقیم موشکی و پهپادی ایران به اسرائیل همزمان با حملات حزب‌الله خواهد بود. عمده حملات از خاک ایران و لبنان انجام خواهد شد. برخلاف حمله فروردین که در آن یک پایگاه هوائی در جنوب اسرائیل و یک پایگاه نظامی در بلندی‌های جولان را هدف قرار دادند، این‌بار احتمالاً به اهداف بیشتری حمله شود.
یک کارشناس اسرائیلی به المانیتور گفت: ایران و نیابتی‌هایش در اقدامی هماهنگ به اسرائیل حمله خواهند کرد و در مقایسه با حمله اواخر فروردین‌ماه، گستره جغرافیایی بیشتری را هدف قرار خواهند داد. 
براساس برخی تحلیل‌های دیگر، پاسخ جمهوری اسلامی و حزب‌الله شدید خواهد بود. بر اساس یک سناریو، حزب‌الله به پایگاه‌های نظامی اسرئیل یا زیرساخت‌های حساس مانند پالایشگاه‌های حیفا و یا بندر حیفا حمله خواهد کرد و در تلاش خواهد بود با عبور از مرز مشترک، کیبوتص‌های شمال اسرائیل را تصرف کند. طبق این سناریو، همزمان سلول‌های خفته حماس در اسرائیل و کرانه باختری حمله خواهند کرد و تلفات میان اسرائیلی‌ها بالا خواهد بود.
پولیتیکو با مطرح کردن این سناریو نوشت که به منظور به حداقل رساندن زمان موجود برای واکنش اسرائیل و متحدانش و همچنین درگیر کردن بخشی از توان دفاعی آنها، نیروهای نیابتی ایران در لبنان، سوریه، و عراق رگباری از موشک به سمت اسرائیل شلیک می‌کنند. هدف جمهوری اسلامی از چنین سناریویی وارد کردن هزینه‌های واقعی به اسرائیل است
آکسیوس هم در گزارشی یادآور شد: پیش از سخنان تهدیدآمیز سیدحسن نصرالله، سردبیر روزنامه الاخبار نزدیک به حزب‌الله، در صفحه نخست این روزنامه نوشت که احتمالاً تل‌آویو هدف حمله قرار خواهد گرفت و شماری کشته خواهند شد. مرکز عمده سازمانی که تصمیم درباره کشتن فؤاد شکر را گرفت و در آن شرکت کرد، هدف چنین حمله‌ای قرار خواهد گرفت. آکسیوس افزود: احتمالاً منظور این روزنامه نزدیک به حزب‌الله، مرکز فرماندهی ارتش اسرائیل یا موساد و یا پایگاه‌های دیگر سازمان‌های اطلاعاتی در شمال تل‌آویو است.