kayhan.ir

کد خبر: ۲۹۳۶۲۰
تاریخ انتشار : ۲۱ مرداد ۱۴۰۳ - ۲۲:۳۶

تاب‌آوری پزشکیان مقابل مشورت‌های سمّی (یادداشت روز)

 
 
۱- رئیس‌جمهور، پس از مشورت با گروه موسوم به «شورای راهبری دولت چهاردهم» و محافل دیگر، کابینه پیشنهادی خود شامل ۱۹ نفر را برای اخذ رای اعتماد به مجلس معرفی کرد. طبعا نمی‌شود درباره افراد پیشنهادی قضاوت یکسره کرد. هر کدام از آنها باید جداگانه بر اساس سوابق، کارنامه، برنامه و تناسب توانایی‌شان با وزارت مورد نظر، مورد ارزیابی قرار بگیرند.
رهبر انقلاب چند هفته قبل در دیدار نمایندگان مجلس، با یادآوری موضوع رای اعتماد به کابینه فرمودند: «در این زمینه، هم شما، هم رئیس ‌جمهور منتخب محترم، مسئولیت‌‌های سنگینی دارید. چه کسی می‌خواهد میدان‌دار این میدان باشد؟ میدان اقتصاد، میدان فرهنگ، میدان فعالیت‌‌های سازندگی، میدان تولید... آن کسی را باید میدان‌دار کرد که امین باشد، صادق باشد، متدین باشد، از بُن دندان به جمهوری اسلامی معتقد باشد. ایمان یک شاخص مهم است. امید به آینده و نگاه مثبت به افق. آنهائی که افق به نظرشان تاریک است -کاری نمی‌شود کرد- نمی‌شود به اینها مسئولیت داد. تشرّع و متشرّع بودن. یکی از معیارهای مهم است. اشتهار به پاکدستی، به صداقت، یک معیار است. سابقه سوء نداشته باشند، این یک معیار است. نگرش ملی داشته باشند. یعنی غرق در مسائل جناحی و سیاسی و اینها نشوند، نگاه ملی به کشور داشته باشند... این معیار‌ها باید رعایت بشود. هم رئیس‌جمهور محترم اینها را رعایت کنند، هم مجلس رعایت کند». 
۲- معرفی کابینه چهاردهم، با دوره‌های قبل، اندکی تفاوت داشت. هر چند که در هر دوره، رئیس‌جمهور منتخب با مشاوران مشورت و کابینه را معرفی می‌کرد، اما این بار آقای ظریف اعلام کرد «شورای راهبری» و کارگروه‌های زیر نظر آن تشکیل شده تا برای هر وزارت، چند نفر را پیشنهاد کند. متاسفانه باید گفت ترکیب این شورا، بی‌صداقتی در امانتی بود که آقای پزشکیان به متولیان آن سپرده بود. برخی از افرادی که عضو شدند و کار را به دست گرفتند، از مجرمان و محکومان امنیتی، به‌شدت سیاسی کار و تندرو، دنبال غنیمت انتخاباتی و بعضا حتی ذی‌‌نفعان اقتصادی بودند. معلوم بود که عناصر فاقد صلاحیت، نتوانند افراد ذی‌صلاح و کارآمد را پیشنهاد کنند. شماری از افراد پیشنهادی که نهایتا از سوی آقای پزشکیان کنار گذاشته شدند، برخلاف خود ایشان، با مبانی اسلام و انقلاب و سیاست‌های کلی نظام و قانون اساسی زاویه داشتند (همچنان یکی دو نفر از افراد پیشنهادی زاویه‌دار هستند). از سوی دیگر، استعلام از مراجع قانونی «برای انتصاب افراد به مشاغل حساس»، تا حدودی به غربالگری رئیس‌جمهور کمک کرده است. 
۳- هنوز نامه آقای پزشکیان درباره کابینه پیشنهادی به مجلس نرفته بود، که فضاسازی و طلبکاری و فرافکنی مسئولیت، از سوی برخی افراطیون مدعی اصلاحات آغاز شد و حال آنکه از طریق شورای راهبری، بیشترین تاثیر را در چینش کابینه ایفا کرده بودند: 
- سخنگوی جبهه اصلاحات: اخبار نگران‌کننده‌‌ای درباره برخی اسامی کابینه معرفی شده به ‌گوش می‌‌رسد. ‏برخی از آنها نه نسبتی با اصلاحات دارند و نه حتی به رویکرد اعتدالی نزدیک هستند.
- سلحشوری: پزشکیان در اولین امتحان به‌جز در مواردی معدود، نمره مردودی گرفت. کابینه‌ای که نه بر اساس شایستگی و تخصص و مشورت کارگروه‌‌ها و شورای راهبری، بلکه با سهم‌خواهی و دخالت این و آن شکل گرفت.
- «مصطفی/ ن»، روزنامه‌نگار اصلاح‌طلب: متاسفانه سازوکار انتخاب وزرا با شکست سنگینی مواجه شد و شورای راهبری نتوانست تا آخر، مسیر تعریف شده را راهبری کند. متغیر‌های متعدد منجر به تغییر مداوم گزینه‌ها و سردرگمی عجیب در افکار رئیس‌جمهور شده لابی‌ها و فشار‌های درون جناحی، ملاحظات بیرونی و عملیات‌های متعدد روانی خودی‌ها، در همین آغاز راه، دولت را با چالش بزرگی مواجه کرده است.
- توحیدلو، عضو شورای راهبری: آنچه مسلم است، کابینه‌‌ای به غایت پیر خواهیم داشت. این موضوع در تضاد با شاخص‌های اعلامی و گزینه‌‌های انتخابی شورا است.
۴- این فاصله‌گذاری، در حالی است که رسانه‌ها و کانال‌های اصلاح‌طلب دیروز نوشتند: ‏«نکته مهم درباره لیست وزرای پیشنهادی این است که میدری، ستار ‌هاشمی، همتی، عراقچی، ظفرقندی، نوری، فرزانه صادق، پاک‌نژاد، صالحی امیری، عباس صالحی، و سیمایی صراف، یعنی ۶۰ درصد از وزرا، پیشنهادات کارگروه‌های تحت نظر شورای راهبری هستند». اما جبهه اصلاحات، بنا را بر این گذاشته که هم غنیمت و سهم حداکثری بگیرد و هم به شیوه متعارف خود، گردن نگیرد. آنها در گذشته نیز پس از کامجویی از قدرت و ثروت، به‌ هاشمی و خاتمی و روحانی بد و بیراه گفتند و از پذیرش مسئولیت دولت‌ها شانه خالی کردند. بنابراین بخشی از این مجادله، جنگ زرگری، با وجود اذعان به چیدن دست‌کم ۶۰ درصد کابینه است. بخش دیگر ماجرا، به سهم‌خواهی درون‌جبهه‌ای برمی‌گردد، و بخش سوم، به تهیدستی آنها و نداشتن مدیرانی توانمند، پاکدست و بدون سوءسابقه! آنچه در این میان قابل تامل است، اینکه آنان حتی این حق را به رئیس‌جمهور نمی‌دهند که ۴۰ درصد باقی مانده را خودش بچیند!
۵- چه اتفاقی میان رئیس‌جمهور و برخی مشاوران ناهمراه در جریان است؟ آقای پزشکیان دو هفته قبل در دیدار شورای عالی استان‌ها گفت: «قطعا با وحدت می‌‌توانیم موفق باشیم. من به تنهائی هیچ کاری نمی‌‌توانم بکنم». فارغ از ارزیابی مصادیق افراد پیشنهادی، به نظر می‌رسد او کوشیده به شعار وفاق ملی عمل کند. نکته قابل تاملی که از مخالف‌خوانی برخی مدعیان اصلاحات رازگشایی می‌کند، سخنان سه هفته قبل رئیس‌جمهور در جمع اعضای ستاد‌های مردمی خود است که به گلایه گفت: «انتخاب مسئولان، برای ما معضل شده، چون شعار دادیم انتخاب برتر می‌‌کنیم، اما حالا به همه می‌‌گوییم کمک کنید، اما آدم‌‌های خودشان را معرفی می‌‌کنند؛ نمی‌‌دانم باید چه کار کنیم». 
۶- دکتر پزشکیان، همچنین چهارشنبه گذشته در دیدار اصحاب رسانه، خبر تکان‌دهنده‌ای را بیان کرد: «در سخنرانی‌های تنفیذ و تحلیف، برای من نوشته بودند نقد کنم و از مشکلات کشور بگویم، اما به خودم اجازه ندادم در مقابل دیدگان کسانی که خارجی‌ هستند و نشسته‌اند، بلند بشوم و عیب‌های‌مان را بگویم. در حقیقت دوری کردم. افتخارات‌مان را گفتیم». این مشاوران که دسترسی بالا داشتند و برای سخنرانی مشورت دادند، چه کسانی هستند؟ آیا ماجرا به پروژه تمدید «شورای موقت راهبری» در قالب تشکیل «معاونت راهبردی» ارتباط دارد؟ رئیس‌جمهور چرا باید در روز تحلیف و در حضور مقامات خارجی، مشکلات و عیب‌ها را بشمارد. در کدام کشور چنین کاری را می‌کنند؟! همین جا باید به رئیس‌جمهور (حفظه‌الله) به خاطر عزتمندی و درایت، و پس زدن آن مشورت مسموم، آفرین و خدا قوت گفت.
۷- باید بررسی کرد که مرزبندی کدام محافل، با بیگانگان کمرنگ شده؟ چه کسانی فراموش کردند مراعات حیثیت کشور را بکنند و اختلافات داخلی را به میان بیگانگان نکشانند؟ چه کسانی با صدای بلند و برخلاف واقعیت گفتند آمریکا ظرف چند دقیقه می‌تواند تمام توان نظامی ما را نابود کند؟! چه کسانی حرمت‌ها را زیر پا گذاشتند و از آمریکایی‌ها در شورای روابط خارجی خواستند که با رفتارشان، از آنها در رقابت‌های انتخاباتی ایران حمایت کند و گرنه بازنشسته می‌شوند و تندروها، جای آنها سر کار می‌آیند؟! کدام محافل، هر بار که دشمنان، خطوط قرمز امنیت ملی ما را زیر پا گذاشتند و دست به جنایت و ترور یا پایمال کردن حقوق مسلم ایران در توافق کردند، گفتند «نباید واکنش نشان دهیم، چرا که این، تله تنش و تله جنگ طراحی شده از سوی تندروهای آمریکا و اسرائیل است و ما مطلقا نباید وارد تله جنگ بشویم»؟ برخلاف این گزافه‌گویی، پنج ماه قبل، به تلافی اقدام تروریستی اسرائیل، سه پایگاه نظامی و جاسوسی آن رژیم را در هم کوبیدیم، اما دشمن جرأت نکرد وارد جنگ
 ادعائی شود. 
۸- تحلیل‌های فلج‌کننده، کجا تولید و توزیع می‌شود؟ پردازشگران مشورت‌های مسموم، همان‌هایی هستند که چند سال قبل (در نشریه کارگزارانی/ مشارکتی «صدا») با اشاره به تحقیر رئیس‌جمهور صربستان نوشتند: «از نگاه منتقدان، عکسی که ترامپ از مذاکره‌‌‌کننده می‌‌پسندد، این است: همچون برّه‌ای در مذبح و برده‌‌‌ای در مسلخ. آيا اقداماتي از این جنس را بايد مايه شرمساري دانست؟ فرض كنيم سياستمدار صرب همچون متهمي در اتاق بازجويي و حتي يك برده در مقابل همتاي آمريكايي خود نشسته؛ اگر منافع صربستان چنين اقتضايي كند، بايد این اقدام را تمسخر كرد يا عقلانيتي سياسي خواند؟»! ترویج دشمن‌هراسی از سوی جریان مرعوب، درست نقطه مقابل عزت و شجاعت علوی است؛ و دقیقا به همین علت هم هست که امیر مؤمنان‌(ع) ضمن فهرست کردن افراد فاقد صلاحیت در مشورت، به مالک اشتر امر کرد: «وَلا تُدْخِلَنَّ فی مَشْوَرَتِکَ... جَباناً یُضْعِفُکَ عَنِ اْلاُمُورِِ. 
مطلقا با انسان ترسو مشورت نکن، چرا که تو را از انجام کار‌های مهم باز می‌دارد».
۹- مرحله پس از اخذ رای اعتماد مجلس و تشکیل کابینه جدید، راهبردنگاری دولت است. البته رئوس کلی، همان گونه که آقای پزشکیان بارها تاکید کرده، در بیانات رهبر انقلاب، سیاست‌های کلی نظام و برنامه هفتم توسعه روشن است. در عین حال، نحوه اجرائی کردن این الزامات و تعیین اولویت‌ها تعیین‌کننده است. طبق گزارش‌های رسمی، دولت آقای روحانی، کمتر از ۳۵ درصد برنامه ششم را به اجرا گذاشت و مشابه همین روند غلط، درباره سیاست‌های کلی و اقتصاد مقاومتی و اسناد بالادستی دیگر اتفاق افتاد. در یک نگرش کلی، دو رویکرد در زمینه راهبردنگاری وجود دارد و البته دومی، سراب محض است: نخست، رویکرد مستقل اسلامی- ایرانی به عنوان رویکرد درون‌زا در کنار استفاده از ظرفیت‌های متنوع جهانی؛ و دوم، رویکرد وابسته‌گرا، تابع‌گرا، منفعل و معطل، که صفر تا صد مسئولیت‌ها را متوقف به اخم و لبخند آمریکا و سه کشور اروپایی می‌داند و چنان مسخ نظم سیطره‌جوی غربی است که گویا «هرچه آن خسرو کند، شیرین بود»! قائلان به این رویکرد، در ماجرای پایمال شدن حقوق ایران در برجام، حاضر نشد نازک‌تر از گل به طرف دغلکار غربی بگویند و بنابراین، انگشت اتهام را به سمت داخل گرفتند. این جریان، در مقابل بیگانگان متخاصم، خوش‌بین و بهانه‌پذیر است، اما در داخل، به مخاصمه‌جویی و دوقطبی‌سازی، و ضمنا بهانه‌جویی و گردن‌نگیری می‌پردازد. در راهبرد‌نگاری دولت جدید باید، از مشورت‌های این جریان پرهیز کرد. آنها راه‌بند هستند، نه راهبردنگار.
محمد ایمانی