آثار اعمـال در زندگی
خدیجه محرابی
عمل،رفتار موجود عاقل و مختاری به نام انسان است. به این معنا که هر انسان هر گاه کاری را با قصد انجام میدهد به عنوان عمل شناخته میشود. از این رو عمل به کارهای نیک و کارهای زشت اطلاق میشود؛ زیرا در هر دو کار، فاعل و عامل آن با قصد، اقدام به انجام آن میکند.
از نظر قرآن هر عمل انسانی چه از نوع کارهای نیک و صالح باشد یا از کارهای زشت، تاثیر شگرفی در زندگی شخصی، جمعی و حتی هستی به جا میگذارد. اینگونه است که ظهور فساد و تباهی در محیط زیست و در زمین را به عملکرد منفی و زشت انسانها نسبت میدهد و از آنان میخواهد تا با پرهیزکاری و حرکت در مسیر آموزههای عقلانی و وحیانی، نعمتهای الهی را به سوی خود جلب کنند.
بنابراین میتوان گفت که عمل انسان نه تنها در زندگی هر کسی تاثیرگذار است بلکه تاثیرات شگرفی در زندگی دیگران بلکه هستی به جا میگذارد. از این رو، لازم و بایسته است تا با چنین بینش و نگرشی به رفتارها و عملکردهای خود توجه داشته باشیم. نویسنده در این مطلب تحلیل قرآن درباره نقش و کارکرد عمل در زندگی انسان و معیارهای ارزشگذاری عمل را تبیین کرده است.
***
انسان در گرو ایمان و عمل
خداوند در تبیین شخصیت انسان، به ایمان و عمل توجه خاص کرده است؛ زیرا چنانکه از آیات قرآن به دست میآید، انسان در گرو ایمان و عمل خود است. به این معنا که عقاید و اعمال اوست که شخصیت و هویت وی را میسازد و به او ماهیت تازهای میبخشد؛ چون انسان همواره در حال تغییر است و تا زمانی که در دنیا به سر میبرد و بر پایه برخی از روایات حتی در عالم برزخ در حال تغییر و تحول است و اعمال وی که به شکل باقیات صالحات و یا اعمال ناصالح بر جا مانده است، اثر خود را در مدت بقای وی در عالم برزخ به جا میگذارد. از این رو هر کسی سنت خوب یا بدی از خود به جا گذارد، هر شخصی که بعد از او به آن سنت و روش عمل میکند، اثر خوبی و یا بدی آن برای عامل و سنتگذار باقی میماند.
با نگاهی گذرا به آیات قرآن از جمله آنچه در سوره عصر بیان شده در مییابیم که انسان با بینش و نگرش خود است که خود را از خسرانی میرهاند که طبیعت زندگی در دنیا مقتضی آن است؛ زیرا شرایط زیست در دنیا به انسان همان اندازه که فرصت میبخشد تا در مسیر کمال حرکت کند و با خود سازی، ماهیت و شاکله و شخصیت نهائیاش را بسازد، میتواند عاملی در سقوط وی باشد، بهویژه اینکه دنیا و طبیعت، به طور طبیعی عامل تحریکی جنبه مادی انسان است و تشویقهایی را انجام میدهد تا گرایش به آن تشدید شود. اینگونه است که انگیزه برای ارتکاب گناه با خاستگاه هواهای نفسانی بیشتر و قویتر از اعمال نیک و تقوایی است که مبتنی بر خواستههای عقلانی و وحیانی میباشد.
در قرآن، ایمان و عمل صالح را دو بال برای پرواز انسان به سوی مقامات بلند انسانی میشمارد؛ زیرا انسان با این دو بال است که میتواند ظرفیتهای سرشته در ذات خویش را از قوه به فعلیت برساند و اصولا زندگی انسان در زمین که از آن به عمر تعبیر میشود، فرصتی استثنایی برای همین فعلیت بخشی به تواناییهای نهفته است که در هیچ شرایط و زمان و مکان دیگری شدنی نیست.
تفاوت فعل با عمل
آنچه عمل را از فعل متمایز میسازد، انجام کار به قصد میباشد؛ در حالی که فعل به هر کاری گفته میشود که از انسان سر میزند. از این رو زبان شناس علوم قرآنی، راغب اصفهانی در بیان واژه عمل در فرهنگ قرآنی بر این نکته تاکید میکند که عمل به سبب مقوم ومؤلفهای به نام قصد از فعل اخص میباشد، هر چند که عمل از جهت آنکه شامل نیک و بد میشود، اعم میباشد. ازاین رو عمل به صالح و ناصالح و خیر و شر و مانند آن تقسیم میشود.(نگاه کنید: مفردات الفاظ القرآن الکریم، راغب اصفهانی، ص 587 ذیل واژه عمل)
اختیار و قصد در عمل انسانی
خداوند در آیاتی به این معنا توجه میدهد که اعمال و رفتار آدمی مبتنی بر اختیار و قصد است. به این معنا که انسان به گونهای آفریده شده که دارای اراده باشد و با انتخاب خود مختار است که در میان رفتارها و اعمال مختلف یکی از آنها را انتخاب کند و انجام دهد. از این رو مختار است که با قصد خود، اعمال زشت و بد و یا نیک و خوب را انجام دهد.
خداوند در آیه 45 سوره فاطر بیان میکند که انسان موجودی مختار است و رفتار وی تعیینکننده سرنوشت اوست و در آیه 253 سوره بقره و نیز 112 و 137 سوره انعام با نفی اجبار انسان در کارها، آن را به مشیت خداوند نسبت میدهد و میفرماید که انسانها به سبب آنکه مشیت خداوند بر اجبار آنان در کارها تعلق نگرفته است میتوانند کارهای خوب و بد را به اختیار خود انجام دهند و همین شرایط آزاد اختیار و انتخاب است که هر انسانی را در گرو اعمالش قرار میدهد و کیفر و پاداش را توجیه و تفسیر میکند.
آیات دیگری چون آیه 15 سوره جاثیه و 18 سوره حشر و 5 سوره انفطار و 286 سوره بقره و 30 و 182 سوره آل عمران و آیات بسیار دیگر به صراحت و به کنایه به اختیار آدمی در اعمال و رفتار خویش اشاره میکند.
معیارهای ارزیابی و ارزشگذاری اعمال
از آنجا که اعمال انسانی میتواند به دو شکل اساسی خوب و بد ظاهر شود، این پرسش مطرح میشود که زشتی عمل یا نیکی آن از کجا شناخته میشود و چه معیاری برای داوری و ارزیابی وجود دارد؟
الف) مطابقت با حق
خداوند در آموزههای قرآنی به این پرسش پاسخهای چندی را داده است. در این باره معیارهایی در قرآن مطرح شده که در عمل به یک معیار اصلی باز میگردد که از آن به مطابقت اعمال آدمی با حق در آیه 8 سوره اعراف و 102 و 103 سوره مؤمنون یاد شده است.
بنابراین هر عملی که مطابق حق باشد، به عنوان عمل نیک و صالح و هر عملی که مطابق حق نباشد به عنوان عمل بد و ناصالح معرفی و ارزیابی میشود.
اما اینکه حق را چگونه میتوان شناخت، مسئله دیگری است که در آیات دیگر به آن پاسخ داده شده است. یکی از راههای شناخت حق آن است که به فطرت سالم انسانی مراجعه شود؛ زیرا فطرت سالم و پاک انسانی به دور از تغییراتی که از سوی والدین و محیط اجتماعی و تربیتها و آموزشهای انسانی و غیر انسانی صورت میگیرد، فطرتی مبتنی بر حق است. لذا در آیات و روایات از فطرت خداجو و حق جوی بشر سخن گفته شده و خداوند در آیاتی بیان میکند که انسانها به طور فطری به خداوند گرایش داشته و طالب حق هستند و از باطل به عنوان نقص و زشتیگریزانند.
بنابراین اگر انسان بر فطرت سالم و خداداد خویش باشد و تحت آموزش دیگران، یهودی و نصرانی و زرتشتی نشده باشد، به طور فطری به توحید ناب و محض گرایش مییابد و آن را به عنوان حق شناخته و بدان متمایل میشود.
اصولا عقل مستقل و مستقلات عقلانی که با خاستگاه فطرت میباشد، به طور طبیعی حکم به اموری میکند که ما از آن به «حق» یاد میکنیم. از این رو عقل مستقل به دور از تاثیرات محیطی و بیرونی، میداند که عدل خوب است و ظلم بد.
خداوند در آیات نخست سوره بقره هدایت انسان به سوی اسلام را مبتنی بر وجود تقوا در وی میداند. این بدان معناست که تقوایی که پیش از ایمان به اسلام وجود دارد، همان گرایش طبیعی به حق و زیباییها و بیزاری نسبت به باطل و زشتیهاست. لذا تقوا را به پرهیز از پلیدیهای عقلانی و شرعی معنی میکنند؛ زیرا : کل ما حکم به الشرع حکم به العقل؛ هر آنچه شریعت به آن حکم کند عقل نیز بدان حکم میکند.
این بدان معناست که تفاوتی در حکم شرعی و عقلانی در حقانیت و یا بطلان امری نیست. بر این اساس خداوند در آیه 108 و 109 سوره توبه اعمال مبتنی بر تقوا و رضایت الهی را دارای اساسی استوار و ارزشی خدشه ناپذیر میداند و در آیه 37 سوره حج تقوا و خدا ترسی و واهمه قدسی را مایه ارزش اعمال انسان در پیشگاه خود بر میشمارد که به معنای آن است که اعمال مبتنی بر تقوا همان اعمال صالح و حق است.
ب) مطابقت با رضایت خدا
معیار دیگری که برای سنجش در آموزههای قرآنی برای تشخیص اعمال نیک از بد بیان شده، رضایت پروردگار است که در آیه 84 سوره طه بیان گردیده است. برای دستیابی به رضایتمندی پروردگار در اعمال میتوان به آموزههای وحیانی مراجعه کرد که در آنها اعمال مورد رضایت خدا گاه به شکل مصداقی و گاه به صورت کلی تبیین شده است. خداوند در آیه 37 سوره حج، به انگیزه و قصد افراد در انجام اعمال توجه میدهد و آن را معیاری برای سنجش و ارزشگذاری مطرح میکند. به این معنا که اعمالی مورد رضایت خداوند است که نیت خیر در آنها وجود داشته باشد، بنابراین انجام دادن عمل با انگیزهای جز خیر و رضایت خداوندی، فاقد هر گونه ارزش و اعتبار از نظر خداوند است.(آل عمران آیات 162 و 163 و نیز محمد آیه 28)
یک عمل به سبب تفاوت در همین نیات و مقاصد است که از نظر ارزشی متفاوت میشود هر چند از نظر ظاهری هر دو خیر باشند؛ به این معنا که تنها اعمال خیری مقبول خواهد بود که به قصد رضایت الهی انجام شود؛ چنانکه عمل واحدی در دو زمان مختلف نیز میتواند از نظر ارزشی متفاوت باشد و در یک زمان از ارزش بیشتر و در زمانی دیگر از ارزش کمتری برخوردار باشد؛ همان گونه که پشتیبانی از اسلام در زمان سختیها و فشارها با ارزشتر از زمان آسایش و امنیت مسلمانان و فراگیری اسلام میباشد.(حدید آیه 10)
ج) برخورداری از ادله عقلی و وحیانی
خداوند در آیه 14 سوره محمد مبتنی بودن اعمال بر حجت و بینه الهی چون مستقلات عقلی و آموزههای وحیانی قطعی را به عنوان نشانههای ارزشمندی آن اعمال بیان میکند. به این معنا که هر چه عملی از جهت نظری دارای دلیل و حجت قویتر باشد آن عمل خیر از ارزش بیشتری برخوردار خواهد بود لذا اگر عملی به دور از حجت و بینه عقلانی و وحیانی باشد نمیتواند به عنوان عمل ارزشی مورد توجه باشد.
آثار و کارکردهای عمل
چنانکه گفته شد هر عملی به سبب آنکه با قصد و اختیار از سوی انسان انجام میگیرد در زندگی شخصی و جمعی و نیز دنیوی و اخروی وی در ابعاد مادی و معنوی تاثیرگذار است. از این رو اعمال بد و زشت موجب تباهی زندگی و شخصیت فرد شده و حتی به جامعه و محیط زیست بشر زیان میرساند.
خداوند در آیاتی چون 134 و 139 و 141 سوره بقره و آیات 128 و 129 و 135 سوره آل عمران و بسیاری از آیات دیگر، انسانها را به این معنا توجه میدهد که هر کسی در گرو اعمال خویش است و پیامدهای خوب و بد اعمال خویش را در دنیا و آخرت به اشکال مختلف تجربه خواهد کرد.به این معنا که بازگشت اعمال هر انسانی به سوی خود اوست و انسانها، بازتاب اعمال خویش را در دنیا و آخرت خواهند دید. البته ناگفته نماند که شرایط دنیا به سبب محدودیتهایش اجازه نمیدهد تا انسانها همه بازتابها و پیامدها و آثار اعمال خویش را در دنیا ببینند، از این رو آخرت به عنوان جایگاه بهرهمندی کامل انسان از کردههای خود معرفی شده است.(نحل آیه 111 و زمر آیه 70)
همان گونه که هر انسانی از آثار و پیامدهای اعمال خویش آگاه است و بهره میگیرد، امتها و جوامع نیز ثمره عملکرد جمعی خویش را میبینند و میچشند.(بقره آیات 134 و 141 و جاثیه آیات 28 و29)
قرآن در آیات 52 و 53 سوره جاثیه به نقش عملکرد مردم در تحولات تاریخی اشاره میکند و به آنان هشدار میدهد که مواظب اعمال خویش باشند به گونهای که حتی اگر عمل یک شخص از جامعه مورد رضایت دیگر اعضای جامعه باشد، همه جامعه شریک همراهی و همدلی با وی خواهند شد. چنان که همراهی مردم ثمود با پیکننده شتر صالح و کشتن آن موجب شد تا همه قوم ثمود به سبب همین موافقت و همراهی عذاب شوند.(آیات سوره شمس) نمونه دیگر این تاثیرگذاری را میتوان در سکوت برخی از یهودیان در برابر عمل اصحاب سبت در ماهیگیری در روز یکشنبه مشاهده کرد که موجب عذاب دو گروه مباشران و ساکتان و رهایی آمران معروف و ناهیان منکر از عذاب شد.
خداوند در آیه 112 سوره نحل گرفتاری جامعه به فقر و گرسنگی را نتیجه کردار خود مردم میداند و در همین آیه به صراحت از ابتلای جامعه به ترس و ناامنی به عنوان بازتاب اعمال زشت در دنیا سخن میگوید.
اما اگر انسانها اعمال صالح داشته باشند، بازتاب آن را در همین زندگی دنیا به شکل وفور نعمت خواهند دید و سعیشان موجب افزایش عنایت و فضل الهی نسبت به آنان شده و جامعه غرق در سعادت میشود.(انفال آیه 53 و نحل آیه 112 و اسراء آیه 3 و انسان آیه 27 و غاثیه آیات 8 تا 16)
مهمترین تاثیری که قرآن برای اعمال انسان بیان میکند، شخصیت سازی است؛ زیرا چنانکه گفته شد رفتار و کردار آدمی است که هویت و شخصیت او را میسازد و ایمان و عمل صالح، وی را به عنوان شخصیت کامل؛ و کفر و عمل ناصالح، وی را به شکل موجودی ناقص در میآورد که سرانجام آن دوزخ است.(بقره آیات 134 و 141 و اعرا ف آیات 57 و 58 و 175 و 176 و اسراء آیه 84) از این رو خداوند میفرماید که هر انسانی در گرو اعمال خویش است.(مدثر آیه 38 و طور آیه 21)
از دیگر آثاری که قرآن برای اعمال نیک و بد میشمارد، بهره مندی از آسایش و سلامتی در دنیا و آخرت با انجام کارهای نیک و تنگی و سختی و عذاب در دنیا و آخرت با انجام کارهای زشت و بد میباشد.(انعام آیه 127 و حاقه آیات 21 و 24)
آنچه بیان شد تنها گوشههایی از بازتاب اعمال آدمی در زندگی است. همین مقدار نیز نشان میدهد که عمل تا چه اندازه در شخصیت سازی و وضعیت انسان در دنیا و آخرت از نظر مادی و معنوی نقش مهم و اساسی دارد.