پرسش و پاسخهای حسینی (پرسش و پاسخ)
1- اقسام معارف قرآن
درست است که قرآن کریم برای عموم انسانها نازل شده است، و همه انسانها میتوانند از معارف ارزشمند آن بهرهمند گردند، اما معارف ژرف و عمیق قرآن به گونهای است که همه افراد نمیتوانند یکسان از آن استفاده کنند و هر چقدر انسان سطح مطالعات، شناخت و کمالاتش بالاتر باشد از این دریای بیکران معارف قرآن بیشتر میتواند بهرهمند شود. امام حسین(ع) در این رابطه میفرماید: «کتاب خدا بر چهار چیز استوار است: عبارات، رمزها، و اشارهها لطایف و حقایق. اما عبارات آن فقط برای توده مردم است،و اشارات و رموز آن مخصوص خواص و بندگان ویژه است، و لطایف آن برای اولیای خدا و حقایق آن برای پیامبران و انبیا است. (بحارالانوار، ج 92، ص 20، ح 18)
2- تاکید بر برهان و استدلال و ترک قیاس و خداشناسی
دین اسلام و آموزههای وحیانی آن برپایه عقل و برهان است، و هر دستوری از احکام اسلام دارای حکمت و فلسفه و دلیل است، و نمیتوان بدون دلیل، حکمی را با حکم دیگر قیاس کرد. روزی نافع ابن ازرق از امام حسین(ع) مسائلی را پرسید: حضرت در پاسخ فرمودند: ای نافع! آن کس که دینش را بر پایه قیاس بنا نهد، همواره بر منجلاب خطا فرو میرود، و از جاده مستقیم حق منحرف میگردد، این چنین فردی راه را گم میکند و در کجی و نادرستی گام مینهد و سخنی ناپسند میگوید. آن حضرت همچنین در توصیف حقیقی خداشناسی میفرماید: ای پسر ازرق! خدا را آنچنان توصیف میکنم که خود کرده است، با حواس درک نمیشود و به مخلوقات قیاس نمیگردد، او به موجودات نزدیک است ولی نه پیوسته و متصل و از آنان دور است ولی نه با فاصله، یکتا و بیهمتا است،و ترکیبپذیر نیست. او با نشانههای آفرینش شناخته میشود، و قوانین هستی توصیف کننده او است. نیست معبودی جز او که بزرگ و بلندمرتبه است. (توحید شیخ صدوق، ص 79، ح 35)
3- بهترین مردم
همه میخواهند بدانند که بهترین انسان کیست و چه صفات و ویژگیهایی دارد؟ امام حسین(ع) در این رابطه میفرماید: کسی که پیش از پند دادن، بپذیرد، و بیش از آنکه بیدارش کنند، بیدار باشد. (احقاق الحق، ج 11، ص 590)
4- ارزش مرگ باعزت
برخی از مرگ میترسند و برای فرار از آن به انواع ذلت و خواری کشیده میشوند و برخی دیگر زندگی با ذلت را خوش ندارند. امام حسین(ع) مرگ با عزت را بر زندگی با ذلت ترجیح میدهد و میفرماید: «موت فی عز خیر من حیاهًْ فی ذل»، «الموت خیر من رکوب العار- والعار اولی من دخول النار» مرگ در عزت بهتر از زندگی در ذلت است، مرگ بهتر از زیربار عار و ننگ رفتن است، و عار و ننگ بهتر از ورود به آتش جهنم است.(بحارالانوار، ج 44، ص 192) همچنین ریشه بسیاری از سکوتها، گناهان و ذلت و خواریها ترس از مرگ است. اگر انسان بداند که با مرگ نابود نمیشود، و به جهانی بزرگتر و زیباتر سفر میکند، هرگز از مرگ نمیترسد. امام حسین(ع) در این رابطه میفرماید: «اگر مردم مرگ را درست درک میکردند، و به آن میاندیشیدند آن گونه که بایسته و شایسته است، هر آینه دنیا خراب میشد.» (احقاق الحق، ج 11، ص 592)
5- اهداف قیام امام حسین(ع)
امام حسین(ع) در مقام بیان اهداف قیام خود فرمودند: «من نه از روی خودخواهی و یا برای خوشگذرانی و نه برای فساد و ستمگری از مدینه خارج میگردم، بلکه هدف من از این سفر امر به معروف و نهی از منکر است و خواستهام از این حرکت اصلاح مفاسد امت و احیا و زنده کردن سنت و قانون جدم رسول خدا(ص) و راه و رسم پدرم علیابن ابیطالب(ع) است. پس هرکس این حقیقت را از من بپذیرد و از من پیروی کند، راه خدا را پذیرفته است و هرکس رد کند، و از من پیروی نکند، من با صبر و استقامت راه خود را در پیش خواهم گرفت تا خداوند میان من و این افراد حکم کند که او بهترین حاکم است.(بحارالانوار، ج 44، ص 329)
6- مسئولیت مردم در برابر حکومت فاسد
امام حسین(ع) نامهای به سلیمان ابن صرد خزاعی و مسیب ابن نجبه و رفاعهًْ ابن شداد، و عبدالله ابن وال و جماعت مؤمنین نوشت و فرمود: همانا بدانید که رسول خدا(ص) در حیات خویش فرمود: کسی که سلطان ستمکاری را ببیند که حرام خدا را حلال میکند و عهد خدا را درهم میشکند و با سنت رسول خدا(ص) مخالفت میکند و با بندگان خدا با ظلم و ستم رفتار میکند و در گفتار یا عمل بر ضد آن سلطان اقدامی نکند، سزاوار است بر خدا که او را با آن پادشاه ستمگر محشور گرداند. همانا دانستهاید که این جماعت، اطاعت شیطان را بر طاعت یزدان برگزیدهاند و فساد و گناه را آشکار کردند و اجرای حدود الهی را تعطیل کردند و بیتالمال مسلمانان را تاراج کردند و حرام خدا را حلال و حلال را حرام داشتهاند و من امروز بر خلافت با پیوندی که به رسول خدا(ص) دارم از هرکس سزاوارترم. (بحارالانوار، ج 44، ص 381)