کارکردهای شعر آیینی در افق نگاه رهبری
رضا اسماعیلی
قبل از هر چیز تأکید بر این نکته ضروری است که بگوییم کارنامه شعر دینی و آیینی عصر انقلاب از آثار فاخر، عمیق و ارجمند سرشار است. در طول چهل سال گذشته شاعران روشناندیشِ دین آگاه برگهای بسیار زرینی بر این صحیفه پر افتخار و باشکوه افزودهاند که قابل ستایش و تقدیر است.
ولی از آنجا که سقف انتظار و توقع رهبر معظم انقلاب و جامعه دینی ما از شعر و شاعران آیینی، همترازی با قلههای سر به فلک کشیدهای همچون فردوسی، ناصرخسرو، سنایی، عطار، مولانا، حافظ و سعدی است، وضع «موجود» را با آرمان «موعود» میسنجند و از این منظر در این کارنامه کاستیهایی میبینند که تذکر و یادآوری این کاستیها ما را به تلاش بیشتر برای به کمال رساندن آن کمک میکند. رهبر حکیم و فرزانه انقلاب از آغاز تاکنون به شعر دینی و آیینی عنایت ویژهای داشته و هر سال وقت مستقلی را به دیدار با شاعران و ذاکران آیینی اختصاص دادهاند. محصول این دیدارهای پر برکت رهنمودها و توصیههای سازنده و کارگشایی است که میتوان آنها را در قالب مطالبات رهبری از جامعه شاعران و ذاکران آیینی تبیین و تحلیل کرد.در این یادداشت به تبیین مهمترین مطالبات رهبر حکیم انقلاب از جامعه شاعران و ذاکران دینی و آیینی خواهیم پرداخت.
دعوت به توحید و عبودیت
بدون هیچگونهتردیدی فلسفه بعثت همه پیامبران توحیدی از حضرت آدم(ع) تا حضرت خاتم(ص) و همچنین روح تعالیم دینی، دعوت به توحید و یکتاپرستی است. اذان نیز که نماد و نشان فراخوان مسلمانان است با «الله اکبر» آغاز و با «لا اله الا الله» خاتمه مییابد، و این یعنی جز خدای یگانه، خدای دیگری نیست. یکی از مهمترین مطالبات رهبر انقلاب از جامعه شاعران و ذاکران آیینی نیز دعوت به توحید و یکتاپرستی و تأکید بر مقام عبودیت و بندگی خاندان رسالت(علیهمالسلام) است. ایشان در این خصوص میفرمایند:«آنچه اولياى دين را بر قلّه شرافت بشرى قرار داده، از خود شخص شخيص نبىّ اكرم و اميرالمؤمنين و بقيه اين خاندان پاك گرفته- كه اينها در عالم وجود نمونههاى بىمانندند و شبيه اينها ديگر نيست- تا ديگران، اطاعت و عبوديّت و بندگى آنها براى خداست. لذا وقتى شما مىخواهيد در تشهّد نمازتان نام پيغمبر خدا را بياوريد و از او تجليل كنيد، مىگوييد «واشهد ان محمداً عبده». اوّل عبوديّت را ذكر مىكنيد، بعد مىگوييد «و رسوله». عبوديّت بالاتر از رسالت است. اساس و جوهر كار، عبوديّت است. من و شما هم بايد از همين جاده برويم.»(بيانات در 28 مرداد 1382)
معرفی بزرگان دینی بهعنوان «اسوه حسنه»
مقام معظم رهبری بر معرفی بزرگان دینی بهعنوان اسوههای حسنه- نه اسطوره- در شعر و ادبیات آیینی تأکید دارند. ایشان در دیدارهای خود با جامعه شاعران و ذاکران آیینی با استناد به آیه 110 سوره کهف- «قل انما انا بشر مثلکم یوحی الی انما الهکم اله واحد...»- بر این اعتقاد و باور پای میفشارند که شاعران آیینی باید پیامبر(ص) و سایر معصومین(علیهمالسلام) را آن گونه توصیف کنند که برای مردم، محسوس و ملموس و قابل هضم باشد. ایشان در این خصوص میفرمایند: «فاطمه زهرا (سلام اللَّه عليها) را كه مي خواهيد معرفى كنيد، آنچنان معرفى كنيد كه يك انسان مسلمان، يك زن مسلمان، يك جوان مسلمان از آن زندگى درس بگيرد؛ در دل خود نسبت به آن مجسمه قداست و طهارت و حكمت و معنويت و جهاد، احساس خشوع و خضوع و وابستگى كند. اين، طبيعت انسان است. ما انسانها تابع و متمايل به كماليم. اگر بتوانيم كمال را در خودمان ايجاد كنيم، ميكنيم؛ اگر نه، آن كسى كه صاحب كمال است، به طور طبيعى انسان به او گرايش دارد. اين كمال را در فاطمه زهرا (سلام اللَّه عليها)، در اميرالمؤمنين (عليه الصّلاهًْ و السّلام)، در ائمه اطهار (عليهم افضل الصّلوات و السّلام) براى شنونده تشريح كنيم و شنونده ما در قالب شعر، در قالب كلام موزون، و بخصوص در قالب صداى خوش و آهنگ درست و خوب، اين معرفت را مثل آب زلالى كه مي نوشد، بنوشد و به همه اجزاى بدن او برسد.»(بيانات در 13 خرداد 1389)
تبیین سبک زندگی اسلامی
تبیین سبک زندگی «ایرانی- اسلامی» به زبان شعر از مطالبات دیگر رهبری از شعر و شاعران آیینی است. ایشان با تأکید بر این مهم میفرمایند:«یکی از چیزهایی که در این مجالس باید حتماً به فضل الهی دنبال بشود، مسئله سبک زندگی اسلامی است؛ من میخواهم خواهش کنم که برادران عزیز در مطالعات خودشان، در پیگیریهای خودشان روی مسئله سبک زندگی ائمّه (علیهم السّلام)
و سبک زندگی اسلامی کار کنند؛ شعرای متعهّد و برجسته ما این را به هنر شعر مزیّن کنند و در مجالس خوانده بشود تا فرهنگ سازی بشود. اگر بخواهیم سبک زندگی را بهصورت درست در مقابل موج جبهه دشمن به حالت اسلامی برگردانیم، راهش این است؛ یعنی فرهنگ سازی باید بشود.»(بيانات در 26 بهمن 1398)
دعوت به وحدت
یکی از دغدغههای جدی رهبری بهعنوان عالمیمصلح و روشن اندیش، مجاهدت برای «تقریب مذاهب» و تحکیم پایههای وحدت در جهان اسلام و بین امت اسلامی بوده است. در ذهن و زبان رهبری «وحدت کلمه» برای مقابله با توطئههای رنگارنگ دشمنان قسم خورده اسلام و انقلاب- صهیونیسم، وهابیت، تکفیریها(طالبان، القاعده، داعش و... ) یک ضرورت حیاتی است. با عنایت به دغدغههای رهبری در این خصوص و با توجه به شرایط حساس جهان اسلام، شایسته است در شعر آیینی از طرح و بزرگنمایی مسائلی که به اختلافات شیعه و سنی دامن میزند، شدیداً بپرهیزیم. چنانکه رهبر فرزانه انقلاب نیز در این مورد صریحاً فرمودهاند: «آن کسی که ندای تفرقه بین شیعه و سنی را سر میدهد و به بهانه مذهب، میخواهد وحدت ملی را به هم بزند، چه شیعه باشد و چه سنی، مزدور دشمن است؛ چه بداند، چه نداند. گاهی بعضیها مزدور دشمنند و خودشان نمیدانند. آن مرد شیعی هم که میرود به مقدسات اهل سنت اهانت میکند و دشنام میدهد، او هم مزدور دشمن است، ولو نداند که چه میکند...حالا به اسم ولایت کارهای خلاف میکند، حرفهای بیربط میزند در مجالس عام و خاص، وحدت را حفظ کنید. به آن شیعهای هم که از روی نادانی وغفلت، یا گاهی از روی غرض- این را هم سراغ داریم و افرادی را هم از بین شیعیان میشناسیم که فقط مسئلهشان مسئله نادانی نیست، بلکه مأموریت دارند برای اینکه ایجاد اختلاف کنند- به مقدسات اهل سنت اهانت میکند، عرض میکنم: رفتار هر دو گروه حرام شرعی است و خلاف قانونی است. یک عدهای چرا نمیفهمند؟ اگر دیدید در جامعه بین شما کسانی هستند که عکس این رفتار میکنند، آنها را طردشان کنید؛ مخالفت خودتان را به آنها ابراز و اعلام کنید؛ اینها ضرر میزنند؛ ضربه میزنند. ضربهای به اسلام میزنند، ضربهای به تشیع میزنند، ضربهای به جامعه اسلامی میزنند.»(از بیانات در 22/2/88)
نشر وترویج ارزشهای معنوی و معارف دینی
رهبر انقلاب در تعریف شعر دینی بر نشر وترویج معارف تأکید میکنند و میفرمایند: «هنر(و ادبیات) دینی آن است که بتواند معارفی را که همه ادیان- و بیش از همه، دین مبین اسلام- به نشر آن در بین انسانها همت گماشتهاند و جانهای پاکی در راه نشر این حقایق نثار شده است، نشر دهد، جاودانه کند و در ذهنها ماندگار سازد. این معارف، معارف بلند دینی است. اینها حقایقی است که همه پیامبران الهی برأیآوردن آنها به میان زندگی بشر، بارهای سنگینی را تحمل کردند. نمیشود ما این جا بنشینیم و تلاشهای زبدهترین انسانهای عالم را- که مصلحان و پیامبران و مجاهدان راه خدا بودند- تخطئه کنیم و نسبت به آن بیتفاوت بگذریم. هنر(و ادبیات) دینی این معارف را منتشر میکند؛ هنر (و ادبیات) دینی عدالت را در جامعه بهصورت یک ارزش معرفی میکند؛ ولو شما هیچ اسمیاز دین و هیچ آیهای از قرآن و هیچ حدیثی در باب عدالت در خلال هنرتان نیاورید.» (بیانات در 1/ 5/1380)
با عنایت به تعریفی که مقام معظم رهبری از شعر آیینی ارائه دادهاند، به روشنی میتوان دریافت که مطالبه ایشان از شعر و شاعران آیینی، گذر از منزل صورت و رسیدن به سرمنزل حقیقت و سیرت دین و آیین است. متأسفانه در باور بسیاری هر شعری که موضوع دینی داشته و در مدح و منقبت و مراثی ائمه اطهار (علیهمالسلام) سروده شده باشد، شعر آیینی است. این بدترین و نارساترین تعریفیست که از شعر دینی و آیینی میتوان ارائه داد. با چنین تعریف نارسایی شاعرانی همچون حافظ به اعتبار اینکه پوسته، برونه و موضوعاشعارشان دینی نیست، بیرون از دایره شعر آیینی قرار میگیرند، و شوربختانه شاعرانی که شعرشان هیچ نسبتی با شعر آیینی اصیل و فاخر ندارد، صرفا به اعتبار اینکه موضوعاشعارشان دینیست، در صف شاعران آیینی! حال آنکه اطلاق عنوان «شعر آیینی» بر بسیاری از شعرهایی که موضوع دینی دارند، بهخاطر آنکه از موضع و مضمون ارجمند و شریفی برخوردار نیستند، جفا به شعر و شاعران آیینیست.
گنجاندن مضامین انقلابی و قرآنی دراشعار
از دیگر مطالبات امین شعر انقلاب از شعر و شاعران آیینی گنجاندن مضامین انقلابی و قرآنی دراشعار و نوحههاست. ایشان میفرمایند: «چقدر خوب است که در این (شعرها) و نوحهخوانیها مضامین اسلامی، مضامین انقلابی، مضامین قرآنی گنجانده بشود؛ یک وقت هست که سینه میزنند و صد بار با تعبیرات مختلف مثلاً میگویند «حسین وای»، خب این یک کاری است، امّا هیچ فایدهای ندارد و هیچ چیزی از «حسین وای» انسان نمیفهمد و یاد نمیگیرد. یک وقت هست که شما در همین مطلبی که [عزادار] تکرار میکند و حرفی که [با آن] سینه میزند، با زبان نوحه و با زبان شعر، یک مسئله روز، یک مسئله انقلابی، یک مسئله اسلامی، یک معرفت قرآنی را میگنجانید؛ او وقتی تکرار میکند، در ذهن او ملکه میشود؛ این خیلی باارزش است.»(بیانات در 20 آبان 1392)
مطالبه دیگر رهبری از شاعران، تلاش در ایجاد پیوند بین شعر آیینی، انقلاب و پایداری و حرکت در مسیر «ظلمستیزی» و «مظلوم نوازی» است. خداوند در آیه 227 سوره شعراء از این ویژگی شاعر آیینی با عنوان «انتصار» نام میبرد: «إِلاَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ ذَکَرُوا اللَّهَ کَثيراً وَ انْتَصَرُوا مِنْ بَعْدِ ما ظُلِمُوا وَ سَيَعْلَمُ الَّذينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ: مگر کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام میدهند و خدا را بسیار یاد میکنند، و به هنگامیکه مورد ستم واقع میشوند به دفاع از خویشتن (و مؤمنان) برمیخیزند (و از شعر در این راه کمک میگیرند) آنها که ستم کردند به زودی میدانند که بازگشتشان به کجاست!»
پرهیز از به کار بردن تعابیر سخیف
متأسفانه گاهی در شعرها و نوحهها برای اظهار خاکساری و ارادت به اهلبیت از واژگان و تعابیر سخیفی استفاده میشود که با کرامت و عزت نفس انسانی در تقابل است. چنانکه وقتی از مقام معظم رهبری در مورد به کار بردن چنین الفاظی در عزاداریها استفتاء میکنند، ایشان میفرمایند در نوحهها و مرثیهها از به کار بردن الفاظی که هیچگونه گشایش و بهجتی در جان شنونده ایجاد نمیکنند باید پرهیز کرد: «يك چيزهائى هست كه گفتن آنها هيچ گشايشى و هيچ فتوحى در ذهن شنونده شما بهوجود نمىآورد، هيچ بهجتى در جان مستمع شما بهوجود نمىآورد؛ اينها را نگویيد. خب، اگر بنا شد نيتِ خدائى باشد، پس بايد شما نگاه كنيد ببينيد كدام بيان، ذكر كدام منقبت، بيان كدام فضيلت، مخاطب شما را هدايت ميكند... آن چيزهائى را بگوييد كه دلها را نرم ميكند، خاشع ميكند، به پيروى از فاطمه زهرا (س) راغب ميكند. آن چيزهائى را بگوييد كه ميتواند مستمع شما را به پيمودن راهى كه آن بزرگوار رفت، تشجيع كند، تشويق كند. اينها فكر لازم دارد، آموزش لازم دارد؛ كار، آسان نيست.» (بيانات در 23 اردیبهشت 1391)
پرهیز از تحریف معارف دینی
پرهیز از تحریف معارف دینی و مبارزه با بدفهمیها و کج فهمیها از دیگر مطالبات رهبر حکیم انقلاب است. متأسفانه گاهی در شعرها و مداحیها- بخصوص در شعر عاشورایی- با تعریف غلط از شفاعت مردم را تشویق به گناه میکنیم. مقام معظم رهبری در اعتراض به این موضوع خطاب به شاعران و مداحان اهلبیت میفرمایند: «شعرى كه الان برادرمان خواندند، مضمون درستى نيست كه ما بگوييم چون شيعه و محب هستيم، اگر گناه هم كرديم، خداى متعال ما را مجازات نمىكند؛ نه، اين طور نيست: «من اطاع اللَّه فهو لنا ولى»؛ ولىِ آنها بايد خدا را اطاعت كنند؛ چون خود اين بزرگواران با اطاعت خدا به اين مقام و رتبه رسيدند. امتحان اينها، قبل از وجود و آمدنشان به اين دنيا صورت گرفته است: «امتحنك اللَّه قبل ان يخلقك فوجدك لمن امتحنك صابرة». دستگاه خدا بىحساب و كتاب نيست. در روايتى پيغمبر اكرم به فاطمه زهرا سلام الله عليها با اين مقام و رتبه فرمود: «يا فاطمه انّنى لن اغنى عنك من اللَّه شيئا»؛ يعنى پيش خدا، نسبتِ با من و ارتباطِ با من به درد تو نمى خورد.(بیانات در 28 مرداد 1382)
امانتداری و پایبندی به صدق واقعه
امین شعر انقلاب طرح مسائل غلط و خلاف آموزههای دینی و قرآنی را در شعر آیینی جایز نمیدانند و بر این دقیقه پای میفشارند که شعر اصیل دینی باید «متکی و مستند به معارف حقه الهیه» باشد. رهبر معظم انقلاب میفرمایند: «مدح و مصیبت ائمه(ع) بخش مهمیاز شعر دینی است اما در این بخش باید سخنان معقول، منطقی و برخاسته از نگاه و سلیقه درست به کار برده شود و از برداشتهای عامیانه و سطحی و بیان مسائل جعلی و توهمیپرهیز شود.»
تا آنجا که به یاد دارم، ایشان در تمام دیدارهایی که با شاعران و ذاکران اهلبیت در طول سالیان بعد از انقلاب داشتهاند، همواره بر پایبندی به صدق واقعه تأکید کرده و هر گاه در حضورشان شعر یا مرثیهای خوانده شده که با روح دین و آیین در تقابل بوده، بدون هیچ ملاحظهای به شاعر و مداح آن تذکر داده و خواستار اصلاح شعر یا مرثیه شدهاند. ایشان بارها و بارها بر این دقیقه مهم و کلیدی تأکید کردهاند که شاعران آیینی باید با رعایت ادب و آداب، زبان به مدح و ستایش خاندان رسالت باز کنند و از خرافه و گزافهگویی در این عرصه بپرهیزند: «در مرثيهخوانى بايستى به صدق واقعه پايبند بود. درست است كه شما ميخواهيد مستمع خودتان را بگريانيد، اما اين گرياندن را به وسيله هنرنمايى در كيفيت بيان واقعه تأمين كنيد، نه در ذكر واقعهاى كه اصل ندارد. ما در گذشتهها سراغ داشتيم- انشاءالله حالا آنجور نيست- كه بعضىها فىالمجلس يك چيزى را جعل مي كردند؛ نكتهاى همان جا به ذهنش مىآمد، مي ديد خوب است، موقعيت خوب است، همان جا مي گفت و از مردماشك مي گرفت! اين درست نيست.اشك گرفتن از مردم كه هدف نيست؛ هدف، آميختن اين دلِاشكآلود- كهاشك را به چشم مي رساند و چشم رااشكبار مي كند- به معارف زلال است؛ البته با هنرنمايى.»(بيانات در 13 خرداد 1389)
رهبر معظم انقلاب همچنین درخصوص پرهیز از خواندن روضه مکشوف و استفاده از بیان هنرمندانه در روایت واقعه کربلا میفرمایند: «ما در مشهد یک منبر معروفی داشتیم- خدا او را رحمت کند- مال 50 سال قبل است؛ مرحوم رکن الواعظین. او منبر میرفت و مردم پای منبر روضهخوانی او مثل ابر بهارگریه میکردند؛ در حالی که خودش هم بارها میگفت من اسم نیزه و خنجر نمیآورم. واقعاًً هم نمیآورد؛ بنده دهها منبر از او دیده بودم. حادثه را آنچنان هنرمندانه تصویر میکرد که مجلس را منقلب میساخت؛ بدون اینکه بگوید «کشتند»، بدون اینکه بگوید «تیر زدند»، بدون اینکه بگوید «شمشیر چنین زدند» یا «خنجر چنین زدند»؛ اینها را نمیگفت. میتوان با شیوههای هنرمندانه، روضهخوانیِ خوب کرد وگریاند.»(بخشی از بیانات در 13/3 /1389 )
رعایت شأن خاندان رسالت در شعر آیینی
امین شعر انقلاب بر رعایت شأن خاندان رسالت در شعر آیینی تأکید فراوان دارند. اینکه به دور از احساس زدگی و با لهجه معرفت زبان به مدح و منقبت بزرگان دینی باز کنیم تا به تعبیر ایشان دچار «مهمل گویی» نشویم: «حادثه را بیان کنند؛ با هنرمندی بیان کنند تا مردم دلشان شیفته بشود و منقلب بشود، نه اینکه خلاف بگویند. حالاها هم میشنوم، منبری یا مدّاح سر منبر خطاب به امیرالمؤمنین میکند و میگوید «آقا هرچه داری از امام حسین داری!» شما فکرش را بکنید! این چه حرفی است و این چه مُهملگوییای است که کسی اینجور درباره امیرالمؤمنین حرف بزند؟ امام حسین هرچه دارد از امیرالمؤمنین دارد، امام حسین هرچه دارد از پیغمبر دارد؛ چرا نمیفهمند این معانی و این مسائل را؟ آنوقت ادّعا هم دارند، هرچه هم به دهنشان بیاید میگویند؛ یعنی اینها را خیلی باید به نظر من بزرگ بشمُریم.»
(بیانات در 20 آبان 1392 )