kayhan.ir

کد خبر: ۲۹۱۷۳۸
تاریخ انتشار : ۲۲ تير ۱۴۰۳ - ۲۳:۰۰
جنگ سرد فرهنگی؛ سازمان سیا در عرصه فرهنگ و هنر- ۱۶

تشدید  پاسخ آمریکا به تهاجم فرهنگی شوروی

 
 
 
فرانسیس استونر ساندرس
ترجمه حسین باکند
از بین بردن برخی کلیشه‌ها [و نظرات منفی در مورد آمریکا] سخت بود. هنگامی که یکی از سخنرانان خانه‌های آمریکا دیدگاهی درباره وضعیت فعلی سیاه‌پوستان در آمریکا بیان کرد، که با سؤالاتی مواجه شد، «برخی از آن‌ها از روی حسن نیت نبود». «پاسخ سخنران به سؤال کنندگان بسیار قاطع بود، افرادی که شاید کمونیست بوده و یا شاید هم نبودند». برای برگزارکنندگان مراسم جای خوشحالی داشت، چرا که «صحبت‌ها با آهنگ گروه سرود پنج‌نفره متشکل از رنگ‌ها [و نژاد‌ها]ی مختلف، همراه شد. سیاه‌پوستان حتی مدت‌ها پس از پایان زمان رسمی مراسم به خواندن خود ادامه دادند و.... جو مراسم چنان تاثیرگذار بود که تصمیم بر این شد از گروه سیاه‌پوستان دوباره برای تکرار اجرای خود دعوت به عمل آید».
 مسئله روابط نژادی در آمریکا بسیار مورد بهره‌برداری و سوءاستفاده پروپاگاندای شوروی قرار می‌گرفت و بسیاری از مردم اروپا را درباره توانایی آمریکا در اعمال دموکراسی، که اکنون ادعا می‌کرد به جهان ارائه می‌کند، ناامید و پریشان خاطر نمود.
بنابراین به این جمع‌بندی رسیدند که فرستادن آمریکایی‌های آفریقایی تبار به اروپا برای اجرای موسیقی و... مهر بطلانی بر این تلقی‌های خسارت بار و مخرب خواهد زد. گزارش دولت نظامی آمریکا در مارس 1947 «برنامه‌های واگذاری کنسرت به خوانندگان سیاه‌پوست درجه یک آمریکایی در آلمان را بر ملا می‌کرد.... ظاهر شدن ماریان اندرسون یا دوروتی مِینور در مقابل تماشاگران آلمانی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار خواهد بود». قرار شد که تبلیغ هنرمندان سیاه‌پوست به یک اولویت فوری برای جنگ آوران [جنگ] سرد فرهنگی تبدیل شود. 
پاسخ آمریکا به تهاجم فرهنگی شوروی 
روز به روز شدت بیشتری می‌گرفت. زرادخانه کاملی از دستاورد‌های معاصر آمریکا به اروپا صادر شد و در برلین به نمایش در آمد. 
استعدادهای جدید اپرا از برجسته‌ترین آکادمی‌های آمریکا وارد شدند: [مانند مدرسه هنری] جولیارد، [مؤسسه موسیقی] کِرتیس [مدرسه موسیقی] ایستمَن و مؤسسه پی بادی. دولت نظامی کنترل هجده ارکستر سمفونی آلمان و تقریبا همین مقدار اپرا را در دست 
گرفت. 
با ممنوعیت بسیاری از آهنگسازان بومی، بازار آهنگسازان آمریکایی به طور تصاعدی افزایش یافت و فعالیت آنان جملگی در جهت منافع آمریکا قرار می‌گرفت. 
ساموئل باربر، لئونارد برنشتاین، الیوت کارتر، آرون کوپلند، جورج گِرشوین، جیان کارلو مِنوتی، ویرجیل تامسون- اینها و بسیاری دیگر از آهنگسازان آمریکایی اولین آثار خود را در اروپا تحت نظارت دولت به نمایش گذاشتند.
با مشورت دانشگاهیان، نمایشنامه‌نویسان و کارگردانان آمریکایی، یک برنامه بزرگ تئاتر نیز راه‌اندازی شد. نمایش‌هایی از لیلیان هلمن، یوجین اونیل، تورنتون وایلدر، تِنِسی ویلیامز، ویلیام سارویان، کلیفورد اودِتس و جان اشتاین‌بک به تماشاگران مشتاقی که در سالن‌های بسیار سرد و یخ‌زده‌ای جمع شده بودند، عرضه گردید. سرما در این سالن‌ها به حدی بود که یخ‌ها به طرز خطرناک و تهدید‌آمیزی از سقف آویزان شده بودند [اما این مانع حضور تماشاگران مشتاق در سالن‌ها نمی‌شد].
بعد از نگاه شیلر به تئاتر به عنوان یک «مکتب خانه اخلاقی1»، از جایی که افراد می‌توانستند اصول بنیادی زندگی را در آن بیابند، مقامات آمریکایی فهرستی دروس اخلاقی مطلوب را تهیه کردند. بنابراین [نمایشنامه] «پیر گینت» اثر ایبِنس، «شاگرد شیطان» اثر [برنارد] شاو، «آبه لینکُلن در ایلینوی»نوشته رابرت شِروود تحت «آزادی و دموکراسی» به تولید رسیدند. در درام فاوست، گوته، استریندبِرگ و شاو به «قدرت ایمان» پرداخته شد. پیام «برابری بشر» می‌بایست از آثار «اعماق پایین» نوشته ماکسیم گورکی و «مِدیا» اثر فرانز‌گریلپارزِر2 استخراج [و ترویج]می‌شد. ««لیسستراتا» اثر آریستوفان، «پایان سفر» اثر آر سی شریف، «پوست دندان‌های ما» از تورنتون و «زنگی برای اَدانو» نوشته جان هِرسی هم تحت «جنگ و صلح» انتشار یافتند.
به نظر می‌رسید «فساد و عدالت» هم موضوع آثاری چون هملت، بازنگری اثر گوگول، عروسی فیگارو اثر بومارشه و اکثر آثار ایبسِن بود. و به همین ترتیب «ارتکاب جرم راه مناسبی برای کسب درآمد نیست»، «اخلاق، ذوق و رفتار»، «در تعقیب خوشبختی»، ضرورت تلخ «افشای نازیسم»، «برای وضعیت روحی و روانی فعلی آلمانی‌ها» نامناسب به نظر می‌رسید، مانند کلاسیک‌های یونانی، همه آن‌ها نمایشنامه‌هایی هستند که تسلط کورکورانه سرنوشت را می‌پذیرند، که منجر به نابودی و خود نابودی می‌شود. همچنین آثار: ژولیوس سزار و کوریولانوس («تجلیل از دیکتاتوری»)، شاهزاده ‌هامبورک و کلایست (برای«شوونیسم»)، همچنین کتاب «جسد زنده» تولستوی (نقد درست جامعه به سمت اهداف غیر اجتماعی)، همه نمایشنامه‌های‌ هامسون («ایدوئولوژی ساده نازی»)، و نمایشنامه‌های هر فردی دیگری که در خدمت نازیسم بود.
پانوشت‌ها:
1- Moralische Anstalt
2- Franz Grillparzer