kayhan.ir

کد خبر: ۲۹۱۷۲۶
تاریخ انتشار : ۲۲ تير ۱۴۰۳ - ۲۳:۰۰
نگاهی به بازنمایی مفاهیم عاشورایی در سینما

خورشیـد بر پرده نقره‌ای

 
 
 
 
آیین‌ها و مفاهیم عاشورایی یکی از مبانی و پایه‌های فرهنگی در ایران اسلامی است. عشق به سالار شهیدان و سوگواری برای امام سوم و یارانش، در عمق جان و قلب ایرانیان تثبیت شده است و هم از این روست با گذشت 1400 سال از عاشورا، این حماسه تراژدیک همچنان موجب جوش و خروش نسل‌های مختلف در ایران می‌گردد. اما جای شگفتی است که این موضوع مهم هنوز هم بازتاب چندانی در رسانه‌های جدیدی همچون سینما و تئاتر مدرن و پست ‌مدرن در ایران نداشته است، طوری که بررسي آثار تولید شده در دو حوزه سینما و تئاتر، نشان می‌دهد كه مفاهیم عاشورایی هيچ‌گاه در جایگاه اولی و به مثابه یک دغدغه همیشگی نزد خالقان آثار مطرح نبوده است. حتي درعرصه مستندسازي نيز حق مطلب درباره عاشورا بيان نشده است. تك ستاره اين ميدان، سيد شهيدان اهل قلم است كه در برخي آثار خود اشاراتي به قيام عاشورا کرد. به خصوص در مستند «شب عاشورايي» كه در آن، پيوند معنايي بي‌نظيري ميان قيام امام حسين(ع) و جهاد رزمندگان در دفاع مقدس نمايانده شده است.
در عرصه سينماي داستاني به دو شكل به موضوع عاشورا پرداخته شده است. يك شيوه، بازآفريني بخش‌هايي از متن يا حواشي قيام حسيني بوده كه تنها دو اثر شاخص قابل شناسايي است. يكي فيلم «سفير» به كارگرداني فريبرز صالح‌ است كه به روايت يكي از فرستادگان امام‌حسين(ع) به نام قيس‌بن‌مسهر مي‌پردازد. اين فيلم در زمان خودش اثر شاخصي بود و تحليلي از فضاي اجتماعي كوفه در سال 61 هجري در قالب يك فيلم ارائه داد. فيلم «روز واقعه» هم به كارگرداني شهرام اسدي به روايت يك جوان نصراني تازه ‌مسلمان به نام «عبدالله» است كه نداي «كيست مرا ياري كند» امام حسين(ع) را مي‌شنود و به ياري امام مي‌شتابد. البته اين فيلم بيش از حد به حواشي مي‌پردازد و از اصل و متن عاشورا دور است.
به جز اين دو فيلم، تنها اثر قابل اشاره دیگر پیرامون عاشورا، فیلم «رستاخیز» است. این فیلم به کارگردانی احمدرضا درویش در سی ‌و دومین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد، اما به دلیل برخی حساسیت‌ها نسبت به تصویر ذوات مقدسه از جمله حضرت ابالفضل‌العباس، روی پرده سینماها نرفت و فقط در برخی پلتفرم‌های جهان اسلام، به صورت برخط اکران شد. متأسفانه با وجود صرف چندین سال و ده‌ها میلیارد سرمایه، فیلم «رستاخیز» به نتیجه خوبی منتهی نشده است. آنچه به عنوان شخصیت‌های تاریخ عاشورا در این فیلم نمایش داده شده، به هیچ وجه دلچسب نیستند. فیلم، نه حس دارد و نه حماسه. صحنه‌های رزمی آن همچون 
شمشیربازی کودکان است و نبردهایش فاقد عظمت و شکوه. داستانش هم پر از غرض و غلط می‌نماید؛ یک روایت پر دست‌انداز که از همان ابتدا بنای 
سر بردن و سر بریدن حوصله مخاطب را دارد. تماشای «رستاخیز» برای کسانی که «مختارنامه» را دیده‌اند و لذتش را چشیده‌اند، هیچ ارزش افزوده‌ای ندارد و پیش پا افتاده به نظر می‌رسد!
شیوه دوم پرداختن به محرم سال 61 هجری قمری هم این‌گونه بوده که معدود فيلمسازاني هم كوشيده‌اند تا با بهره و الهام از حوادث و معاني عاشورايي آثاری را خلق کنند. برای نمونه مي‌توان به فيلم «شب دهم» به كارگرداني جمال شورجه اشاره كرد كه در آن مبارزات انقلابي مردم ايران در برابر شاه و همچنين دوران دفاع مقدس، با فرهنگ عاشورايي جاري در فرهنگ ما تطبيق یافته است. مرحوم رسول ملاقلي‌پور هم در فيلم «پرواز در شب» با الگوگيري از تراژدي حضرت ابوالفضل(ع) براي رساندن آب به لشكر امام حسين(ع)، از خودگذشتگي يك رزمنده براي نجات همرزمانش از تشنگي در دوران دفاع مقدس را به نمايش درآورده است. 
«سينه سرخ» به کارگردانی پرویز شیخ طادی، با محوریت شباهت‌هایی میان تشیع و مسیحیت بدون افتادن در پرتگاه پلورالیسم (تکثرگرایی) مخاطب را به درکی تازه‌تر از محبت به امام‌حسین(ع) می‌رساند. اسم فیلم، یعنی «سینه سرخ» نیز اشاره مشترکی به مسیح و امام‌حسین(ع) است. این فیلم با فضا‌سازی لطیف و انسانی‌اش، برای کودکان و نوجوانان تناسب دارد، به ویژه اینکه شخصیت‌های محوری فیلم نیز، کودکان هستند. همچنین «سینه سرخ» برای مخاطب خارجی و غیرمسلمان نیز متناسب است و می‌تواند این طیف از مخاطبان را از دریچه مسیحیت به دین اسلام و حماسه عاشورا نزدیک کند. پیام نهائی فیلم این است که امام حسین(ع) ادامه‌دهنده رسالتی است که پیامبران – ازجمله عیسی(ع)- دنبال می‌کردند و اگر حضرت مسیح در کربلای سال 61 هجری قمری حضور داشت، یکی از سرداران لشکر سیدالشهدا(ع) بود.
در فیلم «مصائب دوشيزه» ساخته مسعود اطیابی، زن و شوهر مسیحی فاقد فرزند سال‌ها پیش با دیدن مراسم تعزیه تحت تاثیر قرار گرفته و نذر کرده بودند که اگر صاحب بچه‌ای شوند بر او نامی اسلامی بگذارند و هر سال در دهه اول محرم، خانه‌شان محل برگزاری عزاداری حسینی باشد. این اتفاق افتاده است و حالا دختری که با این نذر به دنیا آمده در آستانه ازدواج قرار دارد. اما از چنین مواردی ناراضی است و احساس بی‌هویتی می‌کند. به خصوص اینکه شوهر آینده‌اش تعصب محکمی بر دینشان دارد و می‌خواهد با یک مسیحی یکپارچه و کامل زندگی کند. او حتی تصمیم دارد تا به ثبت احوال برود و نامش را که اکنون فاطمه است تعویض کند. اما اتفاقی می‌افتد و همه چیز تغییر می‌یابد. با ماشین به کسی می‌زند و فرار می‌کند. این واقعه سبب نزدیک شدن او به زندگی یک پسر مسلمان می‌شود و به زعم فیلم دختر پس از گذر از این مراحل دچار تحول می‌شود. اما این تحول، هیچ‌گاه احساس نمی‌شود. در فیلم هیچ‌گاه زیبایی‌های دین اسلام که براساس آنها این تغییر نگاه حاصل شده باشد به تصویر کشیده نشده است. اما در مورد مسیحیت برعکس است. یعنی مسیحیانی را می‌بینیم که نسبت به امام‌حسین(ع) ارادت دارند و آن را می‌پذیرند و همین طور کلیسایی که به یک جوان مسلمان با ظاهری مذهبی کار نقاشی عیسی(ع) را سپرده و جانبازی مسیحی که سلامتی خود را فدای وطنش کرده است.
«دست‌های خالی» از دیگر فیلم‌هایی است که با روایت داستانی امروزین، به مفاهیم عاشورایی می‌پردازد. در خلاصه داستان این فیلم آمده است: حوریه که سال‌هاست از اسارت پدرش، امیرحسین، به دست عراقی‌ها می‌گذرد، نسبت به خروج‌های بی‌موقع مادرش، مریم، از منزل مشکوک است و این شک با تلفن‌های ناشناسی که به او می‌شود و در آنها از تصمیم مریم برای ارتباط با یک مرد دیگر صحبت می‌شود افزایش می‌یابد... فیلم «دست‌های خالی» تجربه دیگری در میانه دهه 80 درباره پیوند مفاهیم عاشورایی با دفاع مقدس و همچنین جامعه و نسل امروز است. عشق ناب و خالصانه پدر جانباز به امام حسین(ع) حس و حال کم نظیری دارد و در نهایت نیز کرامت امام باعث گشودن شدن گره از زندگی خانواده‌اش می‌شود. 
 «عصر روز دهم» نیز از دیگر آثاری است که پیونددهنده دفاع مقدس و عاشورا و همچنین زمان حال است. این فیلم محصول سال 1387 قرار بود توسط مرحوم رسول ملاقلی‌پور ساخته شود، اما اجل مهلتش نداد و چند سال بعد توسط مجتبی راعی کارگردانی شد. «عصر روز دهم» با سقوط خرمشهر در جنگ تحميلي آغاز مي‌شود. خانواده‌اي قصد نجات از مهلكه را دارند، اما پدرشان شهيد مي شود. در جريان اين اتفاقات نوزاد خانواده نيز به وسيله يكي از نظاميان عراقي دزديده مي‌شود و زن و تنها دختر آن خانواده باقي مي‌مانند. 25 سال بعد از آن، دختر پزشك شده و موقع حمله آمريكا به عراق است. يك گروه هلال احمر قصد رفتن به عراق را دارند و اين بهترين فرصت است تا دختر به آنجا برود و خواهرگمشده‌اش را پيدا كند. در موسم محرم و عزاداري شيعيان در كربلا كه در همان زمان نيز، يزيديان زمان ياران و پيروان امروز حسين(ع) را به خاك و خون مي كشند، دخترگمشده پيدا مي‌شود، اما...در اين فيلم، عزاي تاريخي و ابدي انسان‌ها براي امام حسين‌(ع)، تجاوز بعثيان به خاك ايران و اشغال عراق توسط آمريكائيان و همچنين اقدامات تروريستي كه در آن كشور انجام مي‌شوند همگي در يك راستا ديده شده و تظاهر دراماتيك آن هم در اين فيلم، جدايي بين آدم‌هاست. در ابتداي فيلم، به خاطر هجوم يك لشكر يزيدي به انسان‌هاي بي‌گناه، بين اعضاي خانواده جدايي و فراق به وجود آمده؛ يكي شهيد شده و ديگري مفقود. امروز هم در اثر تجاوز يك ارتش يزيدي ديگر به مردم سرزميني به نام عراق، همين اتفاق مي‌افتد. در پايان فيلم، باز هم اين جنگ تحميل شده از سوي مستكبران و 
جنگ‌طلبان است كه مانع وصال آدم‌ها و عامل فصال دوباره اعضاي يك خانواده است. برعكس؛ فرهنگ عاشورايي در اين فيلم باعث گرد هم آمدن و نزديك شدن آدم‌ها به يكديگر مي‌شود.
فیلم «من و زیبا» به کارگردانی فریدون حسن پور محصول سال 1391 نیز در پس زمینه روایتش، 
نیم نگاهی به عناصر فرهنگ عاشورایی دارد. این فیلم با تم توبه، ماجرای مردی به نام موسی است که در کهنسالی پی جبران گذشته‌اش است و قصد دارد با گرداندن اسبش به عنوان نماد ذوالجناح در مراسم خاص یک روستا در عاشورا، توبه‌اش را کامل کند، اما به خاطر گذشته تیره و تار موسی، مردم آبادی، او را در مراسم نمی‌پذیرند. این فیلم، ماجرای کشتن یزید درون در سوگواری برای امام حسین(ع) است.
 فیلم «هیهات» شامل چهار فیلم کوتاه از چهار فیلمساز است که باز هم مضامین مرتبط با عزاداری و محرم را در قصه‌‌هایی که در جامعه امروز می‌‌گذرند، نمایش می‌‌دهد. اما بدیع‌‌ترین نگاه در این فیلم، اپیزود آخر به کارگردانی‌‌هادی‌مقدم دوست است. در این بخش از فیلم، بین مدافعان حرم و جبهه مقاومت در برابر گروه‌‌های تروریستی چون داعش و فرهنگ عاشورا و محرم، پیوندی زیبا برقرار شده است.
از دیگر فیلم‌هایی که در آنها اشاراتی به آئین‌ها یا سوگواری برای امام حسین(ع) شده، می‌توان به «افق»، «به خاطر‌هانیه»، «بر بال فرشتگان»، «نقش عشق»، «نیاز»، «حماسه مجنون»، «دلشکسته» و... اشاره کرد.
نکته بسیار مهم این است که با وجود قابليت‌هاي حیرت‌انگیز و فراوان سینما در ابعاد هنری و رسانه‌ای، اما محدوديت‌هاي سخت‌افزاری و نرم‌افزاری بسیاری هم در آن وجود دارد، اما اين به معناي ناممكن بودن نمايش متن واقعه كربلا نيست. سه ويژگي براي چنين كار بزرگي لازم است كه اگر حتي يكي از آنها ناقص باشد، به فيلم لطمه مي‌زند. يكي از اين ويژگي‌ها، باور عميق و مستحكم به عاشوراست. بدون شك فيلمساز يا فيلمنامه‌نويسي كه از عمق جان به اين حماسه بزرگ عقيده ندارد، نمي‌تواند در اين باره فيلم بسازد. تنها كسي از پس اين اقدام بر مي‌آيد كه وجودش در مفاهيم عاشورايي استحاله شده باشد. ويژگي دوم اين است كه فيلمساز بايد از ابعاد گوناگون موضوع آگاهي داشته باشد. يعني بداند كه فلسفه عاشورا چيست و هدف و پيامدهاي آن‌چه بوده است. كارگرداني كه به ساخت فيلم درباره عاشورا رو مي‌آورد، بايد شخصيت‌هاي مؤثر در اين حادثه تاريخي را به خوبي بشناسد و به‌طور كلي نسبت به تمام فراز ‌و ‌نشيب‌هاي آن شناخت داشته باشد. 
ويژگي سوم، برخورداري از توانايي فني لازم براي ترسيم سالم و واقع‌گرايانه حماسه عاشوراست. به عبارتي بهتر، براي پرداختن به اين موضوع، تعهد و تخصص بايد در حد اعلا در يك هنرمند جمع باشد. به ندرت مي‌توان سينماگري را يافت كه هر سه شاخصه فوق را با هم داشته باشد.
یکی از پیشنهادهای ممکن و پویا برای غنی‌‌سازی محتوایی و دراماتیک آثار سینمایی، بهره‌گیری از 
چشمه‌جوشان و خروشان تعزیه است. منبعی زیبا و فاخر که ضمن برخورداری از تراژدی در اوج شکوه، می‌تواند پاسخگوی مسائل روز انسانی و اجتماعی بوده و در ضمن الگوی تمام‌عیاری در مینی‌مالیسم و ترسیم سترگ‌ترین داستان‌ها در حداقل زمان و فضا است.