نمونههای عینی مهجوریت قرآن(پرسش و پاسخ)
پرسش:
برای اثبات مهجوریت قرآن چه نمونهها و شواهد عینی را میتوان بر شمرد؟
پاسخ:
در پاسخ به این سؤال ابتدا دیدگاه استاد شهید مرتضی مطهری(ره) را که در زمان خودش به این موضوع پرداخته بود اشاره میکنیم.
عدم آشنایی نسل جدید با قرآن
ما امروز از این نسل گله داریم که چرا با قرآن آشنا نیست؟ چرا در مدرسهها معارف قرآن یاد نمیگیرند. حتی به دانشگاه هم که میروند از خواندن قرآن عاجزند؟ البته جای تأسف است که این طور است. اما باید از خودمان بپرسیم؛ ما تاکنون چه اقدامی در این راه کردهایم؟ آیا با همین فقه و شرعیات و قرآن که در مدارس است توقع داریم نسل جوان با قرآن آشنایی کامل داشته باشد؟!
مهجوریت قرآن در میان نسل قدیم
عجبا که خود نسل قدیم،قرآن را متروک و مهجور کرده، آن وقت از نسل جدید گله دارد که چرا با قرآن آشنا نیست. قرآن در میان خود ما مهجور است و توقع داریم نسل جدید به قرآن بچسبد. الان ثابت میکنم که چگونه قرآن در میان خود ما مهجور است. هم نسل قدیم و هم نسل جدید به قرآن جفا کردند و میکنند. اول نسل قدیم جفا کرد که حالا نسل جدید جفا میکند.
احترام بیشتر مدرس کفایه نسبت به مدرس و مفسر قرآن
اگر کسی علمش علم قرآن باشد، یعنی در قرآن زیاد تدبر کرده باشد، تفسیر قرآن را کامل بداند، این آدم چقدر در میان ما احترام دارد؟ هیچ! اما اگر کسی کفایه آخوند ملا کاظم خراسانی را بداند یک شخص محترم و با شخصیتی شمرده میشود. پس قرآن در میان خود ما مهجور است،و در نتیجه همین اعراض از قرآن است که به این بدبختی و نکبت گرفتار شدهایم.
تضحیه (قربانی کردن) مرحوم علامه طباطبایی(ره)
یکی از فضلای خودمان در حدود یک ماه پیش مشرف شده بود به عتبات، میگفت: خدمت آیتالله خویی(ره) رسیدم به ایشان گفتم چرا شما درس تفسیری که سابقاً داشتید ترک کردید؟ (ایشان در هفت، هشت سال پیش درس تفسیری در نجف داشتند و قسمتی از آن چاپ شده) ایشان گفتند: موانع و مشکلاتی هست در درس تفسیر. گفت: من به ایشان گفتم: علامه طباطبایی(ره) در قم که به این کار ادامه دادند و بیشتر وقت خودشان را صرف این کار کردند چطور شد؟ ایشان گفتند: آقای طباطبایی(ره) تضحیه کردهاند. یعنی آقای طباطبایی خودشان را قربانی کردند. از نظر شخصیت اجتماعی ساقط شدند و راست گفتند. عجیب است که در حساسترین نقاط دینی ما اگر کسی عمر خود را صرف قرآن بکند، به هزار سختی و مشکل دچار میشود. از نان، از زندگی، از شخصیت، از احترام از همه چیز میافتد. و اما اگر عمر خود را صرف کتابهایی از قبیل کفایه بکند، صاحب همه چیز میشود! در نتیجه هزارها نفر پیدا میشوند که کفایه را چهار لا بلدند. یعنی خودش را بلدند، رد کفایه را هم بلدند، رد رد او را هم بلدند، رد، رد، رد او را هم بلدند. اما دو نفر پیدا نمیشود که قرآن را به درستی بداند!!! از هر کسی درباره یک آیه قرآن سؤال شود، میگوید: باید به تفسیر مراجعه شود. عجبتر اینکه این نسل که با قرآن این طور عمل کرده از نسل جدید توقع دارد که قرآن را بخواند،و قرآن را بفهمد و به آن عمل کند! اگر نسل کهن از قرآن منحرف نشده بود، قطعاً نسل جدید منحرف نمیشد!
ما مشمول شکایت پیامبر(ص) شدهایم!
بالاخره ما کاری کردهایم که مشمول نفرین پیامبر(ص) و قرآن شدهایم. رسول خدا(ص) درباره قرآن فرمود: «انه شافع مشفع و ماحلٌ مصدق» یعنی قرآن در نزد خدا و در پیشگاه حقیقت وساطت میکند و پذیرفته میشود و نسبت به بعضی که به او جفا کردهاند سعایت (بدگویی) میکند و مورد قبول واقع میشود. (کافی، ج 2، ص 599) (بنابراین) ما مشمول شکایت رسول خدا(ص) هستیم که به خدا شکایت میکند: «یا رب ان قومی اتخذوا هذالقرآن مهجوراً» پروردگارا! قوم من این قرآن را مهجور ساختند.
نسل قدیم باید اول خود را اصلاح کند
در رهبری نسل جوان، بیش از هر چیز دو کار باید انجام شود: یکی باید درد این نسل را شناخت و آنگاه در فکر درمان و چاره شد. بدون شناخت درد این نسل، هر گونه اقدامی بیمورد است. دیگر اینکه نسل کهن باید اول خود را اصلاح کند. نسل کهن از بزرگترین گناه خود باید توبه کند و آن مهجور قرار دادن قرآن است. همه باید به قرآن بازگردیم و قرآن را پیشاپیش خود قرار دهیم و در زیر سایه قرآن به سوی سعادت و کمال حرکت کنیم.