ارباب مغالطات (مقاله وارده)
محمدهادی صحرایی
کمتر از یک روز تا رقم خوردن آیندهای خوب و پرامید و پرتلاش و سبز و... یا خدای نخواسته آیندهای پر از نمیشود و نمیتوانم و نمیگذارند و آمریکا شل نکرد و... فرصت باقی است. انتخابات ریاست جمهوری اخیر اگرچه برای هر ایرانی شاید حدود نیم ساعت معطلی در هوای گرم داشته باشد ولی پیامد و نتیجه آن میتواند فراتر از چهار و حتی دهها سال باشد و حتی مثل برجام در برخی امور علمی و فناورانه ملت ما را تا قیامت از حقش محروم کند. دولت اصلاحات اعتدالی توانست این «کارویژه افراطی» را انجام دهد و تا ابد ایرانیان آینده را هم محروم و تحریم کند.
مشکل اینجاست که اگر در سال 92 و 96 دقت میشد، دهه 90 ما مثل زمین سوخته و بحرین، توسط لیبرالها شوهر داده نمیشد. شاخصهای رشد و اقتصاد ما بین صفرها دست به دست نمیشد. روزی هفتصد ایرانی به خاطر گروگانگیری واکسن کرونا برای برجام و پالرمو و fatf کشته نمیشدند. آب خوردن و ریزگرد هوا به تحریمها گره زده نمیشد. گرد و خاک خوزستان «عذاب» نامیده نمیشد. گَلهگَله جاسوس و جیسون رضائیان وارد ایران نمیشدند و در کنار برخی مسئولین جاساز نمیشدند. قیمت ارز 9 برابر و 60 تن طلا هدر نمیشد. مردم برای گرفتن سبد کالا ساعتها در صف، تحقیر نمیشدند. آینده ملت به قول شفاهی شیطان، بسته نمیشد. دستاورد دو دولت 11 و 12 با برجام « تقریباً هیچ» نمیشد. سرمایه اجتماعی با وعدههای دروغ و متلکهای آزاردهنده و مدیران «شیشلیکخور» و کارنابلد و دوتابعیتیها و اختلاسگران به یغما نمیرفت. مردم با انتخابات قهر نمیکردند. سفره بیتالمال، «سهم بابا» و مرتع چَرای برخی نزدیکان مقامات نمیشد. «فیشهای نجومی» برای کارنابلدها و نالایقها صادر نمیشد. «ژنهای معیوب» برخی مدیران را به نام «ژن خوب» و آقازادههای دوتابعیتی روانه خارج نمیکردند و آن را «فرارمغزها» نمینامیدند. میلیاردها تومان خرج گفتوگو برای گفتوگو نمیشد. دستاورد 8 سال مذاکره به جای لغو تحریم، گرفتن کاپ اخلاق خیالی نمیشد. 6 استان ما در تشنگی دست و پا نمیزد. وزیر خارجه ما در مقابل یک کشور بندانگشتی زانو نمیزد و تحقیرمان نمیکرد. طرف اروپایی، وزیر خارجه اعتدالی که در حال گفتوگو با آنها بود را با تحریم حتی یک باک سوخت هواپیما تحقیر و در اروپا زمینگیر نمیکرد. اگر در سال 92 و 96 دقت میشد، آقای ظریف، با ندانستن تفاوت «لغو با تعلیق» یا نخواندن برجام، ما را مضحکه وندی شرمن نمیکرد. الگوی کاری آنها برداشت وارونه «رحماء علی الکفارُ اشداء بینهم» نمیشد. با جمله «همه گزینهها روی میز است» خواب خشک و راحت را از برخی غربزدهها و خودباختهها نمیگرفتند. خودتحقیرها با دروغ یا بیخبری، دانشجویان ما را از انهدام تمام دستاوردهای نظامی ما با فشار دادن یک دکمه توسط آمریکا نمیترساندند. 8 سال به نام «علی برکتالله»، برکت را از زندگی مردم نمیبردند. وزیر ما شخصیتی داشت که به مقام محلی «پفیوز» و به مردم محرومش «خودت بمال» نمیگفت. وزیری که به او ژنرال میگفتند ساخت پالایشگاه را «کثافتکاری» نمینامید. وزیرِ میکروفونقاپ، به جای خجالت کشیدن از اینکه 6 سال خانهسازی نکرده آن را مزخرف نمیدانست و مردم را به مخمصه نمیانداخت. قوه مجریه به خط تولید پروندههای اقتصادی و امنیتی تبدیل نمیشد. دولت، در شب عید مبعث به جای عیدی، بنزین را سه برابر نمیکرد و رئیسجمهورِ متلکگو، زمانی که مردم عصبانی و دست به یقه هستند با پوزخند نمیگفت «من هم جمعه فهمیدم». یا آن جمله را راست میگفت یا دروغ؛ و در هر دو حالت وای بر او. اگر او از بزرگترین جراحی اقتصادی خبر ندارد که واویلا و اگر خبر دارد و میگوید جمعه فهمیدم که.... سرمایه مردمی که به اعتماد حرف رئیسجمهور در بورس سرمایهگذاری کردند، پودر نمیشد. ارزش 45500 تومن یارانه مردم از 37 دلار به یک و نیم دلار کاهش نمییافت. کشورهای منطقه که برای ما چندین برابر ارزش تجاری دارند، از معامله با ما مأیوس نمیشدند. در اطراف ما به خاطر ضعیف شدنمان، جنگهای بلندمدت و خطرناکی مثل عربستان و یمن و داعش و النصره در سوریه و عراق پیش نمیآمد. منتقدان با ادبیات چالهمیدانی تخریب و توهین نمیشدند. مطالبات واقعی مردم از رفع فقر و فساد و تبعیض و تورم و بیکاری به امور دسته چندم و واهی ورود زنان به استادیوم و پخش ربنا و لغو کنسرت تنزل داده نمیشد. لذت اینترنت پرسرعت و امن از مردم و کاسبی آنها گرفته نمیشد و به وسیلهای برای تولید نگرانی و ناامنی خانوادهها تبدیل نمیشد. هر روزه مردم را با دوگانههای جعلی در مقابل هم قرار نمیدادند و جامعه را برای امور غیر مهم تقسیم نمیکردند.
مردم عزیز و فهمیده ایران؛ این بحر طویل و درد عمیقی که گفته شد، چند سطر از 8 سال آزگار بود که هنوز کابوس کسانی است که حافظه خود را به ریاکاری مسببین وضع نابسامانی که شهید رئیسی بسامان کرد، نباختهاند و محض رضای خدا به دنبال رأی به اصلح میگردند. امروز اگر بتوان بیبرنامگی یک نامزد را پذیرفت، هرگز نمیتوان از تجمع افراد مسئلهداری که به عنوان مشاور و مباشر او را دوره کردهاند غافل شد. مگر میشود کسانی که بوی کباب شنیده و با ماچ و بغل به استقبال کسی میروند که خودشان او را به خاطر ضعف مدیریتی استیضاح کردند باور کرد؟ میشود به آنها که به چهره نورانی جمهوری اسلامی چنگ تقلب زده و مردم را فریفتند و امروز ساز تازهای در انتخابات کوک کردهاند، باز هم اعتماد کرد؟ اگر وزیرتان کارآمد بود چرا استیضاحش کردید؟ و اگر ناکارآمد بود چرا برای ریاست جمهوری از او حمایت میکنید؟ گرچه هر کس، در حمایت مختار است ولی شما در این مورد مشکوکید.
و فرمود آزاده باشید. بین خود و خدا و در خلوتتان به این پرسشها فکر کنید. اگر نامزد مقابل به اندازه نامزد جبهه اصلاحات اعتدالی، به جای ارائه برنامه قرآن و نهجالبلاغه میخواند روزنامهها و روشنفکرانتان در مورد تعهد و تخصص چه میگفتند؟ اگر دیگری، مثل نامزد شما از اعدام سخن میگفت چه میکردید؟ اگر کسی که فارسی صحیح را نمیدانست و نمیتوانست خوب سخن بگوید به یکی از بزرگان اصلاحات و اعتدال چیزی رقیقتر از موی دماغ میگفت، با او و دودمانش چه میکردید؟ اگر مثلاً نامزد مورد حمایت شما در جبهه مقابلتان میبود، بیبرنامگی او را چگونه رسانهای میکردید؟ برای مردم جشنواره «کشف برنامه نامزد جریان مقابل» با جایزه فراوان نمیگذاشتید؟ پس از تحلیل این دو مناظره و شمارش تعداد استفاده از «این، تو، اینا میگن، میفهمی؟ و...» در مقابل «ایشان، شما، دوستان و مشاوران شما و... » و رفتارهای تمسخرآمیز و متلکها و... نمیگفتید ادب مرد به ز دولت اوست؟
جدای از برخی مشاوران نامزد اصلاحات اعتدالی که عصبی یا پرتابگر اشیا یا شایعهساز یا دروغگو هستند، سایرین هم به او برنامه قابل بیان و دفاع ندادهاند. اینهمه تناقض و ابهام، خندهدار و نگرانکننده نیست؟ برنامه ایشان در مورد بازار این است که دولت رها کند بازار خودش را جمع میکند. در مورد بورس: دولت دست در جیب مردم نکند. در مورد مسکن: هرچه قانون است انجام میدهم ولی ساخت یک میلیون مسکن در سال که در قانون آمده را نمیپذیرم و... و پاسخهای بداهه و واگذار کردن به آینده موهوم و نظر کارشناسانی که عملکرد گذشته و سخن امروز آنها را هم قبول ندارد.
این را میتوان ارباب مغالطات نامید و مردم فهیم ایران و 60 درصد عزیزی که در انتخابات شرکت نکردهاید، برای جهش امروز و نجات آینده ایران از چاهها و چالههایی که در دهه نود «اربابان مغالطه و خرابکاری» برای کشور کندند که یکی از آنها برجام است؛ و برای رضای خدا در انتخابات شرکت کرده و به نامزدی رأی دهید که درگیر این مغالطات و گرفتار توهمات نباشد و در آینده هم پاسخگوی اقدامات خود و اطرافیانش باشد. بتواند حق ما را بگیرد و راه شهید رئیسی در احیای اقتصاد مقروض را ادامه دهد. کار رئیسی عزیز مثل کسی بود که ایران پس از حمله تاتار و مغول را تحویل او دهند و کار رئیسجمهور پس از رئیسی که باید شبیهترین به او باشد این است که بتواند با برنامه علمی و عملی و کارنامه گویا و روشن، از زمین و زمینههای آماده شده بهترین برداشت را برای مردم داشته باشد و اطرافیانش دوستان و مریدان کدخدا نباشد. والسلام