کیهان بررسی کرد
دروغهای دشمن شادکن برای یک مشت رأی
دروغهای دشمن شادکن و سیگنالهای ضعفی که از سوی ستاد مسعود پزشکیان ناخواسته برای جلب رای به خارج فرستاده میشود، حتی در صورت پیروزی وی، شرایط را برای هر توافق و رابطهای با جهان مشکلساز میکند.
سرویس سیاسی-
از زمان انتخابات یازدهم ریاست جمهوری ایران در سال 1392 سنت بدی در تبلیغات و رقابتهای انتخاباتی بنا نهاده شد که بیش از هر چیز منافع ملی و جایگاه کشور در سطح بینالملل را هدف قرار میداد.
این روش و سنت ناپسند که ابتدا و به شکل جدی از سوی روحانی پایهگذاری شد و در رقابتهای انتخاباتی بعدی نیز توسط طیف وابسته به وی و همچنین مدعیان اصلاحات پیگیر میشد، با تلقی جذب رای افراد به واسطه حمله به رقیب و به قیمت
زیر پا گذاشتن دستاوردهای نظام و انقلاب، ناجوانمردانهترین و خائنانهترین روش در رقابتهای انتخاباتی است.
هر عقل سلیمی بر این نکته صحه دارد که در هنگام رویارویی با طرفی که به دنبال سهمخواهی بیشتر است یا هنگام ورود به یک مذاکره یا ورود به یک درگیری، خالی نشان دادن دستها، ابلهانهترین کار ممکن به شمار میآید.
عجیبتر اینکه در سال 92 و در اولین سال دولت یازدهم، همت رئیسجمهور وقت حسن روحانی بر تکرار دروغهایی همچون خزانه خالی و سیلوهای خالی و هرچه ضعیفتر نشان دادن کشور در زمانی بود که مذاکرات هستهای به مرور آغاز شده و کشور به سمت توافق پیش میرفت.
چنین عملکردی در نهایت به امتیازگیری بیشتر طرف مقابل و عقبنشینیهای پیدرپی دولت یازدهم در برجام ختم و ضرری هنگفت را بر منافع ملی و ابزارهای قدرت کشور همچون صنعت هستهای وارد آورد.
امروز نیز همین افراد و همین دیدگاه ضد منافع ملی با تسلط بر مسعود پزشکیان و ستاد وی، مجددا با دروغهای دشمن شادکن و سیگنالهای ضعف، با ترجیح منافع جناحی و شخصی بر منافع ملی بازهم در حال فراهم کردن شرایطی هستند که حتی اگر در انتخابات 15 تیر پیروز شوند، شرایط را برای خود در روابط بینالمللی با دنیا سختتر میکنند.
حساس کردن جامعه به FATF و تکرار اشتباه
بزرگنمایی برجام
در طی رقابتهای انتخاباتی اخیر یکی از محورهایی که ستاد و مشاورین مسعود پزشکیان برای وی که به اذعان خود هیچ دید کارشناسی در این موضوع ندارد تجویز کردند، مطرح کردن بحث FATF و دروغبافی در این حوزه به قصد حمله به رقیب یعنی سعید جلیلی بوده است.
نگاهی کوتاه به افکار عمومی، رسانهها و جراید در طی سالهای اخیر نشان میدهد که بحث FATF در طی سالهای اخیر اهمیت خاصی در بین افکار عمومی، تاجران و همچنین متخصصین در بحث روابط بینالملل و تجارت و اقتصاد سیاسی بینالملل نداشته و روند رو به رشد تبادلات در بین جبهه جدید قدرت جهانی همچون بریکس و شانگهای نشانگر این است که توجیه و بهانه همیشگی مسئولان سیاست خارجی و اقتصادی دولت روحانی در موضوع FATF بیاساس بوده و دولت شهید رئیسی بدون FATF نیز توانست روند کاهشی مبادلات و تجارت ایران در دوران دولت پیشین را به فاز افزایشی تغییر دهد.
این حساسیت بخشی بیمورد درباره FATF در سطح جامعه، به عنوان سیگنال ضعف به طرفهای بیگانه و القای تاثیرگذاری در نهایت به اطمینان خاطر دشمنان و رقبا درباره تاثیر فشارها منجر شده و آنها را در ادامه فشارهای حداکثری و عدم بازگشت به میز مذاکره ترغیب میکند. این دقیقا همانند روندی که در برجام و دوران پس از خروج آمریکا از برجام در دولت روحانی طی شد و در نهایت منجر به درماندگی دولت در فروش نفت و افت شدید تجارت جهانی ایران شد.
جلیلی در دوره خودش
میگفت عضو FATF شویم، اما
در دولت دیگر مخالفت میکرد
مدعیان اصلاحات و برجامیون ستاد پزشکیان در روزهای گذشته بهشدت بر این گزاره پافشاری میکنند که«FATF تقصیر دولت دهم و جلیلی است». کتمان کردن واقعیت و تفسیر وارونه از روندهای طی شده یکی از متداولترین روشهای ستاد پزشکیان به شمار میآید. آنان هیچگاه به این اشاره نمیکنند که در دولت دهم ادعای سازوکار FATF برای قرار دادن ایران در لیست حامی تروریسم تنها به دلیل این بود که ایران قانونی داخلی در موضوع مقابله با تروریسم ندارد و به همین دلیل دولت دهم در واکنش به این اتهامزنی، لایحهای تنظیم کرده و آن را تقدیم مجلس میکند. نکته قابل توجه اینجاست که این لایحه مطابق قانون اساسی و شرع بوده و هیچ تعهدی نسبت به FATF ایجاد نکرده بود.
ولی در مقابل در روندی کاملا غیرقانونی و غیرشفاف در دولت یازدهم «علی طیبنیا» وزیر وقت اقتصاد در سال ۹۵ به طور پنهانی از سوی دولت ایران متعهد میشود که ۴۱ بند مربوط به دستورات FATF را آن هم بدون اطلاع مجلس اجرا کند!
اما ۴ بند از ۳۷ بند مذکور مربوط به تغییر قوانین است و اینجاست که دولت مجبور میشود که این ۴ بند را در قالب لایحه تنظیم کرده و که نهایتا به لوایح چهارگانه مرتبط با پیوستن به FATF ختم میشود.
وضعیت فعلی ایران در مواجهه با FATF، دستپخت دولت آقای روحانی و اصلاحطلبان و ۴۱بندی است که ماحصل سوءتدبیر طیبنیا و سایر مسئولین دولت روحانی بود.
اسرائیل مخالف برجام بود
یکی دیگر از روشها و سفسطههای انتخاباتی در این روزها، تکیه بر دروغ و ناقصگویی بزرگی با عنوان مخالفت اسرائیل با برجام است.
جدای از اینکه اساس منطق یکسان شمردن و همسو بودن دو عنصر متضاد به واسطه مخالفت با یک موضوع، اشتباه و بیشتر یک کجفهمی به شمار میآید، برخلاف دروغبافی مدعیان اصلاحطلبی، رژیم صهیونیستی نهتنها با برجام مخالف نیست بلکه آن را یک موهبت برای خود میداند.
تیرماه 96 و در دوسالگی برجام، مقام ارشد امنیتی رژیم صهیونیستی (کارمی گیلون، رئیس اسبق شینبت) در فارن پالیسی نوشت: برجام برای اسرائیل یک موهبت بود.
روزنامه صهیونیستی یدیعوت آحارونوت نیز اخیرا از هماهنگیهای پشت پرده مقامات اسرائیل با بایدن در مورد ایران خبر داد و نوشت: در جریان مذاکرات اولیهای که اخیراً بین مقامات اسرائیلی و آمریکا انجام شده، اسرائیلیها وعده دادهاند که به صورت علنی با بایدن و اهداف تیمش برای بازگشت به توافق هستهای با ایران مخالفت نخواهند کرد.
این روزنامه صهیونیستی تصریح کرد: همچنین اسرائیل خواهان توافق جدیدی است که فعالیتهای منطقهای ایران در خاورمیانه را محدود کند.
علاوهبر اینها، فروردین 97 گادی ایزنکوت، رئیس ستاد مشترک ارتش رژیم صهیونیستی در مصاحبه با هاآرتص گفته بود: توافق هستهای با ایران با همه نواقصی که دارد، اثربخش بوده و تحقق چشمانداز هستهای ایران را برای ۱۰ تا ۱۵ سال متوقف کرده است.
همچنین در فروردین 97 چهار نظامی ارشد سابق رژیم صهیونیستی (از جمله دو وزیر جنگ پیشین این رژیم) مخالفت خود را با لغو برجام اعلام کردند. شائول موفاز، بنی گانتز، دن هالوتز و موشه یعلون، در جریان یک پنل برگزار شده در کنفرانس روزنامه صهیونیستی یدیعوت آحارونوت، مخالفت خود را با لغو برجام ابراز داشتند. از این چهار نفر، شائول موفاز و موشه یعلون سابقا سمت وزارت جنگ را در فلسطین اشغالی برعهده داشتهاند.
لازم به تصریح است که منتقدان توافق هستهای از بابت تعهدات نقد در برابر وعدههای نسیه، نگرفتن تضمین، اعتماد دولت به دشمن و عدم توازن تعهدات هشدار میدادند اما بزکگران آمریکا، آنها را همپیوند با اسرائیل میخواندند! این در حالی است که رژیم صهیونیستی ضمن اقبال به برجام، در پی افزودن دیگر توانمندیهای ایران (موشکی، منطقهای) به برجام است و از اینرو، متحد اسرائیل عناصر معاند متظاهر به اصلاحطلبیاند که میگویند بر سر برد موشکها و نفوذ منطقهای باید مذاکره کنیم!
بازیابی جایگاه ایران در بازار جهانی نفت
در دوران رئیسی
مسعود پزشکیان در مناظره دوشنبهشب در اظهاراتی که ناشی از تسلط ژنرالهای خودخوانده روحانی بر وی و بیاطلاعی وی است در ادعایی بیاساس موفقیت دولت رئیسی در فروش نفت را مورد حمله و تخریب قرار داده و در ادعاهای دیگری که در طی هفتههای اخیر بارها از سوی وی و اعضای ستادش تکرار شده هزینه انتقال دارایی حاصل از نفت در دولت رئیسی را در رقمی غیرواقعی اعلام میکنند.
توصیه ما به آقای پزشکیان این است که به جای مشاورین ناآگاه و نابلد خود، حتی برای یک بار جلسه سنای آمریکا و سؤال تد کروز و جواب بلینکن درباره ناتوانی آنان در جلوگیری از فروش نفت ایران را ببینند.
در پاسخ به ادعاهای اخیر پزشکیان و ژنرالهای خودخوانده ستاد وی، جمشیدی معاون سیاسی رئیسجمهور در دولت سیزدهم نیز عنوان میدارد: در حال حاضر برای انتقال پول نفتی فروخته شده، در حدود نیم درصد هزینه میشود ولی در دولت گذشته و حتی در (زمان ماه عسل) برجام فقط چند بانک خاص برای انتقال پولها معرفی شده بود که به دلیل انحصار آنان این رقم را به ۱۵ درصد میرساند.
جمشیدی در توضیح فاجعه و سوءتدبیر دولت روحانی در رابطه با فروش نفت حتی در زمان ماه عسل برجام عنوان داشت: پولهای ایران در دوران دولت قبل با تصمیمهای اشتباه در موقعیتهایی اشتباه قرار میگرفت برای مثال پول و دارایی کشور که در بانک تجارت عراق یا پولی که در ترکیه یا در کره جنوبی بلوکه شد به دلیل همین تصمیمات بود.
وی افزود: بدتر اینکه پولها و داراییهایی که در زمان روحانی در مواردی همچون کره جنوبی و در ترکیه بلوکه شد و بخشی از پولهای ایران در عراق به ارز محلی آن کشورها ذخیره شده بود که با کاهش ارزش پول ملی آن کشور ارزش داراییهای ما نیز پایین آمد.
وی میافزاید: در دوره ریاست جمهوری روحانی و ریاست آقای همتی بر بانک مرکزی، پول برق و گاز ایران به بانک تجارت عراق TBI میرفت. رئیس بانکی که پول ما در آن قرار داده شده یک آمریکایی بود که به دستور آمریکا در آنجا مستقر شده بود و داراییهای ما را کنترل میکرد. وقتی به هر قیمتی اشتیاق به توافق داریم همین میشود.
جواد اوجی وزیر نفت نیز در پاسخ به ادعاها و بیاطلاعیهای پزشکیان عنوان داشت: در آغازبهکار دولت سیزدهم تولید نفت ایران روزانه 2 میلیون و 200 هزار بشکه بود که به همت کارکنان صنعت نفت، این حجم تولید امسال به روزانه 3 میلیون و 570 هزار بشکه رسیده است.
وزیر نفت با اعلام اینکه «تولید نفت در سه سال اخیر 60درصد افزایش یافته است.»، گفت: صادرات نفت از 182 میلیون بشکه در سال 1398 به 565 میلیون بشکه در سال 1402 رسید.
وی ادامه داد: همچنین ارزش صادرات نفت و میعانات گازی و دیگر فرآوردههای نفتی و پتروشیمی ایران نیز از 10 میلیارد و 800 میلیون دلار در سال 1398 به 36 میلیارد دلار در سال 1402 رسید؛ بهعبارتی در این زمینه رشد 3.5 برابری داشته است.
ناآگاهی پزشکیان منجر به عدم درک
تفاوت حجم با رشد نقدینگی شد
پزشکیان در مناظره شامگاه دوشنبه در ادعایی که بیشتر به دلیل ناآگاهی و ناواردی وی به مباحث اقتصادی و ضعف علمی مشاورانش در این امر است، عنوان کرد: نقدینگی کشور در دولت شهید رئیسی بالا رفته؛ چون پول چاپ کردهایم.
در همین زمینه بهادری جهرمی عنوان داشت: نرخ رشد نقدینگی در دولت شهید رئیسی از ۴۲.۸ درصد در مهر ۱۴۰۰ به ۲۴.۱ درصد در فروردین ۱۴۰۳ کاهش پیدا کرد. مقابل دوربین گرفتن نموداری که انبوه نقدینگی دولت سابق را بهاضافه نقدینگی جدید، مجموعاً با هم نشان میدهد، بیاخلاقی سیاسی است.
مقدمیان کارشناس اقتصادی نیز در رابطه با ادعای پزشکیان درباره نقدینگی در دولت شهید رئیسی عنوان میدارد: در شرایطی که نرخ رشد نقدینگی ۲۳.۴ درصد در اسفند ۱۴۰۲ پایینترین نرخ ۵ ساله خود را به ثبت رسانده است و نرخ تورم نقطه به نقطه از ۵۵ درصد در فروردین ۱۴۰۱ به ۳۰.۹ درصد در فروردین ۱۴۰۳ کاهش یافته است، اما پزشکیان در مناظرات شب گذشته دولت سیزدهم را به چاپ پول متهم کرد.
وی خاطرنشان کرد: عدم درک وی نسبت به تفاوت «حجم» نقدینگی و «رشد» نقدینگی منجر به بروز این اشتباه بزرگ شده است که نشان میدهد وی نسبت به مباحث ابتدائی علم اقتصاد نیز آشنایی ندارد و اطرافیانش نیز این موضوع را نمیدانند یا به وی درست منتقل نکردهاند.
مقدمیان ادامه داد: اشتباه اصلی پزشکیان در استناد به حجم نقدینگی به جای رشد آن است. اگر این گزاره را کارشناسانی که پزشکیان دائماً به آنها ارجاع میدهد، به وی منتقل کردهاند باید در سواد علمی مدعیان کارشناسی اطرافیان پزشکیان شک کرد و نگران بود که حتی علم دانشجوی ترم یک اقتصاد را نیز ندارند.
طالبان نامیدن رقیب
تاکتیک همیشگی تندروهای دهه 60
یکی از روشهای معمول مدعیان اصلاحات، روحانی و یارانش در طی دو دهه اخیر، طالبان نامیدن مخالفانشان از سوی آنان است. این حربه که در چشم ملت هوشمند ایران نخنما شده از سال 84 تاکنون در هر انتخابات تکرار شده و در هر مرتبه رقبای این طیف به دیوارکشی در خیابان و تفکر طالبانی و... از سوی آنان متهم میشوند.
جالبتر آنکه این سخنان از سوی افرادی عنوان میشود که تندروترین افراد در سالیان اول انقلاب و در دهه 60 به شمار میآیند.
سابقه و تنگنظری روحانی در ابتدای انقلاب با پیشنهاد انحلال تیپ نوهد و سابقه چپهای دهه 60 در تندروی در مسائل اجتماعی از یاد طیف عظیمی از ملت نرفته است.
نکته حائز توجه این است که فردی مثل مسعود پزشکیان که امروز به همراه اطرافیانش طرح نور را طالبانی مینامند، در اسفند 1390 از رئیسجمهور دولت دهم به دلیل عدم اجرای طرح امنیت اخلاقی طرح سؤال از رئیسجمهور را کلید زده و وی را مورد مؤاخذه قرار دادند.
آمریکاییها به واسطه عملکرد روحانی و ظریف
به ابزار فشار و تحریم ایمان آوردند
دولت روحانی در شرایطی برجام را به امضا رساند که مهمترین هدف خود را برداشتن فشار تحریمها بر اقتصاد کشور عنوان میکرد ولی با خروج زودهنگام و بیکیفر آمریکا از برجام، در سخنانی جدید غیرامنیتیسازی ایران را هدف برجام عنوان کرد.
جدای از اینکه شعار انتخاباتی روحانی در سال 92 برداشتن فشار اقتصادی تحریمها بود و جدای از اینکه هیچگاه غربیها و در راس آن آمریکا در سالهای اوج فشار بر کشورمان صحبتی از جنگ را عنوان نکرده و حتی اوباما در ماههای پایانی دولت دهم به شکست ابزار تحریم نیز اذعان داشت، دولت روحانی هم دربر داشتن تحریمها و هم در به اصطلاح دور کردن کشور از التهاب و خطر درگیری ناکام بود. تاریخ گواه این است که سیاست صبر راهبردی روحانی و ظریف در آن سالها به گستاخیهای پی درپی طرفین غربی منجر شد که در راس این گستاخیها ترور شهید سلیمانی و شهید فخریزاده از سوی محور غربی و عبری قرار دارد.
محمد جمشیدی در این باره عنوان میدارد: عملکرد دولت روحانی طوری بود که آمریکاییها به سیاست فشار ایمان آوردند که هر چه فشار بیشتری به ایران بیاوریم امتیاز بیشتری میگیریم. سال ۹۷ بعد از اینکه دولت آمریکا از برجام خارج شد، دولت روحانی سیاست صبر راهبردی را اتخاذ کرد. صبر راهبردی یعنی هیچ کاری نکنیم و سکوت کنیم و طرف مقابل تحریک شد و مرتب جلو آمد و تحریمها را بیشتر کرد. در مقابل شهید رئیسی قاطعانه نشان داد که فشار با واکنش و مقاومت مواجه است و به آنها پاسخ میدهیم.
مقامات سیاست خارجی دولت روحانی که اکنون در کنار پزشکیان عربدهکشی میکنند در حالی از تحریمها در دوران آیتالله رئیسی میگویند که کیفیت و شدت تحریمهایی که در زمان هشت ساله دولت یازدهم و دوازدهم و پس از برجام بر کشور وارد شد را کتمان میکنند.
این افراد شاید این تلقی را دارند که مردم برگشتن تمام تحریمهای پیش از برجام در زمان دولت روحانی و اینبار بدون قطعنامه سازمان ملل را فراموش کردهاند.آنان شاید فکر میکنند که مردم عملکرد فاجعه بار سیاست خارجی دولت قبل که منجر به بیاعتبار شدن پاسپورت ایران، بیحرمتی به اتباع ایران، حادثه منا و بیعملی در رابطه با سهلانگاری و سوء عملکرد سعودیها در این موضوع، سوخت ندادن به هواپیمای ظریف در مونیخ و دهها شاهکار دیگر آنان را فراموش کردهاند.
دروغ پزشکیان
و جواب وزارت بهداشت و آموزش پزشکی
مسعود پزشکیان اینبار نیز احتمالا در اظهاراتی که در بهترین حالت ناشی از ناآگاهی و سادگی و در بدترین حالت ناشی از دروغ به جهت کسب رای است، دولت سیزدهم را به اخراج اساتید علوم پزشکی متهم کرد.
در این زمینه وزارت بهداشت در اطلاعیه با تکذیب چنین ادعایی عنوان داشت: ادعای یکی از نامزدهای انتخابات در خصوص بازنشستگی اساتید دانشگاهها در دولت سیزدهم بر مبنای رویکردهای سیاسی، صراحتا خلاف واقع و در ادامه زنجیره اتهامزنی است.
این اطلاعیه میافزاید: آمارهای موجود در معاونت آموزشی این وزارتخانه نشان میدهد تعداد اساتید بازنشسته که بر اساس تکمیل دوران ارائه خدمت آموزشی به مرتبه بازنشستگی رسیدهاند ۶۰ درصد کمتر از آمار بازنشستگی در دوران دولت پیشین (دولت آقای روحانی) بوده است. این در حالی است که جذب اساتید در دولت سیزدهم ۳۵ درصد نیز افزایش داشته است.
وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تجربه، تخصص، دانش و تعهد اساتید خود در دانشگاههای علوم پزشکی را به مثابه سرمایهای بیبدیل برای کشورمان دانسته و از همه فعالین سیاسی میخواهد این سرمایه گرانسنگ را در مسیر رخدادهای سیاسی هزینه نکنند.