kayhan.ir

کد خبر: ۲۹۱۰۸۰
تاریخ انتشار : ۱۱ تير ۱۴۰۳ - ۲۱:۴۲

ماجرای پیچ و مهره (یادداشت روز)

 
 
در سال‌هایی که جنگ متحدان عربی آمریکا با مردم یمن به اوج رسیده بود و حلقه تحریم و محاصره این کشور روز به روز تنگ‌تر می‌شد؛ صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل (یونیسف) 
طی بیانیه‌ای اعلام کرد هر ده دقیقه یک کودک یمنی در اثر سوءتغذیه جان خود را از دست می‌دهد. این سازمان همچنین آن زمان اعلام کرد حدود 2 میلیون و 200 هزار کودک یمنی نیز از 
سوء تغذیه شدید رنج می‌برند و به کمک فوری نیاز دارند.
همان سال‌ها در 22 اردیبهشت 1394 جمعیت هلال احمر ایران تصمیم گرفت تا کشتی «ایران شاهد» را با نام کشتی «نجات» حامل 2500 تن کمک‌های ضروری و امدادی شامل700 تن آرد، 1200 تن برنج، 400 تن کنسرو، 50 تن دارو و اقلام پزشکی، 50 تن آب معدنی و 1000 سری ظروف آشپزخانه برای یاری مردم جنگ‌زده یمن به بندر حدیده در این کشور اعزام کند.
این کشتی که محموله‌ای جز ضروریات اولیه زندگی و کمک‌های فوری پزشکی و درمانی نداشت اما هرگز به بندر حدیده در یمن نرسید. 24 جولای 2015 (2 مرداد 1394) جان کری وزیر خارجه وقت آمریکا درباره اینکه چرا این کشتی به مقصدش نرسید در شورای روابط خارجی آمریکا گفت: «چند ماه پیش، وقتی محموله‌ای از ایران به سمت یمن راهی شد، فورا با همتایم [ظریف] تماس تلفنی برقرار کرده و به‌طور کاملا شفاف گفتم این می‌تواند یک رویارویی بزرگ باشد که ما آن را تحمل نخواهیم کرد. او بعد از مدت کوتاهی با من تماس گرفت و گفت: «آنها به مقصد نخواهند رسید، قرار نیست باری را تخلیه کنند، قصد ندارند از آب‌های بین‌المللی خارج شوند.» سپس آنها به کشورشان بازگشتند.»
این اظهارات وزیر خارجه وقت آمریکا، هرگز توسط محمدجواد ظریف تکذیب نشد تا ما ناباورانه این واقعیت را به تماشا بنشینیم که کشتی کمک‌های انسان‌دوستانه مردم ایران برای مردم مظلوم و جنگ‌زده یمن با یک تلفن و تشر وزیر خارجه آمریکا تغییر مسیر داد و برگردانده شد. واقعیت بزرگ‌تر اما این بود که 
پیچ فشار آمریکا بر مردم منطقه غرب آسیا با مهره‌های غرب‌گرا در دولت‌های منطقه محکم می‌شد.
23 تیر 1394 وقتی توافق هسته‌ای ایران با اتحادیه اروپا و کشورهای موسوم به 1+5 تحت عنوان «برنامه جامع اقدام مشترک» (برجام) به امضا رسید؛ قرار بود پیچ تحریم‌های آمریکا در ازای تعلیق و حتی توقف بخشی از فعالیت‌های هسته‌ای صلح‌آمیز ایران، شُل شود. قرار بود ایران با تعطیلی و تخریب تأسیسات هسته‌ای‌اش، بتواند نفت بفروشد و راه ارتباطات بانکی‌اش برای دسترسی به پول حاصل از فروش نفت و انجام سایر تجارت‌های بین‌المللی باز باشد.
یک سال بعد به استناد گزارش آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، ایران همه تعهدات هسته‌ای‌اش را انجام داده بود ولی عملا خبری از شُل شدن پیچ تحریم‌های ایران و بازگشایی ارتباطات بانکی با دیگر کشورها نبود. 22 تیر 1395 «کیم سئونگ-هو» سفیر کره‌جنوبی در ایران در نخستین کنفرانس «بورس فاینکس» گفت: «باید کسانی که برجام را پذیرفتند هم اکنون بانک‌های خود را مجاب کنند که پول‌های ایران را به این کشور انتقال دهند و مانع شدن از این موضوع اکنون غیرقانونی است این تاسف‌آور است که سفارت کره‌جنوبی با وجود سپری شدن 6 ماه از اجرائی شدن توافق برجام هنوز پول سفارت خود را از طریق قاچاق به ایران می‌آورد.» اندکی بعد در 12 آبان 1395 (2 نوامبر 2016) «حمید بعیدی‌نژاد» سفیر وقت ایران در لندن در همایش «چشم‌انداز تجارت و سرمایه‌گذاری انگلیس و ایران» گفت: «جای تأسف است بانک‌های بزرگ همچنان در تعامل با ایران به بهانه تحریم‌ها و جریمه‌های آمریکا احتیاط می‌کنند... حساب بانکی سفارت ایران در لندن هنوز بسته است.» این مشکل تا آخرین روزهای منتهی به خروج آمریکا از برجام هم ادامه داشت و محمدجواد ظریف سپتامبر 2017 خطاب به وزیر خارجه وقت آمریکا در دولت ترامپ گفت: «ما هنوز نمی‌توانیم در انگلستان یک حساب بانکی باز کنیم.» در واقع علاوه‌بر سفارت کره‌جنوبی در ایران، سفارت ایران در انگلیس نیز بودجه خود را قاچاقی منتقل می‌کرد؛ این شرح حال همه سفارت‌خانه‌های مرتبط با ایران در زمان اجرای برجام بود.
چند ماه بعد در 29 دی 1395 و در حالی که بیش از یک سال از اجرای برجام می‌گذشت «وانگ یان گئو» رئیس اتاق بازرگانی بین‌المللی چین در حاشیه نشست همکاری اتاق بازرگانی ایران و چین گفت: «ما هنوز منتظر خبر خوش لغو تحریم بانکی هستیم.» دوم اردیبهشت 1396 شانزده ماه از اجرای برجام و انجام همه تعهدات هسته‌ای ایران می‌گذشت اما همچنان پیچ تحریم‌های بانکی شُل نشده بود تا «بیژن زنگنه» وزیر وقت نفت در حاشیه سیزدهمین همایش بین‌المللی صنعت پتروشیمی این‌طور اعتراف کند: «مشکلات بانکی پس از برجام همچنان باقی است.» ما نفت می‌فروختیم و حتی توانسته بودیم در سایه برجام به رکورد فروش 2 میلیون بشکه در روز هم برسیم اما عملا به پول‌های حاصل از فروش نفت دسترسی نداشتیم.
«بیژن زنگنه» 11 بهمن 1399 در همین زمینه یک اعتراف تلخ دیگر داشت و در پاسخ به این سؤال که ایران از چه کشورهایی بابت فروش نفت طلب دارد، گفت: «در این دوره[پس از برجام و اعمال مجدد تحریم‌ها] ما طلبی نداریم و طلب‌ها برای دوره 
پیش از تحریم‌هاست، زیرا آنها در سیستم‌های رسمی بوده 
و باقی مانده و در عراق، کره جنوبی، امارات و ژاپن مسدود شده است.» این وضعیت یعنی در دوره برجام ایران فعالیت‌های صلح‌آمیز هسته‌ای‌اش را تعطیل و با تزریق روزانه 2 میلیون بشکه نفت به بازار انرژی جهانی این بازار را به نفع آمریکا و متحدان غربی‌اش تثبیت و آرام ‌کرد اما پول‌های حاصل از فروش نفتش مسدود می‌شد و به کشور بازنمی‌گشت!
فروش نفت در ساز و کار برجام نه تنها باعث مسدود شدن ‌منابع مالی ایران شد بلکه مسیرهای فرعی فروش نفت برای 
دور زدن تحریم‌ها را نیز متروک و مسدود کرد. دقیقا به همین علت بود که با خروج آمریکا از برجام و اعمال مجدد تحریم‌های نفتی، دولت ایران نتوانست به میزان فروش نفت خود در زمان اعمال تحریم‌های پیش از برجام دست پیدا کند و سال 1398 صادرات نفت کشور به رقم ناچیز 100 هزار بشکه در روز هم رسید. با این حساب کاملا واقع‌بینانه است که بگوییم پیچ تحریم‌های آمریکا با مهره برجام محکم‌تر شد.
این روزها بدون اجرای برجام رقم صادرات نفت ایران بین یک میلیون و پانصد هزار بشکه تا 2 میلیون بشکه در روز برآورد می‌شود یعنی چیزی معادل بالاترین رقم صادرات در سال‌های برجام. صادراتی که این بار برخلاف سال‌های اجرای برجام، پول حاصل از آن کاملا به داخل کشور برمی‌گردد. 29 خرداد 1403 محمدجواد ظریف در جریان تبلیغات انتخابات ریاست‌جمهوری دوره چهاردهم به عنوان مشاور آقای پزشکیان در برنامه میزگرد سیاسی شبکه سوم سیما حاضر شد و با نفی این موفقیت در دولت سیزدهم، علت فروش قابل قبول نفت ایران پس از برجام را به سیاست دولت آمریکا و تسامح در اجرای تحریم توسط آنها نسبت داد و گفت: «وقتی آقای بایدن آمد سیاستش این شد که پیچ را شُل بکند. اجازه بدید آقای ترامپ برگردد، آن وقت ببینیم دوستان چه می‌کنند.»
اگرچه این ادعا به استناد مقامات رسمی آمریکا از جمله 
وزیر خارجه این کشور و نماینده وقت آمریکا در امور ایران کاملا دور از واقعیت است؛ ولی اجازه دهید ما در اینکه «پیچ آمریکا شُل شده است» با آقای ظریف هم‌نظر باشیم! با این تفاوت که معتقدیم پیچ آمریکا با کنار رفتن مهره‌های غربگرای دولت موسوم به اعتدال شُل شد. آنها خواسته یا ناخواسته نقشی مکمل برای تحریم‌های آمریکا علیه مردم ایران داشتند. چنانچه این مهره‌ها در انتخابات 15 تیر 1403 یک بار دیگر بر سر کار بیایند؛ باید بار دیگر منتظر محکم شدن پیچ آمریکا و اعمال فشار اقتصادی بر مردم ایران باشیم. اما اگر راه شهید رئیسی در 15 تیر ادامه پیدا کند می‌توان به استمرار روند روبه بهبود اوضاع کشور همچنان امیدوار ماند چون دولت رئیسی مهره آمریکا  نبود.
سید محمدعماد اعرابی