تفاوت سیره عملی معصومین(ع) چالش یا فرصت(1)(پرسش و پاسخ)
پرسش:
آیا چهارده سیره عملی معصومین(ع) که قول و فعل و تقریر آنان برای ما حجت است،و با یکدیگر متفاوت و بعضاً متضاد میباشد، برای پیروان آن بزرگواران، سبک زندگی متشتت و آشفتهای را رقم خواهد زد یا اینکه فرصتی است برای برونرفت از چالشها و مقتضیات متفاوت زمانه که سبک زندگی و نظام اسلامی را هیچگاه با بنبست و انسداد مواجه نخواهد کرد؟
پاسخ:
مقایسه کلیشهای چالش سیره معصومین(ع)
در بررسی سیره معصومین(ع) و تفاوتها و تضادهای آن، برخی سیره امام حسین(ع) را به جهت ویژگیها و برجستگیهای خاص آن حضرت از ولادت تا شهادت و حادثه کربلا، الگو و مبنای رفتاری خود قرار داده و سایر ائمه اطهار(ع) را با سیره سیدالشهدا(ع) مقایسه میکنند. در نظر بسیاری از مردم این طور است که روش امام حسین(ع) با سایر ائمه اطهار(ع) مثل روش امام حسن(ع) و امام سجاد(ع) و امام باقر(ع) و امام صادق(ع) و سایر ائمه(ع) و حتی روش و سیره امام علی(ع) متفاوت و مختلف است و مثل این است که مکتب امام حسین(ع) مخصوص به خود او است، و هیچ یک از ائمه دیگر تابع این مکتب و این سیره امام حسین(ع) نبودهاند،و از سیره و مکتب دیگری پیروی مینمودهاند، و این به طور طبیعی شبهه و سؤال ایجاد میکند که ما باید تابع کدام سیره باشیم؟
طرح شبهه تقیه شیعیان
روشی که شیعه با آن روش شناخته شده و ائمه دین آن را مشخص کردهاند و از علامات و مختصات شیعه شناخته شده موضوع تقیه است. به طوری که کلمه «شیعه» و «تقیه» مثل «حاتم» و «وجود» لازم و ملزوم یکدیگر شناخته شدهاند. براین اساس همه ائمه دین(ع) تقیه میکردند، حال چطور شد که امام حسین(ع) در این میان تقیه نکرد و قیام نمود؟ اگر تقیه حق است، چرا امام حسین(ع) تقیه نکرد،و حال آنکه موجبات تقیه برای امام حسین(ع) کاملاً فراهم بود، و اگر تقیه حق نیست، پس چرا سایر ائمه اطهار(ع) تقیه میکردهاند، و به تقیه دستور میدادهاند؟ به هر تقدیر در بعضی امور دیگر هم در ابتدا بین سیرت و طریقه ائمه اطهار(ع) با یکدیگر تعارض و تناقض دیده میشود. ممکن است پیامبر اکرم(ص) یک طور عمل کرده باشد و امام علی(ع) طور دیگر،و یا اینکه هر دو بزرگوار طوری عمل کرده باشند و امام باقر(ع) و امام صادق(ع) نیز طوری دیگر! این تعارضها و تناقضهای ظاهری زیاد دیده میشود!
جامعیت تشیع در مقایسه با اهل سنت
پیامبر اکرم(ص) مردمان را براساس حدیث ثقلین به امامت و مرجعیت اهل بیت(ع) ارجاع داده است. بنابراین اهل تشیع به لحاظ آثار و الگوهای رفتار دینی از اهل سنت غنیتر هستند. بیش از آنها حدیث و خبر دارند. و بیش از آنها حکمتهای اخلاقی و اجتماعی و دعا دارند. لذا شیعه هیچ وقت خود را محتاج به قیاس و استحسان ندیده است.
نقطه چالشبرانگیز و تهدید
البته همین نقطه قوت شیعه ممکن است به یک ضعف و چالش تبدیل شود، به این معنا که گفته شود شیعه چون یک معصوم و یک پیشوا ندارد و چهارده پیشوا دارد و هر کدام از آنها هم سیرههای مختلف و متضادی دارند در نتیجه شیعیان همیشه در سبک زندگی خود، دچار یک نوع حیرت و ضلالت و آشفتگی و تشتت میشوند و در واقع یک نوع هرج و مرج برای سیره عملی شیعیان به وجود میآید؟! آن وقت این تشتت یک وسیله خوبی برای مردمی که دین را وسیله مقاصد دنیاپرستانه خودشان قرار میدهند و فساد را با نیروی مقدسی میخواهند مجهز نمایند میشود. هر کسی هر طور دلش میخواهد عمل میکند و از یکی از ائمه(ع) برای رفتارش شاهد مثال میآورد. در نتیجه یک نوع هرج و مرج و آشفتگی در سبک زندگی پیروان معصومین(ع) به وجود میآید؟!
نمونه رفتارهای متفاوت معصومین(ع)
ما از یک طرف وقتی به سیره پیامبر اکرم(ص) مراجعه میکنیم میبینیم که زندگی فقیرانهای داشتهاند. نان جو میخوردند و لباس وصلهدار میپوشیدند. امام علی(ع) هم همین طور بودند. قرآن کریم هم پیامبر(ص) را اسوه حسنه برای همه مؤمنین نام میبرد (احزاب- 21) پس همه موظفند از روش و سیره پیامبر(ص) پیروی کنند، فقیرانه زندگی کنند، نان جو بخورند، لباس وصلهدار بپوشند و... ولی وقتی زندگانی امام حسن(ع) و امام صادق(ع) و امام رضا(ع) را میبینیم، تفاوت روش و سیره آن بزرگواران را به وضوح مشاهده میکنیم. آنان فقیرانه زندگی نمیکردند، غذای خوب میخوردند و جامه خوب میپوشیدند و مرکب خوب سوار میشدند. از طیبات دنیا استفاده میکردند. امام صادق(ع) با صراحت به شخص متمکنی که خانهای کوچک داشت میفرماید: چرا خانه وسیعتری برای خود تهیه نمیکنی؟ آن فرد میگوید: این خانه پدری من است. پدرم در اینجا زندگی میکرده است. حضرت میفرماید: شاید پدرت شعور نداشته، آیا تو هم باید مثل او شعور نداشته باشی؟! تو میخواهی یک عمر تاوان بیشعوری پدرت را بدهی؟!
(ادامه دارد)