kayhan.ir

کد خبر: ۲۹۰۵۴۸
تاریخ انتشار : ۰۳ تير ۱۴۰۳ - ۱۹:۴۲
یادی از شهید سید محمد سعید جعفری، اولین فرمانده سپاه در غرب كشور

شهید پیشرو و پیشتاز و غدیری

 
 
 
کامران پورعباس 
استان کرمانشاه با دو میلیون نفر جمعیت، سیصد و هفتاد و یک کیلومتر مرز مشترک با کشور عراق دارد. مردم کرمانشاه سی هزار ایثارگر شامل نه هزار و هشتصد شهید، نوزده هزار جانباز و یکهزار و پانصد آزاده تقدیم انقلاب اسلامی کرده‌اند.
تقدیم هشتصد و پنجاه زن شهیده، یکهزار و پانصد و پنجاه بانوی جانباز و هفتصد و پنجاه شهید زیر پانزده سال، از سندهای افتخار مردم این استان است. رتبه اول زنان جانباز کشور و دومین استان که بیشترین تعداد زنان شهیده را تقدیم انقلاب اسلامی کرده، متعلق به کرمانشاه است.
بیش از ۲۷ عملیات طی دوران دفاع مقدس در کرمانشاه انجام شده از جمله مرصاد، بازی‌ دراز، تنگ حاجیان، محمّد رسول‌ الله(ص)، والفجر۱۰ و مطلع‌الفجر. همچنین شهر نودشه و روستاهای زرده و دیره در شهرستان دالاهو در دوران جنگ تحمیلی بمباران شیمیایی شدند که اینها همگی سندی بر حقانیت و مظلومیت مردم این دیار است.
رهبر فرزانه انقلاب اسلامی حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای در سفر به استان کرمانشاه در مهرماه ۱۳۹۰، بارها از شهدای کرمانشاه و شهید پیشرو و پیشتاز سید محمد سعید جعفری یاد کردند. 
ایشان ابتدا در اجتماع بزرگ مردم کرمانشاه فرمودند:
«دوران دفاع مقدس، آزمایش بزرگی برای این استان بود. جنگِ هشت ساله از این استان شروع شد و در این استان ختم شد. اولین حملات هوائی رژیم بعثی عراق به این استان و به شهرهای این استان- به همین اسلام‌آباد و گیلانغرب و بقیۀ مناطق مرزی- و اولین تجاوز مرزی به قصر شیرین در این استان بود. هشت سال بعد هم باز جنگ در این‌جا خاتمه پیدا کرد. آخرین حرکت دفاعی کشور ما و مردم عزیز ما در قضیۀ مرصاد، باز در این استان بود. یعنی سراسر این هشت سال، این استان در حال دفاع، در حال ایستادگی و شجاعت بود. قبل از شروع جنگ تحمیلی هم از اول انقلاب همین جور بود. یک ماه بعد از پیروزی انقلاب- یعنی در اسفند سال ۵۷- جوانهای کرمانشاهی بودند که رفتند تا از پادگان لشکر سنندج دفاع کنند؛ اولین گروه‌هایی که برای دفاع در مقابل ضد انقلاب بسیج شدند و راه افتادند رفتند، که بعضی از همانها جزو شهدای نام‌آور کرمانشاه‌اند.»20/07/1390
روز بعد، رهبر انقلاب در جمع خانواده‌های شهدا و ایثارگران کرمانشاه فرمودند: 
«من دیروز اشاره کردم که جوانهای کرمانشاهی یک ماه بعد از پیروزی انقلاب احساس کردند نیاز هست که بروند. شهید سید محمد سعید جعفری- شهید پیشرو و پیشتاز- با جمع رفقای خودش رفتند از پادگان لشکر سنندج دفاع کردند؛ فهمیدند که معنای این دفاع چیست؛ تسلط ضدانقلاب بر یک پادگان نظامی، معنایش چیست. این زود فهمیدن، به وقت فهمیدن، بهنگام عمل کردن و پاسخ به نیاز دادن، آن نقطۀ برجسته‌ای است که نباید مغفول بماند.»21/07/1390
روز سوم، رهبر انقلاب در دیدار بسیجیان استان کرمانشاه دوباره فرمودند: 
«اول انقلاب، همّ و غمّ نظام و بسیج و سپاه و همۀ مسئولین کشور و انقلاب این بود که این موجودیت جدید را حفظ کنند؛ این نهالی که تازه از سرزمین این مملکت روییده بود، نگذارند از بین برود و برکنده شود. در همین غرب کشور، در منطقۀ جنوب شرقی کشور، در منطقۀ شمال شرقی کشور، در منطقۀ جنوب غربی کشور، در مناطق گوناگون، مستکبرین، دشمنان انقلاب، دشمنان اسلام، دشمنان ایران حوادثی را به راه انداخته بودند. آن روز جوانان مؤمن و دلباخته، با روحیۀ خودجوش بسیجی توی میدان می‌افتادند و جان خودشان را فدا می‌کردند؛ که من مثالهای کرمانشاه‌اش را، هم دیروز در دیدار با خانواده‌های شهدا بعضی را اشاره کردم، هم در صحبت پریروز که یک ماه بعد از انقلاب، انسان می‌دید این حرکتهای خودجوش مردمی، این جوانها، از همین کرمانشاه دارند حرکت می‌کنند.»22/07/1390
این اشاره‌های مکرر به شهید سید محمد سعید جعفری و همچنین استفاده از تعبیر عظیمِ «شهید پیشرو و پیشتاز» در مورد این شهید غدیری(شهید شده در شب عید غدیر)، بسیار پرمعناست.
شهید سید محمد سعید جعفری فرزندی از دیار كرمانشاه است كه به عنوان شهید شاخص كشور در سال 96 معرفی شده است.
در این گزارش یادی می‌نماییم از خدمات و حماسه آفرینی‌های کم‌نظیرِ شهید سید محمد سعید جعفری، اولین فرمانده سپاه در غرب كشور. 
دلاورمردی از تبار امام حسن مجتبی(ع)
شهيد سيد محمد سعيد جعفری در بهمن ماه ۱۳۳۱ در قصرشيرين و در ايام تصدی پدرش برگمرک خسروی به دنيا آمد. سلسله ايشان از سادات قديمی و اصيل کرمانشاه بود و با چهل واسطه به امام حسن ابن علی ابن ابي‌طالب(ع) می‌رسد. 
مادر گرامی شهید با دیدن یک خواب، پیشاپیش خبر آمدنش را فهمیده بود. وی در داخل‌هاله‌ای از نور پایین می‌آمد. چند وقت بعد از این خواب، خانواده جعفری صاحب فرزندی شدند که نامش را 
محمد سعید نهادند.
سید محمد سعید حفظ و قرائت قرآن کريم و آموزش احکام شرعی را از ايام دبستان در نزد مربی قرآن مرحوم ميرزا علی اصغر بهمانی آغاز کرد. هوشمندی سعيد از ايام کودکی منجر به اشتغال همزمان او در دروس عمومی تحصیلی تا اخذ ديپلم رياضی و پذيرش دوره کارشناسی(رشته مهندسی برق) و آموزشهای دينی و مذهبی تا بدانجا رسید که از ۱۶ سالگی رسماً در مساجد و جلسات دينی به سخنرانی می‌پرداخت.
شهید جعفری از نوجوانی آموزش دروس حوزوی را نزد روحانیت كرمانشاه آغاز كرد و از محضر اساتید بزرگی مانند شهید محراب آیت‌الله عطاءالله اشرفی اصفهانی تا آغاز دروس خارج استفاده علمی کرد.
پشتکار، استعداد، نفوذ کلام و اطمينان به نفس از وی شخصيتی اثرگذار بر مردم ساخته بود. لبخندش قفل دلها را می‌گشود و در متن مردمان نفوذ فوق‌العاده‌ای داشت. در ميان اهل سنت و  اهل حق نيز صاحب وجاهت بود. همزمان به مبارزه و مناظره با مروجين مکاتب انحرافی، میسیونرهای مسيحی و مبلغان بهائی و گروه وحدت نوين جهانی می‌پرداخت که رهبری آن درکرمانشاه مستقر بود.
مؤسس و هدایتگرِ حرکتهای انقلابی 
در غرب کشور 
شاید نخستین فعالیت سیاسی وی به پخش اعلامیه‌های امام خمینی(ره) در خرداد 42 و زمـان كودكی بـر می‌گردد.
شهید سپهبد علی صیاد شیرازی در سال1350 با شهید جعفری آشنا می‌شود و این آشنایی را نقطه عطفی در تغییر مسیر زندگی خویش دانسته و خاطرنشان می‌نماید: آشنایی من با سعید، آغاز آشنایی من با مربیان دینی بود. سعید برای من همچون پلی بود به جهان معرفت و معنویت.
مبارزات جدی شهید جعفری با رژیم پهلوی از جلسات قرآنی و دینی شروع شده است.
از همان بدو پیوستن به نهضت امام خمینی(ره) و حتی قبل از آن، ارادت و عشقش به امام در حد اعلا بود و در غرب کشور مؤسس حرکتهای انقلابی در مسیر نهضت حضرت امام بود.
سید محمد سعید وقتی به دوران جوانی رسید، همه جا در سخنرانیهایش از مبارزه و قیام سخن می‌گفت و از سال 1352 مورد گزارش هفتگی ساواك قرار می‌گیرد. از سال 1353 فعالیتهای خود را به منطقه غرب گسترش می‌دهد و سخنرانیهای متعدد در استانهای ایلام، كردستان، همدان و تهران انجام می‌دهد. در همين سال ازدواج می‌نمايد و در سال ۱۳۵۴ صاحب فرزند می‌گردد و نامش را صالح می‌نهد. 
فعاليتهای سياسی و فرهنگی شهيد منجر به تربيت شاگردان فراوانی می‌گردد که تا پايان عمر به شهيد دلبستگی داشتند.
شهید جعفری با همكاری علمای ذی‌نفوذ، بازاریان و ثروتمندان خیّر كرمانشاه، مجموعه‌ای را برای كمك‌رسانی به فقرا و مستمندان راه‌اندازی نمود كه بعدها آن را «شورای یاوری تهیدستان» خواندند.
ارتباط وسيع با روحانيت و نقش محوری شهید جعفری به عنوان حلقه رابط ميان علمای منطقه منجر به تشکيل جامعه روحانيت کرمانشاه در سال ۵۶ و جامعه روحانيت غرب کشور و نيز مجمع روحانيون تبعيدی در سال ۵۷ و  صدور دهها اعلاميه ضدرژيم با پيگيری وی گردید.
یكی از نقاط برجسته فعالیتهای انقلابیِ شهید جعفری، تشكیل روحانیت مبارز كرمانشاه و اتصال علمای شهر به یكدیگر بود. برنامه راهپیمایی‌ها را معمولاً شهید جعفری طراحی می‌كرد و هدایت فعالیتها را به علمای شهر سپرده بود. شهید جعفری هر روز صبح آقایان علما را جمع می‌كرد و راجع به مسائل انقلاب و امام بحث می‌كردند و نتیجه كار منجر به صدور اعلامیه می‌شد و مرحوم آیت‌الله نجومی آن را می‌نوشتند و آقایان علما امضا می‌كردند و سپس تكثیر و توزیع می‌شد.
در منزل آیت‌الله عبدالجلیل جلیلی نیز یك دستگاه تلفن در اتاقی وجود داشت كه با نجف و پاریس در ارتباط بود و اعلامیه‌های امام خمینی(ره) در آنجا ضبط می‌شدند و سپس شهید جعفری اعلامیه‌ها را برای تایپ و تكثیر آماده می‌كرد.
به این ترتیب شهید جعفری شبكه وسیعی را در غرب كشور به منظور تهیه و انتشار اعلامیه‌های ضدشاه با نظارت و همراهی آیت‌الله سید مرتضی نجومی امام جماعت مسجد نواب در شهر کرمانشاه و از چهره‌های پرنفوذ معنوی شهر، مهیا کرد. با اوج‌گیری خیزش ملت، سید محمد سعید نقش اساسی در سازماندهی مراسم و تظاهرات و جلوگیری از انحراف حركت و شعارها در منطقه‌ایفا کرد.
شهید جعفری در سال 1356 مرحله نظامی فعالیتهای خویش را آغاز کرد و گروه مخفی برای فعالیتهای تهاجمی و آموزش استفاده از تسلیحات نظامی تشكیل داد.
شبکه هفتگانه تهاجمیِ وی نيز اکثر مراکزفساد و مشروب فروشیها را در منطقه به تعطيلی می‌کشاند و به رشد انقلاب در منطقه غرب سيری شگرف می‌بخشید. 
در جریان فتنه سالار جاف و تعرض چماقداران او به مردم كه با سكوت و حمایت ضمنی شهربانی درشهرهای مختلف غرب كشور همراه بود، شهید جعفری به تدارك تحصن بزرگی از علما و بزرگان منطقه در كرمانشاه می‌پردازد كه در این زمان دستگیر و زندانی می‌شود اما تحصن با موفقیت و برآورده شدنِ خواسته‌های تحصن کنندگان به پایان می‌رسد.
در زندان پيشنهاد بورس تحصيلی خارج از کشور را نمی‌پذيرد و به خاطر فعاليت مذهبی در دوران زندان تحت شکنجه قرار می‌گیرد و دست به اعتصاب غذا می‌زند. سرانجام با آزادی زندانيان سياسی، سید محمد سعید نيز آزاد می‌شود.
به محض آزادی، با متشكل كردن شاگردان و جوانان انقلابی، كمیته حفاظت شهری كرمانشاه را در اول آذرماه 57 راه‌اندازی و شهر را به 14 منطقه حفاظتی تقسیم کرد و همچنین پایگاه مخفی‌ای در نیمه دوم آذرماه در ارتفاعات برفگیر خورین حد فاصل كرمانشاه و كامیاران با عنوان اردوگاه خضر زنده راه‌اندازی كرد و به این ترتیب نخستین آموزش متمركز نظامی نیروهای انقلاب را شكل داد. در ديماه نيز پايگاه ديگری را در چغانرگس حد فاصل کرمانشاه و ماهيدشت ايجاد و گروه  ديگری در آن مشغول آموزش گردیدند. تعدادی از نيروهای آموزش ديدۀ اين دو مجموعه در نيمه دوم ديماه ۵۷ به منظور کمک به حفاظت جان امام خمینی(ره) به تهران اعزام شدند. همراهی اين گروه با سايرمرتبطين حلقه کرمانشاه در تهران نهايتاً منجر به تشکيل کميته مسجد قبا زير نظر شهید دکتر مفتح گردید.
در ماه‌های منتهی به انقلاب، شهید جعفری شهر كرمانشاه را منطقه‌بندی كرده بود و نیروهای انقلابی در برخی از مناطق شهر در زمینه مسائل عقیدتی فعالیت می‌كردند و برخی از گروه‌ها نیز وارد مرحله نظامی شده بودند. همچنین با نزدیك شدن به پیروزی انقلاب اسلامی وارد مرحله تصرف پاسگاه‌های شهر شدند و شهید جعفری و تیم مستقر در مسجد آیت‌الله بروجردی كرمانشاه این موضوع را مدیریت کردند.
تشکیل مجموعه «پاسداران انقلاب اسلامی» 
با پیروزی انقلاب اسلامی، شهید جعفری اردوگاه پیش آهنگی خضر را به پادگان آموزش نظامی تبدیل کرد و نیروهای پادگانهای خورین و چغانرگس را در آنجا مستقر و با عنوان «پاسداران انقلاب اسلامی» شروع به فعالیت کردند. ظاهراً این مجموعه از زمینه‌سازان تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و از هسته‌های اولیه آن بوده که بعد از تشکیل سپاه نیز به عنوان سپاه غرب سازماندهی شده و نقش‌آفرینی کرده است.
اين پادگان که در جاده کرمانشاه به کامیاران واقع شده است، هم اکنون با نام پادگان آموزشی شهدای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی کرمانشاه، یکی از بهترین و بزرگ‌ترین پادگانهای آموزشی سپاه در غرب کشور است. 
حجت‌الاسلام سیدمصطفی حسینی، ارتباط مجموعه «پاسداران انقلاب اسلامی» با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و روندی که منجر به پیوستن این مجموعه به سپاه و فرماندهی شهید جعفری بر سپاه غرب کشور شد را چنین شرح می‌دهد: روزی در مدرسه آیت‌الله بروجردی بودم که دیدم آقا سعید با سرعت به طرف من می‌دود و صدا می‌زند آقاسید مصطفی و من از حجره بیرون آمدم. به من گفت بیا برویم می‌خواهیم سپاه تشکیل دهیم. گفتم سپاه چیست؟ گفت سپاه پاسداران. آن موقع هنوز اسمی از سپاه پاسداران در کل کشور نبود. سروان همتی را برای آموزش از تهران به کرمانشاه آوردیم و چند روز بعد با شهید جعفری نزد فرمانده ارتش رفتیم.... روزی 500 جیره غذایی، اسلحه، مهمات و کامیون از ارتش گرفتیم و اردوگاه خضرزنده را قبل از تشکیل سپاه راه انداختیم. سپاه را به نام پاسداران انقلاب اسلامی تشکیل دادیم که آقای بشارتی روزی به اردوگاه آمد و پرسید این‌جا چکار می‌کنید و وقتی برایش توضیح دادیم، گفت بیایید و به ما در تهران بپیوندید؛ ما نیز در تهران سپاه پاسداران را تشکیل داده‌ایم. 20 تا 25 روز که از آن روز گذشت، امام(ره) آقای ابوشریف را به عنوان مسئول سپاه معرفی کرد که ابوشریف به اردوگاه آمد با خانم دباغ جلسه‌ای گذاشت و آقا سعید گفت ما بحمدالله نطفه اولیه سپاه را تشکیل داده‌ایم و آموزشهای رزمی برای نیروها آغاز شده است. سعید بعد از آن دیدار با تصمیم هیئت حاضر در کرمانشاه به عنوان فرمانده سپاه در غرب کشور منصوب شد. حالا پاسداران انقلاب اسلامی که حتی سابقه انجام اولین عملیات موفق در غائله سنندج را در کارنامه داشت، با پیوستن به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی وجه رسمی به خود گرفته بود. جایی که بعدها از قدرتمندترین بازوهای سپاه در غرب کشور شد و حوادث تلخ و شیرین زیادی را از سر گذراند و شهدای زیادی را تقدیم انقلاب کرد.
پاکسازی غرب کشور از گروهکها
در روزهای نخستین بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، شهید جعفری با همکاری و قضاوت آيات عبدالجليل جليلی و شهيد بهاءالدين کنگاوری (محمدی عراقی) و عبدالخالق عبداللهی، دادگاهی اسلامی برای اجرای حدود و اعمال تعزيرات شرعی تشکيل می‌دهند که هسته اوليه دادگاه انقلاب کرمانشاه می‌گردد.
در اوایل اسفندماه 57، شهید جعفری به خدمت امام خمینی(ره) رسید و گزارشی از نیروهای آموزش دیده در پادگانهای خورین و چغانرگس و خضر زنده ارائه و نظر حضرت امام برای تجهیز تسلیحاتی این نیروها و راه‌اندازی یك نیروی نظامی مستقل و توجه بیشتر مسئولان به مسائل كردستان را تقاضا می‌كند كه منجر به ارجاع ایشان به مسئولانی همچون شهید سپهبد ولی‌الله قرنی از سوی حضرت امام می‌شود.
با تشدید درگیریها در كردستان و سقوط منطقه شهری سنندج و محاصره پادگان آن توسط گروهكها، تسلیحات گسترده پادگان در خطر تصرف گروهكهای معاند با نظام قرار می‌گیرد.
شهید سپهبد قرنی با ارائه اختیارات تام به شهید جعفری در نیروهای نظامی منطقه غرب، ورود نیروهای آموزش دیده ایشان را به عرصه دفاع طلب می‌نماید.
سید محمد سعید با استقرار در هوانیروز كرمانشاه و هماهنگی عملیات هوائی از پایگاه نوژه همدان، عملیات سنندج را آغاز کرد و با خاموش كردن آتش نیروهای مهاجم به پادگان و هلی برن نیروهای آموزش دیده پادگان خضر زنده به درون پادگان تحت محاصره سنندج، نخستین عملیات نظامی انقلاب اسلامی را در 28 اسفند ماه 1357 با موفقیت كامل به سرانجام رساند. 
در این عملیات پرخطر نظامی که با شهادتِ نخستین شهیدانِ مجموعه موسوم به «پاسداران انقلاب»، شهیدان امیر شاهرضایی و برادران امیر و حسین اشك تلخ همراه بود، پادگان سنندج و تسلیحات آن از سقوط حتمی نجات یافت و شهر سنندج از تصرف گروهكها خارج شد.
در فروردين ۵۸ پس از آزادی و تأمين سنندج، شهيد جعفری نيروهای مبارز سنندج را همراه با گروه ميثم به سمت مهاباد گسيل داشت تا به صورت مردمی به شهر وارد و در پايگاههايی مستقر گردند و تصرف کنندگان شهر و پادگان مهاباد را عقب برانند. اين نيروها به مدت چند ماه تا رسيدن به هدف مورد نظر در مهاباد مستقر و در دو گروه فرهنگی و نظامی مشغول به فعاليت شدند. پراکندگی نيروهای ضد انقلاب در شهرستانهای کرند وگهواره در آن زمان منجر به عدم امنيت در منطقه می‌شد. ارتباط نزديک شهيد جعفری با بزرگان قومی آن مناطق و طرح  واگذاری تأمين منطقه به آنها، اغتشاشات دراز مدت را بدون  درگيری و مداخله نظامی خاتمه داد.
پس از تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در 2 اردیبهشت 1358، همان گونه که ذکر شد، سید محمد سعید جعفری به عنوان اولین فرمانده سپاه غرب کشور برگزیده شد.
سید محمد سعید، فردی متدین، جوانی آگاه به معارف دین و مسلط به موضوعات قرآنی و احادیث بود. تسلط همزمانِ شهید جعفری به معارف دینی و موضوعات سیاسی، از وی جوانی نخبه و كم نظیر ساخته بود كه مانندش كم پیدا می‌شد.
در اوایل مرداد 58، با سقوط پایگاه سپاه در مریوان به دست گروهكها و قتل عام خانواده پاسداران منطقه، شهید جعفری با تقویت سران محلیِ مدافع انقلاب و ایجاد حركت از روستا به شهر توسط این نیروها با طراحی و مدیریت یكی از نزدیكان شهید جعفری، موجب رفع محاصره شهر و قطع ارتباط گروهكها با نیروهای خارج شده، گردید. با ورود شهید مصطفی چمران به منطقه به نمایندگی از دولت و مذاكره ایشان با شهید جعفری و با سران گروهكها، نیروهای مهاجم، مریوان را به سمت پاوه ترك کردند. حضور اين نيروهای غيرمتعهد در پاوه و بروز برخی رفتارهای زننده آنها، مردم مسلمان پاوه را به واکنش واداشت که منجر به تحصن اعتراض‌آميز مردم در فرمانداری شهر گردید. متقابلاً هواداران گروهکها نيز تحصنی را به منظور اعمال فشار بر دولت در قوری قلعه ترتيب دادند. 
در آن فضای متشنج، شهید جعفری در اقدامی شجاعانه با همراهی آیات اشرفی و كاظمی و خرمشاهی، در میان جمعیت متحصن در فرمانداری پاوه حضور یافت و با سخنرانی و اعلام حمایت از تحصن کنندگان، شخصاً خطر مذاكره با سران گروهكها در قوری قلعه را به جان خرید و سعی در ختم غائله و تثبیت موضع مردم پاوه داشت. پيروزي مذاكرات به نفع مردم پاوه و ورود شهيد چمران به اين شهر منجر به خشم معاندان و محاصره و حمله مسلحانه آنها به پاوه شد. 
سید محمد سعید در دو مرحله تسلیحات و نیروهای جان بركفی را به فرماندهی شهید آیت شعبانی و آقای عبدالعلی بوچانپور به درون حلقه محاصره پاوه اعزام و پیگیری وسیعی را با همراهی آیت‌الله مجتبی حاج آخوند جهت اجرای فرمان امام خمینی خطاب به ارتش برای نجات پاوه ایفا می‌كند.
در شهریور 58، شهید جعفری با اعزام نیروهای سپاه به روانسر دشمنان انقلاب را بدون درگیری به عقب‌نشینی از آن شهر وادار كرد و در دی ماه 58 نیز با تشكیل گروه سلمان و تدوین طرح یك عملیات چریكی پیچیده به فرماندهی شهید ابوالحسن یاری، كامیاران را در اوج ناامیدی بدون تلفات شهری و با تقدیم كمتر از 12 شهید آزاد کرد.
تشکیل سازمان پرافتخارِ پیشمرگان كرد مسلمان
از دیگر اقدامات شهید جعفری گرفتن امان‌نامه از امام خمینی(ره) برای برخی از افرادی بود كه از زمان طاغوت با جرایم كوچك به عراق‌گریخته بودند. این کار منجر به بازگشت این آوارگان به كشور و رفع ناهنجاریهای اجتماعی در منطقه و نیز همراهی بسیاری از آنان با انقلاب در مقاطع بعدی به خصوص در مجموعه «پیشمرگان كرد مسلمان» شد. اسكان مهاجران كردي كه در خطر قتل  و غارت گروهكها قرار داشتند در شهر كرمانشاه از ديگر اقداماتش بود. طرح تشكيل پيشمرگان كرد مسلمان با محوريت سران كردِ رانده شده و نيز دريافت كنندگان امان‌نامه‌ها و حمايت شهيد چمران، از اقدامات بسیار درخشانِ سید محمد سعید و برخی دوستانش بود.
همراهی شیعه و سنی در دوران جنگ تحمیلی و مقابله با آشوبهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی از برگهای زرین تاریخ انقلاب است. این مهم حاصل ساماندهی سازمان پیشمرگان کرد مسلمان بود. این نیروها بدون تعصبات مذهبی و قومیتی در کنار برادران شیعه خود، نقش مهمی در تثبیت امنیت در مناطق غربی کشور داشتند.
سازمان پیشمرگان مسلمان کرد با جذب نیروهای بومی استان کردستان به سرعت گسترش یافت و در عملیات پاکسازی شهر کامیاران با سپاه همکاری کرد. در پی این موفقیت، سازمان پیشمرگان مسلمان کرد در عملیاتهای پاکسازی شهرهای مختلف شرکت کرد و در سال‌های ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۱ نیز در پاکسازی جاده‌های مواصلاتی و روستاهای کردستان ایفای نقش کرد. سازمان پیشمرگان کرد مسلمان ازسال ۱۳۶۱ به مرور جذب سازمان بسیج شد و طی این دوران شهدای فراوانی را به نظام و انقلاب اسلامی تقدیم کرد.
سازمان پیشمرگان مسلمان کرد تشکلی مردمی است که توسط مردم کرد شکل گرفت و اکنون نیز نام و عنوان این سازمان در رده‌های سپاه محفوظ است. 
بیش از ۵ هزار و ۴۰۰ شهید در استان کردستان تقدیم انقلاب و نظام اسلامی شده است که از این تعداد یک هزار نفر آنها را شهدای پیشمرگ مسلمان کرد تشکیل می‌دهند.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اعضای ستاد کنگره گرامیداشت شهدای پیشمرگان مسلمان کرد در سال 1394 فرمودند:
«برادران شجاع و بااخلاص در منطقۀ کردنشین کم نبودند و در همه‌جای منطقۀ کردنشین، برادران مؤمن و بااخلاص وجود داشتند که برای انقلاب واقعاً مایه گذاشتند. گل سرسبد اینها، همین جوانانی بودند که در مجموعه‌های پیشمرگان مسلمان کُرد مجتمع شدند، سلاح دست گرفتند و رفتند در میدان.»14/03/1394
اجلاسیه نهائی کنگره شهدای پیشمرگان مسلمان کرد در 28 اردیبهشت 1394 در مسجد قبای شهر سنندج برگزار شد.
سردار حسین سلامی در این اجلاسیه خاطرنشان کرد: شهدای پیشمرگ مسلمان کُرد ستاره‌های درخشان و بی‌غروبی هستند که امنیت و آرامش را به ایرانیان هدیه کردند و صبوری خانواده‌های این بزرگواران نیز مایه فخر و مباهات همه ماست.
سردار محمدرضا نقدی در این اجلاسیه با بیان اینکه پیشمرگان مسلمان کُرد همواره خط‌شکن و صف‌شکن بودند، تأکید کرد: کردستان سرزمین حماسه‌ها و اسطوره‌ها است.حجت‌الاسلام و المسلمین محمد حسینی شاهرودی نماینده ولی فقیه در منطقه کردستان در این اجلاسیه گفت: انقلاب امام راحل در دنیا منحصربه‌فرد است و این پیشمرگان، راه خدا و امام خمینی(ره) را ادامه دادند.... این پیشمرگان به تعبیر زیبای امام خامنه‌ای «از همه دنیای خود گذشتند» و همه هستی خود را طبق اخلاص قرار دارند و به الگو تبدیل شده‌اند.
تأسیس نهضت اسلامی دانشجویان غرب كشور
اقدام ارزندۀ ديگر شهيد جعفری آن بود كه در مسیر تالیف قلوب طوایف محلی، تعدادی از افراد 
ذی نفوذ و نیازمند منطقه را مورد حمایت مالی نظام قرار داد و همزمان در عرصه سیاسی مبارزه وسیعی را علیه گروهكهای التقاطی و مجاهدین خلق و سایر گروهكهای ماركسیستی سامان داد. قدرت مناظره سید محمد سعید در این مسیر بسیار مؤثر و پیوندش با جامعه روحانیت كرمانشاه بسیار راهگشا بود. همچنین با برگزاری دروس تفسیر قرآن كریم، نهج‌البلاغه و سخنرانی در مساجد به خصوص برگزاری جلسات هفتگی مسجد معتضدی و دعای كمیل مسجد بروجردی و افشاگری در مورد ماهیت بنی‌صدر و نیز با متشكل كردن و برافراشتن نام حزب‌الله و تدارك تأسیس نهضت اسلامی دانشجویان غرب كشور به عنوان نخستین اتحادیه دانشجویی نقش بی‌بدیلی در عرصه‌های سیاسی و فرهنگی منطقه‌ایفا کرد.
ارتباط شهيد جعفری با مجلس اعلاي شيعيان لبنان و سفر آقاي عبدالامير قبلان به كرمانشاه و نيز ارتباط با حزب الدعوه الاسلاميه عراق خصوصاً علامه سيد مرتضي عسگري از پيش از پيروزي انقلاب اسلامي و همكاري با حزب اسلامي رعد افغانستان پس از پيروزي و صدور نشريه عاشورا در افغانستان از اقدامات فرهنگي شهيد است.
پاسداریِ توامان در جبهه‌های جنگ و فرهنگ 
شهيد سید محمد سعید جعفری يكسال پيش از آغاز جنگ تحميلي با نوشتن نامه‌اي تحركات جبهه عراق و خطرحمله قريب الوقوع آنان را به بنی‌صدر ریيس‌جمهور وقت گوشزد کرد هرچند كه با بي‌توجهي رو‌به‌رو شد. نيروهاي مردمي كرمانشاه در آذرماه ۵۸ كنسولگري عراق را كه مشغول  نقشه‌برداري  و جمع‌آوري اطلاعات از منطقه بود را تصرف مي‌نمايند و اسنادي را در اختيار شهيد جعفری قرار مي‌دهند.
سید محمد سعید در تابستان ۵۹ دو مجموعه را به فرماندهی شهيدان امير سالمي و داوود رضواني در مرزهاي خسروي و گيلانغرب مستقر مي‌نمايد تا آخرين تحركات دشمن را به صورت روزانه گزارش دهند. بعدها در تعرضات ارتش عراق به ايران، اين دو گروه که در نزديک‌ترين خط مرزی ايران با عراق مستقر بودند، در برابر دشمن بعثی مقاومت نمودند و دو فرمانده غيور آنها به شهادت رسیدند.
بعد از شروع جنگ تحمیلی، شهید جعفری با سخنرانیهای متعدد در كرمانشاه به دعوت عمومی و بسیج نیروهای مردمی به جهاد پرداخت و شخصاً با جمعی از یاران و شاگردان جان بركف خویش به عنوان نخستین گروه پیشتاز در مبارزه و جهاد به جبهه نبرد با دشمنِ در حال پیشروی می‌شتابند و در حالی كه دشمن از سرپل ذهاب گذشته بود، با بعثیها رو‌به‌رو می‌شوند. راهبرد سردار شهید و همرزمانش در این نبرد نابرابر، اجرای عملیات چریكی و وارد كردن ضربات متعدد به پایگاه‌ها و مراكز نظامی دشمن در طول شب به منظور افزایش خسارت و تلفات مهاجمان و عدم امكان پیشروی و زمینگیری ماشین جنگی بعثیها بود.
یك ماه مقاومت سرسختانه این گروه اندك كه با حمایت هوانیروز كرمانشاه به خصوص رشادتهای شهیدان علی اكبر شیرودی و احمد كشوری و یحیی شمشادیان پشتیبانی می‌شد، منجر به زمینگیر شدن لشکر سوم بعثی‌ها در دشت ذهاب و نهایتاً تخلیه و عقب‌نشینی آنها از منطقه شهری سر پل ذهاب و انتقال جبهه مقاومت ایران به ارتفاعات قراویز در غرب سر پل ذهاب گردید.
در تمام اين مدت، درسهای نهج‌البلاغه شهيد جعفری در خط مقدم نيز ادامه می‌يابد و وی پاسدار توامانِ جبهه‌های جنگ و فرهنگ بود. 
شهادت در حال سجده در شب عید غدیر
سید محمد سعید جعفری به فاصله کوتاهی از آغاز جنگ تحمیلی و پس از عمری مجاهدت و مبارزات و حماسه آفرینیهای فوق‌العاده درخشانِ انقلابی، در چهارم آبان 1359 در شب خجسته عید سعید غدیر خم، در خط مقدم جبهه و ارتفاعات قراویز در حالی كه برای برگرداندن پیكرهای مطهر همرزمان شهیدش به عمق جبهه دشمن نفوذ كرده بود، بر اثر انفجار مین به اجداد پاك و شهید خویش اقتدا کرد و در حال سجده بال پرواز گشود.(شهید جعفری را در حالی یافتند که رو به قبله و به حالت سجده بر زمین افتاده بود.)
علمای كرمانشاه بر پیكر شهید جعفری نماز مكرر خواندند و مردم كرمانشاه باشكوه‌ترین تشییع را در خاطره این شهر به یادگار نهادند. 
آیت‌الله سید مرتضی نجومی به خط خوش خویش بر سنگ مزار ایشان نگاشت: 
«درود بر تو‌ای عزیز روزگار و‌ای ابا صالح».