kayhan.ir

کد خبر: ۲۹۰۵۴۲
تاریخ انتشار : ۰۳ تير ۱۴۰۳ - ۱۹:۴۲
واکاوی تاریخ سینمای پس از انقلاب - حکایت سینماتوگراف 2 -   بخش چهل و نه

کارنامه سینمای ایران در سال 1385

 
 
 
سعید مستغاثی
برای بررسی کارنامه سینمای ایران در سال 1385 می‌توان به شکلی اجمالی به عرصه تولید و نمایش سرک کشید و گفت که حدود 40 فیلم ایرانی و 17 فیلم خارجی برای نخستین بار بر پرده سینماها نقش بست و با صدور پروانه ساخت، حدود 70 فیلم وارد چرخه تولید شدند. 
اما با تحلیل آمار فوق به این نتیجه می‌رسیم که اگرچه تعداد فیلم‌های نمایش داده شده ایرانی در سال 85 نسبت به سال 84 چند درصدی افت داشت و میزان صدور پروانه ساخت بیش از 
50 درصد رشد کمی را نشان می‌داد اما با نگاهی به تنوع فیلم‌هایی که برایشان پروانه ساخت صادر شد و مقایسه آن با سال قبل، رشد قابل توجهی در گوناگونی فیلم‌های تولید شده سال 85 نسبت به سال‌های پیشین را شاهد بودیم. 
تنها در نیمه اول سال 85‌، 4 فیلم کودک و نوجوان، 21 فیلم موسوم به فیلم اجتماعی، 4 فیلم کمدی و طنز، 3 فیلم جنائی و پلیسی، 1 فیلم تجربی با مخاطب خاص، 2 فیلم وحشت، 2 فیلم معنا گرا، 12 ملودرام خانوادگی، 7 فیلم دفاع مقدس، 3 فیلم دینی و 2 فیلم تاریخی وارد چرخه تولید سینمای ایران شدند که برخی از آنها در جشنواره بیست و پنجم فیلم فجر به روی پرده رفتند.
اگرچه مدیریت سینما در سال 1385، درتلاش برای متنوع کردن تولیدات سینمای ایران و حمایت از ژانرهای فراموش شده مانند سینمای دفاع مقدس، نتایج نسبتا قابل تاملی داشت، اما در غنا بخشیدن به این نوع سینما و سایر انواع دیگر، چندان کارنامه موفقی نشان نداد. مطرح شدن نوعی سینمای جعلی تحت عنوان معنا گرا که علاوه‌بر زمینه‌های پر از شعر و شعار، در انتقال معنی و مفهوم خود نیز سردرگم می‌نمود، از جمله تلاش‌هایی بود که برای عمق بخشیدن به این سینما و ورود به عرصه اندیشه و تفکر صورت گرفت اما به دلیل جعلی بودن اصل ماجرا، ناموفق از کار درآمد. 
اقتباس از ادبیات از دیگر مقولاتی بود که همچنان در سال 85 هم در تولیدات سینمای ایران مغفول باقی ماند و به جز چند جرقه محدود و معدود، هیچ جریانی برای نضج سینمای اقتباسی برانگیخته نگردید، علی‌رغم اینکه گفته شد در بنیاد سینمایی فارابی گروهی برای حمایت از این قضیه تشکیل شده و عده‌ای نیز در آن مشغول فعالیت بودند و اقداماتی نیز صورت گرفت ولی نتیجه‌ای از آن رؤیت نگردید. 
اگرچه در برخی آثار تولیدی سال 85، برای نخستین بار شاهد به کار گیری تجارب تازه‌ای در ساختار سینمایی و روایتی فیلم‌های تولیدی این سینما بودیم مانند سینمای دفاع مقدس با فیلم‌هایی همچون «روز سوم» و «اتوبوس شب» و«اخراجی‌ها» که به عرصه‌های ناگفته و نانموده‌ای از دفاع 8 ساله مردم ایران گام نهاد و نشان داد این ژانر اصیل سینمای ایران همچنان پس از گذشت بیش از نیم قرن از سال‌های آغازین جنگ تحمیلی، زنده و پویا می‌تواند این سینما را به میادین تازه‌ای از هنر و تجربه رهنمون سازد. 
ولی متاسفانه از یک‌سو، آثار تولید شده دیگر همچنان بی‌هویت و مغایر با فرهنگ و ارزش‌های ملی و دینی جامعه ایرانی بودند و از سوی دیگر در عرصه تولید و نمایش، سینمای ایران همچنان درگیر و گرفتار ساختار سامان نیافته خود ماند. همان ساختاری که به باور بسیاری از کارشناسان و منتقدان سینمای ایران، یکی از اساسي‌ترين معضلات اكنون این سینما به شمار می‌آید. ساختاری مابین فرم دولتي و خصوصي و تعاوني و غيره که تهیه کنندگان هر دو بخش را در میان آسمان و زمین بلاتکلیف نگاه داشته، آنچنان که در بخش‌های پیشین این سلسله مقالات، به تفصیل توضیح داده شد.
جشنواره بیست و پنجم فیلم فجر سعی داشت با میدان دادن به استعداد‌های جوان، فیلم‌های مستند بلند و کوتاه و همچنین رونقی دوباره به سینمای دفاع مقدس،کارنامه نسبتا قابل قبولی از خود برجای گذارد.اما همچنان اغلب فیلم‌ها با فجر انقلاب و موضوعات مرتبط با آن سنخیتی نداشتند. 
آثاری همچون «آدم» (عبدالرضا کاهانی)، «پارک وی» (فریدون جیرانی)، «رئیس» (مسعود کیمیایی)، «سنتوری» (داریوش مهرجویی)، «مخمصه» (محمد علی سجادی)، «پابرهنه در بهشت» (بهرام توکلی)، «تک درختها» (سعید ابراهیمی فر)، «روز بر می‌آید» (بیژن میرباقری)، «گوشواره» (وحید موساییان)، «آرامش در میان مردگان» (مهرداد فرید)، «همیشه سربلند» (سعید تهرانی) و...
سینمای 1386؛ سال تناقض‌ها و پارادوکس‌ها 
سال 1386 را برای سینمای ایران‌، در یک کلام می‌توان سال تناقض‌ها و پارادوکس‌ها نامید. سالی که در آن بیش از سال‌های قبل‌، خوب و بد و زشت و زیبا و موفقیت و ناکامی در کنار یکدیگر جمع شده و ترکیبی غریب آفریدند.
اکران نوروز، شروعی قابل قبول برای سینمای 1386 ایران به شمار آمد، فیلم‌هایی مانند «خون بازی» و همچنین «اخراجی‌ها» (نخستین فیلم بلند سینمایی فیلمساز پرسر و صدایی به نام مسعود ده نمکی که محبوب‌ترین فیلم ایرانی جشنواره بیست و پنجم فجر لقب گرفت) از جمله فیلم‌های اکران نوروزی بودند که موفقیت‌های درخوری هم در این اکران کسب کردند و به ویژه فیلم «اخراجی‌ها» با فروش خیره‌کننده 4/1 میلیارد تومان، بسیاری از پیش‌بینی‌ها درباره عدم توفیق آثار سینمای دفاع مقدس را باطل نمود.
این‌گونه بود که به اصطلاح Opening سینمای ایران در سال 1386، امیدوار‌کننده بود و با توجه به همین تجربه امیدوار‌کننده، بیست و پنجمین دوره جشنواره فیلم فجر، بسیاری از دست‌اندرکاران و کارشناسان سینمایی، سالی پربار و متفاوت برای این سینما پیش‌بینی می‌کردند. 
اما متاسفانه روند موفقیت نمایش فیلم‌ها در سال 1386، آنچنان که پیش‌بینی شده بود، پیش نرفت. چون واقعیت دیگر این بود که فیلم‌های جشنواره فیلم فجر تمامی موجودیت سینمای ایران به شمار نمی‌آیند.
در واقع علاوه‌بر فیلم‌های غیر استاندارد جشنواره فجر، حضور فیلم‌های متوسط، زیر متوسط و ضعیف که خود را خارج از گردونه این جشنواره به اکران عمومی رساندند، ضعف اصلی چرخه نمایش فیلم سال 1386 را رقم زدند. شاید از همین رو بتوان گفت، در آن دوران که اکران عمومی فیلم‌ها منوط به نمایش در جشنواره فیلم فجر بود، حداقل این خاصیت وجود داشت که فیلم‌ها با هر کیفیت، یک‌بار در این جشنواره ارزیابی می‌شدند. اما پس از عبور از آن دورانِ به اصطلاح سینمای هدایتی/حمایتی، عدم نمایش تقریبا سه چهارم از فیلم‌های اکران هرسال در جشنواره فیلم فجر، در واقع محصولات غیراستاندارد و ضعیف این سینما را از یک آزمون سنجش کیفی خلاص کرده بود. 
اینک با ارزیابی فیلم‌های اکران 1386 و مقایسه‌شان با آثاری از جشنواره بیست و پنجم فیلم فجر، به جرات می‌توان گفت که فیلم‌هایی مانند «کلاهی برای باران» (مسعود نوابی)، «کلاغ پر» (شهرام شاه حسینی)، «مهمان» (سعید اسدی)، «نصف مال من، نصف مال تو» (وحید نیکخواه آزاد)، «محاکمه» (ایرج قادری)، «قلقلک» (مسعود نوابی)، «درشهر خبری نیست، هست» (رضا خطیبی)، «قصه دلها» (هوشنگ درویش پور)، «محکومین بهشت» (حجت‌الله سیفی)‌،«عاشق» (افشین شرکت)،«ملودی» (جهانگیر جهانگیری)،«پسران آجری» (مجید قاری زاده)،»اگه می‌تونی منو بگیر» (شاهد احمدلو)، «صحنه جرم ورود ممنوع» (ابراهیم شیبانی)، «سرگیجه» (محمد زرین دست)، «دنیای آینده» (احمد رضا جغتایی)، «راننده تاکسي» (مهدی صباغ زاده)، «اين ترانه عاشقانه نيست» (رحمان رضایی)، «مادرزن سلام» (خسرو ملکان)، «غيرمنتظره» (محمد‌هادی کریمی) و...با موضوعات تکراری و کلیشه‌ای، ساختارهای غیراستاندارد و ضعف کیفی، نه تنها اکران سینمای سال 86 را از نفس انداختند، بلکه تاثیر غیرقابل انکاری بر تولیدات آن سال داشتند که نتیجه مستقیم آن را متاسفانه بر اغلب فیلم‌های بیست و ششمین دوره جشنواره فیلم فجر نیز شاهد بودیم. 
به این معنای تلخ که اگرچه این دسته از فیلم‌های ضعیف برای جلوگیری از ارزیابی کارشناسان و منتقدین و احیانا برخوردهای جدی نقادانه، از عدم حضور در جشنواره فیلم فجر خشنود شدند، اما تاثیر سوء خویش را به طور غیرمستقیم برآن گذاردند تا حدی که بخش مسابقه جشنواره سال 1386 فیلم فجر در واقع مملو از این دسته آثار بود،
نکته قابل تامل اینکه برخی سازندگان آثار فوق در سال‌های ابتدائی انقلاب، فیلم‌های قابل تاملی ساختند مثل کیلومتر پنج (حجت‌الله سیفی) از نخستین آثار سینمای دفاع مقدس، «پدر بزرگ» و «سرزمین آرزوها» (مجید قاری زاده)، «مدار بسته» و «غریبه» (رحمان رضایی) و... چنین افرادی به همراه سینماگرانی مانند مرحوم محمدرضا اعلامی که از ساخت فیلم قابل توجهی مانند «نقطه ضعف» به ساخت اثری به نام «ساقی» کشیده شد تا کاظم معصومی که از فیلم‌هایی مثل «دزد و نویسنده» و «راز کوکب» به ساخت پدیده‌هایی همچون «ازدواج غیابی» رسید و تا...
اما اینکه چه شرایطی باعث شد تا آنها به ساخت چنین فیلم‌های مبتذلی کشیده شوند، جای بررسی جامعه شناختی و روانشناسی داشته و دارد که می‌تواند موضوع سمینارها و همایش‌ها و سخنرانی‌ها و کتاب‌ها و مقالات متعدد و راهگشا برای آینده سینمای ایران باشد.