به بهانه کتاب «شیشه عطر»
بیانی احسـاسی از ســری که نبود
ابوالقاسم محمدزاده
راستش نمیخواستم شعر یا دکلمه بنویسم! تنها دلم میخواست از لابه لای سطرهای کتاب و روایت مادرانهای که حسرت دیدار فرزند به دلش ماند بگویم و از کتابی که تمام جملات و کلماتش احساس درونی و روایتی عاطفی از زبان مادری است که فرزندی را به یتیمی بزرگ کرد و وقتی آمده بودند تا حرم بیبی دوعالم زینب کبری(س) را مورد تعرض و تهاجم قرار دهند او را بدرقه کرد. رضایش رفت که رفته باشد. مادر قد و بالایش را دید و دلش را همراه قامت مردانه او روانه زینبیه ساخت. رفت که با رفتنش یک حسرت به دل مادر بماند، حسرت دوباره دیدن صورت و روی پسر، حسرتی که تا قیامت همراه مادر خواهد ماند و آتش این حسرت از درون او را خواهد سوزاند.
کتاب «شیشه عطر» روایت مادری است که تمام احساس درونی و عاطفهاش را وقتی به زبان میآورد دشت گونهاش خیس بود و آسمان چشمانش بارانی. زبان و دلتنگیهایش بهانه گفتوگو با خانم شمیلا ترکی زبان و سرانجام منجر به نگارش این کتاب شد و سرانجام با فراز و فرودهایی به چاپ رسید، هرچند تمام آنچه مادر آقا رضا اسماعیلی، (اولین ذبیح فاطمیون) از نبود فرزند گفته بود و طعنههایی که در فراق فرزند شنیده بود و بیان کرد در این کتاب نیامد، چون واژهها و کلمات تاب نوشتن نداشتند؛ اما به سرانجام رسید. وقتی کتاب را بازبینی میکردم پابه پای مادرگریستم و همراه رضا در سوریه قدم زدم؛ اما هرگز حسرت مادر را نفهمیدم و باور نکردم. هرچند قصهها و غصههای مادر کتاب شد اما بزرگترین حسرت مادر را کلمات و واژهها تاب نیاوردند وقتی که در روضهها صحبت از سر بریده میشد. دوباره کربلا تداعی میشد با این تفاوت که بیبی زینب(س) و امام زین العابدین(ع) رگهای بریده را بوسیدند و این بوسیدن نصیب مادر ذبیح فاطمیون نشد و به قیامت کشیده شد.
کتاب «شیشه عطر» با تمام همت نویسنده و دستاندرکاران به چاپ رسید تا آحاد جامعه آن را مورد خوانش قرار دهند و خود در پایان خوانش پاسخگوی طعنهها و شبهههای معاندین مدافعان حرم باشند. نتوانستم از این صحبت مادر بگذرم که میگفت: «پدرم رفت، داغ به دلم گذاشت. مادرم رفت، پیرم کرد. محمد رفت، کمرم شکست، با غم رضا چه کنم؟ غم رضا مرا میکشد، الهی هیچ مادری داغ فرزند نبیند. خواستم برای وداع آخر صورت پسرم را ببوسم، اما نگذاشتند....»
بعدها توی فضای مجازی دیده بود که با رضایش چه کرده بودند...
ان شاءالله شما هم بخوانید تا به گوشهای از واقعیت زندگی شهدای مدافع حرم، خانوادهها و مادران شهدا پی ببرید...