دو نکته درباره مبارزه با فساد در فوتبال
نکته ورزشی
سید سعید مدنی
این روزها هوش و حواس دوستداران ورزش و علاقهمندان فوتبال یکسره متوجه ماجرای پرونده فساد است. رسانههای مجازی وغیرمجازی و برنامههای ورزشی رادیو و تلویزیونی تمرکز و توجه اصلی خود را بر روی این موضوع معطوف داشته و در این باره مطالب و انتقادات و پیشنهادات خود را مطرح میکنند. در این میان بدیهی است که عدهای بدون توجه به اصل موضوع و نقشی که این ماجرا بر سرنوشت فوتبال ما دارد- یا میتواند داشته باشد- به دنبال فرافکنی و انتقام و تصفیه حسابهای شخصی هستند. جالب است که در این گیرودار سروکله کسانی هم پیدا شده که اگرچه خودشان رد پایی از فساد مالی برجای نگذاشتهاند اما خواسته و ناخواسته با عملکرد و رفتارغلط و تفرقهافکنی و حرمتشکنی و نفرتپراکنی و دور دادن و تریبون بخشیدن و آنتندهی در برنامههای زرد تلویزیونی خود به جریانات دلالی و حمایت از عناصر دلالمسلکی که امروز پای بعضی از آنها حسابی گیر است و به طور خلاصه برخلاف ادعائی که میکنند- مبنی بر اینکه «از وقتی ما نیستیم، فساد فوتبال را گرفته!!!»- خودشان با عملکرد بیست و اندی ساله، به ویژه در رسانهها، علیالخصوص تلویزیون، در ایجاد وضعیت حاکم بر فوتبال- نمیگوییم صددرصد اما حداقل 70، 80 درصد- سهیم هستند و در خراب کردن وضعیت اخلاقی و فرهنگی فوتبال نقش بسزایی دارند، بیفرهنگهایی که حالا نقش قهرمان را به خود گرفتهاند اما وقتی حدود بیست سال پیش کیهان ورزشی به نفوذ و عملکرد غلط جریانات اختاپوسی و دلالی و منفعتجو حمله کرد، مقابل این مجله قدیمی و اصیل «گارد» گرفتند و زیر علم همان جریانات سینه زدند، آن هم چه سینهزدنی!!
بارها تاکید کرده و سالهاست مینویسیم که حال این فوتبال خوب نیست و برای درمان این درد جانکاه باید همه- به ویژه مسئولان- کاری انجام دهند و قدمی بردارند. مشکل اصلی این فوتبال(بلکه ورزش) قبل از آنکه فنی یا کمبود افتخار باشد، فرهنگی و اخلاقی است. فضای فرهنگی و رفتاری فوتبال ایران مسموم است و چاره این مشکل و دفع این مسمومیت- حداقل در وهله اول- قهرمانی و راه انداختن هیاهو و جشن و این حرفها نیست، سهل است که چنین اتفاقاتی باعث گمراهی و فریب و انحراف از وظیفه و کار اصلی خواهد شد، به طوری که یا از سر غفلت یا به خاطر القائات حساب شده، اینطور وانمود میشود که فوتبال ایران در سطح و استانداردهای جهانی است و بزرگترین هدف آن، صعود از مرحله مقدماتی جام جهانی و رفتن به دور دوم است که در بعضی از موارد این اتفاقات رخ داده و این القائات و فریبکاریها صورت گرفته است! اینطور حرفها و القائات را معمولا کسانی مطرح میکنند که از وضعیت نابسامان فعلی فوتبال منتفع میشوند و منافع نامشروع به جیب میزنند و نام و نانی از قبل این وضع برای خود فراهم آوردهاند.
همه حرف ما درباره ماجرا و هیاهویی که به نام کشف و مبارزه با فساد در فوتبال برپا شده، این است که حالا- البته خیلی دیر- که افراد و سازمانها خود را در قبال آنچه از دست مشتی عوضی آمده ورزشنشناس و منفعتجو بر سر فوتبال ایران میرود، احساس مسئولیت کرده و به این موضوع وارد شدهاند، تا آخر کار کوتاه نیایند و تا زدن ریشههای فساد، پرونده را با القائات و فشارها مختومه اعلام نکنند. در این باره به نکات عدیدهای باید توجه داشت که به دو مورد آن در ادامه اشاره میشود.
مورد اول اینکه بدون هیچ شک و تردیدی الان عاملان انحراف و مسببان فساد- که یا نامشان اعلام شده یا عن قریب احساس میکنند پای آنها به میان میآید و در رسانهها اسم و رسمشان مطرح میشود- از همه توان و داشتهها و امکانات خود برای تمام کردن ماجرا و به هم آوردن سروته این داستان استفاده میکنند، چنانکه در موارد مشابهی مثل ماجرای تشکیل پرونده فساد در فوتبال که دو دوره پیش از سوی کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی انجام شد اما درست آنجایی که داشت به نتایج قابل توجهی میرسید و در صورت پیگیری بیشتر میتوانست ریشههای فساد در فوتبال را به طور ملموس و محسوس بخشکاند- حتما به خاطر فشارهایی از این سو و آن سو - متوقف و به بایگانی ارسال شد تا در قفسههای آنجا خاک بخورد! یا پرونده معروف به «پرونده ویلموتس» که دیدیم با همه سروصدایی که در پیرامون آن به راه افتاد و حتی مقامات سیاسی در آن مورد اظهارات تند و تهدیدکنندهای داشتند و پای رسانهها و محافل غیر ورزشی هم به میان آمد و... عملا هیچ اتفاقی نیفتاد و تازه کسانی که به درست یا غلط به عنوان مقصران و عوامل آن قرارداد ننگین مطرح بودند، بعدها ارتقای پست و مقام یافتند و به مناصب بالاتر و بهتری در فوتبال دست پیدا کردند!
از اینگونه مثالها و اتفاقات در فوتبال ما فراوان است ولی برای جلوگیری از طولانی شدن مطلب و خسته نشدن خواننده گرامی به همین موارد بسنده میکنیم تا بگوییم کسانی و عناصر و باندهایی چون خودشان مسبب این ماجراها هستند و یا منافعی نصیبشان میشود، با همه توان و داشتههای خود در برابر جریان مبارزه با فساد و سالمسازی در فوتبال و ورزش (و هر جای دیگر!) میایستند و به شدت خواهان تداوم «وضع موجود» هستند.
مورد بعدی هم اینکه در مبارزه با فساد سراغ ریشهها و سرچشمهها بروید. پرداختن به عوامل درجه 2 و3 جز اتلاف وقت و انحراف از اصل موضوع نیست. باید سراغ پردهنشینان و عوامل پنهان، اما گردانندگان اصلی رفت و آنها را از حاشیه امنی که برای خود ساختهاند، بیرون کشید. آن گاه بدیهی است تکلیف عوامل درجه2 و مجری و پادو و... خود به خود مشخص و روشن میشود...