پاسخ به سؤالات و شبهات فلسطین و مقاومت- ۶
واقعیت ماجرای هولوکاست چیست؟
با توجه به اينکه يکي از توجيهات تشکيل رژيم صهيونيستي ماجراي هولوکاست ميباشد: اولاً؛ آيا اين موضوع اساسا صحت دارد و ثانياً؛ در صورت صحت ماجرا مبنا قرار گرفتن آن براي تشکيل اين رژيم تا چه حد قابل قبول مي باشد؟
ماجراي هولوکاست يا اسطوره کشتار يهوديان، به ويژه اتاقهاي گاز، اولين بار در سال 1942 در برخي محافل صهيونيستي آمريکا توسط فردي به نام «الي ويزل» مطرح شد. به ادعاي صهيونيستها «شش ميليون يهودي» به صورت «سيستماتيک» به عنوان «راهحل نهائي» و در «اتاقهاي گاز» در «اردوگاههاي کار اجباري» در محدوده سالهاي «1939 تا 1945» به قتل رسيدهاند. در اين باره شش مؤلفه وجود دارد که اولين آن، بسيار مورد تأکيد صهيونيستها ميباشد. نوشتهها، کتب و دايره المعارفهايي که يهوديان تأليف کردهاند بر اين آمار استناد و تأکيد ميکنند. «مارتين گيلبرگ» مورخ يهودي انگليسيتبار در کتاب خود با عنوان «هولوکاست»، اين واژه را چنين تعريف مي کند: کشتار سازمان يافته شش ميليون يهودي.
همان گونه که گذشت اين ماجرا اولين بار در سال 1942 در برخي محافل صهيونيستي آمريکا توسط فردي بهنام «الي ويزل» مطرح شد. البته طي جنگ جهاني کسي به آن توجه نکرد اما با مشاهده صحنههايي دلخراش از اجساد روي هم انباشته شده توسط متفقين در اواخر جنگ که به علت تيفوس جان داده بودند، مجدداً زمزمههاي اتاقهاي گاز توسط برخي صهيونيستها از سر گرفته شد. در عين حال طي سالهاي پس از جنگ، اين امر به فراموشي سپرده شده بود تا اينکه شکست اوليه اسرائيليها در جنگ سال 1973 با مصر و سوريه و مشاهده شماري از کشتهها و زخميهاي اسرائيلي، هراس يهوديان آمريکايي از آسيبپذيري اسرائيل دامن زده شد. در نتيجه خاطره يهوديسوزي در کانون توجه قرار گرفت.1
تبليغ گسترده و تکرار پيوسته اين موضوع از سوي گروهها و سازمانهاي يهودي در فيلمها، نمايشنامهها، سريالهاي تلويزيوني و انبوه رمانهاي پس از جنگ، موجب شد تا اين عبارت کاربرد انحصاري يابد؛ به طوري که امروزه بنا به تأکيد سازمانهاي صهيونيستي، هيچ قوم و ملتي حق استفاده از اين واژه را براي هيچ واقعه اي ندارد. آنها همچنين اصرار دارند که «هولوکاست» در زبان لاتين، همانند اسامي خاص، با حروف «H» بزرگ نوشته شود و به علاوه، هيچ رويدادي، هر چند بزرگ، نبايد با آن قياس، يا در يادکرد آن، از اين عبارت استفاده شود. براي مثال، اگر مورخ يا نويسنده اي، از قتل عام وحشيانه و مشهور صدها هزار انسان بي دفاع دو شهر ژاپني «هيروشيما» و «ناکازاکي» که بر اثر بمباران اتمي آمريکا در روزهاي پاياني جنگ جهاني دوم به خاکستر تبديل شدند و يا موارد مشابه ديگر در ويتنام، بوسني، فلسطين، عراق، افغانستان و... به عنوان «هولوکاست» ياد کند، بلافاصله از سوي کانونهاي صهيوني مورد مؤاخذه و نکوهش قرار ميگيرد و متهم به سوءاستفاده از اين واژه انحصاري متعلق به يک قوم! ميشود. «هولوکاست» يا «شوآ» که امروز به موضوع کشتار يهوديها در جنگ جهاني دوم منحصر شده، يکي از مباحث جنجالي پنجاه شصت سال اخير جهان است. در اين باره تاکنون صدها جلد کتاب به زبانهاي مختلف دنيا و شمارگان ميليوني، صدها فيلم و سريال تهيه شده است. «هولوکاست» در تاريخ معاصر جهان و در نزد افکار عمومي سراسر دنيا، به نماد مظلوميت يهود از يک سو و قساوت، سنگدلي و جنايات آلمان نازي از سوي ديگر تبديل شده است.
تبليغات پيوسته، فراگير و توقفناپذير سازمانهاي يهودي و کانونهاي صهيونیستي، در چند دهه اخير، چنان سازمان يافته است که افکار عمومي مجال تأمل و انديشه درباره ميزان صحت و سقم اين مسئله را نيافته است. از سوي ديگر، بر اثر سختگيري و شدتعمل سازمانها و مجامع صهيونیستي در جهان امروز، وضعيتي به وجود آمده است که هرگونه بحث و گفتوگوي علمي و پژوهشي که مبتني بر ايجاد سؤال، ابهام، ترديد يا انکار «هولوکاست» باشد، به منزله ورود به حريم ممنوعه و عبور از خط قرمز «سازمان جهاني صهيونيسم» بوده و سزاي آن ضرب و شتم، ترور فيزيکي، بازداشت، محاکمه، حبس و نيز جريمههاي سنگين نقدي، به علاوه محروم شدن از مشاغل رسمي دولتي است که امروز در بعضي کشورهاي اروپايي، به يک قاعده حقوقي و قضائي نيز تبديل شده است. در اين کشورها اگر تا ديروز منتقدان، مخالفان و منکران را به طور غير علني و غير رسمي تهديد، ترور و سرکوب مي کردند، امروز در پوشش رسمي قانون! آنها را دستگير، محاکمه، جريمه و زنداني ميکنند.
از نظر کانونهاي ذينفوذ صهيونیستي و گروههاي فشار يهودي در جهان غرب، «هولوکاست» در هالهاي از قداست قرار گرفته و «يگانه مسئله قدسي» جهان معاصر شده است.
در آمريکا، روزهاي يادبود «هولوکاست» رخداد ملي به شمار ميآيد. در پنجاه ايالت آمريکا، از اين بزرگداشت حمايت مالي ميکنند و مراسم آن اغلب در نهادهاي قانونگذاري ايالتي برگزار ميشود. در اين کشور بيش از يکصد نهاد مخصوص «هولوکاست» و هفت موزه بزرگ وجود دارد. يک موزه يهوديسوزي با بودجه و سرپرستي دولت مرکزي، در عمارت کنگره در واشنگتن وجود دارد.2 به اعتراف بسياري از استادان دانشگاههاي آمريکا اکثر فارغ التحصيلان دورههاي کارشناسي، درباره تاريخ، آمار و ارقام «هولوکاست» در مقايسه با رخدادهاي بزرگ داخلي آمريکا، مطالعه و اطلاعات بيشتر و دقيقتري دارند.
اين موضوع تنها مرجع تاريخي به شمار ميآيد که به عنوان مواد درسي اجباري امروزه در کلاسهاي درس دانشگاهها3 و نيز مدارس اکثر ايالتهاي آمريکا تدريس ميشود. شماري از دانشگاههاي آمريکا، برنامههاي تخصصي و کرسي مطالعات ويژه «هولوکاست» دارند.
در بسياري از کشورهاي اروپايي نيز هر سال مراسم يادبود و بزرگداشت «هولوکاست» برگزار ميشود. روز يادبود «هولوکاست» در اروپا پديده نسبتاً جديدي است. براي اولين بار، به طور هماهنگ و همزمان، در 27 ژانويه 2000 م. دولتمردان و رهبران حدود 40 کشور اروپا و نيز ايالات متحده آمريکا، اجلاسي با عنوان «مجمع بينالمللي هولوکاست» در استکهلم -پايتخت سوئد- برگزار کردند تا «هولوکاست» را به عنوان بخشي از «تاريخ ملي» کشورشان به رسميت بشناسند. اين کنفرانس که بر اثر مساعي برنامهريزيشده سازمانهاي ذينفوذ يهودي و کوشش «گوران پيرسون» نخست وزير وقت سوئد و مشارکت بسياري از مقامات اروپايي، از جمله «ليونل ژوسپن» نخستوزير وقت فرانسه و «گرهارد شرودر» صدر اعظم وقت آلمان برگزار شد، در آن درباره پرداخت غرامت به يهوديان از سوي کشورهاي اروپايي و آموزش و تبليغ «هولوکاست» در آن کشورها، به ويژه در مراکز آموزشي و نيز تعيين روز 27 ژانويه4 هر سال به عنوان «روز ملي هولوکاست» در همه ممالک جهان توافق به عمل آمد. يادآوري اين نکته ضروري است که پيش از اين به طور پراکنده و غير هماهنگ در بسياري از کشورهاي اروپايي روز يا هفتهاي را با برگزاري مراسم ويژه، به «هولوکاست» اختصاص ميدادند.
پانوشتها:
1- فوريسون، روبرت، اتاقهاي گاز، ترجمه ضياء الديني، سيد ابوالفريد، تهران: ضياء انديشه، 1381، ص50
2- فينکلشتاين، نورمن جی، صنعت يهودي سوزي، ترجمه سوسن سليمزاده، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، 1381، ص 75- 76.
3- همان، ص17ـ 18
4- گفته ميشود در سال 1945م. در چنين روزي، اردوگاه آشويتس در لهستان به تصرف متفقين درآمد