kayhan.ir

کد خبر: ۲۸۹۶۹۰
تاریخ انتشار : ۱۹ خرداد ۱۴۰۳ - ۲۲:۱۷

اخبار ویژه

 
 
افسر سابق سیا: ایران پس از حمله به اسرائیل تهاجمی‌تر شد
 
افسر سابق سازمان سیا و پژوهشگر بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها ضمن تحلیلی تأکید کرد ایران پس از حمله مستقیم به اسرائیل تهاجمی‌تر شده و بازدارندگی اسرائیل و آمریکا در مقابل ایران از بین رفته است.
روئل مارک گرشت در تحلیلی برای مؤسسه هوور نوشت: پس از جنگ غزه واکنش اسرائیل به رگبار موشک‌‌‌ها و پهپادهای ایران، آیا در خاورمیانه چیزی- غیر از تلفات جانی وحشتناک- تغییر کرده است؟ مسئله فلسطین مسلماً تقویت شده است و این کار را برای اعرابی که از مسئله فلسطین خسته شده بودند، دشوارتر می‌کند که چگونه با اسرائیل به طور علنی تماس داشته باشند. پیمان ابراهیم، که بسیاری از اسرائیلی‌‌‌ها فکر می‌‌‌کردند دوران جدیدی را  آغاز می‌کند، احتمالاً به شکلی کم‌قدرت باقی خواهد ماند. پیش از این حاکمان عرب به این نتیجه رسیده بودند که می‌توانند فلسطینی‌ها را دور بزنند. خشم شدید می‌تواند بسیاری از فلسطینی‌ها را در خود فرو برد و این واقعیت سخت است که اسرائیلی‌ها، چپ یا راست، دیگر مایل به پذیرش «ریسک‌های صلح» نیستند.
معاهدات صلح با اسرائیل فقط حاکمان مسلمان را موظف می‌کند که دیدگاه ضد صهیونیستی خود را برجسته کنند. از این طریق، آنها می‌توانند بیشتر از آنچه به اسرائیل می‌دهند، از ایالات متحده دریافت کنند. با وجود این‌، هفت اکتبر ممکن است احتمال پیوستن عربستان به این توافق را از بین ببرد. اسرائیلی‌ها آن‌قدر امتیاز ندارند که بتوانند به سعودی پیشنهاد دهند. اجازه دادن به اسرائیل برای پرواز در آسمان ریاض خطر مهمی برای هر رهبر سعودی است- این کشور عمیقاً اسلامی است و بن‌سلمان تعداد قابل‌توجهی از دشمنان را در خانواده خود، نهاد مذهبی و دایره گسترده‌‌‌تر جمع‌آوری کرده است.
حتی اگر شاهزاده تمایل داشته باشد خطرات ارتباط نزدیک با دولت یهود را بپذیرد، اما اسرائیل در رویارویی‌ها با تهران قابل اعتماد و اتکا نیست. اما چیزهای بیشتر از آمریکا برای به رسمیت شناختن اسرائیل به وضوح کمک خواهد کرد. 
پروژه‌‌‌های زیرساختی عظیم و از بین ‌برنده بودجه «۲۰۳۰» ولیعهد، که قابلیت‌‌‌های شکننده‌‌‌اش را می‌توان به راحتی با موشک‌‌‌های ایران از بین برد، ولیعهد را به سمت هماهنگی بیشتر با تهران سوق داده است. او پس از حمله به تاسیسات نفتی عربستان در سال ۲۰۱۹ که ترامپ، به جز اعزام نمادین تفنگداران دریایی هیچ کاری برای آن انجام نداد، به طور جدی به سمت دیدگاه سنتی‌تر و معاملاتی در واشنگتن چرخش پیدا کرد.
جنگ غزه در ایالات متحده، دانشگاه‌‌‌ها را به‌هم ریخته و سرخوردگی چپ سیاسی آمریکا را از اسرائیل افزایش داده است. وضعیت در اروپا حتی بدتر است، جایی که چپ و راست اغلب اسرائیل را به عنوان یک دولت آپارتاید به‌شمار می‌آورند. اما هیچ یک از اینها جدید نیست: تعهد حزب دموکرات به اسرائیل برای سال‌ها رو به کاهش بوده. جنگ غزه به تازگی به اروپایی‌هایی که همیشه اسرائیل را به خاطر وضعیت موجود فلسطین سرزنش می‌کنند، دلیلی برای حمله بیشتر داده است.
احتمالا تنها دو نقطه وجود دارد که ۷ اکتبر و جنگ غزه ممکن است وضعیت موجود را به طور قابل‌توجهی تغییر داده باشند. اول، دیدگاه ایران در مورد اسرائیل است- توانایی تل‌آویو برای بازدارندگی در برابر اقدامات ایران و دوم محاسبات ایران در مورد تغییر سیاست هسته‌ای. ایران از طریق «محور مقاومت» و برنامه‌های پهپادی و موشکی، استراتژی بسیار تهاجمی‌تری را علیه دشمنان خود در پیش گرفته است. حمله مستقیم به اسرائیل- به‌ویژه پس از کشته شدن ژنرال زاهدی که نقش کلیدی در ایجاد این محور داشت و احتمالاً رابط اصلی ایران با حماس بود- گام منطقی بعدی در این دوئل بود. در نگاه رهبران تهران شلیک سیصد موشک و پهپاد به سوی اسرائیل جسورانه بود و منجر به صعود ایران شد. در پاسخ، اسرائیل این کار را نکرد.
در ۱۹‌ آوریل، اسرائیل فرصتی برای اقدام در مورد برنامه هسته‌‌‌ای و کارخانه‌‌‌های تولید موشک ایران داشت. اگر تهران تنش را تشدید می‌کرد، بایدن احتمالاً مجبور می‌شد وارد عمل شود. سیاستمداران و نظامیان اسرائیلی اغلب در مورد چنین واکنش زنجیره‌ای خیال‌پردازی کرده‌اند. با این حال، زمانی که فرصت پیش آمد، نتانیاهو و بنی ‌گانتس پلک زدند. تنها وزیر جنگ، یوآو گالانت، ظاهراً خواستار تشدید تنش بود. ایران قطعاً از توان رهگیری موشک‌‌‌ها و پهپادهای اسرائیلی- آمریکایی آگاه شد. از همه مهم‌تر، به وضوح دید که نه اسرائیل و نه آمریکا نمی‌‌‌خواهند در روز مبادا علیه برنامه هسته‌ای ایران اقدام کنند. این برنامه به قدری پیشرفت کرده‌‌‌ که جمهوری اسلامی را به یک دولت در آستانه هسته‌ای تبدیل کرده است.
پاسخ محدود اسرائیل نشان داد که آنها از ترس تشدید تنش، از اقدام منصرف شدند. نگرانی از آمریکا و اسرائیل، که مطمئناً عامل مهمی در توضیح اینکه چرا تهران به تدریج به سمت ساخت و آزمایش بمب هسته‌ای حرکت کرده، ممکن است در ۱۹‌ آوریل از بین رفته باشد. ما دقیقاً نمی‌دانیم چرا تهران انتخاب کرده که به آرامی به سمت عبور از نقطه‌ گریز پیشروی کند. تهران می‌توانست تاکنون سلاحی را آزمایش کرده باشد. رویکرد تهاجمی‌تر ایران قطعاً به خوبی نشان می‌دهد که چرا عبور از نقطه گریز می‌تواند موقعیت جمهوری اسلامی را تا حد زیادی ارتقا بخشد.
 
 
سیستم‌های دفاع هوائی ناتو ناتوان از مهار پهپادهای ایران است
 
دویچه‌وله در گزارشی اذعان کرد: پهپادهای ایران قادر به غلبه بر سیستم‌های دفاع هوائی غربی (ناتو) هستند.
رسانه دولت آلمان در تحلیلی نوشت: بنا بر یک گزارش تحقیقی، حمایت نظامی ایران از روسیه افزایشی بی‌سابقه یافته است. در پایان ماه مه، مردی ناشناس از روسیه ویدئویی را در فضای مجازی منتشر کرد که در آن یک هواپیمای بدون سرنشین سقوط کرده و او ادعا کرد که این پهپاد متعلق به اوکراین است که «موشک» حمل می‌کند. اما این یک پهپاد مهاجر-۶ ساخت ایران و مجهز به بمب‌های گلاید بود. جولیان روپکه، مسئول سیاست امنیتی در رابطه با این ویدیو هشدار می‌دهد که «حمایت تسلیحاتی ایران از روسیه» به «سطح جدیدی» رسیده است. تهران این پهپادها را همراه با پهپادهای شاهد که ارزان‌تر و کندترند، گلوله‌های توپخانه و احتمالاً موشک‌های بالستیک در اختیار مسکو می‌گذارد. به گفته ناظران، این تسلیحات در ازای حمایت بین‌المللی روسیه و ارائه تسلیحات بسیار پیشرفته‌تر روسی به ایران تحویل داده می‌شوند.
از سال ۲۰۲۲ پهپادهای شاهد «جانشین موشک‌های کروز» شده‌اند که به مسکو امکان می‌دهد حملات گسترده و مکرری را به زیرساخت‌های اوکراین انجام دهد. روس‌ها در پاییز این سال توانستند با چنین پهپادهایی تقریباً کل اوکراین را در تاریکی فرو ببرند.
این پهپادها قادر به غلبه بر سیستم‌های دفاع هوائی غربی (ناتو) هستند. روسیه بلافاصله به دنبال هر حمله پهپادی با موشک‌های کروز که سریع‌تر و بسیار مخرب‌ترند حمله می‌کند.  به نوشته روزنامه اسرائیلی‌ هاآرتص، چندی پیش اسنادی منتشر شد که نشان می‌داد روسیه از زمان آغاز جنگ در اوکراین حداقل ۶۰۰۰ پهپاد شاهد ۱۳۶ خریداری کرده است. مسکو همچنین کمک گسترده‌ای در راه‌اندازی خطوط تولید محلی برای پهپادها دریافت کرده است. برخی از این معاملات با چندین تن شمش طلا پرداخت شده‌اند. وال‌استریت ژورنال گزارش داده که با وجود تحریم‌های گسترده، پهپاد مهاجر-۶ حاوی قطعات بسیاری از فناوری غربی است. برخی از قطعات الکترونیکی به شرکت ژاپنی «تونگاوا سیکو» (Tonegawa-Seiko Co) نسبت داده شد، در حالی که برخی دیگر متعلق به شرکت آلمانی «اینفینئون» (Infineon) است.
این شرکت آلمانی اما تأکید می‌کند که با ایران مبادلات تجاری ندارد. بسیاری از اجزای کالاهای غربی تحت هیچ‌گونه کنترل صادراتی قرار ندارند. به عبارتی ایران می‌تواند به راحتی قطعات خاصی را از طریق وب‌سایت‌هایی مانند «علی‌بابا» خریداری کند. این کار اگرچه ناقض قوانین است، اما ردیابی و نظارت بر آن دشوار است.
 
 
هراس کانادا از حملات سایبری متقابل ایران، روسیه و چین
 
دولت کانادا ادعا کرد روسیه، چین و ایران‌، از طریق عملیات سایبری، به دنبال نفوذ به زیرساخت‌های رایانه‌ای بخش خصوصی و دولتی این کشور هستند.
ملانی جولی وزیر خارجه، دومینیک لبلانک وزیر امنیت عمومی و بيل بلير وزیر دفاع ملی کانادا در بیانیه مشترکی ادعا کردند  هر گونه تلاش برای تضعیف امنیت کانادا را جدی می‌گیرند و به اقداماتشان برای محافظت در برابر مداخله خارجی ادامه می‌دهند.
در این بیانیه که تحت عنوان تهدیدات سایبری کشورهای متخاصم صادر شده، آمده است: دولت‌های مورد اشاره، کارزارهای سایبری گسترده و طولانی‌مدت علیه کانادا به راه انداخته‌اند. هکرهای وابسته به این کشورها این امکان را دارند تا از اطلاعات به دست آمده به واسطه عملیات هکری خود، برای مداخله در سیستم‌های سیاسی، زیرساخت‌های حیاتی یا آسیب‌رساندن به کانادا استفاده کنند.
وزیران کانادا یادآوری کردند مداخله خارجی از طریق ابزارهای پیشرفته یکی از جدی‌ترین تهدیدها برای امنیت ملی، رونق اقتصادی و حاکمیت ملی این کشور به حساب می‌آید و از طرفی، سابقه حملات هکرهای حکومتی نشان می‌دهد این گروه‌ها تمام وجوه جامعه کانادا را هدف قرار داده‌اند. کانادا تهدیدات سایبری چین علیه خود را جدی‌تر از دیگر کشورهای یاد شده عنوان کرد و از جامعه امنیت سایبری خواست تا نسبت به این موضوع هوشیارتر باشد. دولت کانادا از اتباع خود نیز درخواست کرد تا نسبت به این مسئله هوشیاری بیشتری به خرج دهند. در بیانیه آمده است: کارزارهای مخرب کشورهای بیگانه علاوه‌بر به خطر انداختن اطلاعات خصوصی و مالی افراد، به دنبال تضعیف مستقیم دموکراسی کانادا است. دی ۱۴۰۲ سامی کوری، رئیس مرکز کانادایی امنیت سایبری در گفت‌وگو با روزنامه نشنال‌پست، از ایران، روسیه، چین و کره شمالی به عنوان اصلی‌ترین مخاطرات دولتی علیه امنیت این کشور یاد کرده و گفته بود: کانادا کماکان شاهد تلاش کشورهای متخاصم برای نفوذ به زیرساخت‌های دولتی است. دولت کانادا همچنین با انتشار گزارشی که به کمک اطلاعات طبقه‌بندی شده و برخی اطلاعات عمومی تهیه شده بود، اعلام کرد جرایم سایبری سازمان‌یافته از سوی هکرهای ایران و روسیه ظرف دو سال آینده امنیت ملی و رفاه اقتصادی کانادا را به خطر خواهد انداخت. یادآور می‌شود دولت کانادا سابقه خصومت طولانی مدت با ملت ایران را دارد و در خوش‌خدمتی نیابتی به آمریکا و انگلیس چه در زمینه جاسوسی در ایران و حمایت از گروهک‌های تروریست و چه پناه دادن به تروریست‌ها و مفسدان اقتصادی فراری و همچنین حمایت از تحریم‌های ضدایرانی، از هیچ خیانتی فروگذار نکرده است. کانادا به طور سنتی مستعمره انگلیس و آمریکا محسوب می‌شود و معمولا نمایندگی‌های آن در کشورهای رقیب غرب، به عنوان پوشش سرویس‌های جاسوسی سیا و ‌ام‌آی‌سیکس محسوب می‌شوند.
 
 
دومین انتقاد اعضای کارگزاران از عملکرد انتخاباتی جبهه اصلاحات 
 
رئیس‌ شورای مرکزی حزب کارگزاران با انتقاد از جبهه اصلاحات تاکید کرد در ساماندهی اولیه ثبت‌نام کاندیداها موفق نبودید؛ زمینه باخت را فراهم نکنید.
محسن ‌‌هاشمی در روزنامه سازندگی نوشت: «۸۰ نفر از مقامات فعلی، سابق و اسبق‌، در وزارت کشور موفق به ثبت‌نام شدند. این هجوم که البته آسان‌ترین بخش از رقابت برای صندلی ریاست‌جمهوری است، تعجب همگان را برانگیخت.‌
با توجه به مرحله تبعیضی بعدی احتمالاً ۱۰ درصد متقاضیان خدمت یعنی ۸ نفر، امکان عبور از صافی نه‌ چندان خوشایند شورای نگهبان را خواهند داشت که به نظر، نگرانی تورم نامزدها را برطرف خواهد کرد. ولی نگرانی یکدست‌سازی یا مهندسی انتخابات را افزایش می‌دهد.  طبیعی است اگر نماینده‌ای از همه طیف‌های سیاسی در لیست نهائی دیده شوند، امیدواری به افزایش مشارکت بیشتر از ۶۰ درصد هم فراهم خواهد شد که به نظر حاکمیت چنین برنامه‌ای را در سر می‌پروراند. در این صورت ان‌شاءالله شاهد انتخاباتی قابل تحسین خواهیم بود. 
هرچند از نحوه حضور و صحبت‌های ابتدائی و چند دقیقه‌ای نامزدها از تریبون وزارت کشور، نشان از اصرار به غیرحزبی نشان دادن اکثر نزدیک به تمام آنهاست و متاسفانه هیچ‌کدام از حزب، گروه، دسته و جمعیت پشتیبان خود سخن نگفتند اما به نظر بعد از اعلام لیست نهائی برای رقابت باز این احزاب، گروه‌ها، جمعیت‌ها، انجمن‌ها و سازمان‌های مردم‌نهاد و بالاخره نخبگان خواهند بود که با بررسی سوابق و کارآمدی آنها در شوراهای مرکزی خود نسبت به حمایت از یکی از نامزدها اعلام نظر و فعال خواهند شد.
با توجه به اینکه در این انتخابات فرصت به مراتب کمتر بوده، بعد از تایید، سومین مرحله انتخابات که همانا حضور تبلیغاتی در میان مردم است اصولاً باید برنامه‌محور باشد و نباید با امید واهی و کاذب به میان مردم آمد. لذا نقش همراهان نامزدها در تبیین برنامه‌ها و حمایت‌های تبلیغاتی براساس برنامه‌های واقع‌بینانه از اهمیت دو چندان برخوردار است. همین تفکر برنامه‌ای است که دولت آینده و مدیران آن را برای اجرای برنامه و اعتقاد به آن را شکل می‌دهد. لذا باید توجه داشت که نمی‌توان از سخت‌ترین مرحله انتخابات که همان جذب آرای مردم است بدون برنامه واقع‌بینانه و قابل فهم و لمس توسط عامه مردم عبور کرد و از نامزد جمهور به رئیس‌جمهور تبدیل شد. 
نحوه حضور اصلاح‌طلبان و معتدلین در این انتخابات نسبت به انتخابات سال ۹۲ و ۹۶ حاکی از افتراق اولیه است و به نظر اگر تا آخر چنین باشد، می‌تواند به سمت باخت هم پیش برود. لذا اولین حرکت، تلاش برای ایجاد وفاق در این مورد است که طبیعتاً بعد از لیست نهائی تایید شده، مدنظر قرار گرفته و به بحث و تصمیم‌گیری گذاشته می‌شود.
آنچه به جبهه اصلاحات برمی‌گردد به نظر می‌آید که در ساماندهی اولیه هنگام ثبت‌نام نامزدها تا به حال موفق عمل نکرده‌اند و براساس اخبار از جبهه اصلاحات نتوانستند حتی مصوبات درونی خود را به اجرا درآورند، ازجمله راهبرد شرکت مشروط قبل از ثبت‌نام که فعلاً به شرکت مشروط بعد از ثبت‌نام و قبل از تایید، تبدیل شده است و به نظر در نهایت به سمت شرکت مشروط بعد از تایید صلاحیت‌ها خواهد رسید.
جبهه اصلاحات باید توجه کند برای انجام وظیفه و علامت مثبت به حاکمیت وارد رقابت انتخاباتی نمی‌شود بلکه برای برد سیاسی و قدرت اجرائی، وارد رقابت می‌شود لذا برای رسیدن به برد انتخاباتی باید از همه ابزارها در هر مرحله استفاده کرد و با ایجاد محدودیت‌های کاذب خاص که شاهد آن در این دو هفته بودیم، زمینه باخت را فراهم نکنند. برد همیشه به معنی رسیدن به هدف صددرصدی نیست بلکه رسیدن به حداقل‌های امکان‌پذیر هم برد فرض می‌شود. آنچه مهم است، حل مشکلات مردم و کشور با دولتی کارآمد و دلسوز در چهاردهمین دوره آن است.»
انتقاد محسن ‌هاشمی از جبهه اصلاحات و شرط‌گذاری آن در حالی است که محمد قوچانی دیگر عضو مرکزیت کارگزاران هم اخیرا شرط‌گذاری اصلاح‌طلبان برای شورای نگهبان را اشتباه خوانده بود.