آیا اقتصاد پاشنه آشیل است؟
«جـوانی جمعیت» در تله گرههـای ذهـنی
رسوبهای فکری شعار «فرزند کمتر زندگی بهتر» همچنانگریبانگیر جامعه است و این مسئله موجب شده است اجرای قانون جوانی جمعیت با چالشهایی روبهرو شود.
به گزارش ایسنا، «نیازمند باز کردن گرههای ذهنی هستیم. باید گرههای ذهنی که در رابطه با تشکیل خانواده، فرزندآوری و افزایش جمعیت وجود دارد، باز شود.» این جملات روز شنبه رئیسجمهور در رویداد اهداء جایزه ملی جوانی جمعیت است که بار دیگر بر اهمیت و ضرورت مقوله جوانی جمعیت تاکید دارد.
واقعیت این است که پنجره جمعیتی و فرصت باقیمانده برای جوانی جمعیت ایران یک دوره کمتر از ده سال است و اگر دست روی دست بگذاریم، بحران سالمندیگریبان کشور را میگیرد، براساس نتایج یک پژوهش تحلیلی انجام شده در پژوهشکده آمار ایران، جمعیت ایران تا سال ۱۴۳۰ به حدود ۱۰۱ میلیون نفر خواهد رسید و طبق پیشبینیهای منابع بینالمللی، ساختار سنی جمعیت ایران از یک ساختار کاملاً جوان در سالهای بعد از ۱۴۳۰، به یک ساختار سالخورده تغییر خواهد کرد. این در حالیاست در صورتی که از این «پنجره جمعیتی» بهره گرفته شود و متناسب با آن شرایط اشتغال و بهرهوری ایجاد شود، نه تنها برخی از مشکلات جمعیتی مرتفع خواهند شد، بلکه از محل تولید و بهرهوری نیز به رشد اقتصادی کمک خواهد شد. در سیاستهای کلی جمعیت ابلاغی از سوی مقام معظم رهبری نیز اهمیت مقوله جمعیت در اقتدار ملی و توجه به پویندگی، بالندگی و جوانی جمعیت کنونی کشور به عنوان یک فرصت و امتیاز میباشد لذا با در نظر داشتن نقش ایجابی عامل جمعیت و مؤلفههای پنجره جمعیتی و مدیریت سرمایه انسانی برای پیشرفت کشور لازم است برنامهریزیهای جامع برای رشد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور انجام گیرد.
در این راستا دولت سیزدهم با ابلاغ قانون «حمایت از خانواده و جوانی جمعیت»، ماموریتهای ویژهای به دستگاههای مختلف سپرد و اقدمات مختلفی را در دستورکار قرار داد که از جمله این اقدامات میتوان به اعطای وام فرزندآوری، تسهیلات مسکن، افزایش مرخصی زایمان، بیمه مادران و زنان روستایی و عشایر دارای سه فرزند و اهدای زمین و خودرو اشاره کرد.
البته به گفته معاون برنامهریزی، پایش و ارزیابی ستاد ملی جمعیت، تسهیلات موجود در قانون جوانی جمعیت بیشتر در راستای توسعه فرهنگیِ امر فرزندآوری است زیرا علت اصلی کاهش فرزندآوری، اقتصاد نیست چون مطابق آمارها خانوادههای مرفه تمایلی به فرزندآوری ندارند و اغلب یک فرزند دارند.
انسیه کتابچی بر لزوم تغییر نگاه فعلی به فرزندآوری تاکید دارد و معتقد است: اولویت مردم فرزندآوری نیست و همین مسئله باعث شده گرایش به فرزند کاهش پیدا کند؛ و الا ۴۰ سال پیش سفره مردم کمتر بود؛ ولی فرزند بیشتری داشتند و امروز هم فرزندآوری باید به ارزش تبدیل شود. افراد از تولد فرزندان بیشتر باید استقبال کنند
و این رویه به فرهنگ تبدیل شود.
فرزند کمتر با رفاه بیشتر یعنی تربیت بهتر؟
رسوبهای فکری شعار «فرزند کمتر زندگی بهتر» همچنانگریبانگیر جامعه است، یک کارشناس حوزه جمعیت در این باره میگوید: رسوبهای تفکر تنظیم خانواده و کنترل جمعیت همچنان وجود دارد و در جامعه پابرجا است. این مسئله موجب شده است در اجرای قانون جوانی جمعیت با چالش روبهرو شویم.
واقعیت آن است که سبک زندگی به عنوان پیشران تغییرات اجتماعی، باعث شده که الگوی فرزندآوری کاهش پیدا کند و شرایط اقتصادی در کنار تغییر سبک زندگی قرار گرفته، مزید بر علت شده است.
به اعتقاد صالح قاسمی جمعیت شناس، در برخی مفاهیم دچار تعاریف غلط شدهایم؛ مثلاً در تربیت بهتر که دغدغه همه والدین دلسوز است دچار تعریف غلط شدهایم و همین فرهنگ جامعه را دگرگون کرده است. آیا تربیت بهتر یعنی رفاه هر چه بیشتر فرزند؟ امروز میدانیم که این اشتباه است ولی در سالهای طولانی در کشور اینطور وانمود شد که رفاه بیشتر یعنی تربیت بهتر. اینجاست که باید برخی گزارهها از جمله واژه تربیت بهتر را باز تعریف کنیم.
او میگوید: سیاستهای موفق جمعیتی دو راهبرد اصلی را دارد که شامل حمایت اقتصادی از خانواده و اصلاح نگرش و فرهنگهای موجود در جامعه میباشد که در هر دوی این حوزهها کارهای اندک نمایشی صورتگرفته و در نتیجه شاخصها همچنان کاهشی بوده است. در حوزه اقتصادی قانون و سیاستهایی را داریم؛ ولی صرفاً ۲۵ درصد از قانون اجرا میشود که کافی نیست. در حوزه فرهنگ و تغییر نگرش جامعه به فرزندآوری هم تقریباً تعطیل هستیم و هیچ کاری صورت نگرفته است. در این راستا تک برنامههای گفتوگو محور در رسانهها به فرهنگسازی جدی منتج نمیشود.
قاسمی بر لزوم اقناع مدیران درباره این مهم تاکید دارد: اگر از نهادهای متولی این حوزه سؤال کنید، گزارشهای متعددی دارند؛ ولی در میدان کاری اتفاق نیفتاده؛ چون مدیران کشور موضوع را فهم نکردهاند و در نتیجه شاهد گزارشسازیهایی هستیم که واقعی نیست؛ ولی اگر مدیران مسئله را درک کنند، بهعنوان اولویت کاری آن را پیگیری میکنند. گرههای ذهنی که رئیسجمهور به آن اشاره داشت فراتر از مسایل اقتصادی است، باید از یک سو شبهات ذهن زوجهای جوان را پاسخ دهیم و مزیتهای داشتن فرزند را به تصویر بکشیم و نسبت به تبعات تکفرزندی آگاه کرد زیرا بچههای آینده مرفه اما تنها و افسرده خواهند بود و از سوی دیگر باید جامعه را به این اقناع رساند که اگر فرصت را از دست بدهد، کمبود نیروی کار، ورشکستگی صندوقهای بازنشستگی و مشکلات حوزه سلامت و درمان سالمندی میتواندگریبانگیر خودشان شود و رشد و توسعه ایران را تحتالشعاع قرار دهد.