kayhan.ir

کد خبر: ۲۸۸۴۲۵
تاریخ انتشار : ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۲۲:۲۸

اخبار ویژه

 

فارین پالیسی: ایران خویشتنداری کرد و گرنه حق داشت بمب اتمی بسازد
نشریه آمریکایی اذعان کرد به خاطر دشمنی‌های دائمی آمریکا و اسرائیل، ایران توجیه داشت که بمب اتمی تولید کند اما خویشتنداری به خرج داده است.
 استفان والت، در فارین پالیسی نوشت: جمهوری اسلامی ایران از زمان انقلاب در سال ۱۹۷۹ که در پی آن شاه سرنگون شد، به مدت ۴۵ سال با ایالات متحده و برخی بازیگران منطقه دچار چالش بوده است. ایالات متحده در جنگ ایران و عراق، از صدام که آغازگر جنگ بود، حمایت کرد و سپس جورج بوش، رئیس‌‌‌جمهور سابق آمریکا، ‌‌‌ تهران را در «محور شرارت» خود قرار داد. دولت اوباما در نهایت توافق هسته‌‌‌ای را با ایران امضا کرد، اما همزمان با اسرائیل برای انجام یک حمله سایبری بزرگ به زیرساخت‌‌‌های غنی‌‌‌سازی ایران همکاری کرد. در نهایت دونالد ترامپ، مجوز ترور قاسم سلیمانی را صادر کرد و البته کوشید از طریق کمپین «فشار حداکثری»، ایران را تضعیف کند.
در مقابل، طی این سال‌ها، ایران از بشار اسد در سوریه حمایت کرد، به روسیه و چین نزدیک‌‌‌تر شد و از گروه‌‌‌های مقاومت در لبنان، عراق، یمن و غزه حمایت کرده است. همچنان‌که رافائل کوهن اخیرا در فارین پالیسی گفت جنگ سابقا در سایه بین اسرائیل و ایران احتمالا برای مدت طولانی ادامه خواهد داشت و به سادگی می‌تواند تشدید شود.
بر اساس آخرین مقاله منتشر شده توسط کنت والتز، ساده‌‌‌ترین راه برای ایجاد ثبات در منطقه، دستیابی ایران به یک بازدارنده هسته‌‌‌ای است. او استدلال می‌‌‌کرد که داشتن زرادخانه هسته‌‌‌ای ترس‌‌‌های امنیتی ایران را کاهش می‌دهد، به ایران دلایل کمتری برای ایجاد دردسر برای دیگران می‌دهد و رقبای منطقه‌‌‌ای‌‌‌اش را مجبور می‌کند تا از توسل به زور علیه ایران به نحوی که ممکن است ناخواسته به تبادل هسته‌‌‌ای منجر شود، خودداری کنند. 
والتز منطق اصلی این استدلال را‌، با تکیه بر نظریه ابتدائی بازدارندگی هسته‌‌‌ای بیان کرده بود. البته دولت ایالات متحده هرگز به پذیرش موضع والتز به‌خصوص در مورد کشورهایی مانند ایران فکر نکرد. برعکس، ایالات متحده تقریبا همیشه تلاش کرده تا سایر کشورها را از توسعه زرادخانه‌‌‌های هسته‌‌‌ای خود منصرف کند و برای جلوگیری از انجام این کار توسط ایران، تلاش‌‌‌های بیشتری نیز انجام داده است. رؤسای جمهور دموکرات و جمهوری‌خواه بارها ادعا کرده‌‌‌اند که در صورت تلاش ایران برای ساختن یک بمب، همه گزینه‌‌‌ها روی میز است و تحریم‌‌‌های اقتصادی شدیدتری را در تلاشی عملا شکست‌خورده، برای متقاعد کردن تهران به کنار گذاشتن برنامه غنی‌‌‌سازی خود اعمال کرده‌‌‌اند. دولت باراک اوباما در نهایت بر سر توافقی (برنامه جامع اقدام مشترک ۲۰۱۵ یا برجام) مذاکره کرد که ظرفیت غنی‌‌‌سازی ایران را به میزان قابل‌توجهی کاهش داد، ذخایر مواد هسته‌‌‌ای آن را کمتر و نظارت بر فعالیت‌‌‌های هسته‌‌‌ای باقی‌‌‌مانده ایران را گسترش داد. در یک اشتباه استراتژیک خیره‌کننده، دونالد ترامپ در سال ۲۰۱۸ از این توافق دست کشید. نتیجه چه شد؟ ایران غنی‌‌‌سازی اورانیوم را حتی تا سطوح بالاتری آغاز کرد و بر اساس آنچه کشورهای غربی ادعا می‌کنند اکنون بیش از هر زمان دیگری به عبور از نقطه‌گریز نزدیک شده است.
جدا از برجام، ایالات متحده و اسرائیل تقریبا هر کاری که در توان داشته‌‌‌اند، انجام داده‌‌‌ و تهران را متقاعد کرده‌اند که بدون بازدارندگی نمی‌تواند امن باشد. واشنگتن چند فشار برای بهبود روابط را رد کرده، با نیروهای دریایی ایران در خلیج‌فارس درگیر شده، یک مقام ارشد ایرانی را ترور کرده و مجموعه‌‌‌ای از عملیات‌‌‌های مخفی را در داخل ایران انجام داده است. واشنگتن همچنین آشکارا از تشکیل یک ائتلاف ضدایرانی در منطقه حمایت کرده است. 
با وجود همه آنچه گفته شد، چرا ایران تاکنون از آستانه هسته‌‌‌ای عبور نکرده است؟ هیچ‌کس نمی‌‌‌داند. یک پاسخ به فتوای مذهبی در این زمینه ارجاع می‌دهد. پاسخ دیگر ممکن است این باشد که مقامات ایران زیاد نگران حمله یا تهاجم مستقیم ایالات متحده نباشند، به‌ویژه با توجه به تلاش‌‌‌های فاجعه‌بار آمریکا برای تغییر رژیم در عراق، افغانستان، لیبی و چند کشور دیگر. آنها ممکن است تشخیص داده باشند که هیچ رئیس‌‌‌جمهوری در آمریکا نمی‌‌‌خواهد این تجربیات را دوباره زنده کند، به‌ویژه در برابر کشوری که تقریبا چهار برابر مساحت و دو برابر جمعیت عراق را دارد. اگر نیاز فوری وجود نداشته باشد و شرایط مساعد نباشد، ماندن ایران در این سمت آستانه هسته‌‌‌ای منطقی‌‌‌تر است. اگر ایالات متحده و سایرین می‌‌‌خواهند اوضاع را به همین منوال حفظ کنند، خاموش کردن آتش جنگ مخفی بین اسرائیل و ایران کمک خواهد کرد، اگرچه تصور اینکه کابینه نتانیاهو این مسیر را انتخاب کند یا با فشار قابل‌توجهی از سوی دولت بایدن برای انجام آن مواجه شود، دشوار است. اما، اگر سطح کنونی خصومت ادامه پیدا کند، سخت است باور کنیم که ایران در نهایت تصمیم نمی‌گیرد که به یک بازدارنده هسته‌‌‌ای نیاز دارد.


خشم تحلیلگر آمریکایی از موضع چین درباره غزه، اسرائیل و ایران
تحلیلگر ارشد دفاعی در اندیشکده آمریکایی رَند تاکید کرد چین در منازعه اخیر خاورمیانه، از غزه و ایران حمایت می‌کند و با اقدامات اسرائیل مخالف است.
«درک گروسمن» با بیان این که چین، اقدامات حماس را محکوم نمی‌کند، نوشت: مدیر بخش حقوقی وزارت خارجه چین، موضع پکن را در جلسه دادگاه بین‌المللی دادگستری در ماه فوریه این‌گونه بیان کرد: «در تعقیب حق تعیین سرنوشت، استفاده مردم فلسطین از زور برای مقاومت در برابر ظلم خارجی و تکمیل و تاسیس یک دولت مستقل یک حق مسلم است که در حقوق بین‌الملل به خوبی پایه‌گذاری شده است. ماه گذشته، پکن حتی میزبان یک هیئت حماس بود. پکن در طول جنگ از اکتبر، تمام تقصیرها را به گردن اسرائیل انداخته است.»
همچنین هنگامی که ایران در ماه گذشته رگبار بی‌سابقه‌ای از موشک‌ها و پهپادها را به سمت اسرائیل فرستاد، پکن از آن به عنوان اقدامی برای دفاع از خود یاد کرد. 
وانگ یی، وزیر امور خارجه چین پس از حمله به اسرائیل، در گفت‌وگو با همتای ایرانی خود گفت: «ایران می‌تواند به خوبی از پس این وضعیت برآید.»
موضع سیاسی چین حکایت از تقویت مشارکت راهبردی با ایران دارد. اسرائیل مخفیانه، نارضایتی خود را از رویکرد چین نشان داده است. در اواخر اکتبر، اسرائیل بیانیه مشترک نگرانی خود را با بیش از ۵۰ دولت دیگر درباره جنایات ادعایی چین علیه بشریت در منطقه مسلمان نشین سین کیانگ امضا کرد. ماه گذشته، یک هیئت پارلمانی اسرائیل از تایوان بازدید کرد و با رئیس‌جمهور تسای اینگ ون ملاقات کرد و گفت: تعاملات دوجانبه اخیراً بسیار نزدیک بوده است. چین پل‌های خود با اسرائیل را نابود می‌کند.
اگر اسرائیل فاصله بیشتری از چین پیدا کند، ممکن است به دنبال لغو امتیازی باشد که بر اساس آن گروه دولتی بندر شانگهای یک پایانه کانتینری کلیدی را در بزرگ‌ترین بندر باری کشور اداره می‌کند، همان‌طور که واشنگتن تاکید کرده است. همچنین می‌تواند موانع جدیدی را برای دسترسی چین به فناوری‌های تجاری با کاربرد دوگانه، مانند قابلیت‌های حساس سایبری، ماهواره‌ها و تجهیزات الکترونیکی که می‌تواند برای اهداف نظامی قرار گیرد، ایجاد کند. حتی اگر در آینده نزدیک آرامش به خاورمیانه بازگردد، پکن دست خود را رو کرده است. چین اساساً با هرگونه عملیات نظامی اسرائیل، مخالف است، همان‌طور که در خواسته‌هایش برای آتش‌بس فوری در غزه و حمایت صریح از تأسیس و به رسمیت شناختن کشور فلسطینی مشخص کرده است.
چین در حال تقویت شراکت خود با ایران و روسیه در محور مقاومت علیه آمریکا و دموکراسی‌های غربی است. مانند جنگ اوکراین، موضع چین به دلیل موضع یکجانبه آن فاقد اعتبار است. پکن نمی‌تواند انتظار داشته باشد که لفاظی‌هایش جدی گرفته شود، وقتی که در اصول خود سرسخت است.
تحلیل درک گروسمن تحلیلگر آمریکایی در حالی است که پیش از این، رسانه‌های غربی تاکید کرده بودند چین نه تنها از حملات انصار‌الله یمن به کشتی‌های اسرائیلی و آمریکایی ناراحت نیست بلکه استقبال هم می‌کند. در این باره وبسایت رادیو فردا نوشته بود: «گزارش‌های مختلفی در مورد درخواست آمریکا از چین منتشر شده بود. رویترز به ‌نقل از منابعی در حکومت ایران خبر داده بود که چینی‌ها از آنها خواسته‌اند به مهار حملات حوثی‌ها کمک کنند. اما تغییری ایجاد نشده؛ آیا چین از تنش‌‌ها در دریای سرخ سود می‌برد؟ سی‌ان‌ان استدلال کرده که چین علاقه‌ای به ائتلاف نظامی آمریکا ندارد. فایننشال‌ تایمز هم خبر داده که چین، چندین خط کشتیرانی جدید را برای فعالیت در دریای سرخ مستقر کرده تا از مصونیت اعطا شده از سوی یمن بهره‌مند شود. چین در دوران کرونا هم تلاش کرد با استفاده غیبت دیگران، به سود قابل‌توجهی دست یابد. در شرایطی که تنش‌های چین و آمریکا روند صعودی داشته، چینی‌ها ترجیح نمی‌دهند در ابتکار نظامی آمریکا شرکت کنند. چین می‌تواند خرسند باشد که رقیبش در یک بحران دیگر که مسیر خروج چندان روشنی ندارد، درگیر شده. برخی هم می‌گویند ظرفیت‌های محدود چین آن قدر نیست که بتواند به ایران فشار بیاورد».

بی‌بی‌سی: جنگیدن بدون آمریکا کابوس بزرگ اسرائیل است
شبکه دولتی انگلیس اذعان کرد اسرائیل بدون آمریکا قادر نیست برای مدت طولانی بجنگد.
وب‌سایت بی‌بی‌سی نوشت: جنگ غزه موجب شده تا پرسش‌هایی درباره سطح و شکل حمایت تسلیحاتی آمریکا از اسرائیل مطرح شود. بر اساس گزارش وزارت خارجه آمریکا، تسلیحات ساخت این کشور در مواردی در جریان جنگ غزه، برخلاف قوانین بشردوستانه مورد استفاده قرار گرفته‌اند. اسرائیل به «جنایات جنگی» متهم است و برخی نخبگان آمریکایی می‌گویند که هرگونه ارسال سلاح به اسرائیل باید متوقف شود. اسرائیل برای دفاع از خود، چقدر به تسلیحات آمریکایی نیاز دارد؟
از میانه دهه ۵۰ میلادی، پدیده رو به گسترش «ملی‌گرایی عربی» و قدرت گرفتن جمال عبدالناصر در مصر موجب شد تا نگرانی‌های اسرائیل افزایش قابل ملاحظه‌ای پیدا کند. این پدیده، رویکردی به شدت ضداسرائیلی داشت و ایده اتحاد کشورهای عربی را تبلیغ می‌کرد. وقتی در سال ۱۹۵۸ ناصر موفق شد با تبلیغ همین ایده‌ها کنترل سوریه را نیز به دست بگیرد و کشور «جمهوری متحد عربی» را تاسیس کند، فعالیت‌های اسرائیلی‌ها برای یافتن یک حامی قدرتمند افزایش چشمگیری پیدا کرد. نتیجه این تلاش‌ها در فاصله سال‌های ۱۹۶۰ تا ۱۹۶۲، خرید عمده موشک‌های ضدهوایی «هاک» از آمریکا بود.
یک سال بعد از جنگ شش روزه در سال ۱۹۶۷، آمریکا پذیرفت که به اسرائیل هواپیماهای جنگنده فانتوم بفروشد. همکاری تسلیحاتی آمریکا و اسرائیل روز به روز عمیق‌تر شد. در سال ۱۹۷۳، آمریکا به شکل عملی و بسیار فوری به ارسال تسلیحات برای اسرائیل روی آورد. آمریکا عملا قید بی‌طرفی در جنگ‌های اسرائیل را زد و چنان دفاع کرد که هنوز از نگاه برخی، تنها دلیل جلوگیری از شکست کامل اسرائیل، حمایت نظامی آمریکا بود. در دوران ریاست جمهوری رونالد ریگان‌، این حمایت تسلیحاتی بیشتر هم شد و در نهایت یک پیمان‌نامه استراتژیک به امضا رسید.
از آن زمان این حمایت‌ها سال به سال بیشتر شده، تا جایی که در سال ۲۰۱۶ ایالات متحده با امضای توافقی متعهد شد که ظرف ۱۰ سال، حدود ۳۸ میلیارد دلار را به عنوان کمک نظامی در اختیار اسرائیل قرار دهد. شکل سالانه سه میلیارد و ۸۰۰ میلیون دلار در اختیار اسرائیل قرار گرفته است. آمریکا، بزرگ‌ترین فروشنده سلاح به اسرائیل است. بر اساس تحقیق انستیتوی مطالعات صلح در استکهلم‌، در فاصله سال‌های ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۳، ۶۹ درصد از واردات تسلیحات متعارف اسرائیل، از آمریکا انجام شده. بخش مهمی از کمک‌های مالی آمریکا‌، صرف خریدهای نظامی یا سرمایه‌گذاری اسرائیل در صنایع نظامی آمریکا می‌شود. این موجب شده تا اسرائیل در چهار حوزه نظامی مشخص، به تسلیحات نظامی آمریکایی متکی باشد: ۱. برتری هوائی ۲. سیستم‌های موشکی
۳. سیستم‌های پیشرفته رادار و هشدارهای اولیه ۴. بمب‌های هدایت‌شونده.
تقریبا تمامی حدود ۴۰۰ هواپیمای جنگنده اسرائیل، ساخت آمریکا هستند. از هواپیماهای اف-۳۵ تا اف-۱۵ ایگل و همچنین اف-۱۶. سیستم دفاع موشکی «گنبد آهنین» هم نتیجه سرمایه‌گذاری مشترک اسرائیل و آمریکاست و مشخصا برای اسرائیل و مقابله با موشک‌های میان‌برد درست شده. علاوه‌ بر «گنبد آهنین»، اسرائیل از کمک‌های آمریکا برای سرمایه‌گذاری در پروژه‌های دفاع موشکی «فلاخن داود» و «پیکان» نیز استفاده کرده است.
آیا اسرائیل نمی‌تواند بدون کمک آمریکا از خود دفاع کند؟ پاسخ کوتاه این است: بله، به رغم همه وابستگی‌ها و نیازها، اسرائیل برای دفاع از خود در کوتاه مدت، حتی در برابر نیروهایی بسیار قوی‌تر و مجهز‌تر از شبه‌نظامیان حماس می‌تواند به خوبی از خود دفاع کند. اما پاسخ مفصل‌تر، با شرایط اسرائیل در زمان پرسش ارتباط مستقیمی دارد. مثلا در حال حاضر درگیر جنگ در غزه است و در جریان همین جنگ با حملات گسترده موشک‌های بالستیک و پهپادهای ایران نیز روبه‌رو شد. در چنین شرایطی اسرائیل به کارخانه‌های آمریکایی برای تامین مهمات و دیگر نیازهای حساس نظامی وابسته است. وقتی صحبت از نبردی طولانی باشد، اسرائیل بدون‌ آمریکا به شکل معناداری آسیب‌پذیرتر خواهد شد. مهم‌ترین اثری که فقدان حمایت همه‌جانبه آمریکا می‌تواند بر اسرائیل بگذارد این است که به مرور زمان، برتری نظامی خود را در منطقه از دست خواهد داد. این احتمالا یکی از بزرگ‌ترین کابوس‌ها برای اسرائیل است.


گزارش تایمز اسرائیل از مشاجره سه مقام نظامی و امنیتی با نتانیاهو
«رئیس ستاد ارتش اسرائیل، نتانیاهو را به‌خاطر کوتاهی در تنظیم استراتژی پسا‌جنگ غزه سرزنش کرد».
روزنامه تایمز اسرائیل ضمن انتشار خبر فوق نوشت: بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر به همراه یوآو گالانت وزیر دفاع و هرتسی هالیوی رئیس ستاد ارتش، اخیراً در «بهاد ۱» پایگاه ارتش در جنوب اسرائیل جلسه داشتند. نقل شد که هالیوی در این جلسه گفته است، مأموریت ارتش به وظیفه «سیزیف» شبیه شده، بدون برنامه‌ای برای حاکمیت بدون حماس. گزارش‌ها حاکی است وزیر دفاع و رئیس شاباک (سازمان اطلاعات و امنیت اسرائيل) نیز بر سر برنامه‌ریزی استراتژیک با نخست‌وزیر درافتاده‌اند. رئیس ستاد ارتش اسرائيل حین مشاورات امنیتی آخر هفته، درباره کوتاهی در تنظیم و اعلام استراتژی معروف به «روز بعد جنگ» با نخست‌وزیر به مشاجره برخاست.
به گزارش کانال ۱۳، هالیوی گفته «بار دیگر داریم در جبالیا نبرد می‌کنیم. تا زمانی که روند دیپلماتیک برای تنظیم یک بدنه حکومتی به جز حماس در نوار برقرار نشود، ما ناچار خواهیم بود در جاهای دیگر بارها و بارها از نو نبرد آغاز کنیم تا زیرساخت‌های حماس را از بین ببیریم. این وظیفه‌ای سیزیفی خواهد بود.»
در این گزارش، بدون اشاره به نام افراد، گفته شد: دیگر مقامات ارشد نیروهای دفاعی نیز از مقامات سیاسی خواسته‌اند درباره تدوین استراتژی، تصمیم‌گیری کنند. علاوه ‌بر این، طبق گزارش، اعضای کابینه به نتانیاهو هشدار دادند که تنها سود عملکرد اسرائیل و عدم تصمیم‌گیری در چند هفته گذشته، به خطر افتادن جان‌ها است.
اخبار کانال ۱۲ نیز به‌طور جداگانه گزارش کرد که نتانیاهو اخیراً پس از آنکه رونن بار، رئیس سازمان اطلاعات و امنیت به او گفت، با یوآو گالانت وزیر دفاع مذاکره‌ای «شامل لحاظ همه جبهه‌ها و احتمالات» داشته، اخیراً بر سر برنامه‌ریزی استراتژیک با وی مشاجره کرده است. نتانیاهو میان سخن «بار» دویده و گفته است: «چی؟ شما با وزیر دفاع جلسه مذاکرات استراتژیک برگزار می‌کنید؟» بار در پاسخ گفته است: «البته! این چه سؤالی است؟»
بر اساس همین گزارش، نتانیاهو خاطرنشان کرد که شاباک (سازمان اطلاعات و امنیت اسرائيل) و موساد (سازمان اطلاعات و عملیات ویژه خارجی) زیر نظر او اداره می‌شوند، نه گالانت، و رونن بار نیز در مقابل، با پرخاش به نتانیاهو پاسخ داد.
در گزارش از قول گالانت گفته شده: «شما از برگزاری جلسه مذاکرات استراتژیک با وزیر دفاع ممانعت می‌کنید؟ اگر ما این جلسات را نگذاریم، چه کسی قرار است بگذارد؟». اما نتانیاهو پاسخ داده که مذاکرات استراتژیک «فقط این‌جا برگزار می‌شود». او در اینجا، پاسخ تند دیگری از گالانت گرفت: «هر بار شما ما را به مذاکرات استراتژیک می‌خوانید، ما با دست پر می‌‌آییم. وظیفه من این است که جلسات مذاکره برگزار کنم تا با دست پر بیایم. مشکل این است که شما نیز چنین مذاکراتی را برگزار نمی‌کنید.»