عینک آمریکایی را برای درک جهان جدید دور بیندازید
«ایران با پاسخ بازدارنده خود علیه اسرائیل به دنبال ایجاد یک الگوی جدید منطقهای بود و این درس را به عربستان سعودی و سایر دولتهای عربی خلیجفارس آموخت که نباید به چتر امنیتی غیرقابل اعتماد و بیاثر ایالات متحده وابسته باشند بهویژه اگر امتیاز پیشنهادی آمریکا به کشورهای عربی، عادیسازی روابط با اسرائیل باشد.» اینها بخشی از سخنان ویلیام اف. و چیلر، تحلیلگر اندیشکده آمریکایی «شورای آتلانتیک» در مورد پیامها و پیامدهای عملیات وعده صادق بر مناسبات منطقهای در غرب آسیا است. واقعیت اما این است که منحصر کردن پیامدهای این عملیات بزرگ و تاریخی، تنها به ترسیم چهره جدید منطقه غرب آسیا، سادهاندیشی و پنهان کردن بخش بزرگتر ماجراست؛ چرا که روابط درهمپیچیده جهانی و پشتیبانی آشکار و تمامعیار دنیای غرب به پیشاهنگی ایالات متحده از تولهسگ هار منطقه طی هفتادسال اخیر، امکان منحصر کردن پیامدهای عملیات ایران به محدوده غرب آسیا را از هر تحلیلگری سلب خواهد کرد.
خاصه آنکه آمریکا، انگلیس، فرانسه و حداقل هفت کشور دیگر در رهگیری پهپاد و موشکهای ایرانی برای کمک به اسرائیل، مشارکت داشتند که همگی شکستخورده و ایران اهداف مدنظر خود در سرزمینهای اشغالی را با دقت هدف قرار داد. در این میان اما قوه عاقله آمریکا در تحلیل شرایط جهانی، بهروشنی سردرگم است. استفان والت، نظریهپرداز مطرح علوم سیاسی و روابط بینالملل، آبانماه سال گذشته، طی یادداشتی در نشریه فارنپالیسی در همین زمینه مینویسد: «جِیک سولیوان مشاور امنیت ملی کاخ سفید، در مقالهای که درست پیش از حمله حماس در فارین افرز منتشر شد - و اکنون مقاله بدنامی شده است- ادعا کرد که رویکرد منظم دولت آمریکا در خاورمیانه، منابع لازم برای دیگر اولویتهای جهانی را افزایش خواهد داد و ریسک منازعات تازه در خاورمیانه را کاهش میدهد. ماه اکتبر نشان داد که این دقیقاً آن نتیجهای نبود که عملاً محقق شد!»
ابرقدرت سردرگم و پراشتباه در برابر ایران
واقعیات تاریخی نشان میدهد دولتهای آمریکا اعم از جمهوریخواه و دموکرات، طی دهههای اخیر همواره با معضل تحلیل معکوس واقعیات، خصوصاً در منطقه غرب آسیا روبهرو بودهاند. جایی که یک حریف قدرتمند، مانند شطرنجبازی ماهر همواره آنها را کیشومات کرده است. مارکو کارنلوس (دیپلمات سابق ایتالیایی/ نماینده ویژه دولت برای هماهنگی روند صلح خاورمیانه و سفیر ایتالیا در عراق) اخیراً سخن درستی در همین زمینه به میدل ایستآی میگوید. وی در واکنش به انتشار جدیدترین ارزیابی تهدید سالانه جامعه اطلاعاتی آمریکا، گفته است: «آمریکا ارتباط خود را با واقعیتهای جهان از دست داده و نهادهای اطلاعاتی آمریکا استدلالهای مسخرهای نسبت به شرایط جهانی دارند... مشکل اصلی آن است که برای تشکیلات سیاسی آمریکا و متحدان کلیدی غربی، هیچگونه تمایزی وجود ندارد. آنان به شدت در اشتباه به سر میبرند.» تاریخ اما بهخاطر احمقها توقف نخواهد کرد! و تحولات جهانی، معطل تحلیل سازمانهای اطلاعاتی آمریکا و غرب نخواهد ماند. آنچه طی چند ماه اخیر در جوامع غربی و اکنون در دانشگاههای آمریکا و غرب در دفاع از منطق ایران در قضیه فلسطین میگذرد، بهروشنی ضعف رو به تزاید لیبرال دموکراسی و ارزشهای ادعایی آن را پیشروی افکار عمومی جهان قرار داده و این راه بیبازگشت است. ایالات متحده به عنوان قدرت مسلط جهان، طی چند دهه اخیر در بازههای زمانی کوتاه و متوالی، همزمان دچار فرسایش قدرت نرم و سخت شده است. جنبش اشغال والاستریت در سال 2011، اعتراضات گسترده به قتل جرج فلوید در سال 2020، پدیده ترامپیسم و هجوم طرفداران او به کنگره آمریکا در 2021 و حالا اعتراضات فراگیر در دانشگاههای آمریکا در پی حمایت دولت این کشور از نسلکشی در غزه، هیچکدام تصویر یک ابرقدرت مسلط بر جهان را به افکار عمومی دنیا مخابره نمیکنند. عملیات اخیر ایران در حمله به رژیم غاصب صهیونیستی اما ضربه مهلک دیگری به قدرت صنایع نظامی آمریکا به شمار میرود.
غلبه تکنولوژی ایرانی بر تمام سلاحهای غربی
برای کسانی که از عمق نفوذ و قدرت «مجتمع صنایع نظامی» در ساختار سیاسی آمریکا مطلعاند، تأثیرات وخیم موفقیت عملیات وعده صادق بر شکست اقتصاد نظامی آمریکا، امری روشن است. مجتمعهای نظامی - صنعتی بانفوذ در ساختار سیاسی آمریکا، اهداف و منافع اقتصادی خود را به عنوان اهداف و منافع این کشور و همپیمانانش جلوه داده و با بهرهگیری از مکانیزمهای مختلف، نقشبرجستهای را در شکلدهی و پیشبرد سیاست خارجی ایالات متحده در دوران جنگ سرد و پس از آن ایفا کردهاند. به باور صاحبنظران آمریکایی، صنایع نظامی ایالات متحده طی دهههای اخیر نقش اصلی را در هدایت سیاست خارجی آمریکا ایفا کرده و اکنون نیز مهمترین ذینفع تداوم جنگ در اوکراین و غزه به شمار میروند. به فاصله کوتاهی پس از انجام عملیات وعده صادق اما نیروی هوائی اسرائیل اعلام کرد که سامانه دفاع موشکی آمریکایی «پاتریوت» را در طول دو ماه آینده کنار خواهد گذاشت! فرمانده گردان ۱۳۸ پدافند هوائی ارتش رژیم اسرائیل اعلام کرده است که ما در شرایط کنونی در حال کاهش دادن تعداد سامانههای پدافندی پاتریوت و در نهایت جمعآوری کلی آنها هستیم.
غلبه تکنولوژی ایرانی بر تمام سامانههای پدافندی غربی در مکانی که گفته میشود حفاظتشدهترین نقطه روی زمین به لحاظ پدافند هوائی است، پیامدهای روشنی بر معادلات قدرت نظامی در سطح جهان خواهد داشت. یک کارشناس صنایع نظامی در همین زمینه میگوید: «برآورد این است که هزینه تجهیزات مصرفی ما برای عملیات وعده صادق به ۲۰ یا ۳۰ میلیون دلار هم نمیرسد و این در حالی است که به اذعان رسانههای غربی ۱.۳ میلیارد دلار بلکه بیشتر قیمت موشکهایی بوده که برای دفع پهپادها و موشکهای ایران استفاده شده است. این امر نشان از توان دفاعی و نظامی ایران دارد.» این در حالی است که سردار حاجیزاده فرمانده نیروی هوافضای سپاه اخیراً در همین زمینه گفته است: «این عملیات، تنها بخشی از یک نیرو بود. ما از مجموع امکاناتی که تدارک دیده بودیم برای اقدام، ۲۰ درصد از آن را برای تنبیه به کار گرفتیم. برای همین ۲۰ درصد صفآرایی خیلی عجیبوغریبی شد. آمریکا، انگلیس و فرانسه و دیگران به رژیم صهیونیستی کمک کردند.»
واقعیات جدیدی که به غرب و آمریکا تحمیل میشود
مجموعه این واقعیات نشان میدهد نگاه به دنیا با عینک آمریکایی، بزرگترین اشتباهی است که اکنون یک دولت میتواند مرتکب شود. تغییر پارادایم قدرت در جهان جدید و سر برآوردن قدرتهای نوظهور در رقابت با آمریکا، خطر بالقوهای بود که از فردای فروپاشی شوروی و ظهور جهان تکقطبی، یکهتازی ایالات متحده را در سطح بینالملل تهدید میکرد. آمریکاییها اما کمتر چنین تصوری داشتند و گذر زمان را نه در مقابل خود که کاملاً هماهنگ با منافع آمریکا تصور میکردند. از نیمه دوم قرن بیستم اما تدریجاً ادبیات رایج در حوزه بینالملل به سمتوسوی جدیدی رفت و فلاسفه لیبرال مبلغ جهان آمریکایی هم فهمیدند که مختصات نظم جهانی در حال تغییر است. قوه عاقله ایالات متحده اما همچنان در برابر فهم واقعیات میدانی از خود مقاومت نشان میداد. سعی در مصادره به مطلوب کردن تحولات جدید و معرفی لیبرال دموکراسی بهعنوان نهائی و عالیترین تئوری زندگی در بستر جهان جدید، در همین مقطع زمانی در دستور کار قرار گرفت.
خلق نظریه «پایان تاریخ» محصول همین رویکرد خوشبینانه و خواب خرگوشی تئوریک پس از پایان جنگ سرد است. بر همین اساس تنها به فاصله یک سال پس از انتشار کتاب «پایان تاریخ و آخرین انسان» و در انتقاد از آن، نظریه برخورد تمدنها مطرح و بسیار موردتوجه واقع شد. حالا با گذر زمان و رخنمایی واقعیات جدید و ناهمسو باسیاستهای غرب و آمریکا در گوشهوکنار جهان، دیگر حرفزدن از ظهور جهان چندقطبی امر عجیبی نیست و «تغییر مختصات نظم جهانی» شاید مهمترین گزارهای باشد که کارشناسان حوزه بینالملل طی چند دهه اخیر بر آن اتفاقنظر داشتهاند. امروز آمریکا درحالیکه اجباراً و بهصورت تدریجی از سنگرهای قبلی خود عقبنشینی میکند، در درک تحولات سریع و شتابان دنیای جدید درمانده است. اعتراضات سراسری در دانشگاههای آمریکا به سیاست این دولت تروریست در دفاع از رژیم خونخوار صهیونیست، بخشی از همین واقعیات جدید است که درک و هضم آن برای مقامات آمریکایی بسیار دشوار است.
ارتباط عملیات وعده صادق
و اعتراضات دانشجویی در آمریکا
رسانههای آمریکایی از دست داشتن ایران در اعتراضات دانشجویی آمریکا میگویند! و یک مجری آمریکایی از دانشجویان میخواهد تا شعارهای آیتالله خامنهای را در دانشگاههای آمریکا تکرار نکنند! از سویی، سر دادن شعار مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل به زبان فارسی، این روزها تبدیل به یکی از ژانرهای جالبتوجه در جریان اعتراضات دانشجویی آمریکا و کشورهای اروپایی شده، ویدئوهای مربوط به آن در شبکههای اجتماعی دستبهدست میشود. واقعیتی که احتمالاً بیش از همه، یک جریان سیاسی داخلی و آمریکا دوست را که سالها برای حذف شعار مرگ بر آمریکا در ایران تلاش میکرده، غافلگیر کرده است. ایران همزمان با ترسیم و تثبیت بازدارندگی در حوزه نظامی و سخت، حقانیت و غلبه قدرت نرم خود در دفاع از ملت مظلوم فلسطین را به غرب وحشی دیکته میکند و این چیزی نیست که اندیشکدههای غربی توانایی هضم و تحلیل آن را داشته باشند.
حجتالاسلام مهدی باقری، نماینده مجلس شورای اسلامی در همین زمینه میگوید: «هم عملیات «وعده صادق» در ایجاد و افزایش انگیزه دانشجویان دانشگاههای مختلف در دنیا در محکومیت رژیم صهیونیستی و حمایت از مردم غزه اثرگذار بوده و هم این اعتراضات موجب ضریب پیدا کردن این عملیات میشود. امروز مشاهده میکنیم که با وجود اقدامات امپراتوری عظیم رسانهای غرب و شرق و تلاش آنها برای زیر سؤال بردن عملیات وعده صادق در دنیا، نهتنها این اتفاق نیفتاده؛ بلکه عکس آن رخ داده و امروز هم این عملیات باعث ایجاد قوت قلب برای آزادیخواهان و آزادیطلبان شده و هم از طرف دیگر حرکت این آزادیخواهان باعث میشود عملیات ما با عزت و اقتدار بیشتری مطرح شود؛ امروز نهتنها کسی نتوانست حرکت جمهوری اسلامی ایران را محکوم کند؛ بلکه در ادامه کار ما در دانشگاههای آمریکا نیز اعتراضات سراسری شکل گرفته است.»