kayhan.ir

کد خبر: ۲۸۷۴۶۱
تاریخ انتشار : ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۹:۳۸
به بهانه آخرین قسمت برنامه «نقد سینما»

تحسین فیلم ضدانسانی توسط فرمگراهای افراطی!

 
 
 
مسیح عرفان
نقد فیلم فواید بسیار زیادی دارد؛ جدای از جذابیت ذاتی که برای عاشقان سینما دارد، باعث می‌شود پیام‌های فیلم که به صورت ناخودآگاه وارد ذهن مخاطب شده را با خودآگاه کردن و تحلیل دقیق نشانه‌ها، تا حدی خنثی کند. سینما در کنار بعد هنری، بعد رسانه‌ای هم دارد و همان‌طور که نقد کتاب ضروری است، نقد فیلم با مخاطبی بسیار وسیع‌تر، ضروری است.
متاسفانه در سال‌های اخیر، نقد فیلم در صدا و سیما ضعیف بوده و خصوصا بعد از تعطیلی برنامه هفت، صدا و سیما از نقد جدی فیلم خالی شد. برای پر کردن این خلأ، برنامه‌ای به نام «نقد سینما» از شبکه چهارم سیما پخش شد که هر چند به اندازه هفت مخاطب پیدا نکرد، اما بودنش بهتر از نبودنش بود.
برنامه «نقد سینما» بخش‌های مختلفی دارد که در این یادداشت مورد نقد نیست و خصوصا بخش نقد سینمای ایران، مجموعا مفید و تاثیرگذار بود.
اما میز نقد سینمای جهان، متاسفانه آن‌طور که باید، نبود. مثلا در نقد فیلم «آواتار» که فروش سرسام‌آوری در جهان داشته، تقریبا به محتوای اثر اشاره‌ای نشد و چون منتقدین گرامی با اثر ارتباط برقرار نکرده بودند، به بیان کلیاتی در مورد فرم بسنده شد. 
این مشی فرم‌گرا که نمی‌خواهد به محتوای اثر بپردازد و در مواجهه با بعد رسانه‌ای سینما، تجاهل العارف پیشه می‌کند، به جایی رسید که در جمع‌بندی اسکار، آخرین برنامه نقد سینما مروج فیلم‌های مستهجن شد! 
از جمله آن آثار، فیلم بیچارگان (Poor Things)
است که دومین جایزه‌بگیر اسکار 2024 از حیث تعداد جوایز بود. این فیلم ماجرای دختری به نام بلاست که در بدو تولد، مغزش به جای قرار گرفتن در بدن یک دختر نوزاد، در بدن مادرش که زنی بالغ است قرار می‌گیرد. مطمئنا هر کس که یک دور فیلم را ببیند متوجه پیام‌های ضدانسانی فیلم شده و خیلی نیاز به استدلال ندارد. اما به‌دلیل متهم نشدن نگارنده به نفهمیدن فیلم، به دو پیام مهم بیچارگان به استناد سکانس‌ها می‌پردازم.
اولین سکانس رنگی فیلم (پس از مقدمه که رنگی است و با تولد بلا، سیاه و سفید می‌شود) صحنه رابطه جنسی بلا با وکیل خانواده است. بلا نامزد داشت اما از خانه فرار کرده و از نظر لانتیموس، زندگی بلا زمانی رنگ پیدا می‌کند که مرتکب خیانت جنسی شود! 
اما پیام عجیب‌تر این سکانس که عمق ضدانسانی بودن و رذالت فیلمساز را می‌رساند، این است که بلا در این سکانس هنوز کودک است و وقتی پس از خیانت به نامزدش، از پله‌های هتل پایین می‌آید، رفتار‌های بچه‌گانه دارد. دقت شود که اسکار بهترین بازیگر به اما استون که ایفاگر نقش بلا است داده شده و به قول بعضی، هنر استون این است که توانسته نقش یک کودک را به خوبی بازی کند؛ پس بازی درخشان استون (به قول پروپاگاندای‌ هالیوودی) جای انکار نمی‌گذارد که بلا در ذهن مخاطب یک کودک است و از دید کارگردان زمانی زندگی این کودک رنگ می‌پذیرد که با مرد غریبه‌ای رابطه جنسی برقرار کند.
در سکانس قبل همین سکانس نیز بلای خردسال در کمد نشسته و وکیل با دستانش به وی تعرض جنسی می‌کند. جاهلانی که طرفدار پدوفیلی (رابطه جنسی با کودکان) هستند هم به رذلی لانتیموس نیستند و رابطه با کودک را منوط به رضایت خودش می‌دانند!
سکانس بعدی، آخرین سکانس فیلم است، جایی که همسر بلا تبدیل به بز شده و بلا با معشوقه مرد و معشوقه زنش در باغی نشسته‌اند و گویا بلا به بلوغی که باید، رسیده است. در واقع اثر در کنار توجیه خیانت و ترغیب مخاطب به فحشا، همجنس‌بازی را اوج کمال یک زن معرفی می‌کند.
آلودگی‌های فیلم بیش از این است، اما برای هر کسی که ابتدائیات انسانی را پذیرفته باشد، تصدیق می‌کند که این فیلم بر فرض که شاهکار بوده و فرم بسیار گیرایی داشته باشد –که به واقع نیز این‌گونه نیست و ضعف‌های ساختاری به ویژه در فیلمنامه دارد- از وراء این فرم، ضدانسانی‌ترین و ضدزن‌ترین پیام‌ها تولید می‌شود؛ تا جایی که یکی از مراحل کمال بلا، رابطه جنسی در کودکی و همجنس‌بازی است!
حال برگردیم به برنامه نقد سینما. در جمع‌بندی آثار اسکار، منتقدین این برنامه به همراه مجری، این فیلم را شاهکار دانسته و در بیان یکی از منتقدین، «بیچارگان» و «باربی» مروج حقوق زنان هستند! البته نیمه دوم اثر را نه به خاطر پیام‌های ضدانسانی که دارد، بلکه به خاطر ضعف فرمی در سطح عالی نمی‌دانند و مجری هم می‌گوید دیدن این فیلم برای هر کسی مناسب نیست.
سؤالی که بنده از مجری و به اصطلاح کارشناسان میز نقد سینمای جهان در برنامه «نقد سینما» دارم این است که، با چه منطقی فاحشگی را کمال یک زن دانستن، دفاع از حقوق زن است؟ فیلمی که بدون اغراق بیش از 10 دقیقه آن پورنوی خالص است، برای کدام مخاطب مناسب است؟ مخاطبی که بیماری جنسی دارد یا از پدوفیلی لذت می‌برد؟!
به نظر نگارنده فقط دو حالت متصور است، یا این آقایان سواد سینمایی ندارند و اصلا نفهمیدند که فیلم چه می‌گوید، یا می‌فهمند و معتقدند حقوق زن فاحشگی و همجنس‌بازی است! در هر دو حالت، بدا به حال مخاطبین این برنامه که به حساب دیدن یک برنامه تخصصی، از شاهکار بودن فیلم‌های مستهجن ‌هالیوودی می‌شنوند و بدا به حال دست‌اندرکاران این برنامه، که با معرفی فیلم‌های شبه پورنوی‌هالیوودی، معیشت خود را تامین می‌کنند.
به امید روزی که نقد سینما در کشور ما از انحصار فرم‌گرایان افراطی خارج شده و منتقدین باسواد که فرم را در کنار محتوا نقد می‌کنند، مرجع فکری مردم باشند، نه دوستداران فیلم‌های مستهجن ‌هالیوودی.