kayhan.ir

کد خبر: ۲۸۷۲۳۷
تاریخ انتشار : ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۹:۵۰

استحاله فرهنگی در آئین وورف چال لاریجان (یادداشت خبرنگار)

 
 
یکی از آداب و رسوم بخش لاریجان شهرستان آمل برپایی همزمان دو مراسم جداگانه مرتبط به یکدیگر یکی به نام وورف چال و دیگری حکومت یک روزه بانوان در محل روستای آب اسک به نام «مادرشاهی» یا (زن شاهی) است که صبح زود خروس خوان یکی از روزهای اواخر فروردین ماه یا اوایل اردیبهشت زمانی که هنوز برف دامنه کوه آب نشده بانوان روستای اسک طبق آئین گذشته آداب خاص چاووشی خوانی، آقایان را به سمت چاهی در دشت اسک وش جاده پلور به شهر رینه بدرقه می‌کنند تا با جمع‌آوری برف محیط اطراف در گودالی که به گویش محلی وورف چال (یعنی چاله‌ای که برای جمع‌آوری برف هست)گفته می‌شود دپو می‌کنند تا در تامین آب دامداران و رهگذران فصل گرمای تموز اهتمام ورزند.
نادیده گرفتن اصالت فرهنگ مازندران
به مرور زمان نمی‌گویم بر این رسم و آداب ۶۰۰ساله غبار فراموشی پاشیده شده که ‌ای کاش فراموش می‌شد بلکه به گونه‌ای نامعقول در حال دگرگونی و خرده شدن پوسته اصالت آن در گذشت زمان است.
نقدی بر سوءمدیریت مراسم وورف چال
کجاست آن عهد و پیمان «سیدحسن ولی» با سه طایفه اسک و نیاک و رینه که با سلام و صلوات در حفظ امنیت قداست آب‌،پیمان بستند؟ کجایند زنان شیردل با لباس فاخر محلی که با تهیه نان کماج و شیرمال، مردان خود را به دشت اسک ووش برای توشه ذخیره آب در وورف چال راهی می‌کردند و اجازه ورود غربتی‌ها از مردان گرفته تا زنانی که حرمت نمک را حفظ نمی‌کنند نمی‌دادند؟ کجایند آن مردان و زنان که شب وورف‌چال‌، قصه‌های محلی مرد کلاه سبز عصا به دست -کنایه از سیدحسن ولی- را برای کودکان خود با نغمه محلی بسرایند و فلسفه وورف‌چال را که از بزرگ‌ترین یادگاران فرهنگ و اصالت مازندرانی‌هاست‌، نسل به نسل به آیندگان بسپارند؟
مراسم زن شاهی آب اسک امسال نشانی از مدیریت نظم و قداست نداشت و متاسفانه در آن اثری از پوشش فاخر که یک مازندرانی به عنوان نماد فرهنگ اصیل خود به آن ببالد دیده نشد.
تنها چیزی که از آن آداب و رسوم مانده بود پخت مقداری غذا و نواختن آهنگهای بی‌هویت از بلندگوهای دستی اسپیکرها بود.
آئین فرهنگی یا ابتذال فرهنگی
 این نمونه بارزی از تغییر هویتی است که در امواج خروشان تهاجم فرهنگی بر بدنه جامعه امروز و متعاقبا نسل آینده ما وارد شده است و آنچه از آن تاریخ و تمدن به یدک کشیده می‌شود فقط نامی است، فقدان مدیریت و برنامه‌ریزی برای این مراسم‌، سبب شده بود زنان نیمه برهنه و دختران بی‌ارتباط با این منطقه با یک تکه شلوارک و تاپ وارد مراسم زن شاهی شده و عرصه را با دیسکوهای کاباره‌ای آن طرف آب اشتباه بگیرند!
از استاندار، فرمانداری ویژه شهرستان آمل بخصوص مدیران فرهنگ و ارشاد اسلامی و میراث فرهنگی‌، گردشگری و صنایع دستی مازندران و شهرستان و بخشداری لاریجان و دهیاران سه طایفه اسک و نیاک و رینه می‌پرسیم، چرا تمهیدات فرهنگی برای حفظ ارزش‌ها و اصالت و هویت مازندرانی در مراسمی همچون وورف‌چال که زمانی پر از محتوا و بار معنوی بود دیده نمی‌شود؟ باید برای غنای فرهنگی «وورفچال»‌، و حفظ آبروی شهرستان آمل و استان مازندران راهکارها و برنامه‌هایی در جداول مدیریتی فرهنگی در نظر گرفته شود تا این دو مراسم بزرگ به ثبت مراکز فرهنگی بین‌المللی برسد.
باید کمیته آسیب شناسی و برنامه نویسی غنایی را برای وورف‌چال تشکیل شود. 
آنگاه که از هویت ما دیگر نشانی باقی نماند نمی‌توان به دنبال نوشدارو پس از مرگ سهراب بود.
از یک‌سو دغدغه بی‌حجابی داریم و از سوی دیگر در برگزاری مراسم و برنامه‌های غنی فرهنگی برای حفظ ‌شأن زنان با عزت هیچ برنامه‌ای نداریم.
متاسفانه امروز آنچه که از داستان ۶۰۰ ساله مراسم وورف‌چال و زن شاهی بر می‌آید وارونگی فرهنگی در فضای بی ‌در و پیکر باورهای غلط به ولنگاری‌هایی است که حتی در قوانین جوامع غربی هم متناسب با عرف اجتماعی خودشان‌، آنها را برنمی‌تابند.
آمل- خبرنگار کیهان- گلناز پیغمبرزاده