اخبار ویژه
هیل: همه رؤسای جمهور آمریکا در تحریم ایران شکست خوردهاند
نشریه کنگره آمریکا میگوید فشار اقتصادی علیه ایران شکست خورده است.
هیل در این باره مینویسد: دن نیدس، افسر نیروی دریایی آمریکا، مقالهای برای مجله هیل نوشته که ناامیدی و خشم سیاستمداران جنگطلب و افسران اطلاعاتی واشنگتن و اسرائیل را برجسته میکند. او یادآوری میکند: «تقریباً هر رئیسجمهور آمریکا از زمان جیمی کارتر تلاش کرده که ایران را از طریق تحریمهای اقتصادی کنترل کند، اما همه آنها شکست خوردهاند. سوریه، لبنان و یمن به کشورهای مشتری تبدیل شدهاند و تهران، نفوذ زیادی در عراق دارد. شبکه تروریستی ایران به حدی رسیده است که میتواند هر نقطه از خاورمیانه را هدف قرار دهد».
دن ادامه داد: ایران تجارت جهانی را نه تنها در خلیج فارس، بلکه در دریای سرخ که نزدیک به هزار مایل از مرزهایش دورتر است، مختل میکند. صنعت تسلیحات ایران، آنقدر پیشرفته است که ممکن است به زودی بیشتر از روسیه، ابرقدرت سابق، سلاح صادر کند. و خود روسیه هماکنون برای جنگ در اوکراین، به ایران وابسته است.
دن مینویسد: بایدن و اروپا دوباره درباره دور جدیدی از تحریمها صحبت میکنند. این تحریمها موفقیتآمیزتر از تحریمهای بیسابقه اعمالشده علیه روسیه در پایان دادن به تهاجم این کشور به اوکراین نخواهد بود. چین بیشتر به نفت ارزان ایران علاقه دارد تا جلوگیری از تجاوز ایران در منطقه. تغییرات سیاسی جهانی، تحریمهای آمریکا را بیاثر کرده است. اگرچه اسرائیل و آمریکا به طور دورهای عوامل و رهبران سپاه را هدف قرار میدهند (ترور میکنند)، اما این حملات باید آنقدر برای آنها مرگبار باشد که از ترک ایران بترسند. مهمتر از همه، ظرفیت هستهای ایران باید از بین برود. زیرساختهای هستهای آنها باید به سرعت از طریق هر ترکیبی از اقدامات نظامی پنهان و آشکار که لازم است، نابود شود. قابلیت موشک بالستیک و پهپاد آنها نیز باید هدف قرار گیرد و نیروی دریایی آنها غرق شود.
دن مقاله خود را با تکرار لفاظیهای قدیمی به پایان میرساند: دفاع از جنگ سخت است، اما اگر بایدن در مورد ثبات منطقه جدی باشد، قاطعانه برای از بین بردن توانایی ایران اقدام خواهد کرد. اگر در مقابله با ایران به دودلی ادامه دهیم، ممکن است به زودی به نقطهای برسیم که دیگر گزینهای نداشته باشیم. موقع عمل امروز است.
سوءمدیریت فاحش و زبان دراز برخی دولتمردان سابق درباره فقر
«فقر مطلق در دوره فعالیت دولت قبل سه برابر شد».
روزنامه ایران در گزارشی با بیان این که در دولت سابق 11 میلیون نفر زیر خط فقر رفتند، نوشتند: در حالی که تمام گزارشهای مراجع داخلی و جهانی از سقوط شاخصهای مربوط به فقر و رفاه اجتماعی در دوره هشتساله دولتهای یازدهم و دوازدهم و بهبود این شاخصها در دولت سیزدهم حکایت میکند، برخی از مسئولان دولت قبل با ادعای دلسوزی برای مردم از بلندشدن صدای خرد شدن استخوان مردم گفتهاند. گویی فراموش کردهاند که آمارها سخن میگویند و نمیتوان صدای آن را نادیده گرفت. گویی فراموش کردهاند که از دهه 1390 که 80 درصد آن به دوره فعالیت دولتهای یازدهم و دوازدهم مربوط است بهعنوان دهه از دست رفته اقتصاد یاد میشود. اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهور در دولتهای یازدهم و دوازدهم با انتقاد از شرایط فعلی اعلام کرده است که «صدای شکسته شدن استخوان مردم به گوش میرسد. از سال ۹۷ تا الان مردم با تورم حدود ۴۰ درصد روبهرو هستند، الان تورم دی ماه نسبت به دی ماه سال قبل،
۴۳ و اندی درصد است و حتماً تا پایان سال هم بالاتر میرود. فرهنگی و کارمند ناراضی میشوند. حقوق کم میشود، کارگر ناراضی میشود، سفره مردم کوچک میشود. دومین موضوعی که خواهم گفت این است که مسئله معیشت مردم را جدی بگیرید. صدای شکسته شدن استخوان مردم به گوش میرسد.»
جدای از سخنان مسئولان دولت قبل که عمدتاً رنگ و بوی سیاسی دارد، با نگاهی به آمارهای رسمی میتوان گفتههای آنها را راستیآزمایی کرد تا مشخص شود در چه دولتی سفره مردم کوچک شده و تعداد فقرا افزایش یافته است. هر چند به طور قطع دولتمردان سیزدهم نیز از شرایط امروز اقتصاد کشور که ریشه در ناکارآمدی و کژیهای دهه قبل دارد؛ رضایت ندارند، اما به گواه آمار رسمی، تلاشهای دولت برای تغییر این شرایط و بازگرداندن قطار اقتصاد به ریل اصلی نتایج مثبت ملموسی به همراه داشته است. بررسی آمارها و گزارشها نشان میدهد که شاخصهای توزیع درآمد نیز سقوط کرده است. فقر مطلق در این دوره سه برابر شده است.
رشد سه برابری فقر مطلق در دولت قبل در حالی است که شاهد کاهش شدید آن در دولت ماقبل دولت روحانی بودهایم. در سال ۱۹۹۰ (۱۳۶۹) حدود ۶.۲ درصد جمعیت ایران با فقر مطلق مواجه بودهاند. این رقم در سال ۱۹۹۸ (۱۳۷۷) تقریباً نصف میشود و به ۲.۹ درصد کاهش مییابد. در سال ۲۰۰۵ (۱۳۸۵) نیز با اجرای طرح هدفمندی یارانهها نسبت افراد دارای فقر مطلق به کل جمعیت ایران تقریباً یک پنجم میشود و به ۰.۶ درصد میرسد. این رقم در سال ۲۰۱۳ به ۰.۲ درصد کاهش مییابد که کمترین رقم ثبت شده برای فقر مطلق در ایران در آمار بانک جهانی است.
علاوه بر بانک جهانی، مرکز پژوهشهای مجلس نیز در گزارشی به پدیده فقر مطلق در دهه گذشته پرداخته است. براساس این گزارش، نرخ فقر مطلق با روندی افزایشی از ۱۹.۴ درصد در سال ۱۳۹۰ به ۳۴.۴ درصد در سال ۱۴۰۰ رسید و طی این مدت بیش از ۱۱ میلیون نفر از جمعیت کشور به زیر خط فقر سقوط کردهاند.
بیش از 11 میلیون نفر زمانی به زیر خط فقر سقوط کردند که بارها به دولت روحانی هشدار داده میشد که کشور را معطل برجام نکند و با اتخاذ سیاستهای مناسب و اصولی اقتصادی مانع از افزایش تورم و گرانیها شود. اما روحانی در آن ایام حتی مشکلات آب خوردن مردم را هم به برجام و تحریم گره زده بود! نکته مهم اینجاست که با افزایش قیمت مواد غذایی بخصوص از سال 1397 و کاهش درآمدها، خانوار مجبور شده تا سهم بیشتری از هزینههایش را به خوراک اختصاص دهد؛ از اینرو سهم خوراک از هزینههای خانوار از 29 درصد در سال 1396 به بیش از 32 درصد در سال 1400 رسیده است. سهم مسکن از کل هزینههای خانوار بهعنوان دیگر کالای ضروری نیز از 23 درصد در سال 1390 به 27 درصد در سال 1400 افزایش یافت.
پهپادهای مهاجم به اسرائیل تسلیحاتی ویرانگر و مخوف هستند
پهپادهای شاهد ایرانی که اخیرا در حمله به اسرائیل به کار گرفته شدند، سلاحی مخوف و مرگبار هستند.
یورونیوز در گزارشی نوشت: پهپادهای شاهد در حمله اخیر ایران به اسرائیل نیز مورد استفاده قرار گرفتند این پهپادهای انتحاری، به ابزار کارآمد جنگی تبدیل شدهاند. پولاش سخنگوی نیروی هوائی اوکراین میگوید نمیتواند روزی را بدون صدای پهپادهای «انتحاری» ایرانی به یاد بیاورد؛ پهپادهایی که به هنگام اصابت، همه چیز را نابود میکنند. پهپادهای شاهد در حمله اخیر ایران به خاک اسرائیل نیز مورد استفاده قرار گرفتند. ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهوری اوکراین، در پستی در شبکه اجتماعی ایکس نوشته بود: «صدای پهپادهای شاهد، این ابزارهای وحشت، در آسمان خاورمیانه و اروپا یکسان است.
پهپادهای شاهد، هواپیماهای بدون سرنشین یکبار مصرف، دوربرد و دارای مهمات هستند. تا زمانی که اپراتور این پهپادها هدفی را برای منفجر کردن انتخاب کند، آنها میتوانند در اطراف یک منطقه چرخ بزنند. چند نوع پهپاد شاهد وجود دارد که توسط روسیه در اوکراین استفاده میشود. از این مدلها میتوان به شاهد ۱۳۶ و شاهد ۱۳۱ اشاره کرد. روسها نام مدل جدید این پهپاد را به دلیل استفاده در اوکراین به «Geran-2» تغییر دادهاند، هرچند مشخص نیست تعداد آنها چقدر است. شاهد ۱۳۶ با سر جنگی ۴۰ کیلوگرمی جهت تخریب زیرساختهای حیاتی و دفاع هوائی ارزان و مفید بودهاند. قیمت ارزان به این معنی است که روسها احتمالاً ۵۰ هزار دلار برای هر عدد از آنها میپردازند. گزارشهایی وجود دارد که ایران به روسیه کمک کرده تا کارخانههای خود را توسعه داده و پهپادها را به صورت محلی بسازد.
از این پهپادها به صورت گروهی و در جهات مختلف استفاده میشود تا سیستم دفاع هوائی را خسته کنند. آنها همچنین ممکن است پنج روز از این پهپاد استفاده کنند و [در] روز ششم، نوع دیگری از پهپاد را پرتاب کنند.»
پهپادهای شاهد معمولاً در امتداد بستر رودخانهها و جادهها حمله میکنند، زیرا برای رادار ضدهوایی دشوارتر است که پهپادها را بر فراز آب تشخیص دهد و ردیابی کند. همینطور صدای پهپادها با صدای عبور خودروها خنثی میشود و به همین خاطر جادهها مسیری بهتر برای آنها محسوب میشوند.
پهپاد شاهد «مهمترین» کمکی است که ایران به ارتش روسیه کرده است، چرا که آنها توانستهاند خسارت عمدهای به اوکراین وارد کنند. ایران ارسال یا ساخت پهپاد برای روسیه برای «جنگ علیه اوکراین» را تکذیب کرده است.
به طور کلی رابطه تهران و مسکو پس با روی آوردن روسیه به ایران برای دریافت سایر کمکهای نظامی عمیقتر هم شده است. گزارش روزنامه واشنگتن پست در ماه اوت ۲۰۲۳ نشان داد که هدف روسیه تولید ۶ هزار پهپاد در داخل مرزهای این کشور تا سال ۲۰۲۵ است. امری که به لطف یک «معامله تسلیحاتی میلیارد دلاری» با تهران قابل انجام خواهد بود.
فارین پالیسی: ۷۴ درصد اسرائیلیها با واکنش به حمله موشکی ایران مخالفند
نشریه فارین پالیسی درباره پاسخ موشکی ایران به تجاوزات رژیم صهیونیستی نوشت: وقایع حکایت از آن دارد که جنگ بین ایران و اسرائیل تازه شروع شده است.
نشریه آمریکایی مینویسد: در پی حمله ایران، جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا به بنیامین نتانیاهو گفت که در این حمله شما برنده شدید و از او خواست که نسبت به واکنش احتمالی خویشتنداری کند. اما اسرائیل علاقه چندانی به پذیرش این توصیه نشان نداده و گزارش شده بسیاری از مقامات ارشد اسرائیل از جمله یوآو گالانت وزیر جنگ، هرزی هالوی، رئیس ستاد کل ارتش، بنی گانتز عضو کابینه جنگ، و خود نتانیاهو همگی وعده دادند که در مقابل حملات ایران واکنش نشان خواهند داد. روز جمعه، اسرائیل یک حمله به یک سیستم دفاع هوائی در پایگاه هوائی اصفهان انجام داد. اگرچه به نظر میرسد این حمله تا حد زیادی نمادین بوده با این وجود این سؤال را ایجاد میکند که چرا اسرائیل دوباره به آمریکا و متحدانش ضربه میزند در حالی که آنها به کمک اسرائیل آمده بودند. به اعتقاد تحلیلگران این ماجرا هنوز ابتدای جنگ ایران و اسرائیل است و تنشها از ماجراهای چند روز گذشته فراتر خواهد رفت. واقعیت این است که اسرائیل و ایران درگیر جنگی هستند که فراتر از امروز نیز ادامه خواهد داشت. تا زمانی که این درگیری ادامه داشته باشد، منطق عملیاتی آن درگیری به سمت تشدید پیش خواهد رفت.
نتانیاهو عمیقاً در داخل اسرائیل منفور است. او تنها ۱۵درصد محبوبیت دارد. منبع اصلی مشروعیت سیاسی او ادعای او برای تضمین امنیت اسرائیل است که در حمله
۷ اکتبر حماس به شدت آسیب دیده است. نتانیاهو ممکن است مردی ناامید باشد، اما فشار برای تلافی تنها از جانب او نیست. در واقع، برخی از صداهای بلندتر در داخل اسرائیل که خواستار ضدحمله میشوند، از سوی رقبای سیاسی نتانیاهو، مانند گانتز، گالانت، و دیگران که بیشترین سود را از نظر سیاسی از نابودی نتانیاهو دارند، شنیده میشود.
بر اساس نظرسنجیها، اگر انتخابات امروز برگزار شود، احتمالاً گانتس نخستوزیر خواهد بود. به نظر میرسد پاسخ روز جمعه اسرائیل، یک حرکت سیاسی برای نتانیاهو باشد. طبق یک نظرسنجی دانشگاه عبری، حدود ۷۴ درصد از ساکنان اسرائیل با واکنش به حملات موشکی ایران مخالف هستند. همین نظرسنجی نشان داد که ۵۶ درصد از اسرائیلیها گفتهاند که اسرائیل باید به خواستههای سیاسی و نظامی متحدانش پاسخ مثبت دهد تا سیستم دفاعی پایدار را در طول زمان تضمین کند.
البته انگیزه اساسیتری باعث میشود که اسرائیل بخواهد به ایران ضربه بزند و آن هم قدرتنمایی است. ایران حدود ۶۰ تن مواد منفجره را مستقیماً به سوی اسرائیل پرتاب کرد و قوانین نانوشته جنگ در سایه اسرائیل و ایران را در هم شکست و کل ساکنان سرزمینهای اشغالی را یک شبانهروز در هراس کامل نگه داشت.
تحلیلگر صهیونیست: اسرائیل در آستانه شکست کامل و نابودی است
پژوهشگر و تحلیلگر ارشد صهیونیست هشدار داد که عملکرد جنایتآمیز و فاجعهبار اما ناکام دولت نتانیاهو در غزه، اسرائیل را تا مرز شکست کامل و نابودی پیش برده است.
یوال نوح هراری در یادداشتی نوشت: در روزهای آینده اسرائیل باید تصمیمات سیاسی تاریخی اتخاذ کند. متأسفانه نتانیاهو و شرکای سیاسی او بارها ثابت کردهاند که برای اتخاذ چنین تصمیماتی مناسب نیستند. سیاستهایی که آنها دنبال کردند، اسرائیل را به مرز نابودی رساند. به جای عجله در جنگ جدید با ایران، ابتدا باید از شکستهای اسرائیل در شش ماه گذشته درس بگیریم.
جنگ وسیلهای برای دستیابی به اهداف سیاسی است و یک معیار کلیدی برای سنجش جنگ وجود دارد: آیا اهداف سیاسی محقق شد؟ دولت نتانیاهو نتوانسته حماس را خلع سلاح کند. بدتر از آن، این یک فاجعه انسانی بر 2.3 میلیون فلسطینی در نوار غزه وارد کرد و در نتیجه پایههای اخلاقی و ژئوپلیتیکی موجودیت اسرائیل را تضعیف کرد. فاجعه انسانی در غزه و وخامت اوضاع در کرانه باختری، هرجومرج منطقهای را شعلهور میکند، اتحاد ما با دموکراسیهای غربی را تضعیف میکند و همکاری برخی کشورهای عرب با ما را سختتر میکند. اگر رفتار خود را در قبال فلسطینیها تغییر ندهیم، غرور و انتقامجویی ما یک بلای تاریخی را بر سر ما خواهد آورد.
پس از شش ماه جنگ، بسیاری از گروگانها هنوز در اسارت هستند و حماس همچنان روی پای خود است. جایگاه بینالمللی اسرائیل نیز ویران شده و حتی توسط بسیاری از دوستان سابق خود منفور و طرد شدهایم. اگر جنگی همهجانبه با ایران و نیروهای نیابتی آن آغاز شود، اسرائیل تا چه حد میتواند روی ایالاتمتحده، غرب و کشورهای میانهرو عرب حساب کند که خود را برای ما به خطر بیندازند و کمکهای نظامی و دیپلماتیک حیاتی به ما ارائه کنند؟ حتی اگر از چنین جنگی جلوگیری شود، اسرائیل تا کی میتواند به عنوان یک کشور منفور زنده بماند؟
دولت نتانیاهو نتوانست از پیروزیها در میدان نبرد برای دستیابی به توافق بر سر آزادی همه گروگانها و پیشبرد نظم سیاسی جایگزین در غزه استفاده کند. در عوض، تصمیم گرفت آگاهانه یک فاجعه انسانی را به غزه وارد کند، یک فاجعه سیاسی غیرضروری را به اسرائیل وارد کرد. متحدان ما یکی یکی از آنچه در غزه میگذرد وحشتزده شدهاند و خواستار آتشبس فوری و حتی تحریم تسلیحاتی اسرائیل هستند. کشورهای عربی میانهرو که منافعشان با منافع ما همخوانی دارد و از ایران، حزبالله و حماس میترسند، همکاری با ما را در حالی که غزه را ویران میکنیم، مشکل یافتند. دولت نتانیاهو توانسته است حتی روابط ما با ایالاتمتحده را از مسیر خود خارج کند، گویی ما منبع جایگزینی برای تسلیحات و حمایت دیپلماتیک داریم. نسلهای جوان در ایالاتمتحده و در سراسر جهان اکنون اسرائیل را نژادپرست و خشن میدانند که میلیونها نفر را از خانههایشان اخراج میکند، کل جمعیت را گرسنگی میدهد و هزاران غیرنظامی را بدون دلیلی بهتر از انتقام میکشد. سیاست ویرانگر دولت نتانیاهو، اسرائیل را در خطر وجودی قرار داده است.
شکست دولت نتانیاهو در طول جنگ تصادفی نیست. این میوه تلخ چندین سال سیاستهای فاجعهبار است. نتانیاهو همچنان به اسرائیل وعده «پیروزی کامل» میدهد، اما حقیقت این است که ما یک قدم با شکست کامل فاصله داریم. این توهم خطرناکی است که باور کنیم یک پیروزی دیگر، در رفح، باعث فروپاشی حماس، آزادی همه گروگانها و تسلیم شدن دشمنان متعدد اسرائیل میشود. هر روز جنگ اضافی فقط در خدمت اهداف حماس و ایران است و انزوای بینالمللی اسرائیل را تشدید خواهد کرد.
دولت نتانیاهو شکست خورده و باید مسئولیت آن را بپذیرد. این دولت است که دستورکار فاجعهباری را اتخاذ کرد و سیاست انتقامجویی و خودکشی را در پیش گرفت. وای بر ما اگر اینها اجازه داشته باشند که مهمترین تصمیمات استراتژیک و سیاسی در تاریخ اسرائیل را بگیرند. دولت به جایی رسیده است که باید شکست را بپذیرد و استعفا دهد. اگر سیاست خود را در قبال فلسطینیها تغییر ندهیم، تنها با ایران روبهرو میشویم و عاقبت ما مانند سامسون خواهد بود که با خشم ناتوان، خانه را بر سر همه فرو ریخت.