kayhan.ir

کد خبر: ۲۸۶۴۹۵
تاریخ انتشار : ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ - ۲۰:۰۱

صبر و استقامت کمال‌زا(پرسش و پاسخ)

 
 
پرسش:
از منظر آموزه‌های وحیانی اسلام صبر و استقامت چه جایگاهی در روند رشد و تعالی انسان دارد؟
پاسخ:
مفهوم صبر
صبر را به دو شکل می‌توان تعریف کرد که در یکی از آن تعاریف انسان را به سوی انحطاط و قهقرا سوق می‌دهد و در شکل دوم که موردنظر آموزه‌های وحیانی اسلام است انسان را به سوی کمالات انسانی و الهی هدایت خواهد کرد اما در تعریف اول گفته‌اند: صبر یعنی انتظار کشیدن و دست روی دست گذاشتن. و در معنای دوم صبر یعنی مقاومت آن هم از نوع مقاومت سربازی. چون سرباز در میدان جنگ باید در مقابل دشمن صابر باشد یعنی مقاومت و ایستادگی داشته باشد. در قرآن کریم حدود صد آیه داریم که در آن کلمه «صبر» آمده. از این صد آیه شاید کمتر از یک ثلث آن کلمه صبر تفسیرش همراهش نیامده است مثلا گفته شده «الصابرین» ولی در بیش از دو ثلث آن، خود آیه بدون اینکه احتیاج به تفسیری از خارج داشته باشد، یعنی از قبل و بعد سیاق آیه می‌توان فهمید که صبر معنایش انتظار کشیدن و دست روی دست گذاشتن نیست، بلکه صبر یعنی مقاومت سربازی و به این معنا است که انسان صابر را به قله کمالات انسانی و الهی می‌رساند.
انواع صبر
1- صبر در طاعت: در قسمتی از آیات، صبر مومنین در مقابل اذیت و آزارهایی است که از دیگران می‌بینند، به این معنا که از میدان به در نروند و با صبر و ایستادگی دست از ایمان و بندگی خدا برندارند.
2- صبر در مصیبت: قسمتی دیگر از آیات صبر، در مقابل مصیبت‌هایی است که انسان‌ها در این دنیا در معرض آنها قرار می‌گیرند و به طور طبیعی و قهری با آن مواجه خواهند شد. مانند: مرگ‌ها، بیماری‌ها، آسیب‌های دنیوی و... که در این شرایط انسان صابر خوب است که در برابر این مصیبت‌ها به جای جزع و فزع ایستادگی کند و از میدان به در نرود. اضطراب، بی‌تحملی و بی‌ظرفیتی در هنگام مواجهه با مصیبت‌ها
3- صبر در معصیت: و بالاخره قسمتی دیگر از آیات صبر، در مقابل گناه‌ها و لغزش‌هایی است که انسان‌ها با آنها مواجه می‌شوند. شکی نیست که ابلیس متعهد شده همه بندگان خدا را گمراه کند «لَاُغویَنَّهم اَجمَعین» (حجر-39) و این مبارزه در سیر و سلوک همه انسان‌ها تا لحظه مرگ با شیطان وجود دارد که آیا عقل انسان مغلوب شیطان واقع خواهد شد یا اینکه عقل او بر کشور بدنش حاکم و فرمانروا خواهد شد و شیطان مغلوب گردد و این یعنی پیروزی در مقام انسانیت و الهی شدن انسان که با صبر و ایستادگی و غلبه بر شیطان برای او حاصل می‌گردد.
در داستان حضرت یوسف(ع) وقتی برادران یوسف(ع) او را در چاه انداختند و به دروغ به حضرت یعقوب(ع) گفتند که یوسف(ع) را گرگ خورده است. حضرت یعقوب(ع) این جمله را فرمود: «بل سولت لکم انفسکم امراً فصبر جمیل»(نه دروغ می‌بافید) هوا و هوس کار زشت‌تان را برایتان رنگ و لعاب داد (حال که کار از کار گذشته پس باید) صبر جمیل پیشه کرد.(یوسف-83)
آیات استقامت
آیات دیگری در قرآن کریم داریم که کلمه صبر در آنها نیامده است. ولی از این آیات می‌توان فهمید که قرآن هرگز صبر به معنای تخریبی یعنی از میدان به در رفتن و دست روی دست گذاشتن و انتظار کشیدن را ستایش نمی‌کند. چراکه نقطه مقابل آن را ستایش کرده و آن آیاتی است که در آنها کلمه «استقامت» آمده است. استقامت صریحاً در قرآن به آن سفارش مؤکد و دعوت شده است. مثلا در سوره هود آیه 112 می‌فرماید: «فاستقم کما امرت و من تاب معک» ای پیامبر! استقامت بورز همچنان که به تو دستور داده شده است. (نه تنها تو) بلکه کسانی که با تو همراه هستند. این همان آیه‌ای است که پیامبر اکرم(ص) فرمود: «شیبتنی سوره هود» سوره هود مرا پیر کرد به‌خاطر همین آیه(وسایل‌الشیعه، ج6، ص172) نکته قابل تأملی که در این آیه وجود دارد این است که استقامت در چند آیه از قرآن از سوره شوری آیه 15 آمده است ولی پیامبر نفرمود: سوره شوری و سوره هود مرا پیر کرد، بلکه فقط سوره هود را تاکید فرمودند، زیرا در سوره شوری فقط پیامبر(ص) مامور به استقامت است «ومن تاب معک» دنباله آیه نیامده است. ولی در سوره هود خودش و اصحابش توأم مامور به استقامت هستند. و این کار را به مراتب سخت‌تر می‌کند. زیرا پیامبر(ص) نسبت به خودش اطمینان خاطر دارد که استقامت می‌ورزد ولی نسبت به اصحاب و پیروانش این نگرانی همواره وجود دارد که آنان نتوانند در مواجهه با سختی‌ها و مصیبت‌ها و مشکلات استقامت بورزند.