توی کاپشن! (گفت و شنود)
گفت: مگر این سامانه پدافند هوائی رژیم صهیونیستی که آن همه تبلیغش را میکردند و حتی قرار بود به چند کشور عربی هم بفروشند، اسمش
«گنبد آهنین»! نبود؟! پس چرا در عملیات نظامی شنبه شب ایران نتوانست موشکهای شلیکشده را رهگیری کند؟!
گفتم: خب؛ حالا اسمش را گذاشتهاند «آبکش آهنین»...
گفت: البته فقط این سامانه نبود که نتوانست موشکهای شلیکشده را رهگیری کند. موشکهای سپاه از دو سامانه بسیار مدرنتر رژیم صهیونیستی یعنی سامانه «فلاخن داوود- David᾿s Sling» و سامانه پیچیدهتر
«پیکان-ARROW» هم به آسانی عبور کرده و به اهداف تعیینشده اصابت کردند.
گفتم: ولی صبح روز شنبه کابینه جنگ رژیم صهیونیستی جلسه اضطراری تشکیل داده و نظامیان رژیم اطمینان داده بودند که سامانههای پدافند موشکی به هیچ موشکی اجازه عبور نخواهند داد! پس درباره اینهمه موشک و آنهمه ویرانی و خسارت چه میگویند؟!
گفت: تلاش میکردند که این شکست را جبران کنند ولی دهها هزار
تلفن همراه تمامی صحنه را فیلمبرداری و منتشر کردهاند.
گفتم: یارو از همسایهاش پرسید؛ آن صدای وحشتناک چی بود که دیشب از خانه شما شنیده شد؟ همسایه گفت؛ چیزی نبود؛ با خانم حرفم شده بود، کاپشن مرا از طبقه سوم به پایین پرت کرد. یارو گفت؛ ولی صدا خیلی شدید بود! همسایه که از درد به نفس نفس افتاده بود گفت؛ البته خودم هم توی کاپشنم بودم!