اخبار ویژه
تلگراف: اینجا در اسرائیل همه از انتقام ایران میترسند
گمانهزنی در رسانههای آمریکایی درباره این که «ایران چه نقشهای برای اسرائیل کشیده؟»، اوج گرفته است.
برخی شبکههای خبری آمریکا به نقل مقامات اطلاعاتی خبر دادهاند که ایران تجهیزات نظامی خود از جمله یکصد موشک کروز و شمار قابل توجهی پهپاد را برای تدارک حمله احتمالی علیه اسرائیل در داخل کشور جابهجا کرده است.
به گزارش فرارو، اگرچه اغلب تحلیلگران و رسانههای غربی بر قریبالوقوع بودن واکنش ایران نسبت به اسرائیل تاکید دارند، اما تاریخ مشخصی برای این حمله معین نشده است. روزنامه صهیونیستی «یدیعوت آحارونوت» با اشاره به این موضوع نوشت: «انتقام در راه است. چه بسا، فرض بر این است که خیلی زود و در همین چند روز آینده باشد.»
به اعتقاد اغلب کارشناسان و تحلیلگران ارشد، ایران برای انتقام گرفتن از اسرائیل چندین گزینه دارد. مهمترین گزینهها شامل: استفاده از نیروهای نیابتی و به ویژه حمله موشکی و پهپادی از لبنان به عمق خاک اسرائیل، حمله به سفارتخانهها یا مراکز مهم و استراتژیک اسرائیل در نقاط مختلف و حمله مستقیم است. ریچارد کمپ، از افسران بازنشسته ارتش انگلیس و مقیم فلسطین اشغالی، در روزنامه تلگراف نوشت: «اینجا در اسرائیل، جایی که من در حال حاضر اقامت دارم، مردم بهطور آشکاری نگران هستند، بهویژه با توجه به این احتمال که حملات دقیق از لبنان یا ایران میتواند تلفات بسیار بیشتری در مقایسه با گذشته وارد کند.»
خبرگزاری بلومبرگ نیز گزارش داد: «آمریکا و متحدانش بر این باورند که جمهوری اسلامی یا گروههای نیابتی آن، به زودی حملات موشکی یا پهپادی عمدهای را به اهداف نظامی و دولتی اسرائیل انجام خواهند داد. شاید به همین دلیل باشد که برخی از کشورها از جمله فرانسه، لهستان و بریتانیا، به شهروندان خود نسبت به سفر به اسرائیل هشدار دادهاند.
با وجود این که از همان لحظات نخست حمله اسرائیل به کنسولگری ایران، بسیاری از مقامهای غربی برای حمله ایران آمادگی داشتند، اما پس از بیانات مقام معظم رهبری در نماز عید سعید فطر درباره این موضوع، رسانههای آمریکایی و اروپایی با شدت بیشتری ابراز نگرانی کردند. خبرگزاری رویترز به نقل بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران تیتر زد: «اسرائیل باید برای حمله به سفارت سوریه تنبیه شود». رویترز با پررنگتر کردن همین بخش، بر قریبالوقوع بودن انتقام ایران از اسرائیل تاکید کرد.
خبرگزاری فرانسه هم بخشهایی از سخنان مقام معظم رهبری را بازتاب داد و نوشت: «رهبر ایران بار دیگر تهدید انتقام علیه اسرائیل را مطرح کرد. وی از اسرائیل به عنوان، رژیم خبیث یاد کرده که باید تنبیه شود و تنبیه خواهد شد.»
روزنامه وال استریت ژورنال و شبکه خبری «سیبیاس» هم از جمله رسانههایی بودند که از احتمال حمله ایران به اسرائیل خبر دادهاند.
سیبیاس در گزارشی نوشته است: «اسرائیل در حال آماده شدن برای بدترین سناریو است. ایران متعهد شده که قتل فرماندهان سپاه توسط اسرائیل در کنسولگری ایران را تلافی کند. دو مقام آمریکایی آگاه به سیبیاس گفتهاند، که انتظار میرود این حمله ایران با بیش از صد پهپاد و دهها موشکی که مواضع نظامی اسرائیل را هدف بگیرند انجام شود.»
«لارا روزن» خبرنگار نشریه دیپلماتیک هم در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «آمریکا ارزیابی میکند که واکنش ایران به حمله اول آوریل اسرائیل که منجر به کشته شدن هفت مقام سپاه پاسداران در تأسیسات دیپلماتیک ایران در دمشق شد، احتمالاً در زمانی از هماکنون تا هفته آینده رخ میدهد»
برخی شبکههای خبری آمریکا به نقل مقامات اطلاعاتی خبر دادهاند که ایران تجهیزات نظامی خود از جمله یکصد موشک کروز و شمار قابل توجهی پهپاد را برای تدارک حمله احتمالی علیه اسرائیل جابهجا کرده است.
ایران با توقیف کشتی در تنگه هرمز درباره حمایت از اسرائیل هشدار داد
«ایران پیش از پاسخ به تجاوزگری اسرائیل علیه سفارت این کشور در سوریه، یک فروند کشتی اسرائیلی را در تنگه هرمز توقیف کرد تا ضمن قدرتنمایی، درباره عواقب حمایت غرب از تلآویو هشدار دهد.»
«الکسی رُسی»، خبرنگار بینالملل شبکه اسکای نیوز انگلیس در تحلیلی نوشت: کماندوهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در روز روشن یک فروند کشتی را در تنگه مهم و استراتژیک هرمز توقیف کردند. این اقدام دزدی دریایی نبود بلکه یک هشدار بود. روزانه مقادیر زیادی نفت و گاز از این آبراه عبور میکند و اگر بسته شود، پیامدهای زیادی برای تجارت جهانی خواهد داشت. به طور خلاصه، باعث هرج و مرج میشود. چرا ایرانیها این کار را کردهاند؟ زیرا تنش بین اسرائیل و ایران فوقالعاده بالاست و اطلاعات آمریکا ادعا میکند که حمله موشکی ایران به اسرائیل در تلافی حمله به کنسولگری این کشور در دمشق قریبالوقوع است.
پاسخ نظامی اسرائیل به توقیف این کشتی بعید است اما اقدام ایران سیگنالهایی را ارسال میکند. این اقدام برای تلآویو تحریکآمیز و پیامی برای متحدان اسرائیل است که ایران میتواند با بستن تنگه هرمز هرجومرج ایجاد کند. اقدام صورت گرفته، ضمن قدرتنمایی ایران، هشداری است که ایستادن در کنار اسرائیل میتواند عواقبی به همراه داشته باشد.
یادآور میشود رسانههای عبری در واکنش به توقیف کشتی صهیونیستی در تنگه هرمز نوشتند: ایرانیها با توقیف کشتی پیام روشنی به آمریکا دادهاند. اگر شما از طرف اسرائیل مداخله کنید، خلیج فارس را مانند دریای سرخ خواهیم بست.
معاریو: قویترین سلاح ایران ایجاد اضطراب در بین اسرائیلیهاست
روزنامه صهیونیستی معاریو تاکید کرد: «قویترین سلاح موجود در زرادخانه ایران، ایجاد بلاتکلیفی و اضطراب در بین اتباع اسرائیل است».
معاریو مینویسد: تحلیل محتوای شبکههای اجتماعی نشان میدهد که ترس از واکنش ایرانیان بر گفتمان عمومی اسرائیل حاکم شده و بارزترین آن احساس ترس است. حضور کمتر مردم در فضاهای عمومی، در تفریحات، پارکها نیز مشاهده میشود. در واقع ایرانیها قبلاً پیروز شدهاند. با تجزیه و تحلیل اثربخشی تهدید خود، آنها قبلاً به آنچه میخواستند رسیدهاند. آنها گفتمان عمومی ما را کنترل میکنند، موفق میشوند الگوهای رفتاری ما را تغییر دهند، بحث را در شبکهها ایجاد میکنند. از نظر عملکرد- آنها کار خود را انجام دادهاند. سؤال اینجاست که آنها چگونه توانستهاند اینگونه بر ما تاثیر بگذارند؟
اگر لحظهای شرایط را تحلیل کنیم، ایرانیها کاری که ما نمیدانستیم انجام نمیدهند. ما قبلاً همه چیز را کم و بیش تجربه کردهایم، موشک به شمال و مرکز، موشک ضدتانک، پهپاد، جنگ چریکی و.... ما در موقعیتی هستیم که هیچ چیز واقعاً نمیتواند ما را غافلگیر کند، پس چه چیز جدیدی در حال حاضر وجود دارد؟ عامل جدید این است که تهدید مستقیماً از سوی ایران میآید، این واقعیت که ایران در شرف حمله است، سطح بالایی از عدم اطمینان را برای ما ایجاد میکند. و این سختترین کار برای ماست. بلاتکلیفی از آنجا ناشی میشود که ما هنوز با چنین وضعیتی مواجه نشدهایم که ایران ادعا کند در 48 ساعت آینده به ما حمله خواهد کرد؟
این تفاوت بین ترس و اضطراب است، ما از یک رویداد فیزیکی میترسیم مانند ببری که به سمت ما میدود و وقتی ببر به سمت دیگری میچرخد - ترس متوقف میشود. اضطراب داستان دیگری است. اضطراب ترس از چیزی است که در واقعیت فعلی ما وجود ندارد. بزرگترین ترس، عدم اطمینان است. این حذف در دمشق نیست که نتیجه منفی خواهد داشت، بلکه واکنش ما پس از حذف مشخص میکند که دشمن چه واکنشی نشان خواهد داد. اسرائیل به طور کلی مانند یک توله سگ ترسیده رفتار میکند که پارس میکند و سپس میدود تا پشت یک بوته پنهان شود.
در این زمان مهم است که تصمیم گیرندگان «کتاب درسی» بازدارندگی را از قفسه گرد و غبار بیرون بکشند. به نظر میرسد که ما اصل مفهوم را فراموش کردهایم. بازدارندگی از دو بخش تشکیل شده است: قابلیتهای نظامی چشمگیر- که ما تعداد زیادی از آنها را داریم. و نشانهای به طرف مقابل که از اعمال زور نمیترسی. مشکل این است که در حال حاضر تمام اقداماتی که اسرائیل انجام میدهد یک پیام روشن به طرف مقابل میدهد: ما از واکنش میترسیم.
در واقع ایران عاقلانه عمل میکند و ما را در تعلیق نگه میدارد. او میبیند که برای او کار میکند. جنگ روانی «استفاده برنامهریزی شده از تبلیغات و سایر عملیات روانی است که هدف اصلی آن تأثیرگذاری بر احساسات دشمن است». ایران از زور استفاده نمیکند، بلکه فقط از یک دستکاری روانی موفق استفاده میکند، به این معنی که این کشور است که قوانین بازی را دیکته میکند، در حالی که در این جا ما کل اسرائیل را در وحشت داریم و درگیر سناریوسازی هستیم.
از سوی دیگر وقتی در وحشت دیوانهوار هستیم، دشمن میداند که این بهترین شانس اوست. شما باید چیزی در مورد ترس بفهمید. این بدویترین احساسی است که وجود دارد، که با بیشترین سرعت ممکن گسترش مییابد. و به محض اینکه ترس نواحی عقلانی ذهن ما را فرا گرفت- به رفتارهای بقا بر میگردیم. این وضعیت ایدهآل برای دشمن ما است، این موقعیتی است که راحتترین حالت ممکن است ما را تهدید کند. این نیز علت تعلل ایران در پاسخگویی است. تا نگرانی و استرس خود را به اوج برسانیم. طنین اضطراب و تنش ما، برای ایرانیان خود یک پیروزی است.
در همین حال، «ایلان زالایات» تحلیلگر حوزه سیاسی و امنیتی مرکز مطالعات امنیت داخلی رژیم صهیونیستی، با اشاره به هراس در سرزمینهای اشغالی نسبت به واکنش قریبالوقوع ایران نوشت: هنوز پاسخی دریافت نشده است. اما آنچه ساختار امنیتی اسرائیل آن را پیشبینی نکرده بود، وحشت و هراس عمومی نسبت به واکنش ایران است و دلیل آن فقدان اعتماد نسبت به این امر است که دولت اسرائیل از تو دفاع خواهد کرد.
روحانی برای رتبهبندی معلمان ۲۰ دقیقه هم وقت نگذاشت
وزیر اسبق آموزشوپرورش در دولت سابق میگوید که روحانی، 20 دقیقه هم برای رتبهبندی معلمان وقت نگذاشت.
سید محمد بطحایی، درباره علت کنارهگیریاش از دولت روحانی میگوید: ضمن احترام فراوانی که برای آقای روحانی به عنوان رئیسجمهور که از من دعوت کرد و این افتخار را به من داد که به عنوان وزیر آموزشوپرورش خدمت کنم، قائل هستم، ما مسئلهای تحت عنوان رتبهبندی معلمان را داشتیم و این موضوع به نظر من پاشنه آشیل دولت دوازدهم و وزارت آموزشوپرورش بود.
وی با بیان اینکه تقریباً در تمام جلساتی که با همکارانم برگزار میکردم اولین سؤالشان بحث رتبهبندی معلمان بود، افزود: بنابراین من باید برای این سؤال پاسخی پیدا میکردم و مشکل را حل میکردم. تقریبا نزدیک ۶ ماه موضوع رتبهبندی معلمان در هیئت دولت مطرح و به کمیسیون ارجاع میشد. من به کمیسیون میرفتم و در آنجا توضیح میدادم اما نمیتوانستند راهحلی برای مشکل پیدا کنند و دوباره میگفتند دولت باید تصمیم بگیرد و من حدود ۶ ماه به عنوان وزیر آموزشوپرورش میان صحن دولت و کمیسیون در حال رفتوآمد بودم.
بطحایی در گفتوگو با ایرنا ادامه داد: در نهایت به آقای روحانی گفتم به عنوان کسی که رشتهام مدیریت مالی است مدلی را برای اجرای رتبهبندی دارم که هم معلمها را راضی کرده و هم ارتقای شایستگی ایجاد میکند ضمن اینکه نگرانی شما را که بار مالی خزانه است خیلی زیاد نمیکند زیرا مهمترین اشکالشان این بود که میگفتند رتبهبندی بار مالی زیادی برای خزانه دارد. آقای روحانی از من سؤال کرد که چگونه؟ و من به وی گفتم به من ۲۰ دقیقه وقت بدهید تا خدمتتان برسم، من مدلم را توضیح میدهم و شما را قانع میکنم که با مدلی که من میگویم، میتوانیم رتبهبندی را اجرا کنیم و بار مالی چندانی هم به خزانه اضافه نشود. آقای روحانی حتی به من نگاه کرد و گفت مگر چنین چیزی ممکن است! من مجدداً به او گفتم شما به من ۲۰ دقیقه وقت بدهید تا مدلم را توضیح بدهم. منتها از آنجایی که دو سه روز بیشتر برای ثبتنام مجلس وقت نداشتیم اصرار من این بود که میخواستم از این فرصت و بهانه استفاده کنم که بار سیاسی به دولت و حاکمیت وارد نشود.
بطحایی خاطرنشان کرد: اگر من استعفا میدادم مجبور بودم این حرفها را آن موقع بیان کنم در حالی که نباید بیان میکردم زیرا موجی ایجاد میشد که بههیچ عنوان به صَلاح کشور نبود اما اکنون بعد از گذشت ۴-۵ سال گفتن این حرف اشکالی ندارد در هر حال آقای روحانی حرف مرا قبول کرد و گفت وقتی را تنظیم میکند تا ظرف یکی دو روز آینده مرا ببیند. ۲۰ دقیقه از جلسه هیئت دولت گذشته بود، من به یکی از دوستان مسئول این کار که از پشتسر من رد میشد گفتم رئیسجمهور گفته است که ظرف امروز و فردا، یک ربع، ۲۰ دقیقه به من وقت میدهد که من حضوراً خدمت وی برسم و موضوعی را توضیح بدهم. آن فرد گفت که، بله رئیسجمهور نکته شما را به من گفته منتها شما را به شخص دیگری احاله کرده و گفته که با آن شخص این مسئله را ببندید.
وزیر اسبق آموزشوپرورش گفت: حقیقتاً به عنوان یک معلم با این رفتار خیلی به من برخورد. من میخواستم مسئله بزرگ کشور و نه فقط مسئله آموزشوپرورش را حل کنم و به تواناییهای خودم برای طراحی آن مدل اطمینان داشتم. وی عنوان کرد: من بعد از این اتفاق در همان جلسه هیئت دولت که در روز یکشنبهای هم بود نشستم و استعفایم را نوشتم که شاید نباید این کار را انجام میدادم زیرا یک انسان سیاستمدار پخته نباید چنین کاری را انجام بدهد. اما با این رفتار واقعا به من برخورده بود زیرا گفته بودم به عنوان نماینده معلمها، میخواهم مسئلهای را حل کنم.
بطحایی ادامه داد: استعفای من به سرعت به جریان افتاد و حتی یک مرتبه هم از دفتر آقای روحانی تماس نگرفتند که بگویند آیا شوخی میکنم یا جدی استعفا دادهام! در حالی که برای سایر وزرا گاهی این اتفاقات میافتاد و استعفا به این سادگی به جریان نمیافتاد و من این توفیق و افتخار را از دست دادم که خدمت به معلمان را ادامه بدهم. من این توضیحات را نمیتوانستم در آن زمان بیان کنم و انصافاً هدفم هم این بود که نمیخواستم برای دولت مستقر و حاکمیت هزینه درست کنم.