روشهای تربیت در قرآن
منصور حسینی
انسان به عنوان موجودي كه داراي رشد و بالندگي و نمو است از اين قابليت برخوردار است تا استعدادها و قواي نهفته را در يك فرآيند پرورشي و تربيتي به كمال برساند. از اين رو كاربرد واژه پرورش در حق انسان درست و صحيح است.
پرسش اين نوشتار اين است كه اگر امكان ذاتي براي انسان است تا پرورش يابد و به كمالات لايق خود برسد و استعدادهاي نهفته خود را به فعليت رساند، قرآن چه روشهاي تربيتي را مفيد ميداند و عوامل تربيت و يا آسيبهاي آن كدام است؟ براي پاسخگويي به اين پرسشها به سراغ آيات قرآن مي رويم تا دريابيم كه قرآن چگونه روشهاي تربيتي و عوامل آن را شناسايي و در حوزه آسيب شناسي تربيتي به كدام عوامل و موانع اشاره مي كند.
***
روشهای تربيتی قرآنی
قرآن براي رسيدن به كمال روشهاي تربيتي را به مربيان پرورشي انساني آموخته است كه با عمل به آن مي توان اميد آن داشت تا نسل آينده بتواند استعدادها و توانمنديهای نهفته را آشكار کند.
آسانگيري
يكي از مهم ترين روشها در مسئله پرورش و تربيت، آسان گيري است. انسان به طور طبيعي در آغاز از هر چيز سخت و دشوار گريزان است. همين مسئله موجب مي شود تا از امر بگريزد و اشتياق و علاقهاي به يادگيري و يا عمل به آن نداشته باشد. مناسب است تا در يك فرآيند و با آسان و كوچك كردن آن، زمينه را براي ايجاد علاقه و اشتياق و عمل فراهم آورد. تاكيد قرآن بر اينكه اسلام دين سمحه و سهله است و كسي را فراتر از توانش تكليف نمیكند و بار بر دوشش نمیگذارد (بقرة آيه 286) و دستور به تخفيف در امور حتي در مسئله مجازات (بقره آيه 178) و برداشتن هر گونه عسر و حرج (حج آيات 77 و 78) و آسان گيري در زمینه به جا آوردن نماز شب (مزمل آيه 20) به عنوان نمونههای عینی، نشان ميدهد كه در مسئله پرورش باید آسان گيري و برقراری نظمي كه آدمي را در يك فرآيند زماني و طولاني آماده سازد، به عنوان یک اصل مدنظر قرار گیرد. قرآن خود به عنوان بهترين الگو و نمونه تربيتي در بسياري از مسائل براي آنكه جامعه با آموزههاي قرآني و دستوري آشنا و سازوار شود، به روش فرآيندي در امر آموزش و عمل به قوانين و دستورها رو آورده است كه نمونه معروف آن، مسئله بازداشتن مردمان از شرب خمر و شرابخواري بود كه دريك فرآيند سه زمانه و سه مرحلهای انجام گرفت.
معرفی الگوهاي عيني
ارائه الگوهاي عيني و محسوس، از روشهاي ديگر تربيتي اسلام و قرآن است. قرآن براي هر مسئله و مشكلي، نمونههاي تاريخي و عيني و محسوسي را بيان مي کند تا وحشت عمل از آدمي دور شود. انسان به طور طبيعي وقتي با مسئله و مشكلي مواجه مي شود، اگر بداند كه گذشتگان و يا افراد ديگري با آن روبهرو بوده و به روشهايي آن را از پيش رو برداشتهاند، به خود اميد وار ميشود و امكان اينكه تغيير رفتار دهد و راه مناسب را برگزيند در او افزايش مييابد. قرآن در مسئله جنگ به جنگاوري ربانيون پيشين و همراهي و همگامي آنان با رهبران و پيامبران اشاره ميكند و ميفرمايد كه آنان چنين كردند و موفق شدند و شما نيز ميتوانيد با پيروي از روش ايشان موفق شوید.(آل عمران آيات 136 و 137) ارائه الگوي كاملی چون پيامبر (ص) خود بيانگر ارزش و جايگاه نمونههاي عيني در مسئله تربيت است. (احزاب آيه 21) مي توان در آيات 90 سوره انعام و نيز 35 سوره احقاف و 4 تا 6 سوره ممتحنه و نيز آيه 11 سوره تحريم به نمونههاي ديگري از ارائه الگو برخورد كرد.
ارائه و تکرار رهنمودها
از ديگر روشهاي تربيتي، ارائه دائم رهنمودها و تكرار آن است، زيرا انسان گرفتار مسئله اي به نام فراموشي است و مسائل را به سرعت به دست فراموشي ميسپارد. از اين رو ياد كرد دائم رهنمودها و راهكارها مي تواند بسيار مفيد و سازنده باشد. (قصص آيه 51) اعتدالگرايي و دوري و پرهيز از افراط و تفريط (اسرا آيات 29 و 38 و فرقان آيه 67 و لقمان آيات 17، 19) ايجاد اميد و آرزوهاي مفيد و سالم (كهف آيه 26) انذار و ترساندن (انعام آيه 15 و 30 و 51 و 147) بشارت دادن (آل عمران آيه 194 و بقره آيه 155 و 157) بيان تدريجي (فرقان آيه 32) تبيين علتها (لقمان آيات 13 تا 19) تحريك عواطف و احساسات و عفو و گذشت از خطا و اشتباه (نساء آيه 9 و نور آيه 22) تشويق (انعام آيه 147) تمثيل (بقره آيه 26 و 261) طرح پرسش براي ايجاد ذهنيت مساعد جهت تفهيم حقيقت به مخاطب(بقره آيه 44 و 61) داستان (اعراف آيه 176) محبت (شعرا آيه 106 تا 109) ارائه موارد مشهود و نمونههاي عيني(بقره آيه 73 و 74) مقايسه (نساء آيه95) موعظه و پند (بقره آيه 66) ارجاع به وجدان فردي و جمعي (بقره آيه 267) وعده پاداش(بقره آيه 268) ارائه فرجام عمل(بقره آيه 264 تا 266) از روشهاي قرآني است كه بايد از آن در تربيت استفاده كرد. پرداختن به هريك از موارد بالا به طور تفصيل در اين نوشتار ممكن نيست چنانكه براي هر يك از موارد ياد شده ميتوان آيات بسيار ديگري نيز رديف كرد.(رجوع كنيد به فرهنگ قرآن ج 7 ص 485 تا 520)
عوامل تربيتی
براي پرورش استعدادها ميتوان از مسائل و اموري بهره جست كه ما از آن در اينجا به عامل و يا عوامل ياد ميكنيم. يه اين معنا كه هريك از اين امور ميتواند فرد را بر بهره گيري از استعدادهاي نهفته خود بر انگيزاند تا در يك فرآيند به هدف كمالي خود برسد.
انسان به طور طبيعي گرايش به برهان دارد.برهان، دليل قاطع و يقين آوري است كه هر گونه شك و ترديد را از دل ميزدايد و موجب آرامش مي شود. از آنجا كه برهان مانند نور، راه را براي رهروان خود روشن مي کند مورد توجه و تاكيد است. آدمي براي رهايي از هر مشكل و دشواري به راهكاری نياز دارد كه برهان بخشي از آن را به عهده مي گيرد. از اين رو به معجزات روشن الهي برهان گفتهاند كه آدمي را از شك و ترديد نسبت به پيامبران بيرون مي آورد و ارتباط ميان خدا و انسان را به اثبات مي رساند و زمينه را براي عمل به فرمانها و آموزههاي دستوري خداوند فراهم ميكند.(نساء آيه 174 و يوسف آيه 24 و قصص آيه 32)
قرآن به مسئله استعدادها و قابليتها به عنوان عامل مهم توجه مي دهد. به اين معنا كه در نگرش قرآني نمیتوان به نقش تأثيرگذار استعداد ذاتي و قابليتهاي انسانها در تربيت بي توجه بود. گاه همه عوامل براي تربيت وجود دارد ولي تربيت تأثير چنداني به جا نمیگذارد؛ زيرا استعداد و قابليت براي تأثيرپذيري در ذات فرد وجود ندارد.
قرآن از اين مسئله به صورت تمثيل به سرزميني ياد ميكند كه استعداد و قابليت براي پرورش محصول و فرآوردههاي مفيد ندارد.(اعراف آيه 58) افزون بر اين دو مطلب بايد به اطاعت پذيري (بقره آيه 186) و امتحان و آزمون (بقره آيه 155و 157) نيز اشاره کرد. قرار گرفتن در شرايط سخت و دشواري چون ترس و گرسنگي و زيانهاي مالي و جاني، آدمي را وا مي دارد تا استعدادهاي نهفته را بروز دهد. اين مسئله اختصاص به شخص خاص ندارد بلكه حتي پيامبران بزرگ الهي نيز با اين مسئله روبهرو ميشوند.(بقره آيه 124) قرار گرفتن در خوشي و ناخوشي است كه آدمي را به رشد و بالندگي سوق ميدهد.(اعراف آيه 168)
از ديگر عواملي كه قرآن براي رسيدن به تربيت و پرورش درست از آن ياد مي كند، ايمان به خدا (بقره آيه 186) و رستاخيز(طلاق آيه 2 و قيامت آيه 1 تا 6) پرهيز از تكبر و غرور و شرك و تسليم و تعليم و تقوا و دعا (رجوع كنيد به فرهنگ قرآن ج 7 ص 552 تا 556) است.
آسيبشناسی تربيت
در برابر عوامل سازنده و مفيد در تربيت، عواملي وجود دارد كه به تربيت و پرورش آدمي زيان ميرساند. از اين دسته مي توان به تحريف حقايق (مائده آيه 41)، تقليد كوركورانه (بقره آيه 170 و مائده آيه 104)، جاسوسي و خبر چيني (مائده آيه 41)، دنيا طلبي (اعراف آيه 176)، دوست گمراه (فرقان آيه 27 تا 29)، حرام خواري (مائده آيه 41 و 42) و شيطان (بقره آيه 36 و 37 )، نفاق (مائده آيه 41) و نيز هواپرستي (اعراف آيه 176) اشاره كرد.
سخن درباره روشهای تربیتی در قرآن بسیار است اما به لحاظ رعایت اختصار به همین مقدار بسنده میشود.