kayhan.ir

کد خبر: ۲۸۶۰۶۰
تاریخ انتشار : ۲۴ فروردين ۱۴۰۳ - ۲۲:۰۳
فیلم «پرویز خان» چگونه یک خلأ را در سینمای ما پر کرده است؟

سینما و ورزش جای خالی قهرمان 

 

آرش فهیم
چرا «پرویز خان» فیلم مهمی است؟ برای درک بهتر اهمیت این موضوع سینما به خاطر ماهیت بی‌بدیلش در رویانمایی و درام، نزدیک‌ترین هنر به ورزش شناخته می‌شود. اما بدون تردید آنچه این دو را به هم شبیه می‌سازد، وجود «قهرمان» است. رسیدن به مقام قهرمانی ذات یک رقابت ورزشی و شخصیت قهرمان موجب پویایی و زیبایی یک درام می‌شود. به همین دلیل هم در همراهی و همنشینی این دو که نتیجه‌اش «فیلم ورزشی» است، وجود قهرمان و قهرمان پردازی یک اصل به شمار می‌رود. 
تقریبا تمام فیلم‌های ورزشی در طول تاریخ سینمای جهان، قهرمان گرا بوده و با هدف تزریق روح وطن‌دوستی و اتحاد و افتخار ملی ساخته شده و می‌شوند. از مجموعه فیلم‌های بروس لی و جکی چان و راکی گرفته تا نمونه‌های به مراتب روشنفکرانه تری مثل «شکارچی روباه» و... همه با محوریت «ورزشکار قهرمان» ساخته و پرداخته شده‌اند. سکانسی از فیلم «خشم اژدها» که در آن چِن زِن (با بازی بروس لی) وقتی در ژاپن از ورود به یک پارک منع و ملیت چینی‌اش تحقیر می‌شود را به یاد‌آورید؛ با چشمی زهرآگین به تابلوی «ورود سگ و چینی ممنوع» در ورودی پارک نگاه می‌کند و بعد هم با یک فن رزمی، تابلو را در هم می‌کوبد و نابود می‌کند، یکی از ناب‌ترین موقعیت‌ها در پیوند حقیقی سینما و ورزش است. 
اما در سینمای ایران، این کارکرد عموما معکوس بوده است. هر چند که طی سال‌های اخیر ارتباط ورزشکارها با هنر هفتم بیشتر شده است؛ فوتبالیست‌هایی چون مرحوم علی انصاریان و پژمان جمشیدی به بازیگرانی حرفه‌ای تبدیل شدند،‌هادی ساعی از مدال آوران تکواندو در چند فیلم سینمایی هنرنمایی کرده و حتی امثال علی پروین‌، حمید استیلی، خداداد عزیزی هم در نقش‌های واقعی خودشان جلوی دوربین رفتند. 
مرور تاریخ سینما و تلویزیون ایران، نشان می‌دهد که تاکنون حدود 65 فیلم سینمایی، مستند و تلویزیونی و همچنین 15 سریال با موضوعات ورزشی تولید شده است که اکثریت قریب به اتفاق فیلم‌های سینمایی و سریال‌ها، آثاری تلف شده و مخالف هدف و ماهیت فیلم ورزشی هستند.
تا قبل از فیلم «پرویز خان» فیلم‌های ورزشی و حضور ورزشکاران ما در سینما، کارکرد واقعی خودش یعنی تجلی قهرمان ملی و القای عرق میهنی را نیافته است.چند فیلم ورزشی که طی یک دهه اخیر در سینمای ایران ساخته شدند هم دقیقا تأثیرگذاری‌شان ضدِ این کارکرد بوده است. حتی در سینمای ما هیچ گاه «ورزشکار قهرمان» به نمایش درنیامده بود!
به طور مثال، یکی از فیلم‌های ورزشی مهم سینمای ما «غلامرضا تختی» از الگوهای بی‌بدیل ملی است که به جهان پهلوان لقب یافته و هم در رشته خودش یعنی کشتی یک اسطوره بود و هم در جوانمردی و مواجهه با مردم واقعا پهلوانانه رفتار می‌کرد. اما داستان این فیلم در مسیر ناکامی و قهقرای این قهرمان پیش می‌رود و در تاریکی و مرگ به پایان می‌رسد! 
فیلم دیگری که در این حوزه تولید شده «سونامی» است؛ فیلمی که از میان همه افتخارات و پیروزی‌های ملی ما در عرصه تکواندو تنها موقعیتی را انتخاب کرده که در آن ورزشکار ما به خاطر عدم رویارویی با ورزشکاری از رژیم اشغالگر قدس محکوم به باخت می‌شود و این موقعیت در فیلم نه یک موفقیت بلکه یک بدبختی برای ورزشکاران به تصویر کشیده شده! 
در فیلم «عرق سرد» نیز به بهانه ورزش بانوان و با سوژه قرار دادن یک فوتسالیست خانم، شاهد تقابل یک زن و شوهر و به میان آمدن مباحث ایدئولوژیک در حوزه حقوق زنان هستیم نه یک درام ورزشی؛ این بار نیز نتیجه داستان فیلم، ویرانی شخصیت اصلی فیلم در زندگی شخصی‌اش و ناکام ماندن او در حرفه‌اش است. در فیلم «آفساید» از دیگر آثار بحث برانگیز سینمای ایران در حوزه ورزش نیز همین رویکردهای ضدملی و با محوریت شکست و ناکامی غلبه دارد! 
هر چند که در دهه‌های قبل‌تر چند سریال تلویزیونی و فیلم سینمایی ورزشی مختلفی توأم با قهرمان پردازی و تبلور غرور ملی ساخته شده بود؛ مثل سریال «به سوی افتخار» که با حضور جمعی از پیشکسوتان عرصه فوتبال به تصویر کشیده شد و یا فیلم «یاس‌های وحشی» که یک درام اکشن درباره هنرهای رزمی بود. در سال‌های اخیر نیز سریال «لژیونر» درباره حواشی فوتبال و فیلم سینمایی «من یک ایرانی‌ام» با حضور علیرضا حیدری از اهالی کشتی و با رویکرد قهرمان محور به نمایش درآمد. اما متأسفانه این آثار در سطحی نازل قرار دارند و اقبال چندانی در پی نداشته‌اند. از معدود آثاری که ضمن قهرمان پردازی، به فرهنگ و آئین‌ها و آرمان‌های ملی نیز پرداخت‌، فصل سوم سریال «پایتخت» بود. هر چند که چند نمونه از فیلم‌های ورزشی به طور کمرنگ به جنبه قهرمانی و پهلوانی هم پرداخته‌اند، مثل فیلم «بچه‌های آسمان» که البته یک فیلم ورزشی به حساب نمی‌آید و یک درام اجتماعی است اما بخش از این فیلم به یک مسابقه دو اختصاص دارد و به از خودگذشتگی پسربچه فیلم می‌پردازد. همچنین سریال «یاغی» در حوزه کشتی، در قسمت‌های اولیه‌اش بحث مبارزه و قهرمانی را مطرح می‌کند اما در ادامه به انحراف می‌رود و با گرایش به فیلمفارسی از مسیر اولیه‌اش دور می‌شود. فیلم‌هایی چون «مرد نقره‌ای»‌، «قهرمانان کوچک»، «بیرو» و... نیز در حوزه سینمی کودک و نوجوان، با رویکرد حماسی و قهرمانانه به موضوعات ورزشی توجه کرده‌اند. 
مرور این آثار نشان‌دهنده عدم استفاده کافی سینما و تلویزیون ما از ظرفیت مهمی چون ورزش و به ویژه ورزشکاران قهرمان است. ظرفیتی که ضمن جذابیت دراماتیک می‌تواند موجب تقویت غیرت ملی و اتحاد و انسجام بین مردم و هویت بخشی به نسل‌های آینده گردد.
به همین دلیل هم فیلم «پرویز خان» در رده آثار دراماتیک سینمایی و تلویزیونی با موضوع ورزش، جایگاه ویژه و ارزشمندی دارد. فیلمی که ساختاری قابل قبول و استاندارد دارد. به ویژه‌، کارگردان (علی ثقفی) از پس کار دشوار بازسازی باورپذیر مسابقات فوتبال برآمده است. همچنین با فیلمی قهرمان مدار –با محوریت مرحوم پرویز دهداری- رو‌به‌رو هستیم که در آن برخلاف خیلی از آثار ورزشی، حماسه و امید و ارزش وطن، غالب است. می‌توان «پرویز خان» را برترین فیلم ورزشی سینمای ایران دانست.