واکاوی تاریخ سینمای پس از انقلاب - حکایت سینماتوگراف 2 - بخش سی و دوم
فیلمهای تأثیرگذار سینمای دفاع مقدس
سعید مستغاثی
فیلم تاثیرگذار به معنی و مفهوم بهترین فیلم نیست که خود صفتِ «بهترین» از دیدگاههای مختلف، معیارهای متفاوتی دارد، چنانکه از یک نگرش بهترین فیلم دیدگاه دیگر، اگر بدترین نباشد، میتواند خیلی معمولی محسوب گردد.
اما فیلم تاثیرگذار را هیچ دیدگاه و نگرشی نمیتواند منکر گردد حتی اگر آن را بدترین به شمار آورند. فی المثل هر چقدر از فیلم «رزمناو پوتمکین» سرگئی آیزنشتاین بیزار باشیم، نمیتوانیم مونتاژ حیرت انگیز آن که پس از خود سبکی از تدوین را در سینما بنیان گذارد، منکر شویم یا هر اندازه که فیلم «تولد یک ملت» دیوید وارکگریفیث را یک اثر نژادپرستانه بدانیم، نمیتوانیم تاثیر آن را در استفاده دراماتیک از نماهای متوسط و کلوزآپ و همچنین پیشبرد وقایع موازی انکارنماییم و یا علیرغم معمولی بودن فیلمی به نام «ژان نی» اثر گئورگ ویلهلم پابست نمیتوان جسارت استفاده از برش هموار در آن براساس حرکات درون نماها را نادیده گرفت.
معرفی فیلمهای تاثیرگذار سینمای دفاع مقدس هم لزوما برترین آثار این سینما را دربر نمیگیرد که احیانا میتواند در برخی انتخابها و از بعضی نگرشها چنین هم باشد ولی میتوان گفت که حداقل غرض این نبوده که بهترینها را تعریف نماییم. ضمن اینکه قطعا آثار تاثیرگذار بیش از این فیلمهایی است که در این جا آورده شده است، اما بازهم مشکل زمان و مکان محدود را بهانه میکنیم.
1- عقابها (ساموئل خاچیکیان- 1364)
«عقابها» براساس آمار موجود تاکنون پربینندهترین فیلم سینمای پس از انقلاب محسوب شده که تنها در اکران نخست تهران خود حدود 2 میلیون نفر از جمعیت 6 میلیونی آن زمان پایتخت را به سالنهای سینما کشانید. علاوه بر این «عقابها» در سینمای دفاع مقدس بسیاری از عناصر فیلم جنگی را برای نخستین بار به سینمای ایران آورد؛ از جمله:
اولين فيلم جنگي سينماي ايران است كه در آن جنگ هوايي و تعقيب با بالگرد وجود دارد و در اين تعقيب وگریز نماي هوايي گرفته شده است.
اولين فيلم ايراني است كه در آن بالگردي منفجر ميشود و اين انفجار قابل باور است.
اولين فيلم جنگي ايراني است كه بيشتر داستان آن در جنگ ميگذرد و حوادث در جنگ به دنبال هم داستان را پيش ميبرند.
فيلم «عقابها» علاوه بر موضوع و محتواي ملموس و متناسب با زمان خود به لحاظ مونتاژ يكي از خوشريتمترين فيلمهاي سينماي ايران محسوب شده و فيلمنامهاش ضرباهنگ تندي دارد، زود شروع ميشود و بدون مقدمهچيني وارد اصل قضيه ميشود.
در همان دو پرده اول، خلبانها دو بار به مناطق دشمن حمله کرده و سه پرده اول پر از ماجراست. از زماني كه هواپيماي خلبان ایرانی توسط دشمن ساقط ميشود و خلبان مجروح با چتر در منطقه دشمن فرود ميآيد، ضرب و ريتم كار اوج ميگيرد. در نيمه پاياني فيلم و قسمت فرار و گريز خلبان و تكاور، کارگردان در پديد آوردن فضا و ايجاد هيجان با حداقل هزينه و امكانات در حد فيلمهاي جنگي اروپایی موفق عمل کرده است.
«عقابها» زماني در تهران و شهرستانها به نمايش عمومي درآمد كه بمباران شهرهاي ايران پايان يافته و آرامش به تهران و ديگر شهرها بازگشته بود. خلبانان نيروي هوايي جمهوري اسلامي ايران در نبرد هوايي با دشمن، حماسهها آفريده بودند. اين عوامل در فروش فيلم، بسيار تاثير داشت.
در تمام صحنههاي نبرد هوايي فيلم، زماني كه خلبانان ايران، هواپيماي دشمن را ساقط ميكردند، تماشاگران در سينماهاي تهران و شهرستانها با سوت و دست، خلبانهاي فيلم را تشويق ميكردند.
«عقابها» تنها فیلمی بود که بعد از گذشت 20 سال از اکران اولش، نمایش از تلویزیون و عرضه در شبکه ویدیویی، به صورت تک سالنی اکران متداومی داشت و همچنان برپرده سینماها بود. با فیلم «عقابها» سینمای دفاع مقدس ارتباط با مخاطب انبوه را برای نخستین بار تجربه کرد.
2- کانی مانگا (سیفالله داد- 1366)
در «کانی مانگا» با صرف هزینه بیشتر امکاناتی فراهم شد که صحنههای جنگ هوائی با چند بالگرد فیلمبرداری شود. از این لحاظ فیلم «کانی مانگا» اولین فیلم ایرانی است که در آن بالگردهای واقعی در آسمان با هم درگیر شدند.
در «کانی مانگا» برای اولین بار در سینمای ایران از داخل یک بالگرد، حرکت بالگرد دیگر روی آسمان فیلمبرداری شد. پیش از آن در فیلم «عقابها» فقط از پایین و از روی زمین حرکت بالگردها فیلمبرداری گردید.
گفتنی است برای ساخت ماکت بالگردهایی که قرار بود منفجر شوند، مطالعه زیادی انجام شد و کارگردان با دقت و وسواس زیادی این کار را انجام داد که ولیالله خاکدان طراح صحنه و دکور فیلم، ماکتهای آنها را بسازد.
در «کانی مانگا» تلاش برای ساخت یک فیلم خوش تکنیک با معیارهای استاندارد کاملا مشهود بود. از این لحاظ «کانیمانگا» نخستین فیلم حادثهای جنگی سینمای ایران بود که در پرداخت آن تامل و دقت دیده میشود.
3- گذرگاه (شهریار بحرانی- 1366)
وقتی حوزه هنری در سال 1365 تولید فیلم «گذرگاه» را شروع کرد، قهرمان پردازی در سینمای دفاع مقدس و ساخت فیلم حادثهای جنگی از جانب مسئولان و منتقدان سینمایی عملی مذموم و کاری نامطلوب محسوب میشد. از این لحاظ تولید این فیلم در آن فضا و آن زمان عملی شجاعانه به شمار میآمد. کاری که در شکستن فضا و رشد تولیدات پرمخاطب بسیار مؤثر افتاد.
«گذرگاه» نخستین فیلم پارتیزانی جنگی سینمای ایران بود که صحنههای جنگ آن پرداخت قابل قبولی داشت. در واقع پیش از فیلم «گذرگاه» در زمینه سینمای جنگ، چنین تجربهای در سینمای ایران اتفاق نیفتاده بود.
«گذرگاه» نخستین فیلم سینمای ایران بود که بدون هنرپیشه و با چهرههای ناآشنا و جوان به فروش بالا دست یافت. خسرو ضیایی، عطا سلمانیان و اردلان شجاع کاوه بازیگران نقشهای نخست این فیلم در بین مردم بسیار ناشناخته بودند.
در «گذرگاه» نقش مهم تولیدکننده در فراهم کردن امکاناتی مثل ساخت دکور پل، انفجارها و سیاهی لشگر نسبت به زمان تولید فیلم بسیار قابل توجه بود. برای عظیم نشان دادن صحنههای نبرد برای اولین بار در این فیلم از صفحه شیشهای بزرگ استفاده شد به نحوی که تصاویر کوه و دشت به صورت عکس و نقاشی در پشت این شیشه و در اندازههای بزرگ قرار گرفت و بازیگران در جلوی این صفحه بازی کردند.
به این ترتیب صحنهها در حد یک سوپرپروداکشن درآمد و با ریتم مناسب در تدوین و فیلمبرداری پرتحرک، «گذرگاه» را از استقبال فوقالعاده برخوردار کرد، بهطوریکه فیلم در لیست ده فیلم پربیننده سینمای پس از انقلاب قرار گرفت.
4- افق (رسول ملاقلی پور-1367)
فیلم «افق» دومین اقدام بنیاد سینمایی فارابی در الگوسازی برای سینمای نوین ایران بعد از فیلم «آن سوی مه» بود. در واقع متولیان دولتی سینما میخواستند در شرایط پس از پایان جنگ تحمیلی، که قطعا تولید فیلم جنگی گسترش مییافت و بعضا موضوعاتی که در زمان جنگ به دلیل شرایط ویژه جنگی قابل طرح در سطح عموم نبود، بر پرده میرفت، نمونهای از فیلم استاندارد دفاع مقدس را ارائه نمایند.
فیلم «افق» از نظر پرداخت صحنههای جنگ در استفاده از جلوههای ویژه و صحنههای عظیم، ساخت دکورهای متنوع و تجربههای تازه، قدرت تازه و بالایی از فن آوران سینمای ایران را به نمایش گذاشت.
در فیلم «افق» برای نخستین بار در سینمای ایران فیلمبرداری زیر آب تجربه شد و باب این تکنولوژی نیز در این سینما باز گردید. این فیلم نشان داد چنانچه امکانات و بودجه کافی در اختیار فن آوران سینمای ایران قرار داده شود، آنها توانایی بیشتری از حد معمول سینمای ایران را نشان میدهند.
در فیلم «افق» برای اولین بار برای پرواز هواپیماهای جنگی، ماکتهای قابل قبولی ساخته شد که با انفجار آنها صحنههای جنگ پذیرفتنیتر از کار درآمدند.
«افق» از نخستین فیلمهای سینمای ایران بود که یک واقعه مهم و عملیات اصلی جنگ تحمیلی را به تصویر کشید. در فیلم «افق» عملیات رزمندگان ایرانی در تصرف سکوی مهم نفتی العمیه عراق، محور اصلی داستان بود. فیلم «افق» در آن سالهای بعد از جنگ از تغییر تمایلات مسئولان سینمایی در شرایط تازه خبر داد.
5- دیدهبان (ابراهیم حاتمی کیا- 1367)
فیلم «دیدهبان» اولین تجربه در سینمای دفاع مقدس به لحاظ ابداع و ابتکار و تجربههای تازه و خاص فرهنگ رزمندگان ایرانی در زمینه زیباشناختی و ساختار بصری و صوتی بود. در واقع فیلم «دیدهبان» را میتوان نقطه عطف مهمی در سینمای دفاع مقدس دانست.
حاتمیکیا در «دیدهبان» به ابعاد مختلف و زیر و بمهای شخصیتی یک رزمنده در جریان ماموریتی ویژه پرداخت و برای اولین بار شک و تردیدها، ترس و دلهرهها و تحول و شجاعتش را یکجا و در کنار هم به تصویر کشید.
حاتمیکیا با انتخاب لوکیشن مناسب و حرکت دوربین همپای شخصیت اصلی، گام به گام تماشاگر را با تحولات درونی او همراه ساخت. در «دیده بان» برای اولین بار در سینمای دفاع مقدس باند صوتی فیلم در خدمت القای بهتر درونمایه فیلم قرار گرفت و متناسب با سبک بصری آن، ترکیب زیباشناختی نوینی را در این نوع سینما پدید آورد که با همین نوع ساختار، تعابیر تصویری درخشانی از مفاهیم اعتقادی را به تماشاگر ارائه داد.
«دیدهبان» در سال 67 اوج سینمای دفاع مقدس را به نمایش گذارد.