kayhan.ir

کد خبر: ۲۸۵۶۷۴
تاریخ انتشار : ۱۷ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۸:۲۲

باور به محضـر خدا و آثـار آن

 
 
فرید کریم‌زاده
 
یکی از صفات اصلی که برای خداوند گفته می‌شود، علم است. علم خداوندی همانند حیات، قدرت، اراده، سمع، بصر و کلام از صفات ذاتی خداوندی است. همه صفات دیگر الهی از این صفات نشات می‌گیرد. 
از این رو مسئله علم الهی، به تفصیل در قرآن تبیین و تحلیل شده است؛ زیرا تاثیرات شگرفی در هستی به جا می‌گذارد.
آگاهی و توجه آدمی به صفت علم الهی با تمام ویژگی‌های آن یکی از عوامل کلیدی در سرنوشت بشر می‌باشد؛ زیرا این توجه و آگاهی است که بینش و نگرش جدیدی برای آدمی پدید می‌آورد و باعث می‌شود رفتار و کردار دیگری را در پیش می‌گیرد. 
اگر بشر بپذیرد که خداوند دارای علم و آگاهی مطلق و کامل به هر چیزی است و باور داشته باشد که: « و هو بکل شی علیم» چنان‌که آیه 29 سوره بقره بر آن تاکید دارد، در آن صورت تحول و دگرگونی شگرف در رفتار و کردار آدمی بروز می‌کند که بسیار متفاوت با زمانی خواهد بود که چنین علم و دانشی برای انسان وجود نداشته و یا توجه به این مهم نکرده بود.
نویسنده در این مطلب با استناد به آیات قرآن‌، درباره آثار توجه انسان به علم خداوند نسبت به همه چیز و باور به اینکه عالم محضر خداست چه نقشی در زندگی دارد سخن گفته است.
علم حضوری خداوند
علم خداوند به هستی همانند علم شهودی انسان به خود است. بنابراین همه هستی برای خداوند همان اندازه روشن است که انسان نسبت به وجود خود علم و آگاهی دارد و هستی خود را می‌شناسد؛ بلکه می‌توان گفت که علم حضوری خداوند به هستی از علم حضوری آدمی به خود و وجود خود بیشتر و بهتر و کامل‌تر است؛ زیرا علم الهی علم احاطی است در حالی که انسان به خود و وجودش چنین احاطه‌ای ندارد.
علم حضوری خداوند به هستی تنها علم به کلیات نیست بلکه علم به جزئیات امور و مسائل نیز هست. خاستگاه و ریشه چنین علمی در نوع نسبت میان موجودات و خداوند است؛ چرا که نسبت میان موجودات و خداوند نسبت ربط تمام است. به سخن دیگر‌، همه موجودات‌، شأنی از شئونات الهی هستند و اگر بخواهیم نسبت آنها را با خداوند بیان کنیم همانند نسبت اعضا و جوارح شخص به خود شخص می‌باشد. بر این اساس هیچ چیزی بیرون از ذات الهی به یک معنا نیست و همه هستی شأنی از شئونات او هستند.
چنین وضعیتی موجب می‌شود که هر چه در هستی بگذرد، خداوند به علم احاطی خویش از آن آگاه باشد و هیچ امری بیرون از مشیت و اراده وی اتفاق نیفتد. چنین تسلط و چیرگی بر هستی می‌تواند به خداوند هر گونه تصرفی را نیز ببخشد‌، چه این تصرفات در امور جزئی و خرد باشد و چه در امور کلی و کلان اتفاق افتد.
البته انسان‌ها نیز از چنین علم شهودی و حضوری در مقیاس کوچک‌تر بهره مند هستند. خداوند در آیه 53 سوره فصلت به این نکته توجه می‌دهد که همه موجودات هستی نسبت به پروردگار هستی‌، از علم شهودی و حضوری برخوردارند. علامه طباطبایی در این باره توضیح می‌دهد که معنای شهید در این‌جا به معنای مشهود است، به این معنا که پروردگاری هستی برای همه موجودات‌، مشهود به علم شهودی است.(المیزان، ج 17‌، ص 404)
قرآن در آیه 172 سوره اعراف تبیین می‌کند که علم انسان در قیامت به پروردگاری خداوند نیز از نوع علم شهودی و حضوری است.(همان‌، ج 18‌،ص 308) چنین علم شهودی و حضوری برای انسان‌هایی که به سوی دوزخ می‌روند پدید می‌آید، زیرا در هنگام مرگ پرده‌ها کنار می‌رود و برای آن کشف الغطا صورت می‌گیرد و آنها با علم شهودی و یقینی دوزخ را می‌بینند.(تکاثر‌، آیات 5 تا 7)
بسیاری از مردم نسبت به خود و برخی از حقایق آن از علم شهودی برخوردارند، با این همه کم هستند کسانی که نسبت به تمامی حقایق هستی از چنین توانایی برخوردار باشند و از علم شهودی بهره برند. خداوند در آیه 75 سوره انعام از علم شهودی حضرت ابراهیم‌(ع) نسبت به ملکوت آسمان‌ها و زمین سخن می‌گوید و در آیه 260 سوره بقره از درخواست آن حضرت برای آشنایی با کیفیت زنده کردن مردگان در رستاخیز خبر می‌دهد که برای اطمینان و آرامش دل خواهان علم شهودی و حضوری نسبت به این واقعیت می‌شود.
در روایات است که علم شهودی حضرت یوسف‌(ع) به برهان پروردگار همان عامل بازدارنده وی از ارتکاب گناه بود که در آیات 21 و 24 سوره یوسف به آن اشاره شده است‌، چنان‌که علم شهودی آن حضرت به حاکمیت یافتن خود در مصر از مواردی است که خداوند در آیات 100 و 101 سوره یوسف آن را بیان می‌کند. 
قرآن گزارش می‌کند که علم حضرت پیامبر(ص) نسبت به وجود خداوند (نجم آیه 11) و آیات بزرگ الهی در سفر معراج (نجم آیات 11 و 18) و همچنین نسبت به جبرئیل (نجم آیات 5 و 7 و 11 و 13 و تکویر آیات 19 و 20 و 23) و نسبت به برخی از حقایق هستی(اسراء آیه 60) از نوع علم شهودی بوده است، چنان‌که علم وی به ورود مسلمانان به مسجد الحرام و فتح مکه (اسراء آیه 1 و فتح آیه 27) از جمله مصادیق علم شهودی است که برای برخی پیش می‌آید.
به هر حال علم الهی به همه هستی از مصادیق علم حضوری و شهودی است و علم حصولی و اکتسابی که آگاهی ذهنی و تصویرسازی در ذهن بر اساس دریافت‌های خارجی است، برای خداوند معنا و مفهومی ندارد. از این رو نمی‌توان علم الهی را به دو بخش علم حصولی و حضوری تقسیم کرد؛ بلکه علم الهی به خود و هستی علم حضوری و شهودی است.
توجه به علم خداوند و آثار آن در زندگی 
اگر بر این باور باشیم که علم خدا به همه هستی از کلی و جزئی، از قسم علم حضوری و شهودی است‌، نگرش و رفتارمان نسبت به بسیاری از مسائل در زندگی تغییر اساسی می‌کند.
خداوند در آیه 80 سوره تغابن گستردگی و شمول علم خداوند نسبت به تمامی موجودات و نیز حرکات و سکنات آنان را مورد تاکید قرار می‌دهد و توجه یابی به این مطلب را سزاوار تدبر و تذکر می‌داند؛ زیرا اگر کسی به این مطلب توجه یابد و در زندگی خود به کار گیرد و هرگز فراموش نکند، رفتاری را در پیش می‌گیرد که موجب رضایت الهی است. 
شخصی که می‌داند خداوند همه امور زندگی وی را می‌شناسد و می‌داند‌، رفتار خویش را بر اساس آن تنظیم می‌کند. این‌گونه است که از فقر و نداری خود نمی‌هراسد و به قسمت حکیمانه الهی دل خوش می‌دارد و رضایت خدا را می‌جوید. بنابراین به آرامشی خاص دست می‌یابد و حزن و اندوهی برای از دست رفته‌ها و ترسی برای آینده ندارد.خداوند در آیات 76 و 77 سوره بقره و نیز آیات 77 و 78 سوره توبه با اشاره به بینش و نگرش منافقان تبیین می‌کند که چگونه عدم توجه آنها به علم و آگاهی شهودی خداوند نسبت به آنان موجب می‌شود تا پیمان شکنی کرده و به عهد و پیمان خود پایبند نباشند. این در حالی است که اگر به علم خداوند به نیات و عملکرد خود و بازخواست الهی در دنیا و آخرت ایمان می‌داشتند‌، از بسیاری از رفتارهای زشت و پلید ضد تقوایی چون پیمان شکنی پرهیز می‌کردند.
بارها دیده شده است که شخصی در برابر کودکی خردسال به کارهای زشت و نابهنجار اقدام نمی‌کند و از او شرم می‌کند؛ زیرا کودک را ناظر و شاهد کارهای خویش می‌یابد. اگر انسان توجه کند که خداوند فراتر از کودک نه تنها به کارها بلکه نیات و باطن وی علم شهودی دارد بی‌گمان از ارتکاب بسیاری از کارهای زشت خودداری می‌کرد.‌ای جاست که توجه‌یابی انسان به علم شهودی خداوند تاثیر شگرفی در زندگی بشر به جا می‌گذارد که در این بخش به نمونه‌هایی از آن اشاره می‌شود.
به عنوان نمونه قرآن در آیه 26 سوره محمد توجه انسان به علم و نظارت الهی را مانع رابطه پنهانی وی با دشمنان دین بر می‌شمارد و در آیه 180 سوره آل عمران همین توجه یابی را باعث پرهیز از بخل می‌داند؛ زیرا کسی که خداوند را ناظر و شاهد همه رفتارها می‌داند می‌کوشد تا رابطه‌ای نهانی با دشمن بر قرار نکند و کسی که می‌داند که خداوند نسبت به زندگی وی علم و آگاهی تمام دارد و قادر به هر چیزی است و مالک مطلق همه کائنات و خزائن هستی است دیگر بخلی نمی‌کند؛ زیرا می‌داند که خداوند به وضعیت وی آگاه است و اوست که روزی و قسمت وی را می‌دهد و احسان را عاملی برای افزایش روزی قرار داده است. در این حالت، چنین شخصی نه تنها بخل نمی‌ورزد بلکه اهل احسان و ایثار می‌شود و از مال و ثروت خویش به دیگران به‌ویژه نیازمندان و سائلان کمک می‌کند.
بارها دیده شده است که وصیت‌نامه‌ها تغییر می‌کند و از سوی برخی سوءاستفاده کنندگان تصرفات نادرست و ناروا در آنها به وجود می‌آید. این عمل از سوی کسانی صورت می‌گیرد که متوجه علم شهودی خداوند نسبت به رفتار و کردارهای خویش نیستند؛ زیرا اگر کسی به علم شهودی الهی توجه یابد هرگز حاضر نمی‌شود تا در وصیت نامه‌ها تغییر و تبدیل روا دارد.(بقره آیات 180 و 181) خداوند در آیه 94 سوره نساء توجه انسان به علم و آگاهی خداوند را مانعی جدی می‌داند که اجازه نمی‌دهد تا شخصی تهمت زند و به دیگران نسبت‌های ناروا دهد بی‌آنکه تحقیقی در‌باره آن کرده باشد. همچنین موجب می‌شود تا دست از خیانت بشوید و از آن اجتناب کند.(نساء آیات 107 و 108 و نیز غافر آیه 19)
توجه به علم همه‌جانبه خداوند به رازهای دل انسان‌، بازدارنده وی از ستمکاری (فاطر آیات 37 و 38 و نیز غافر آیات 18 و 19) و گناه و عصیان (نساء آیات 107 و 108 و توبه آیه 105 و نور آیات 19 و 29 و 53 و 63 و 64) است. اگر کسی متوجه این نکته شود که خداوند به همه اعمال ریز و درشت و درون و بیرون وی آگاهی و علم شهودی دارد و ناظر رفتارها و کردارهای اوست‌، هرگز در دام خودستایی (نجم آیه 32) و سرمستی (انفال آیه 47) و دیگر رفتارهای زشت نمی‌افتد. چنین توجهی موجب می‌شود تا از جنگ و جهاد به بهانه‌های واهی و باطل نگریزد(آل عمران آیه 153) و در پی هواهای نفسانی نرود و مطیع آن نشود.(نساء آیه 135)
به سخن دیگر‌، علم و توجه آدمی به علم شهودی الهی نسبت به خود و اعمال و رفتار وی موجب می‌شود که از زشتی‌ها اجتناب کند و به کارهای نیک و خوب گرایش یابد. از این رو انسان برای رهایی از شر شیطان و آسیب‌های او به خداوند پناه می‌برد(اعراف آیه 200) و از کارهای زشت و بد استغفار می‌کند(غافر آیه 7) و به کارهای نیک و احسان می‌پردازد.(بقره آیه 158 و نساء آیات 127 و 128)
توجه انسان به علم و آگاهی شهودی خداوند سبب اطاعت از خدای متعال(نور آیه 53 و حجرات آیه 1) و زمینه‌ساز امید و اتکای به او(یوسف آیه 83) و تشویق به احسان و انفاق (بقره آیات 215 و 261 و 267 و 268 و 270) و تشویق به نیکی و اعمال خیر و صالح (بقره آیات 158 و 197 و 215) می‌شود. اصولا ریشه تقوا را باید در اعتقاد و توجه آدمی به علم شهودی و همه‌جانبه خداوند به همه اعمال و رفتار آدمی دانست، زیرا در این حالت است که آدمی می‌کوشد تا از هر آنچه زشت و پلید است دوری کند و به خود اجازه ندهد تا اقدام به کارهای زشت نماید. در حقیقت علم آدمی و توجه وی به علم شهودی خدا موجب می‌شود تا خود را محدود سازد و سپری برای خود بسازد تا زشتی‌ها به وی و درونش نفوذ نکند.(بقره آیات 231 و233 و 237)
از دیگر آثاری که برای چنین توجه به علم شهودی خداوند در آیات قرآن بیان شده می‌توان به توبه انسان از اعمال و رفتار زشت (نساء آیه 17) توکل و اعتمادیابی به خداوند در کارها(هود آیه 123 و اعراف آیه 89 و انفال آیه 61) جهاد در راه خدا (بقره آیه 244 و نساء آیه 104) رعایت حقوق دیگران از زنان‌، مستضعفان و یتیمان (نساء آیه 127) رعایت عدالت (نساء آیات 127 و 135 و مائده آیه 8) پرهیز از ریاکاری و سرمستی (انفال آیه 47) شکرگزاری نسبت به خداوند و نعمت‌هایش (نساء آیه 147) صبر در برابر ناگواری‌ها و سختی‌ها(یوسف آیه 83) عفت و حیا نسبت به کارهای زشت (نور آیه 30) وفای به عهد و پیمان و اجتناب از نقض آنها(مائده آیه 7 و نحل آیه 91) و قیام خالصانه و رعایت عدالت در راه خداوند (مائده آیه 8) اشاره کرد.
با نگاهی به این آثار می‌توان دریافت که تا چه اندازه توجه به علم شهودی خداوند به همه امور می‌تواند در رفتارهای انسان تاثیر شگرف به جا گذارد. اصولا ترک بسیاری از زشتی‌ها و پلیدی‌ها و رفتارهای نابهنجار از سوی آدمی به سبب توجه یابی وی به علم شهودی خداوند است؛ زیرا کسی که باور دارد که در محضر خداوند است‌، هرگز در محضر او گناه نخواهد کرد. این امری طبیعی است که انسان در برابر ناظر محترم کار زشتی را مرتکب نمی‌شود. حال این ناظر محترم خداوندی باشد که آگاه به سر و نهان آدمی افزون بر آشکار و نهان اوست‌، در این صورت هرگز به کارهای زشت نه تنها اقدام نمی‌کند بلکه هر فکر پلیدی را از خود دور می‌سازد و نیت خویش را خالص و صادق می‌گرداند.
اصولا ایمان مؤمنان به علم همه‌جانبه خداوند است که تحمل مصیبت‌ها را برای آنان آسان می‌کند و پایداری و شکیبایی در برابر مشکلات را در آنها پدید می‌آورد و افزایش می‌دهد.(تغابن آیه 11) از این رو ایشان همواره در آرامش روحی به سر می‌برند و مصیبت و گرفتاری‌، آنان را تکان نمی‌دهد تا چه رسد که از پا در آورد. در مقابل، کسانی که به خداوند این‌گونه باور ندارند و یا متوجه علم شهودی الهی نیستند همواره در تشویش و اضطراب و نگرانی به سر می‌برند و دلهره، همه وجودشان را در بر می‌گیرد و آرامش و آسایش خود را از دست می‌دهند.
کسانی که به علم شهودی خداوند نسبت به همه چیز حتی اندیشه‌ها (مائده آیه 116) باور و توجه دارند، رفتارها و کارهای خویش را به گونه‌ای تنظیم می‌کنند که رضایت خدا در آن باشد تا در قیامت هنگام حسابرسی با مشکلی مواجه نشوند و در رستاخیز خوار و ذلیل نشوند.(بقره آیات 283 و 284 و توبه آیه 94)
اینها گوشه‌هایی از آثار و کارکردهای توجه انسان به علم شهودی خداوند است که در زندگی دنیوی و اخروی بشر خودنمایی می‌کند. با نگاهی به آموزه‌های قرآنی می‌توان مصادیق بسیار دیگری برای این نقش و کارکرد توجه یابی انسان یافت که بیرون از حوصله این مقاله است. باشد تا با توجه به علم شهودی الهی و اینکه همواره در محضر خداوند هستیم، از کارهای زشت و پلید اجتناب کرده و به کارهای نیک و خیر رو ‌آوریم.