kayhan.ir

کد خبر: ۲۸۴۷۹۳
تاریخ انتشار : ۲۰ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۹:۵۵
زنگ مجازی

مـرد ایرانــی

 
 
 
عزیزالله محمدی(امتدادجو)
اصول و اساس خانواده از دیرباز در فرهنگ ایرانی مبتنی بر احترام بین اعضای خانواده بوده که شریعت اسلام نیز بر آن صحه گذاشته و به‌طور خاص، حفظ حرمت «پدر و مادر» از واجبات رفتاری هر فرد مسلمان محسوب می‌شود.
توجه به بنیان خانواده با محوریت نقش مادر به عنوان فرد محوری تربیت فرزندان و ناظم خانه، موضوعی است که در وانفسای دنیای مدرن پرچالش، به‌طور مرتب مورد تاکید کارشناسان دینی و خانواده می‌گیرد و از قضا مورد توجه سناریو‌سازان و برنامه‌ریزان معاندین هم هست که به علل گوناگون همواره تلاش دارند تا با تضعیف جایگاه مادر، خانواده‌های ایرانی را دچار بحران کنند.
با پررنگ شدن و علنی شدن جایگاه و نقش زنان در جوامع غربی به عنوان موجود ویترینی و تلذذبخش، توجه‌ها به سبک زیست اجتماعی و فردی زنان ایرانی نیز روز به روز افزایش یافت و بعد از انقلاب، همواره در بزنگاه‌های مختلف از سوی معاندین تلاش صورت می‌گیرد تا با همین نگاه، زنان ایرانی را نیز به هویتی خود باخته و ویترینی و به‌ عنوان یک کالا مطرح کنند که برای رسیدن به این نقطه و تحت تاثیر قرار دادن خانواده‌ها از راهبرد معروف «قورباغه آب‌پز» استفاده شد.
در سناریوی و راهبرد قورباغه آب‌پز که از چندین سال پیش به‌طور علنی مطرح شد؛ عنوان داشتند که نقش مادر و هویت مادری در خانواده‌های ایرانی باید به مرور زمان تضعیف شود.
سناریوی فروپاشی خانواده‌ها با برهم زدن «نظم سالم» زندگی خانواده‌ها - ضمن برجسته کردن موضوعات و مشکلات اجتماعی و معیشتی و اقتصادی و مطرح کردن آزادی‌های نامشروع- از چنان پشتوانه اجرائی در چندین سال گذشته در رسانه‌های معاند و به‌ویژه در فضای مجازی و اینستاگرام برخوردار بوده که بدون تعارف باید اذعان کرد؛ این سناریو در سطوح مختلف خانوادگی توانست به نتایجی ملموس و قابل اعتنا دست یابد.
بررسی جامعه آماری طلاق و یا عدم تمایل به ازدواج دختران و شرح استقلال‌خواهی (خاص جوامع غربی ) یا مطرح شدن ازدواج‌های سفید و... گویای آن است که عنصر زنانه حاضر در خانواده‌های ایرانی، تا به امروز پیشانی سناریوی جنگ نرم علیه ایران و فرهنگ ایرانی بوده و به‌طور ملموس تاثیرات آن را در غائله آشوب‌های سال 1401 با ایفای نقش مستقیمی که فوت «مهسا امینی» داشت در وجوه مختلف از جمله پوشش زنان و دختران و قبح‌شکنی‌ها و حرمت‌شکنی‌ها به خوبی درک کردیم.
اما آیا ماجرا تمام است!؟ نه! گویا اینستاگرام و فضای مجازی حالا حالاها با فرهنگ و سنت و اعتقاد و باور و ارزش‌های ایرانی کار دارد و قسم نامرئی خورده است که تا بر گُرده فرو پاشیده و شکست خورده خانواده‌ها ننشیند؛ دست برندارد. بنابراین بعد از عبور از ماجراهای زنانه که توانست جایگاه و نقش خود را از طریق فضای مجازی - همان‌طور که در طول تاریخ نیز بارها در وقایع مختلف شاهد بودیم - اثبات کند؛ شاهد پدیده‌ای جدید و خطرناک در این فضا هستیم که آن پدیده، بی‌ارزش شدن «پدر» و «مرد» خانواده است.
در فضای نامحدود و بی‌قید اینستاگرام، بلاگری و جلب توجه دیگران، به موضوعاتی چنگ انداخته که اساسا با ارزش‌های خانوادگی و فرهنگی (دینی و ملی) منافات دارد. در کلیپ‌ها و ریلزهای بعضی بلاگرها شاهد هستیم که «مرد» تبدیل به یک موضوع و موجودیت بیهوده و یا کم‌ارزش شده و «زن» به راحتی می‌تواند هرگونه رفتار اهانت‌آمیزی را با او داشته باشد. البته! این فرآیند تقلیل و تنزل جایگاه پدر و مرد در خانواده، نه با اشارات مستقیم و یا مصداق‌سازی، بلکه با تبدیل پدر و مرد به سوژه طنزدر موقعیت‌های محتلف صورت می‌گیرد و حتی به این نیز اکتفا نشده و به‌طور ناشایست و جلب توجه‌کننده - در صفحات مختلف اینستاگرام می‌بینیم- مرد به موجودی تحقیر شده تبدیل می‌شود که زن حق دارد هرگونه رفتار اهانت‌آمیزی را ولو مخالف با فرهنگ و دین با او داشته باشد و ‌ای بسا او را تخفیف داده و به باد کتک‌های زنانه و توحش کلامی ‌بگیرد.
مصادیق بسیاری از این نوع رفتار در صفحات اینستاگرام دیده می‌شود که ماجرا را از حالت عادی یک موضوع طنز و یا بلاگری خارج کرده و به نظر می‌آید یک سناریوی جریان ساز تضعیف خانواده این بار با تحقیر پدران و مردان و تعویض جایگاه نقش زن و مرد، در حال شکل‌گیری است که نمی‌دانیم این سناریو قرار است این‌بار در کجا خود را نشان بدهد.
شاید خارج کردن خانواده‌ها از زوجیت و فرد گرا کردن افراد جامعه، یکی از اهداف این سناریو و جریانی باشد که در فضای مجازی شکل گرفته و به شدت هویت مستحکم و با غیرت مردان ایرانی را مورد هدف قرار داده تا در نهایت با این فردگرایی و تقابل سازی که بین زن و مرد شکل می‌گیرد فرزند‌آوری و جمعیت جامعه تحت تاثیر قرار بگیرد. 
در سپهر و دیدگاه فرهنگی رهبر انقلاب اسلامی بعد از یقین به موضوع تلاش دشمن برای تضعیف جایگاه خانواده با استفاده از مؤلفه‌های فرهنگی، اصطلاحی خلق شد که شبیه به واژه و اصطلاح «اقتصاد مقاومتی» است و ایشان همواره بر این مفهوم تاکید دارند که باید در جهت حفظ خانواده و جایگاه محورهای آن (پدر و مادر) «مصون‌سازی فرهنگی» صورت بگیرد.
قطعا در این برهه یکی از راه‌های «مصون‌سازی فرهنگی» جهت حفظ جایگاه سنتی و همین طور اصیل و اخلاقی و شرعی پدر و مرد در خانواده‌های ایرانی می‌تواند این باشد که بلاگرهای که وارد این حوزه شده‌اند و مرتب به‌ صورت روزانه اقدام به ساخت کلیپ‌های تحقیر مرد خانواده می‌کنند شناسایی شوند و ضمن دریافت توجیه و تذکر، دامنه و انگیزه‌های ایده پردازی آنها کشف شود که بر مبنای کدام عوامل و یا القائات دست به ساخت چنین کلیپ‌های سرگرم‌کننده و طنز می‌زنند که تنزیل‌دهنده جایگاه مرد و پدر در نزد خانواده‌هاست و هویت جمعی خانواده‌ها را به خطر می‌اندازد.
شهید مطهری در نحوه‏ تقسیم فضائل و وظایف زن و مرد این‏گونه مى‎گوید: «اعجاز خلقت را ببینید که دو تمایل در مرد و زن قرار داده ‎است، در مرد حس تسلط بر زن وجود دارد و در زن نیز حس تسلط بر مرد وجود دارد، ولى اعجاز خلقت این دو حس تسلط را طورى آفریده ‎است که نه تنها تضاد و نزاع با یکدیگر پیدا نمى‏کنند؛ بلکه منجر به وحدت بیشتر نیز مى‏شوند، دستگاه عجیب خلقت که هدفش یگانه ‏شدن دو روح است، این تدبیر را به کار برده ‎است؛ که در مرد حس تسلط بر زن را از بالاى سر زن قرار دهد و از طریق حاکمیت ظاهرى خانه و خانواده، و در زن حس تسلط بر مرد را از طریق قلب. مرد از راه قهرمانى مى‏خواهد حاکم باشد و زن از طریق جمال و زیبایى زنانه. مرد این حکومت را مى‏پذیرد و عجیب این است که حکومت زن را با کمال میل و رضا مى‏پذیرد و همچنین زن هم با میل و رضا حکومت مرد را مى‏پذیرد. در اینجاست که دو حس تسلط، یکى در زن و دیگرى در مرد هست، ولى چون از دو راه مختلف مى‏آیند، حس تسلط مرد از بالاى سر زن و حس تسلط زن از قلب مرد سر در مى‏آورد؛ این دو حس تسلط با یکدیگر جنگ نمى‏کنند که هیچ، یکدیگر را هم تأیید مى‏کنند و منجر به وحدت و یگانگى و صفا و صمیمیت کامل میان این دو مى‏شود و این قضیه‏اى است که از نظر روانشناسى کوچک‏ترین خدشه و خللى در آن وارد نیست.»