زنگ مجازی
مـرد ایرانــی
عزیزالله محمدی(امتدادجو)
اصول و اساس خانواده از دیرباز در فرهنگ ایرانی مبتنی بر احترام بین اعضای خانواده بوده که شریعت اسلام نیز بر آن صحه گذاشته و بهطور خاص، حفظ حرمت «پدر و مادر» از واجبات رفتاری هر فرد مسلمان محسوب میشود.
توجه به بنیان خانواده با محوریت نقش مادر به عنوان فرد محوری تربیت فرزندان و ناظم خانه، موضوعی است که در وانفسای دنیای مدرن پرچالش، بهطور مرتب مورد تاکید کارشناسان دینی و خانواده میگیرد و از قضا مورد توجه سناریوسازان و برنامهریزان معاندین هم هست که به علل گوناگون همواره تلاش دارند تا با تضعیف جایگاه مادر، خانوادههای ایرانی را دچار بحران کنند.
با پررنگ شدن و علنی شدن جایگاه و نقش زنان در جوامع غربی به عنوان موجود ویترینی و تلذذبخش، توجهها به سبک زیست اجتماعی و فردی زنان ایرانی نیز روز به روز افزایش یافت و بعد از انقلاب، همواره در بزنگاههای مختلف از سوی معاندین تلاش صورت میگیرد تا با همین نگاه، زنان ایرانی را نیز به هویتی خود باخته و ویترینی و به عنوان یک کالا مطرح کنند که برای رسیدن به این نقطه و تحت تاثیر قرار دادن خانوادهها از راهبرد معروف «قورباغه آبپز» استفاده شد.
در سناریوی و راهبرد قورباغه آبپز که از چندین سال پیش بهطور علنی مطرح شد؛ عنوان داشتند که نقش مادر و هویت مادری در خانوادههای ایرانی باید به مرور زمان تضعیف شود.
سناریوی فروپاشی خانوادهها با برهم زدن «نظم سالم» زندگی خانوادهها - ضمن برجسته کردن موضوعات و مشکلات اجتماعی و معیشتی و اقتصادی و مطرح کردن آزادیهای نامشروع- از چنان پشتوانه اجرائی در چندین سال گذشته در رسانههای معاند و بهویژه در فضای مجازی و اینستاگرام برخوردار بوده که بدون تعارف باید اذعان کرد؛ این سناریو در سطوح مختلف خانوادگی توانست به نتایجی ملموس و قابل اعتنا دست یابد.
بررسی جامعه آماری طلاق و یا عدم تمایل به ازدواج دختران و شرح استقلالخواهی (خاص جوامع غربی ) یا مطرح شدن ازدواجهای سفید و... گویای آن است که عنصر زنانه حاضر در خانوادههای ایرانی، تا به امروز پیشانی سناریوی جنگ نرم علیه ایران و فرهنگ ایرانی بوده و بهطور ملموس تاثیرات آن را در غائله آشوبهای سال 1401 با ایفای نقش مستقیمی که فوت «مهسا امینی» داشت در وجوه مختلف از جمله پوشش زنان و دختران و قبحشکنیها و حرمتشکنیها به خوبی درک کردیم.
اما آیا ماجرا تمام است!؟ نه! گویا اینستاگرام و فضای مجازی حالا حالاها با فرهنگ و سنت و اعتقاد و باور و ارزشهای ایرانی کار دارد و قسم نامرئی خورده است که تا بر گُرده فرو پاشیده و شکست خورده خانوادهها ننشیند؛ دست برندارد. بنابراین بعد از عبور از ماجراهای زنانه که توانست جایگاه و نقش خود را از طریق فضای مجازی - همانطور که در طول تاریخ نیز بارها در وقایع مختلف شاهد بودیم - اثبات کند؛ شاهد پدیدهای جدید و خطرناک در این فضا هستیم که آن پدیده، بیارزش شدن «پدر» و «مرد» خانواده است.
در فضای نامحدود و بیقید اینستاگرام، بلاگری و جلب توجه دیگران، به موضوعاتی چنگ انداخته که اساسا با ارزشهای خانوادگی و فرهنگی (دینی و ملی) منافات دارد. در کلیپها و ریلزهای بعضی بلاگرها شاهد هستیم که «مرد» تبدیل به یک موضوع و موجودیت بیهوده و یا کمارزش شده و «زن» به راحتی میتواند هرگونه رفتار اهانتآمیزی را با او داشته باشد. البته! این فرآیند تقلیل و تنزل جایگاه پدر و مرد در خانواده، نه با اشارات مستقیم و یا مصداقسازی، بلکه با تبدیل پدر و مرد به سوژه طنزدر موقعیتهای محتلف صورت میگیرد و حتی به این نیز اکتفا نشده و بهطور ناشایست و جلب توجهکننده - در صفحات مختلف اینستاگرام میبینیم- مرد به موجودی تحقیر شده تبدیل میشود که زن حق دارد هرگونه رفتار اهانتآمیزی را ولو مخالف با فرهنگ و دین با او داشته باشد و ای بسا او را تخفیف داده و به باد کتکهای زنانه و توحش کلامی بگیرد.
مصادیق بسیاری از این نوع رفتار در صفحات اینستاگرام دیده میشود که ماجرا را از حالت عادی یک موضوع طنز و یا بلاگری خارج کرده و به نظر میآید یک سناریوی جریان ساز تضعیف خانواده این بار با تحقیر پدران و مردان و تعویض جایگاه نقش زن و مرد، در حال شکلگیری است که نمیدانیم این سناریو قرار است اینبار در کجا خود را نشان بدهد.
شاید خارج کردن خانوادهها از زوجیت و فرد گرا کردن افراد جامعه، یکی از اهداف این سناریو و جریانی باشد که در فضای مجازی شکل گرفته و به شدت هویت مستحکم و با غیرت مردان ایرانی را مورد هدف قرار داده تا در نهایت با این فردگرایی و تقابل سازی که بین زن و مرد شکل میگیرد فرزندآوری و جمعیت جامعه تحت تاثیر قرار بگیرد.
در سپهر و دیدگاه فرهنگی رهبر انقلاب اسلامی بعد از یقین به موضوع تلاش دشمن برای تضعیف جایگاه خانواده با استفاده از مؤلفههای فرهنگی، اصطلاحی خلق شد که شبیه به واژه و اصطلاح «اقتصاد مقاومتی» است و ایشان همواره بر این مفهوم تاکید دارند که باید در جهت حفظ خانواده و جایگاه محورهای آن (پدر و مادر) «مصونسازی فرهنگی» صورت بگیرد.
قطعا در این برهه یکی از راههای «مصونسازی فرهنگی» جهت حفظ جایگاه سنتی و همین طور اصیل و اخلاقی و شرعی پدر و مرد در خانوادههای ایرانی میتواند این باشد که بلاگرهای که وارد این حوزه شدهاند و مرتب به صورت روزانه اقدام به ساخت کلیپهای تحقیر مرد خانواده میکنند شناسایی شوند و ضمن دریافت توجیه و تذکر، دامنه و انگیزههای ایده پردازی آنها کشف شود که بر مبنای کدام عوامل و یا القائات دست به ساخت چنین کلیپهای سرگرمکننده و طنز میزنند که تنزیلدهنده جایگاه مرد و پدر در نزد خانوادههاست و هویت جمعی خانوادهها را به خطر میاندازد.
شهید مطهری در نحوه تقسیم فضائل و وظایف زن و مرد اینگونه مىگوید: «اعجاز خلقت را ببینید که دو تمایل در مرد و زن قرار داده است، در مرد حس تسلط بر زن وجود دارد و در زن نیز حس تسلط بر مرد وجود دارد، ولى اعجاز خلقت این دو حس تسلط را طورى آفریده است که نه تنها تضاد و نزاع با یکدیگر پیدا نمىکنند؛ بلکه منجر به وحدت بیشتر نیز مىشوند، دستگاه عجیب خلقت که هدفش یگانه شدن دو روح است، این تدبیر را به کار برده است؛ که در مرد حس تسلط بر زن را از بالاى سر زن قرار دهد و از طریق حاکمیت ظاهرى خانه و خانواده، و در زن حس تسلط بر مرد را از طریق قلب. مرد از راه قهرمانى مىخواهد حاکم باشد و زن از طریق جمال و زیبایى زنانه. مرد این حکومت را مىپذیرد و عجیب این است که حکومت زن را با کمال میل و رضا مىپذیرد و همچنین زن هم با میل و رضا حکومت مرد را مىپذیرد. در اینجاست که دو حس تسلط، یکى در زن و دیگرى در مرد هست، ولى چون از دو راه مختلف مىآیند، حس تسلط مرد از بالاى سر زن و حس تسلط زن از قلب مرد سر در مىآورد؛ این دو حس تسلط با یکدیگر جنگ نمىکنند که هیچ، یکدیگر را هم تأیید مىکنند و منجر به وحدت و یگانگى و صفا و صمیمیت کامل میان این دو مىشود و این قضیهاى است که از نظر روانشناسى کوچکترین خدشه و خللى در آن وارد نیست.»